۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

در آرزوی آرامش

در آرزوی آرامش

در آرزوی آرامش

جزئیات

نگاهی اجمالی به تحولات افغانستان و شکست اخیر آمریکا در این کشور

30 مهر 1400
«ناامن‌سازی در هر کجا که آمریکا وارد می‌شود، جزو ذات آمریکاست، جزو ذات استکبار است.» این جمله را سردار دل‌ها شهید حاج‌قاسم سلیمانی در روزهایی گفت که آمریکایی‌ها هنوز تصمیم جدی برای خروج از افغانستان نگرفته بودند و به اشغالگری‌شان ادامه می‌دادند.
آن زمان، شهید سلیمانی در صحبت‌ها و تحلیل‌‌هایش درباره افغانستان این‌چنین گفت «[آمریکایی‌ها] وارد افغانستان شدند به بهانه مقابله با طالبان. امروز افغانستان بیش از دوره گذشته ناامن شده و آمریکا در فکر نجات خودش از افغانستان است. یک نفر را پیدا نمی‌کنید از مردم افغانستان که مدح بگوید آن‌ها را و از آن‌ها تشکر بکند. نظام آمریکا هیچ ارزشی تولید نمی‌کند جز ویرانی، جز فساد، جز اختلاف، جز تفرقه و جز نفاق چیزی نیست.» توجه به این سخن سردار دل‌ها، ماهیت واقعی آمریکایی‌ها در اشغال افغانستان را به‌خوبی نشان می‌دهد.
***
اگر تاریخ جمهوری اسلامی افغانستان را از سال ۱۷۴۸ میلادی ورق بزنیم، به چیزی جز جنگ و ویرانی نمی‌رسیم. از آن سال تا ۱۸۰۰ میلادی جنگ با سیک‌ها است که سیک‌ها در آن به پیروزی رسیدند. بعد از آن، جنگ اول بریتانیا که افغان‌ها برنده میدان کارزار شدند. به همین ترتیب در سالیان بعد تا امروز، جنگ‌های دوم و سوم بریتانیا، جنگ داخلی بین گروه‌های افغان، جنگ با شوروی، باز جنگ داخلی، جنگ کابل، جنگ طالبان و جنگ اول و دوم آمریکا، افغانستان را به سمتی برده که صلح و امنیت به یک آرزوی دیرینه برای مردمش تبدیل شده است.
اغلب این جنگ‌ها در حدود سیصد سال گذشته، توسط یک کشور بیگانه به بهانه‌های واهی و بیهوده و البته در راستای رسیدن به منافع و مطامعی به افغانستان تحمیل شده و تنها کسانی که جان و مال و ناموس‌شان در این بین هیچ اهمیتی نداشته، مردم مظلوم این کشور بوده‌‌اند.
***
نکاتی که در مورد دلایل لشکرکشی کشورها به افغانستان می‌توان گفت:
۱- معادن غنی، متعدد و اغلب دست ‌نخوردۀ این کشور است. معادنی چون مس، آهن، سنگ‌های قیمتی، طلا، نقره، نمک، مرمر، گوگرد، لیتیوم، آلومینیوم و نظیر این‌ها. ارزش این معادن به حدود ‌هزار میلیارد دلار می‌رسد. این منابع ارزشمند خدادادی می‌تواند وسوسۀ حمله و اشغال را در هر برهه از زمان در کشورهای سلطه‌گر و استعماری ایجاد کند.
۲- رقابت همیشگی که بین کشورهای مدعی قدرت نظامی و اقتصادی در جریان است. دود این جنگ قدرت در افغانستان، به چشم مردم مظلوم آن رفته است.
البته قومیت‌های مختلف در افغانستان(شامل هزاره‌ها، پشتون‌ها، ازبک‌ها و تاجیک‌ها) در زمان‌هایی که موفق به بیرون ‌راندن اشغالگران از کشورشان شده‌اند، نتوانسته‌اند به یک دولت فراگیر با مشارکت همه گروه‌ها برسند و به جنگ داخلی دچار شده‌اند. همین مسئله در سال‌های دور و نزدیک، دست کشورهای خارجی و بیگانه‌‌ چون بریتانیا، شوروی(سابق) و آمریکا را در حمله و لشکرکشی به افغانستان باز گذاشت که جرات کنند برای یکدیگر خط ‌و نشان بکشند و در قتل و غارتگری گوی سبقت را از هم بربایند.
در آخرین مرحله این غارتگری، آمریکا به بهانه مبارزه با القاعده، افغانستان را به مدت ۲۰ سال اشغال کرد که ارمغانش ناامنی، بی‌ثباتی، کشتار و غارت منابع این کشور بود. دست آخر، آمریکا با وضعی مفتضح از این کشور گریخت و صحنه را برای به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان خالی کرد. دولت دست‌نشانده و وابسته به آمریکای اشرف غنی با وجود ادعاهای زیاد، حرف چندانی در برابر طالبان نداشت و کرسی قدرت را دودستی تقدیم آن‌ها کرد.
