صدای پای اسفند که میآید، شهر شلوغ میشود. خانهتکانیها آغاز میشود و همه در تکاپوی آماده شدن برای سال نو هستند. از خرید شب عید و تسویه حسابهای مالی گرفته تا دریافت حقوق و عیدی و گذران روزهای پایانی سال با تمام مشکلات و گرفتاریهای زندگی روزمره و معیشت سخت که خیلیها درگیرش هستند. شاید بعضیها هم با سیلی صورتشان را سرخ نگهمیدارند تا دست نیاز جلوی کسی دراز نکنند و عزت نفسشان حفظ شود.
در آخرین روزهای سال ۹۹، آنچه که خیلی سخت است و هر انسانی را آزرده میکند، دلتنگی برای عزیزانی است که دیگر در میان ما نیستند. صد البته که ما آدمها بهخصوص ایرانیها با عشق و محبت زندهایم. رفتار و کردارمان براساس عواطف و روابط انسانی است که از روح ما سرچشمه میگیرد.
چیزی که از سال گذشته و بعد از شهادت سردار عزیز حاجقاسم و همرزم و دوست او شهید ابومهدی المهندس اتفاق افتاد، شیوع بیماری کرونا است که جان آدمهای زیادی را گرفت. در این میان، کادر پزشکی و درمانی و گروههای جهادی و مردمیِ خودجوش بودند که به نحوی از همه چیز خود گذشتند تا امنیت درمانی را تامین کنند. کاری که در نوع خود بینظیر بوده و هست.
جا دارد از اعماق وجودمان از کادر مجموعههای پزشکی و پرستاری و مردمی که در این مسیر همت کردند، تشکر کنیم. برای آنان که هستند، دعای خیر بدرقه کنیم و برای آنان که با شهادت رفتند، از حضرت حق علو درجات بخواهیم. شهدای مدافع سلامت اگرچه این روزها در غوغای روزمره نیستند، اما نام و یادشان در دلهایمان تا ابد ماندگار است.
نویسنده: محمد مهدی