۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

یک نگاه، یک سردار

یک نگاه، یک سردار

یک نگاه، یک سردار

جزئیات

مروری بر زندگی‌نامه شهید حاج‌قاسم سلیمانی

3 اسفند 1398

نام: قاسم سلیمانی

نام پدر: حسن

نام مادر: فاطمه

تاریخ تولد: ۱۳۳۷ (در شناسنامه ۱۳۳۵ وارد شده است)

محل تولد: روستای قنات‌ملک، شهرستان رابُر

تاریخ عقد: ۲۳ آبان ۵۸

آغاز زندگی مشترک: خرداد ۶۱

تعداد فرزندان: ۶ (یک فرزند در کودکی فوت شده است)

تاریخ شهادت: ۱۳ دی ۹۸

محل شهادت: بغداد

مدرک تحصیلی: فوق‌لیسانس فلسفه و حکمت اسلامی

کودکی

قاسم سلیمانی از پدر و مادری عشایر از طایفه سلیمانی متولد شد. او دو خواهر و دو برادر داشت. دوران ابتدایی را تا کلاس ششم در روستای قنات‌ملک گذراند. هم‌زمان در کشاورزی و دامداری به پدرش کمک می‌کرد. در سال 1350 به ‌خاطر مشکلات اقتصادی به همراه یکی از دوستانش برای کار به کرمان رفت.

 

نوجوانی

پس از چند روز در یک هتل کوچک کار پیدا کرد و شب‌ها همان‌جا می‌خوابید. دو سال بعد به همراه علی‌محمد و احمد* سلیمانی توانست اتاقی در خیابان ناصریه اجاره کند. بعدها برادرش سهراب و محمود برادرِ احمد هم به آن‌ها پیوستند. هم‌زمان با کار، در زورخانه پهلوان ‌عطایی ورزش می‌کرد. بعد از آن در باشگاه کارگران کرمان کاراته کار می‌کرد و کمربند مشکی گرفت. در تمام این مدت، سالی دو بار به روستا می‌رفت و پس‌اندازش را به پدرش می‌داد.

انقلاب

پسر صاحب هتل، موجب آشنایی او با امام ‌خمینی(ره) شد. همین باعث شد تا پایش به تظاهرات‌ قبل از انقلاب در کرمان باز شود. جلسات قرآن شیخ‌مهدی رکابی در تکیه فاطمیه کرمان هم در شکل‌گیری روحیه مبارزاتی او بی‌تاثیر نبود. بعد از آن، نماز جماعت‌های مسجد جامع کرمان را از دست نمی‌داد و پای ثابت صحبت‌ها و سخنرانی‌های آیت‌الله صالحی، حجت‌الاسلام حقیقی و آیت‌الله روحانی شد. سال ۵۶ به‌ صورت قراردادی در سازمان آب استخدام شد، اما چند ماه مانده به انقلاب، شد یکی از کارمندان اعتصابی این سازمان.

با دوستانش تک اتاقی را که اجاره کرده بودند عوض کردند. ساکن خانه‌ای در خیابان شریعتی شدند تا خانه جدیدشان بشود مرکزی برای فعالیت‌های انقلابی‌. او در واقعۀ آتش گرفتن مسجد جامع کرمان حضور داشت، از دست کولی‌ها کتک خورد، حتی در پایین آوردن مجسمه شاه یکی از افراد اصلی بود و در حمله به مقر شهربانی، یک قبضه کلت رولور غنیمت گرفت که تا زمان شهادتش آن را نگه‌داشته بود.

ورود به سپاه

از تابستان ۵۸ با سپاه همکاری داشت، اما از مرداد ۵۹ به ‌طور رسمی به عضویت سپاه درآمد. یک ‌سال قبلش با خانم نامجو که از خانواده‌های متدین کرمان بود عقد کرد.

اولین ماموریت شغلی‌اش شد محافظت از فرودگاه کرمان که بیش‌تر از یک ماه طول نکشید. آن‌قدر قوی و بااستعداد عمل کرد که او را به ‌‌عنوان مربی، برای آموزش بسیجیان به پادگان قدس فراخوان کردند.

اولین حضور در جنگ

با شعله‌ور شدن آتش جنگ، دلش طاقت نیاورد در کرمان بماند. همین شد که به فرماندهی غلام‌عباس گلزار در نخستین عملیات مستقل نیروهای کرمانی در منطقه کرخه‌نور شرکت کرد. بعد از آن در عملیات شهید چمران، دستش ترکش خورد و به عقب برگشت. هرچند چند روز بعد با همان دستِ به گردان آویخته به منطقه طراح برگشت تا ادامه عملیات را از دست ندهد.

تیپ ثارالله

هیچ ‌کس فکرش را نمی‌کرد آشنایی قاسم سلیمانی با شهید حسن باقری در بحبوبه عملیات طریق‌القدس، تشکیل تیپی به نام ثارالله را رقم بزند. خطی به نام ثارالله به او واگذار شد و بعد از آن در گلف از او خواسته شد تا تمام نیروهای پراکنده کرمانی را در قالب یک تیپ سازماندهی کند. فرمانده‌ این تیپ کسی نمی‌توانست باشد جز قاسم سلیمانی. کسی که حسابی در طریق‌القدس گل کاشته بود و توانسته بود به کمک نیروهایش پل سابله را تصرف کند.

