این روزها از کشاورز و کارگر و هنرمند و راننده اتوبوس تا کارمند و کاسب و معلم و بازنشسته و ایثارگر و به قول حضرت امام مردم کوچه و بازار، همه کارزار به راه انداختهاند. بعضیها به اعتراض، بعضیها به درخواست تجدیدنظر، بعضیها به اعتصاب، بعضیها به حقوق و دستمزد و بعضیها هم به دنبال دریافت غرامت ولی همه به یک نیت: گرفتن طلبهای عقبافتادۀ چندین و چند سالهشان.
دادن طلبِ طلبکار از نماز هم واجبتر است. اینجا آنجاست که باید به نماز گفت کار دارم و رفت و بدهی را پرداخت، اما چند نفر به یک نفر؟! آیا سنگی هست که در این روزهای دشوار از جایش نجنبیده باشد و رئیسجمهور را هدف نگرفته باشد؟ بعد از سالها، همه انگار شرایط دشوار رئیسجمهور فعلی را درک کرده باشند، سر بلند کردهاند و طلبهای داشته و نداشتهشان را از او میخواهند. گویی همه از ریز و درشت متوجه شدهاند که دولت این مرد به هر دلیل نیاز به آرامش دارد و به گروکشی رو آوردهاند و سهمخواهی میکنند! این چه سیاستی است که اصناف و گروهها در پیش گرفتهاند؟
هرکدام از ما بالاخره در صنفی مشغولیم و همهمان هم خوب میدانیم که طی همین سالهای اخیر، کسانی بر زین مقدرات کشور سوار شده بودند که کاخنشین بودند و درد مردم نداشتند و با منافع و مصالح و اقتصاد و منابع مادی و معنوی مردم آن کردند که کردند. حالا که عمری را در انتظار چنین دولتی سر کردیم و کسی را آوردیم که سینهاش را آماج کرده و آبرویش را به میدان آورده، باید ما هم سنگی برای پرتاب برداریم که از غافله عقب نمانیم؟! مگر مرفه بیدرد شدهایم که برای قدری اضافهتر، به چشم خود خاک بپاشیم؟! ما همانهایی هستیم که چهار دهه، مظلومانه انواع دشمنیها را به جان خریدیم و هیچ دریغ نکردیم. حالا بعد از عمری استخوان خرد کردن میخواهیم به جای جنگ بدر، تجربه اُحد را پیاده کنیم؟ حالا اگر تعدادی اختلاسگر از بیمارزدگیِ افکارِ عدهای غربگرا مثل قارچ سر بر آوردند و به اعتماد بخشی از مردم صدمه زدند، ما هم بدویم که از غافلۀ کندن و بردن جا نمانیم؟ مگر امام یادمان نداد که ما فرزند عاشورا و رمضانیم؟
امتحانهای دورانهای دشوار، درست آنموقعی است که حواسمان نیست داریم امتحان پس میدهیم. کسی که زمان را نشناسد، یا خواب میماند، یا بهموقع حرف نمیزند، یا درست حرف نمیزند، یا صحیح تصمیم نمیگیرد، یا هیجان وجودش را تسخیر میکند و میافتد دنبال این و آن.
اکنون زمان آن است که قدری فضا را رصد کنیم و ببینیم که بیرون از مرزهایمان دیو و دد برای ما چه چیزها تدارک دیدهاند. الان ضرورت دارد که داخل را برای گرفتن حقهای داشته و نداشته متشنج نکنیم. قدری آرام بگیریم و کمک کنیم. الان وقتش است که به آن همه خونهای ریخته شده و چند دهه تابآوری مردم تا رسیدن به این پیچ تاریخی رحم کنیم.
نویسنده: زهره علیعسگری