شاید از همان ده، بیست سال پیش که خانوادهها پوشش دختربچهها را سبک میگرفتند، باید چنین روزهایی را حدس میزدیم. حجاب، البته که فقط برای دختران و زنان نیست ولی بهخاطر نمودش، با دیدن میزان پوشش آنهاست که اسرار برملا میشود. برخلاف تصور برخیها که تنها زنان را عامل عقبگرد فرهنگی جامعه میدانند، مردان هم در این مورد نقش مهمی دارند. یعنی با دیدن زنها، مردان نیز افشا میشوند. در قدم اول، این مردان هستند که حجاب را کنار میگذارند و سپس نمودش در زنان دیده میشود.
علت دستکمگرفتن حجاب ممکن است زیاد باشد؛ از علت پیشپاافتاده راحتی در ظاهر گرفته تا بیاعتنایی به نص صریح دینی، از خوشباشی و خوشبینی تا دهنکجی به رفاهزدگی و تجملپرستی بخشی از مسئولان، از بیتوجهی و از دست دررفتن مسائل فرهنگی تا ناتوانی در رفع فشارهای اقتصادی و غیر از اینها. داستان هرچه باشد، زنگ خطر برای فرهنگ دینیِ ایرانیها، سالهای مدیدیست به صدا درآمده.
همانطور که انقلاب با همراهی زنها به پیروزی رسید، کُندشدن فراگیری جهانیِ آرمانهای آن هم به زنان ربط پیدا میکند. انقلاب اسلامی میتوانست با فرهنگ منحصربهفرد حجاب و عفاف، خیلی قویتر از این در جهان ظاهر شود و دادِ مظلومان را از ظالمان بستاند. با حجاب میشد آرمانهای مترقی اسلام را خیلی سریعتر به مردم جهان تفهیم کرد و در عرصههای جهانی علیه بیعدالتی تاخت و این فرصتی بود که متاسفانه از دست رفت. الان دیگر وقت آن نیست که دنبال مقصر بگردیم؛ زنان و مردان جامعه، یا ناتوانی دولتمردان در حل مسائل بزرگتر و سهلگرفتن موضوع عفاف و حجاب، یا وجود چند اختلاسگر دانهدرشت، یا رفاهطلبی و برخورداری مسئولان و آقازادههایشان و برانگیختن لجبازی مردم عامی... . ماجرا هرچه که باشد، دارد دیر میشود. هنوز یک شال باریک و کوچک دور گردنها هست، تا این شال کنار گذاشته نشده، حجاب و عفاف را دریابیم. چند سال دیگر، از این شال نیز اثری نخواهد ماند. آندلسسازی از ترکیهسازی شروع میشود.
نویسنده: زهره علیعسگری