۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

دشمن، از آن‌چه آینه منطقه نشان می‌دهد به ما نزدیک‌تر است

دشمن، از آن‌چه آینه منطقه نشان می‌دهد به ما نزدیک‌تر است

دشمن، از آن‌چه آینه منطقه نشان می‌دهد به ما نزدیک‌تر است

جزئیات

یادداشت

1 دی 1398
اتفاقات شبیه به هم، مثل چندقلوهای همسان در عراق، لبنان و ایران بر سر بهانه‌های اقتصادی به راه می‌افتد. ساده‌لوحانه است اگر این همه شباهت را تصادفی بدانیم. در عراق مثل گر گرفتن آتش و آرام شدن زبانه‌ها خودی نشان می‌دهد و فروکش می‌کند و دوباره سر برمی‌آورد. در لبنان شعارهایی علیه ایران داده می‌شود. سعد حریری نخست‌وزیر استعفا می‌کند و رئیس‌جمهور را در منگنه می‌گذارد. در عراق، عادل عبدالمهدی نیز با استعفا مجبور به ترک مقامش می‌شود. تقریبا همه چیز در این دو کشور آماده می‌شود برای سقوط دولت‌های ضدغربی. از قبل‌ترها سوریه هم در تب مشکلات دست‌ساز غربی‌ها می‌سوزد. آمریکا به سوریه‌ رفت‌وآمد دارد. تجهیزات پیاده می‌کند و نفت می‌برد. به هوای منابع نفتی عراق، در آن‌جا هم پایگاه دارد و باز هم می‌سازد و بدون هماهنگی با دولت این کشور به خاک‌شان رفت‌و‌آمد می‌کند. کجای دیپلماسی دنیا چنین منطقی را به رسمیت می‌شناسد که آمریکا بدون نعل وارونه زدن، برای این روزهای منطقه تدارک دیده؟!
در این وسط، ایران نیز با بی‌تدبیریِ مدعیانش در یک گرداب از پیش تدارک ‌دیده شده‌‌ می‌افتد و در منگنۀ حادثه‌ای قرار می‌گیرد که زمینه‌اش بی‌هوا فراهم می‌شود.
همه این اتفاق‌ها آدم را یاد دورانی می‌اندازد که ایران به وسیله داعش و از طریق کشورهای همسایه محاصره شده بود. خیلی طول کشید تا خیلی‌ها متوجه خطر داعش برای ایران شوند. باز می‌ترسیم خیلی طول بکشد که باز همان خیلی‌ها بفهمند که دشمن از آن‌چه آینه منطقه نشان می‌دهد به ایران نزدیک‌تر است.
پدیدۀ نوی سرپل اخیر، حضور خلافکارها در صحنه بود. خلافکارها نه این که از مردم بدشان بیاید، بلکه در حالت عادی، جان مردم و خانه و زندگی و اموال‌شان یا سرمایه و محل کارشان برای‌ آن‌ها اهمیتی ندارد. گران کردن بنزین بدون اطلاع‌رسانی که مسبوق به سابقه نبود، سرپلی ایجاد کرد تا پیاده‌نظام «بادی» به راحتی از آن عبور کرده و به متن جامعه پا بگذارد. آیا از بین رفتن اموال خصوصی مردم موجب بسط نارضایتی و اعتراضات ادامه‌دار و گسترده‌تر‌ می‌شود؟ آیا فضای ناامنی و دلخواه آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشور شکل می‌گیرد؟ یا اهداف پایین‌دستی برآورده می‌شود؟ آیا این نارضایتی‌ها موجب کم شدن استقبال عمومی به انتخابات اسفند شده و مجلس با مشروعیت کم‌تری شروع به کار می‌کند؟ یا سبب می‌شود بخش محروم‌تر جامعه با گرایش خاص به صحنه نیایند و فضا برای دیگران باز شود؟ و بسیار سوالات دیگر که پاسخ‌شان هرچه باشد تفکربرانگیز است.
در این زمان حساس، نقاط ضعف برجستۀ ایران چند چیز است. برای نزدیک شدن به این حیطه‌ها خیلی باید احتیاط کرد و زمینه ظهور به پدیده‌های شوم جدید نداد. اول و مهم‌تر از همه مسائل معیشتی و روزمره مردم است، نه فقط اقتصاد به معنای خاصش بلکه هر چیز که به زندگی و شخصیت آن‌ها مربوط می‌شود. دوم، حوزه زنان و مسائل مربوط به آنان و سوم، مذاهب و قومیت‌های گوناگون و تنوع آنان. این‌ها سه حوزۀ حساس در این دوره هستند و هر بی‌تدبیری می‌تواند به عنوان سرپل، مورد سوءاستفاده دشمن قرار بگیرد.
با توجه به وضعیت منطقه، ما فرصتی برای آزمایش و اشتباه نداریم. نمی‌توانیم چشم‌بسته جلو برویم تا ببینیم چه می‌شود. حواس‌مان باید جمع اطراف باشد و با حفاظت از نقاط ضربه‌پذیر، ایران را از دندان‌های درنده‌ای که در داخل و خارج به هم ساییده می‌شوند حفظ کنیم.       

نویسنده: زهره علی‌عسگری
 

مقاله ها مرتبط