«ناله مظلومان و فریاد اشغالگران»، این دو مورد از هر کجای منطقه که برمیخاست، حاجقاسم آنجا بود؛ از عراق و سوریه گرفته تا لبنان و افغانستان و یمن و حتی حضور غیرفیزیکی در فلسطین. اگرچه این حضور و جایگاهی را که سردار سلیمانی بین دوست و دشمن در منطقه داشت، نمیتوان در قالب چند خط بیان کرد، اما سعی داریم در سطور پیشرو نیمنگاهی داشته باشیم به لایههای این جایگاه در بعضی کشورهای منطقه غرب آسیا در سطوح مختلف حکومتی(مقامات و احزاب) و مردمی(مخالفان و دوستداران).
لبنان اوج حضور فیزیکی حاجقاسم را میتوان در حساسترین مقطع از جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه حزبالله لبنان مشاهده کرد. با توجه به وظیفه ذاتی نیروی قدس سپاه و کمک مستشاری به گروههای مقاومت لبنانی، جایگاه شهید سلیمانی را در لبنان میتوان به تصویر کشید.
الف. مقامات سیاسی و احزاب
لبنان به هندِ خاورمیانه و کشور رنگها معروف است. رنگ سبز برای حزب امل، آبی برای المستقبل، قرمز برای طرفداران جنبلات و اشتراکیون، نارنجی از آنِ جریان آزاد ملی، زرد برای حزبالله و دوستدارانش و... هرکدام از این احزاب به نحوی با کشوری مرتبط هستند. المستقبل با عربستان و آمریکا، حزبالله با ایران، امل با سوریه و... بالتبع با توجه به روحیه ضدصهیونیستی نیروی قدس سپاه پاسداران، حاجقاسم از جایگاه خوبی بین مقامات حزبالله و حزب امل برخوردار بود. در مقابل میتوان گفت تمام مخالفان حزبالله در لبنان، به نحوی مخالف ایران و شخص سردار سلیمانی محسوب میشدند، از فواد سنیوره و سعد حریری گرفته تا سمیر جعجع و اکثر کسانی که زیر پرچم جریان ۱۴ مارس سازماندهی شدهاند.
ب. مردم
آنهایی که با فضای اجتماعی لبنان آشنا هستند به خوبی میدانند که سیاست جزئی اجتنابناپذیر از زندگی هر شخص لبنانی است و از نوجوان تا پیر اگر سیاستمدار نباشد به نحوی با سیاست مانوس شده. به همین جهت، دیدگاه مردم لبنان در مورد حاجقاسم، به دیدگاه حزب متبوعشان برمیگردد. دوستداران مقاومت(حزبالله و امل) به همان اندازه به شهید سلیمانی عشق میورزند که به امام موسی صدر، شهید عماد مغنیه، شهید چمران و دیگر طلایهداران مقاومت. اکثریت حامیان جریان هشتم مارس و طرفداران میشل عون نیز طی سالهای اخیر برای ایران و حاجقاسم احترام خاصی قائل بودند. در مقابل، طرفداران مردمی جریان ۱۴ مارس و حزب المستقبل نگاه خوبی به سردار ایرانی نداشته و ندارند و این نشات گرفته از نظرات سران این جریان و پمپاژ تبلیغاتی رسانههای وابسته به ۱۱۴ مارس، عربستان و آمریکا طی سالیان گذشته است.
برخی از تحلیلگران معتقدند، خیلیها فکر میکنند که مخالفان آمریکا در لبنان، از موافقان سردار سلیمانی هستند و موافقان آمریکا، از مخالفان سردار ایرانی.
عراق دفاع مقدس هشت ساله با نیروهای بعثی، حضور احرار عراقی در ایران و قرار گرفتن در جبهه ایرانیها علیه صدام، حضور و پایان داعش، رفت و آمد مستمر و زیاد ایرانیها به عراق و برعکس به دلایل مذهبی(زیارت عتبات و پیادهروی اربعین)، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باعث شده تا در عراق نیز شاهد نظرات متفاوتی نسبت به شخصیت شهید سلیمانی و نقش و جایگاه ایشان در این کشور باشیم چه میان مقامات، چه گروههای مقاومت و چه مردم عادی از مرد و زن و پیر و جوان در شهرها و استانهای مختلف. عدهای به شدت در فراقش گریستند و عدهای هم با پایکوبی در شامگاه شهادتش، موجبات خوشحالی وزیر خارجه آمریکا را فراهم آوردند.
