۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

عملکرد دولت‌ها و میزان مشارکت مردم در انتخابات

عملکرد دولت‌ها و میزان مشارکت مردم در انتخابات

عملکرد دولت‌ها و میزان مشارکت مردم در انتخابات

جزئیات

بررسی وضعیت مشارکت مردم در ۱۲ دوره انتخابات ریاست‌جمهوری

25 خرداد 1400
اشاره: در کشورهایی که نوع حکومت‌شان متکی به آرای مردم است، مشارکت سیاسی در انتخاب رهبران سیاسی(رئیس‌جمهوری، نمایندگان مجلس و...) یکی از پایه‌های بسیار مهم قدرت محسوب می‌شود. در نظام جمهوری اسلامی ایران هم که اساس آن بر مردم‌سالاری دینی پایه‌ریزی شده، مشارکت مردم در انتخابات‌ بسیار مهم و از ارکان قدرت حکومت است. در میان انتخابات‌هایی که در کشور ما برگزار می‌شود، انتخابات ریاست‌جمهوری به دلیل اهمیت ویژه‌ای که این قوه دارد، از جایگاه مهم‌تری برخوردار است زیرا سکان عرصه اجرا و اساس تعیین و خرج بودجه کشور به دست این قوه است.
در عمر بیش از چهار دهه‌ای جمهوری اسلامی ایران، ۱۲ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده و برگزاری سیزدهمین دوره را هم در تاریخ ۲۸ خرداد سال جاری در پیش داریم. با رجوع تاریخی به برگزاری این ۱۲ دوره به‌سادگی قابل مشاهده است که میزان مشارکت مردم در دوره‌های گوناگون متفاوت بوده. این که در هر دوره میزان مشارکت مردم در انتخاب عالی‌ترین مقام رسمی کشور بعد از رهبری چگونه بوده و به چه دلایلی این مشارکت کم یا زیاد شده را در این مقاله مورد بررسی قرار داده‌ایم.

 
 
صددرصد، بنی‌صدر
اولین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸ با حضور بیش از ۱۲۴ نامزد برگزار شد. این انتخابات با رقابت پرفرازونشیب میان ابوالحسن بنی‌صدر و نامزد حزب جمهوری اسلامی یعنی جلال‌الدین فارسی همراه بود. قبل از برگزاری انتخابات و با انصراف فارسی از نامزدی انتخابات به دلیل شبهه ایرانی‌الاصل نبودن او، فضای سیاسی به نفع بنی‌صدر تغییر کرد. با خارج شدن رقیب اصلی، از نزدیک به ۷۰درصد مردم که در انتخابات شرکت کردند، ۷۵درصد به بنی‌صدر رای دادند. جالب بود که طرفدران بنی‌صدر در زمان تبلیغات، شعار «صددرصد، بنی‌صدر» را روی دیوارها می‌نوشتند. به این ترتیب، ابوالحسن بنی‌صدر اولین رئیس‌جمهوری ایران شد.
در تحلیل میزان مشارکت مردم در این انتخابات باید در نظر داشت که مردم ایران در سال ۵۸ در سه انتخابات مهم شرکت کرده بودند. به ترتیب؛ همه‌پرسی تعیین نوع حکومت در فروردین، مجلس خبرگان قانون اساسی در مرداد و همه‌پرسی قانون اساسی در آذر همان سال. بنابراین شرکت نزدیک به ۷۰درصد مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری بعد از سه انتخابات، بسیار بالا بوده است.
 
رای ۹۰درصدی به رجایی ساده‌زیست
بعد از همراهی بنی‌صدر با سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و ضدانقلاب و رویارویی او با مردم انقلابی و نظام، نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح عدم‌کفایت سیاسی او را دادند. بعد از رای آوردن قاطع این طرح در مجلس، امام خمینی(ره) بنی‌صدر را دو سال قبل از پایان دوره‌اش، از ریاست‌جمهوری عزل کرد.
شورای انقلاب بعد از عزل و سپس فرار بنی‌صدر در تیر ۱۳۶۰، سکان اداره دولت را به شکل موقت به آیت‌الله محمدرضا مهدوی‌کنی سپرد. ایشان هم در عرض یک ماه زمینه و شرایط برگزاری دومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری را فراهم کرد.
در این دوره، ۷۱ نفر ثبت‌نام کردند که شورای نگهبان در نهایت، صلاحیت چهار نفر را تایید کرد. انتخابات دومین دوره ریاست‌جمهوری در تاریخ دوم مرداد سال ۶۰ برگزار شد و ۲/۶۴درصد واجدان شرایط در آن حضور پیدا کردند.
به دلیل عملکرد بسیار درخشان رجایی در دوره نخست‌وزیری و مشی خدمتگزارانه و ساده‌زیستی، هم‌چنین نجابت او در برابر رفتارهای پرخاشگرایانه و بی‌اخلاقی‌های بنی‌صدر، ۹۰درصد شرکت‌کنندگان به محمدعلی رجایی رای دادند.
 
