۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

ماتشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت

ماتشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت

ماتشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت

جزئیات

یادداشت

27 تیر 1403
در جریان انقلاب اسلامی، شاگردانی در مکتب امام خمینی(ره) تربیت یافتند که هرکدامشان در ابعاد علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی صاحب‌نظر بودند و جوهره‌ای مدیریتی با شواهد منحصربه‌فرد داشتند. شهید مطهری خود نمونه‌ای ازاین‌دست افراد است و امام(ره) در وصف این مرد الهی فرمودند «من گرچه فرزند عزیزى را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکارى در اسلام وجود داشت و دارد.» هرچند رفتار منافقانه سازمان منحرف مجاهدینِ جدا از خلق، افراد زیادی را از خدمت کردن به مردم و ملت عزیز ایران محروم کرد، اما جریان تاریخ مقدس به‌رهبری امامین انقلاب، آن‌چنان مدبرانه ادامه یافت که در فرازونشیب‌های کشتی انقلاب در طوفان دشمنیِ از خدابی‌خبران، به‌سلامت به ساحل پیروزی خواهد رسید.
آن‌چه موضوع بحث است این است که شهید بهشتی به‌عنوان یکی دیگر از شخصیت‌های انقلابی و جهادی، در طول خدمت صادقانه خود به مردم و همراهی با امام امت، در جایگاهی قرار دارد که خدمات بی‌شائبه او در منظر کسانی که می‌شناسندش در مظلومیتش نهفته یا به‌عبارتی گمنام است. در این چند سطر نمی‌توانیم به مقام علمی و جایگاه مهم و شایسته این شهید عزیز در زمینه مدیریت کلان بپردازیم. همان بس که بهشتی در پایگاه علمی حوزه و دانشگاه‌ صاحب اندیشه و نظر است؛ به‌طوری‌که صاحب‌نظران شکی یا شبهه‌ای در کرسی‌هایی که در این مراکز کسب کرده است ندارند؛ نظریه‌پردازی‌ که دشمنان و منافقین به عمق وجودی او پی برده بودند. حسادت و نفاق‌ورزی آن‌قدر در درون آن‌ها قلیان کرده بود که در کمینگاهشان برای ترور شخصیتی سیدمحمد حسینی بهشتی چشم از او برنمی‌داشتند و به‌دنبال حذفش در این دنیای فانی، خود را به فنا دادند.
با شهادت بهشتی تاریخ مقدس به نقطه جوش خود رسید تا آنان را که به خناسی مبتلا هستند بسوزاند و نابود کند. جوان‌مردی با نفوذ کلام و جاذبه اعلا و به اعتراف دوست و دشمن، شفاف و بدون غل و غش که در راه خدمت صادقانه‌اش می‌فرمود «ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت» و هر فرمانش واقعیت را به نمایش می‌گذاشت.
مردم در تشییع باشکوه این اسوه خدمت، برای به‌خاک‌سپاری پیکرشان همجوار شهیدانِ بهشت زهرا، با آه و فغان شعارشان این بود «آمریکا در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه». هرچند خداوند در تقدیراتش هیچ‌موقع برای کمال امت اسلامی کم نگذاشته، اما واقعا جای خالی بهشتی در این سال‌ها برای همه حس می‌شد. نمونه دیگر از کسانی که در مکتب امام رشد کردند و در سال‌های بعد از شهادت بهشتی جهادشان بارور شد، حضرت آقای رئیسیِ شهید و مظلوم است؛ او که در راه شاگردیِ استادش، مدال افتخار بر سینه‌اش حک شده بود و گام‌به‌گامش را مطابق با جای پای بهشتی می‌گذاشت و در رفتار و کردار، الگوی عملی‌اش افکار و عملکرد او بود.
اعتقاد این مرد بزرگ برای جهانی کردن انقلاب اسلامی، تربیت نیرو و کادرسازی بود و هرآن‌که را می‌دانست که در زمینه درس‌آموزی برای پذیرش مسئولیت، تراز انقلاب اسلامی دارد جذب می‌کرد. روش آموختن را به او می‌آموخت و سرانجام شاگردش را به جاده خدمت می‌سپرد. شهید عزیز رئیسی هم از همان انسان‌های دست‌پرورده شهید بهشتی است. او در بیان مردم، در کنار مردم به مشکلات آن‌ها می‌پرداخت و خدمت صادقانه را ارج می‌نهاد؛ چون خودش در پناه حضرت حق طعم یتیمی را چشیده و با مشقت پله‌های رشد و ترقی را یکی پس از دیگری طی کرده بود. در طول خدمت خود برکسی منت نداشت و مردم را ولی‌نعمت خود می‌دانست. بهشتی و رئيسی در راه خدمت به خلق خدا و انقلاب، لحظه‌ای ناامید نشدند و مزد عمل خود را با فدا کردن خون پاکشان در میدان اخلاص، از خداوند منان و مهربان دریافت نمودند.

مقاله ها مرتبط