الف. مقامات سیاسی
آن دسته از مقامات سیاسی عراق که جزو احرار عراقی در ایران بودند یا این که رفت و آمدهای زیادی به ایران داشتند، احترام خاصی نسبت به سردار سلیمانی قائل هستند. نوری مالکی، ابراهیم جعفری و مرحوم جلال طالبانی در این طیف قرار میگیرند. مقابلِ طیفِ طالبانی، مسعود بارزانی و حامیانش در اقلیم هستند. اگرچه بارزانی به نحوی حفظ خود و محدوده قلمروش در کردستان در مقابل حمله داعش در سال ۲۰۱۴ را مدیون سردار ایرانی میداند
۲، اما همه میدانند بارزانی و طرفدارانش چندان دل صافی با ایران و حاجقاسم نداشتند و همچنان نیز در پازل مخالفان ایران قدم برمیدارند و به نحوی از حامیان آمریکا در عراق محسوب میشوند. عدم موضع صریح مسعود و پسرش(نیچروان) و بیانیه دیرهنگام تسلیت آنها برای شهادت حاجقاسم و همچنین جنجال سخنگوی دولت اقلیم کردستان در جواب سیدحسن نصرالله که خواهان اعتراف مقامات اقلیم به نقش شهید سلیمانی در حفظ اقلیم در برابر داعش شده بود و از آنها خواست پاسخ آمریکاییها را به ترور سردار سلیمانی بدهند
۳، نگاه خوبی را از سوی دوستداران حاجقاسم در ایران به مسعود و قلمروش در کردستان عراق به همراه نداشته است. البته رخدادهای دو سال پیش در کرکوک و اطرافش به واسطه تلاش برای استقلال کردستان عراق هم نگاه منفی برخی از طرفداران بارزانی به حاجقاسم را در پی داشت.


از شمال عراق که به مرکز و جنوب بیاییم هم وضعیت جایگاه سردار ایرانی بین سیاستمدارانش متفاوت است. طیف ایاد علاوی، احمد الجبوری، ابومازن، گروه اهل سنت عراق مستقر در استان الانبار و نینوا بهخصوص ائتلاف جمال کربولی و آن دسته از سیاستمدارانی که از حضور ایران(به واسطه کمک مستشاری نظامی، مقابله با داعش و شراکت اقتصادی) به دخالت در عراق تعبیر میکنند، از مخالفان سرسخت شهید سلیمانی به شمار میروند. به همین میزان، سیاستمداران و رهبرانی که نیت واقعی سلیمانی را از حضور در عراق درک کردهاند از ارادتمندانش محسوب میشوند. در این میان، رهبران روحانی جوان عراقی چون سیدمقتدی صدر، سیدعمار حکیم، برخی رهبران وابسته به جلال طالبانی و دیگران سعی کرده بودند رابطه دوستانه خود را با حاجقاسم حفظ کنند. بهویژه که در این اواخر رابطه نسبتا خوب سلیمانی و مقتدی صدر با حضور مقتدی در ایران و بیت رهبری، رسانهای و آشکار شد.
ب. مردم
اغلب مردم عراق نیز همچون مردم لبنان، تابع نظرات رهبران سیاسی و دینی خود هستند با این تفاوت که عراقیها طی سالهای اخیر، داعش و اشغالگری نیروهای آمریکایی را از نزدیک حس کردهاند و به همین جهت نیز شاهد حضور پررنگ میدانی سردار سلیمانی در کشورشان بودند. تقریبا اغلب مردمی که در گروههای مقاومت حشدالشعبی، عصائب اهل حق و... عضو شدند و به مقابله با داعش و قبل از آن، اشغالگری آمریکا پرداختند به حاجقاسم به چشم یک فرمانده مقتدر نگاه میکردند و از نبودش داغدار شدند. اغلب خانوادههای این نیروها نیز نگاه مثبتی به ایران و سردار سلیمانی دارند.