رئیس‌جمهوری که بیشترین رای را از مردم گرفت
متاسفانه دشمنان انقلاب اجازه ندادند که دومین رئیس‌جمهوری انقلاب و نخست‌وزیر دولت او یعنی حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر بیش از یک ماه در سنگر دولت به مردم خدمت کنند. با انفجار دفتر نخست‌وزیری به دست منافقین، این دو مسئول خادم و محبوب مردم به شهادت رسیدند. به این شکل، کمی بیش از یک ماه بعد از شهادت رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر، شرایط برای برگزاری سومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در کشور فراهم شد.
سومین دوره انتخابات در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد. در این دوره ۴۷ نفر برای رقابت در عرصه انتخابات ثبت‌نام کردند که شورای نگهبان صلاحیت چهار نفر از آن‌ها را تایید کرد. مردم در این انتخابات با مشارکت نزدیک به ۷۵درصدی، حماسه بزرگی را در شرایط ملتهب جنگ و جولان منافقین رقم زدند. در این دوره، حجت‌الاسلام سیدعلی خامنه‌ای توانست بیش از ۹۵درصد کل آرا را از آن خود کند. میزان بالای رای ایشان تا به امروز برای هیچ رئیس‌جمهوری تکرار نشده است.
در این دوره، میرحسین موسوی نخست‌وزیر شد و با مشی اقتصاد دولتی، تا حدود زیادی توانست آرامش قابل قبولی(با وجود شرایط جنگ تحمیلی) در مدیریت کشور پدید بیاورد و خدمات قابل توجهی به مردم سرتاسر کشور ارایه کند. در مقابل، به دلیل وقوع اختلافات سیاسی میان دو گروه از سیاسیون و مسئولان در نحوه اداره کشور و انعکاس خبر این اختلافات در مطبوعات و رسانه‌ها و کشدار شدن این رویارویی، تا حدودی اخبار خدمات دولت به مردم به حاشیه رفت.
درج اخبار متعدد اختلاف میان طرفداران اقتصاد دولتی و منتقدان آن به‌ویژه در سال پایانی دولت در روزنامه‌ها، باعث شد در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ و برگزاری چهارمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، مشارکت به میزان زیادی کاهش پیدا کند و به ۸۷/۵۴ درصد برسد. البته در این دوره، باز هم حجت‌الاسلام خامنه‌ای توانست در رقابت با سه نامزد دیگر هم‌چنان برنده انتخابات شود و ۸۵درصد آرا را از آن خود کند.
 
