۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

چرخندگی

چرخندگی

چرخندگی

جزئیات

به مناسبت ۲۳ تیر، روز گفت‌وگو و تعامل سازنده با جهان

23 تیر 1400
سلمان و ابوذر و مقداد حتما پیش از اسلام هم دین و آیین و مذهبی داشتند. اگر سخت‌مان باشد بگوییم بت‌پرست بودند، حداقل مشرک که بودند. اسلام آمد و آن‌ها با پذیرشِ آن، خود را از گذشته پاک کردند و پیامبر(ص) هم آنان را پذیرفت. پیامبر اما فقط صادقان در ادعا را نمی‌پذیرفت. او ماموریت داشت هر که را می‌آید و به زبان اقرار می‌کند، بپذیرد، بدون آن که نیتش را بخواند و برملا کند. پیامبر رحمت ما ابوسفیان را هم که پیش از اسلام بت‌پرست بود و بعد از فتح مکه منافق شد-نه حتی مسلمان- پذیرفت. تازه فراتر از این هم رفت. روزی همین منافق خدمت حضرت آمد و نقل به مضمون عرض کرد مردم به من بد نگاه می‌کنند. حضرت فرمود «چه کنم؟» او از پیامبر خواست که پسرش را به دستگاه حکومتی مدینه راه بدهد. پیامبر درنگ نکرد و به پسر ابوسفیان پست داد و او را از کاتبان دستگاه حکومت یا کاتب قرآن کرد. این پسر کسی نبود جز معاویه. کسی که بعدها مقابل علی(ع) در صفین ایستاد و صلح را به حسن(ع) تحمیل کرد و با خدعه، خلافت را غصب کرد و آن را مرده‌ریگی برای فرزندش یزید قرار داد و در نهایت، مقدمات ماجرای کربلا را فراهم ساخت! معاویه که سنگ بنای انحراف مسیر در حکومتی را گذاشت که آخرین پیامبر الهی سررشته‌دارش بود!
رسول خدا(ص) این‌ها را نمی‌دانست؟ قطعا می‌دانست ولی رسالت انبیا حل کردن این مسئله‌ها برای مردم و هموارسازی جادۀ دنیا نیست. در این عالم، از هر ذرۀ کوچک گرفته تا وجود با عظمت اولیا و انبیا و تابعان و پیروان آن‌ها، هر کس وظیفۀ خودش را انجام می‌دهد و جوابگوی این نیست که دیگران در انجام وظایف خود چه می‌کنند. به سمت دین می‌چرخند؟ دوباره از دین می‌چرخند؟ آمده‌اند که بمانند؟ می‌خواهند چند صباحی بمانند، بعد بروند؟ از اول به این نیت آمده‌اند که بروند؟ و... پیامبر ما در برخورد با معاویه به پیروانش یاد داد که هر کسی خودش، بارِ خودش را به دوش می‌کشد.
***
ما هم مثل صدر اسلام، در تمام سال‌های انقلاب، شاهد چرخندگی‌های شگرف بوده‌ایم. کسانی که نبوده‌اند، آمده‌اند و بسیار کسانی که بوده‌اند، رفته‌اند. آمدورفت‌هایی اعجاب‌آور و تغییر مواضعی عجیب. گاه آن‌هایی که همراه انقلاب بودند، برانداز شدند و گاه براندازهای خارج‌نشین، مدافعان سرسخت انقلاب. در این میان، کم نبودند کسانی که در آغاز انقلاب با تندروی‌های ظاهرا انقلابی، ضربه‌های اساسی به اهداف نهضت امام زدند. در برخی مواقع این ضربه‌ها چنان کاری بود که کم مانده بود انقلاب از مسیرِ اهداف و آرمان‌های بلند امام منحرف شود و آن آرمان‌ها جای‌شان را به روزمرگی‌های یک کشور در سخیف‌ترین دغدغه‌های آب و نان بدهند. این خطر هنوز هم بر این انقلاب سایه دارد. مادامی که معاویه‌صفتی و خُلق چرخندگی وجود دارد، دور از انتظار نیست که کسانی به‌سرعت، داغ و سرد شوند و هزینه‌تراشی کنند. انقلاب اسلامی اما کسانی را که می‌آیند، می‌پذیرد بدون آن‌ که نیت‌خوانی کند و به دنبال کشف انگیزه و هدف‌شان باشد. انقلاب همه چیز را به گذشت زمان واگذاشته است.
در دایرۀ انقلاب اسلامی نمی‌شود جلوی رفت‌وآمدها را گرفت. انقلاب امام راه را بر بهانه‌گیران بسته است ولی کسانی که با انقلاب همراه شدند و اهداف آن را صرفا در مسائل معیشتی خلاصه کردند و یک انقلابِ جهانی را که به گفته معمارش درصدد نفوذ اسلام در جهان بود، در روزی به نام «روز گفت‌وگو و تعامل سازنده با جهان»* محصور کردند، باید پاسخگوی وجدان‌های بیدار نسل‌های آتی در تقلیل آرمان‌های بلند انقلاب باشند.

نویسنده: زهره علی‌عسگری
 
پی‌نوشت
* ۲۳ تیر، سالروز تصویب برجام
 
 

مقاله ها مرتبط