***
اگر بخواهیم نگاهی کارشناسانه به علت تحولات اخیر افغانستان داشته باشیم، مواردی از این دست قابل توجه است:
- شکست طرح آمریکا در منطقه، موسوم به طرح خاورمیانه بزرگ
امروز موقعیت آمریکا در مقایسه با زمان حمله به افغانستان بسیار متزلزل است زیرا هم طرح آمریکا در منطقه شکست خورده و هم متحدان منطقه‌ای او چون سعودی‌ها و صهیونیست‌ها ضعیف‌تر شده‌اند و با مشکلاتی مواجه هستند.
- قدرتمندتر شدن جبهه مقاومت
جبهه مقاومت به‌ویژه بعد از جنگ ۱۲ روزۀ شمشیر قدس در فلسطین قدرتمندتر شده که این خود به عاملی بازدارنده در برابر زیاده‌خواهی‌ها و زورگویی‌های آمریکا تبدیل شده است.
- قدرت‌گیری چین و روسیه و چالش‌سازی فزاینده علیه منافع آمریکا
موضوع قدرت چین و روسیه و چالش آن‌ها با منافع آمریکایی‌ها باعث شده تا آمریکا به سمت تغییر دکترین عملیاتی خود در منطقه برود. نکته اصلی تغییر این دکترین، دور کردن منافع آمریکا از تیررس تهدیدها و به میدان آوردن نیروهای نیابتی نظیر آن‌چه در سوریه و عراق شاهدش بودیم است.
***
در مورد به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در افغانستان، جدای از نحوه اشغال سریع شهرها بعد از شروع خروج آمریکایی‌ها از این کشور، باید به دو مسئله اشاره کرد.
۱- به بن‌بست رسیدن توافق طالبان با آمریکایی‌ها
۲- به نتیجه نرسیدن مذاکرات طالبان با دولت افغانستان
براساس مذاکرات بین طالبان و آمریکایی‌ها، یک توافق صلح در اسفند ۹۸ به دست آمد که نتیجه اصلی آن خروج آمریکایی‌ها از افغانستان بود. به دلیل بدعهدی آمریکا و عدم‌پایبندی به توافق، شاخه نظامی طالبان تحرکاتی را در مناطق مختلف افغانستان انجام داد. در نهایت بعد از کش‌وقوس فراوان بین دولتمردان آمریکایی، جو بایدن فرمان خروج نظامیان این کشور را از افغانستان صادر کرد که البته منجر به خروج نیروهای سایر کشورها هم شد.
آمریکا با از دست دادن ۲۴۶۱ نظامی، هزینه‌ دو تریلیون و ۲۶۰ میلیارد دلار، به جا گذاشتن تجهیزات و ادوات نظامی بیشمار، به بار آوردن خسارت و ویرانی و ناامنی برای افغانستان و گرفتن جان هزاران نفر از مردم این کشور، مفتضحانه گریخت و لکه ننگ دیگری در کارنامه سیاه خود به ثبت رساند.
***
رهبر معظم انقلاب درباره تحولات اخیر افغانستان می‌فرمایند «ما در افغانستان طرفدار مردم هستیم. نوع رابطه ما با دولت‌ها به نوع رابطه آن‌ها با ما بستگی دارد. مصیبت‌های افغانستان، انسان را به‌شدت متاثر می‌کند. این‌ها کار آمریکاست. این سختی‌هایی هم که می‌کشند، این حوادثی که دارد پیش می‌آید و این کشتارها، همه‌اش کار آمریکاست. ۲۰ سال این کشور را اشغال کردند و انواع و اقسام ظلم‌ها را به این‌ها کردند. مجلس عروسی و عزا را بمباران کردند. عناصری را زندانی کردند. تولید مواد مخدر را ده‌ها برابر افزایش دادند. یک قدم هم برای پیشرفت مدنی و اقتصادی افغانستان برنداشتند. افغانستان از آن زمان عقب‌تر نباشد، جلوتر نیست. به هرحال ما طرفدار ملت افغانستان هستیم. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند. آن ‌که باقی می‌ماند، ملت افغانستان هستند. ان‌شاءالله خداوند وضع ملت افغانستان را به بهترین وجه قرار دهد.»
به امید روزی که مردم شریف و غیور افغانستان روی صلح و آرامش را به خود ببینند و خبری از جنگ و ناامنی در جمهوری اسلامی افغانستان نباشد.

نویسنده: مصطفی زمانی‌فر

مقاله ها مرتبط