دو دوره با کم‌ترین میزان مشارکت
در دولت دوم آیت‌الله خامنه‌ای با وجود این که ایشان نمی‌خواستند میرحسین موسوی نخست‌وزیر باشد، اما نمایندگان طرفدار او در مجلس خواهان ماندگاری وی در این پست بودند. بعد از آن، کار به حکمیت امام کشید. این در حالی بود که رئیس‌جمهوری عملا با سیاست‌های اقتصادی نخست‌وزیرش مخالف بود. به هر حال با پایان دوره چهارم، مردم نسبت به تاکید زیاد دولت بر اقتصاد دولتی و ایجاد مانع بر سر فعالیت فعالان اقتصادی در بخش خصوصی موضع منفی پیدا کرده بودند و به‌شدت انتقاد داشتند.
همین مسئله موجب شد که مشارکت مردم در پنجمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با کاهش چند‌ دهم درصدی نسبت به دوره قبل به ۵۹/۵۴درصد برسد. در انتخابات این دوره که در شش مرداد ۱۳۶۸ یعنی دو ماه بعد از ارتحال امام برگزار شد، تنها دکتر عباس شیبانی و حجت‌الاسلام اکبر هاشمی‌رفسنجانی با هم رقابت کردند که در نهایت هاشمی‌رفسنجانی با کسب ۵/۹۴درصد کل آرا به عنوان پنجمین رئیس‌جمهوری انتخاب شد.
حجت‌الاسلام رفسنجانی با شعار «سازندگی کشور بعد از جنگ» به پست ریاست‌جمهوری رسید، اما متاسفانه برنامه اقتصادی خود را بر مبنای نظریه غربی توسعه و برنامه اقتصادی لیبرال سرمایه‌داری متمرکز کرد. در پیش‌ گرفتن این سیاست که موجب روی کار آمدن گروه خاصی در فضای سیاسی کشور با نام «تکنوکرات‌ها» شد، در عمل به فقیرتر‌ شدن قشر ضعیف جامعه و پولدارتر شدن اقشار ثروتمند منجر شد. در ضمن، دست‌اندازی به بیت‌المال از سوی برخی مسئولان از همین دوره آغاز شد.
این اقدامات با عکس‌العمل شدید رهبری هم مواجه شد و واژگانی چون عدالت اجتماعی، فقرزدایی، اختاپوس اقتصادی و... را از سوی ایشان وارد ادبیات سیاسی کشور کرد و موجب نارضایتی اقشار گوناگون به ویژه حزب‌اللهی‌ها شد. همین عوامل در نهایت باعث شد که مشارکت در ششمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با کاهشی مجدد نسبت به دوره قبل به ۶۶/۵۰ درصد یعنی پایین‌ترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری در عمر نظام رسید. انتخابات این دوره در ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ و با حضور چهار نامزد برگزار شد. حجت‌الاسلام رفسنجانی در این دوره توانست ۶۳درصد آرا را به خود اختصاص دهد و رقیب اصلی ایشان که سیاست‌های لیبرال سرمایه‌داری دولت را نقد می‌کرد، یعنی دکتر احمد توکلی ۲۴درصد آرا را از آن خود کرد.
ادامه سیاست‌های لیبرالی دولت در اقتصاد، موجب ایجاد تورم نزدیک به ۵۰درصد و کاهش شدید قدرت خرید مردم در پایان دولت ششم شد.
 
دولتی که با شعار آزادی و گفت‌وگو روی کار آمد
با پایان دوره دوم دولت سازندگی، یک دوقطبی بزرگ برای هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایجاد شد. در این دوره، با وجودی که مردم شدیدا از برنامه اقتصادی دولت ضربه خورده بودند با شعارهای عقیدتی و فرهنگی دو نامزد یعنی علی‌اکبر ناطق‌نوری و سیدمحمد خاتمی مواجه شدند.
این فضای دوقطبی که از یک طرف تاکید بر حفظ ارزش‌ها و مقابله با تفکرات سکولار و بی‌بندوباری از جانب ناطق‌نوری داشت و از طرف دیگر بر شعار آزادی جوانان و زنان، گفت‌وگو و جامعه مدنی از طرف خاتمی، شعارها و برنامه‌های اقتصادی نامزد سوم یعنی حجت‌الاسلام محمد ری‌شهری را به شکل کامل به حاشیه برد. به هر حال مردم در این دوره با رشدی قابل توجه در دوم خرداد ۱۳۷۶ شرکت کردند و با مشارکت ۹۲/۷۹درصدی و با رای ۶۹درصد، سیدمحمد خاتمی را به عنوان هفتمین رئیس‌جمهوری کشور انتخاب کردند.
بعد از تشکیل دولت اصلاحات، تقابل میان اندیشه اسلام سکولار و اسلام ناب به بالاترین درجه خود رسید. البته حوادث گوناگون سیاسی هم‌چون قتل‌های زنجیره‌ای، حادثه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و... نگرش منفی بخش‌هایی از مردم را نسبت به جریان سیاسی تازه روی کار آمده فراهم آورد. با فرارسیدن سال پایانی هفتمین دولت، گرچه هم‌چنان فضای دوقطبی وجود داشت، انتقاد قشر ضعیف به عدم‌توجه دولت به مسائل اقتصادی پررنگ‌تر شد. در نهایت مردم با ۷۷/۷۶درصد یعنی بیش از ۲۰درصد کاهش مشارکت نسبت به دوره قبل، در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ برای انتخاب هشتمین رئیس‌جمهوری پای صندوق‌های رای رفتند و با رای ۷۷درصدی سیدمحمد خاتمی را مجددا برگزیدند.
با گذشت یک ‌سال ‌و نیم از شروع به کار دولت هشتم و بالا رفتن نرخ تورم، انتقادها به بی‌توجهی اصلاح‌طلبان به معیشت مردم و اقشار ضعیف زیاد و زیادتر شد.
 