او توانست دو گردان از نیروهای کرمان را سازماندهی کند و با خود به اهواز و بعد از آن بعد دوکوهه بیاورد. دو گردان دیگر هم که عمدتا از نیروهای سیستان و بلوچستان بودند، تیپ ثارالله را تکمیل کردند تا بتواند به عنوان یگان مستقل جنوب شرق کشور وارد فاز عملیاتی شود.

فرماندهی لشکر

عملکرد موثر و قوی تیپ ثارالله در عملیات‌های الی‌بیت‌المقدس در عملیات رمضان باعث شد حکم فرمانده لشکری او در تاریخ بیست و یکم آذر ۶۱ ابلاغ شود. این لشکر با در اختیار داشتن سه تیپ وارد عملیات والفجر مقدماتی شد. عملیاتی که ابتکار قاسم سلیمانی گره از کار آن گشود. او گروهی به نام فاطر را که از رزمندگان شهادت‌طلب موتورسوار بودند، راهی میدان کرد.

سخنرانی در مسجد امام کرمان

عملیات‌های مختلف از پی هم می‌گذشتند و لشکر ثارالله، مقاوم‌تر از پیش به فرماندهی قاسم سلیمانی عمل می‌کرد. هرچند شهادت عده‌ای از دوستان در عملیات‌ها، قلب فرماندۀ جوان را مالامال از غم می‌کرد. اوج این غصه‌ها در سال 64 بعد از شهادت عده‌ای از نیروها به‌خصوص فرمانده اطلاعات عملیات لشکر شهید حسین یوسف‌الهی بود. او در سخنرانی فراموش‌نشدنی‌اش در مسجد امام کرمان با صدای بلند گریه کرد و در رثای شهید یوسف‌الهی گفت: «چگونه جمعی بخندد که در آن جمع، حسین‌آقای ما فدا شد؟»

۱۹ فرمانده

عملیات کربلای5 یکی از دیگر عملیات‌های موفقیت‌آمیز لشکر ثارالله بود. هرچند در آن، ۱۹ نفر از فرماندهان لشکر از جمله قاسم میرحسینی جانشین لشکر شهید شدند. سخنرانی حاج‌قاسم در فراق فرماندهان شهید لشکر از ذهن کسانی که در آن روز در مهدیه لشکر حضور داشتند، پاک نخواهد شد.

پایان جنگ

تا عملیات بیت‌المقدس۷ که آخرین عملیات لشکر ثارالله پیش از پذیرش قطع‌نامه محسوب می‌شود، او تبدیل به انسانی کارکشته با کوهی از تجربیات مفید در عرصه نظامی شده بود. ماموریت او تا دو سال بعد از پذیرش قطع‌نامه و تا سال ۶۹ در جبهه‌های جنوب ادامه داشت. او در سال ۶۷ با حفظ سمت فرمانده سپاه منطقه هفت شد و یک سال بعد، فرماندهی قرارگاه قدس که به‌ منظور مقابله با اشرار مسلح ایجاد شده بود به او سپرده شد.

مبارزه با اشرار

در سال ۷۰ و ۷۱ در اولین اقدام، مرزهای شرقی کشور را که حدود هزار کیلومتر بود به‌ طور کامل به روی اشرار بست. نیروهای او صدها کیلومتر کانال و خاکریز درست کردند تا بتوانند یک خط پدافندی درست و حسابی در برابر اشرار منطقه داشته باشند. او تنها در یک عملیات توانست نود اسیر ایرانی را که در چنگال اشرار اسیر و به افغانستان منتقل شده بودند نجات دهد.

او در سال ۷۲ تمام کوهستان‌های اطراف زاهدان را برای همیشه از حضور اشرار پاک کرد. بعد از ربوده شدن و به شهادت رسیدن بخشدار نصرت‌آباد و ۴۱ نفر از اهالی، توانست سایه سهمگین ناامنی را از بین برده و اطراف استان کرمان را از حضور اشرار پاکسازی کند.

او در این سال‌ها از یک مسئله مهم غافل نشد و آن هم حمایت از اشراری بود که از کار‌های شرارت‌بار پشیمان شده بودند و توبه کرده بودند. همین امر باعث شد نفوذ اندیشه‌های سَلَفی و وابسته به وهابیت در شرق کشور به حداقل برسد.

عملیات فرهنگی

برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان کرمان و سیستان و بلوچستان، یک عملیات و بسیج فرهنگی بود که به دست مبارک قاسم سلیمانی شکل گرفت. عملیاتی که مقدماتش در سال ۷۵ فراهم شد و در نهایت پس از هزاران ساعت کار محتوایی و تولیدی در خصوص شهدا و ثبت و ضبط خاطرات از هشت هزار شهید این استان در سال ۷۷ به ثمر نشست.

هم‌چنین ساخت نخستین موزه دفاع مقدس در کشور، جمع‌آوری هزاران ساعت مصاحبه و آرشیو ده‌‌ها هزار سند و انتشار ده‌ها عنوان کتاب در این زمینه برای مخاطبان مختلف، از جمله بخش‌های عملیات فرهنگی سردار سلیمانی بود که از ثمرات آن تاکنون بهره‌برداری شده ‌است.

نیروی قدس

سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی از سال ۱۳۷۶ تا لحظه شهادت به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه فعالیت می‌کرد و نقش مهمی در تقویت جبهه مقاومت و خنثی‌سازی سیاست‌های جبهه استکبار بر عهده داشت.
 

نویسنده: زینب‌سادات سیداحمدی

پی‌نوشت

* بعدها در منطقه میمک شهید شد.

مقاله ها مرتبط