پیروزی گفتمان عدالت
بعد از ناامیدی مردم از عملکرد بسیار بد شورای شهر اول تهران و انتخاب یک گروه انقلابی و مذهبی در دومین دوره انتخابات شورا، سپس رای به افراد انقلابی در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۲، این جریان به ترویج گفتمانی جدید با شعار «عدالت‌محوری» پرداخت. گفتمانی که دو سال بعد به شکلی عجیب از سوی مردم مورد اقبال قرار گرفت.
در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، مردم با مشارکتی پایین‌تر از دوره قبل یعنی ۸/۶۲درصدی در ۲۷ خرداد ۱۳۸۴ به پای صندوق‌های رای رفتند تا از میان هشت نامزد موجود یکی را انتخاب کنند. در این انتخابات دو نفر یعنی دکتر محمود احمدی‌نژاد با شعار «عدالت و حمایت از محرومان» و حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی با شعار «اشتغال، سازندگی و توسعه» برای رقابت نهایی به مرحله دوم رفتند. مردم در مرحله دوم و در سوم تیر ۱۳۸۴ با مشارکت ۸۲/۵۹درصد و با رای ۶۲درصدی خود، دکتر احمدی‌نژاد را به عنوان نهمین رئیس‌جمهوری کشور برگزیدند.
بعد از شروع دولت نهم، اجرای طرح‌هایی هم‌چون طرح مسکن مهر و خانه‌دار شدن اقشار ضعیف، پرداخت یارانه به همه مردم، طرح سهمیه‌بندی بنزین، بالا رفتن سطح اشتغال و افزایش کارآفرینی در کشور و... از سوی عموم با اقبال مواجه شد. به همین دلیل، مردم در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری با مشارکت بی‌نظیر ۸۵درصدی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ حضور پیدا کردند و با رای ۶۳درصدی دکتر احمدی‌نژاد را برای دومین‌بار به ریاست‌جمهوری برگزیدند.
گرچه حوادث بعد از آن انتخابات که به فتنه ۸۸ موسوم است و عدم‌قبول نتیجه انتخابات از سوی دو رقیب احمدی‌نژاد یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، خسارات زیادی برای کشور به بار آورد، اما واقعیت این بود که  گفتمان عدالت هم‌چنان مورد توجه مردم قرار داشت.
 
مذاکره با غرب و رفع تحریم‌ها، کلید واژه رئیس‌جمهور پیروز
در دولت دهم، در حالی که  دولت هم‌چنان به ارایه خدمات به مردم ادامه می‌داد، یک جریان باعث ایجاد اختلال در روند خدمتگزاری شد. این جریان که در ادبیات سیاسی کشور به «جریان انحرافی» معروف است، موجب بروز اختلاف در بدنه دولت شد. در این ماجرا دکتر احمدی‌نژاد با حمایت از دوست قدیمی و مسئول دفترش اسفندیار رحیم‌مشایی که دارای عقاید انحرافی و غلط درباره ظهور، اسلام و عرفان بود، جلوی منتقدان تفکرات مشایی ایستاد و حتی تا قهر سیاسی و بر زمین گذاشتن پروژه‌های اقتصادی و عدم مدیریت کشور در فضای شدید تحریم‌های غرب علیه کشور هم پیش رفت. همین اقدامات رئیس‌جمهوری باعث شد که در یک سال پایانی دولت دهم، هم نرخ تورم افزایش پیدا کرد و هم در جریان خدمت به مردم در نقاط مختلف کشور اختلالات جدی ایجاد شد. به همین دلیل، مردم در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ با کاهش مشارکت نسبت به دوره قبل و با حضور ۷۲/۷درصدی، پای صندوق‌های رای رفتند. در این دوره و با وجود رقابت شدید هشت نامزد، دکتر روحانی توانست با شعار رفع تحریم‌ها از طریق مذاکره با خودِ کدخدا یعنی آمریکا نظر حدود نیمی از رای‌دهندگان را به خود جلب کند و در نهایت با رای حداقلی۷۱/۵۰ درصدی به عنوان یازدهمین رئیس‌جمهوری برگزیده شود.
بعد از پیروزی دکتر روحانی، مذاکرات برای توافق با آمریکا و پنج کشور قدرتمند یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه آغاز شد و با وجود عدم رعایت ۹ شرط مهم رهبری در مذاکرات در تامین منافع ایران، بالاخره این مذاکرات در سال ۹۴ به نتیجه رسید و توافق برجام میان ایران و ۱+۵ به امضا رسید. از فردای آن روز وعده‌های فراوان دولتیان برای رفع تحریم‌ها و رفع مشکلات اقتصادی کشور آغاز شد. وعده‌هایی که مردم را به بهبود اوضاع امیدوار می‌کرد و البته در مقابل، انتقاد گروهی دیگر را نسبت به شیوه اداره کشور و گره‌ زدن همه چیز به رفع تحریم‌ها، نداشتن برنامه اقتصادی از سوی دولت، وضعیت رکود در اقتصاد و زمین خوردن فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان، روز به روز بیش‌تر می‌کرد.
در ماه‌های پایانی عمر دولت یازدهم و شروع رقابت‌های انتخاباتی دوره دوازدهم، در یک طرف دولت بود که وعده می‌داد نتایج برجام در دولت بعدی مشخص می‌شود و در مقابل جریانی قرار داشت که به دنبال اقتصاد مقاومتی و رونق دادن به تولید و در نتیجه، بهبود وضعیت معیشت مردم بود. متاسفانه با بداخلاقی جریان رسانه‌ای طرفدار دولت، یک دوقطبی دروغین میان مردم شکل گرفت. دوقطبی که در آن عنوان می‌شد اگر جریان منتقد دولت رای بیاورند، کنسرت‌ها تعطیل، آزادی‌ها محدود، قیمت ارز و سکه و خودرو به‌شدت گران و... می‌شود. با وجود این فضای دوقطبی، مردم با مشارکتی بیش از ۷۳درصد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کردند و در نهایت، دکتر روحانی توانست با کسب ۱۳/۵۷درصد کل آرا در مقابل رقیب اصلی خود سیدابراهیم رئیسی به پیروزی برسد.
بعد از گذشت یک سال از شروع دولت دوازدهم تحریم‌ها از سوی غرب برداشته نشد. به علاوه، در طول سال‌های بعد حتی تحریم‌های دیگری از سوی غرب و به ویژه آمریکا علیه ایران وضع شد. در نهایت، با خروج آمریکا از برجام، آرزوهای دولت و مردمی که به آن رای داده بودند، برای رفع مشکلات اقتصادی از طریق مذاکره کاملا بر باد رفت.
 
نکته پایانی
تا انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری فقط اندکی باقی مانده است. شاید برخی گمان کنند بر طبق رفتار مردم در سنوات گذشته، میزان مشارکت در انتخاباتِ پیش رو کم بشود زیرا تجربه رفتار سیاسی مردم نشان داده که تورم، بیکاری، رکود اقتصادی و نارضایتی ناشی از سوءمدیریت مسئولان، در کاهش انگیزه آن‌ها برای مشارکت در انتخابات تاثیر دارد.
در مقابل باید در نظر داشت که همین مردم در پایان بدترین بحران‌های اقتصادی و سوءمدیریت‌ها اگر گفتمان جدیدی مشاهده کنند که آن‌ها را به آینده کشور امیدوار کند، غیورمندانه پای کار می‌آیند و با مشارکتی بالا در مقابل چشم دشمنان، حماسه می‌آفرینند. پس باید منتظر گفتمانی جدید برای پیشرفت کشور و بهبود معیشت اقشار مختلف کشور باشیم و با چنین گفتمانی قطعا اتفاقی مبارک و به یاری خدا مشارکتی قابل توجه را در پیش خواهیم داشت.

نویسنده: انوشه میرمرعشی 

منابع
۱- رضی، داود، مقاله «بررسی تطبیقی عوامل اجتماعی موثر بر میزان مشارکت مردم در انتخابات شش دوره ریاست‌جمهوری پس از انقلاب اسلامی»، فصلنامه تخصصی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، شماره ۳۷ و ۳۸، بهار و تابستان ۱۳۸۰.
۲-صالحی نجف‌آبادی، عباس، مقاله «تجزیه و تحلیل انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران»، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدکرج، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۹۴.
۳-مظفر، محمدجواد، اولین رئیس‌جمهوری، پنج گفت‌وگو درباره اولین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، انتشارات کویر، چاپ اول، ۱۳۷۸.

مقاله ها مرتبط