به واسطه رابطه خوب آیتالله سیستانی با حکومت ایران و جایگاه ویژه مرجعیت ایشان در ایران، طی سالهای اخیر طرفداران وی(چه آنانی که در گروههای مقاومت حضور دارند و چه آنانی که حضور ندارند) رابطه خوب خود با ایران را حفظ کردهاند و معمولا از حاجقاسم به خوبی یاد میکنند. البته این جو به واسطه حضور بعضی رسانههای عراقی و منطقهای نظیر العربیه و الحدث به شکل پایدار و یکنواخت نمانده است. این جو میان طیفهای حکیم و صدر نیز تقریبا به همین منوال است. در این بین، برخی طرفداران حزب منحله بعث، سیدصادق شیرازی و صرخی به دلیل داشتن زاویههای شدید با حکومت ایران از حضور سلیمانی در عراق ناراضی بودند. اگرچه سعی میکردند این موضع را چندان مطرح نکنند و به حساب خودشان دخالتی در سیاست نکرده باشند، اما سکوتشان بعد از شهادت سلیمانی و پرداختن به مسائلی دیگر، نشان از اختلافنظرشان با حاجقاسم بود. در کنار این جریانها، بودند افرادی که تحتتاثیر اعتراضهای اخیر و هجمه رسانهای علیه ایران قرار گرفتند و نسبت به حضور حاجقاسم در عراق نگاهی دیگر داشتند.
برخی از تحلیلگران معتقدند خیلیها در عراق هم مثل لبنان، اینطور فکر میکنند که مخالفان آمریکا در عراق، از موافقان سردار سلیمانی هستند و موافقان آمریکا، از مخالفان سردار ایرانی.
سوریه
شاید تا قبل از آغاز جنگ سوریه، تعداد کسانی که حاجقاسم را در این کشور میشناختند فراتر از انگشتان دو دست هم نمیشدند، اما حوادث سال ۲۰۱۱ به بعد و نیاز جدی و درخواست کمک دولت سوریه از ایران، سربازان بدون مرز نیروی قدس و فرمانده شجاعشان را برای دفاع از حرم اهلبیت به دیار شام کشاند. این حضور و کمکرسانی بدون چشمداشت، باعث شد تا سردار سلیمانی جدای از میراثی که بر جای گذاشت(حفظ نظام سوریه، تقویت محور مقاومت، شکلگیری ائتلاف و شراکت راهبردی با روسیه و سوریه، مهار تروریسم، شبکهسازی نیروهای محلی و بومی، تشدید تنگنای امنیتی و ژئوپولیتیک علیه رژیم صهیونیستی، بازگشایی گذرگاه راهبردی بوکمال-قائم)؛ از جایگاه ویژهای نزد سوریها برخوردار شود.
الف. مقامات نظامی و سیاسی
شکلگیری تدریجی گروههای تروریستی و جدی شدن تهدیدها علیه حرم شریف حضرت زینب و حضرت رقیه علیهماالسلام موجب رفت و آمدهای مکرر حاجقاسم به دمشق، حلب، حمص، حماه و دیرالزور شد. در این میان، سردار سلیمانی علاوه بر سازماندهی گروههای مقاومت(دفاع وطنی، فاطمیون، زینبیون و...) و هماهنگیهای عملیاتی با فرماندهان روس، ارتباط مستحکمی با مقامات سیاسی(رئیسجمهور، رئیس دفتر شورایعالی امنیت ملی، وزیر دفاع، رئیس ستاد کل) و نظامی(فرماندهان سپاهها و لشکرها، مقامات امنیتی و رزمندگان) سوریه برقرار کرد که برکات این ارتباطها همچنان باقی است. شاید حضور بشار اسد در تهران و ملاقات وی با رهبر معظم انقلاب در کنار سردار سلیمانی در سال جاری، مهر تاییدی بر این ارتباط قویِ سیاسی باشد.
ب. مردم
شاید حاجقاسم بین عوام سوریه چندان شناخته شده نباشد. این موضوع بیشتر به جایگاه نسبتا ضعیفتر رسانهها در سوریه نسبت به لبنان و عراق برمیگردد و عدم تعدد احزاب و همچنین پررنگ بودن نقش ارتش. با این حال آن دست از مردمی که پشت سر حکومت و بشار ماندند، بالتبع از ایران و سردارش استقبال میکنند و آنهایی که دلخوشی از نظام سوریه ندارند، سلیمانی را یکی از دشمنان اصلی خود میدانند.
در این میان، جایگاه حاجقاسم نزد گروههای تروریستی و حامیانشان کاملا مشخص است. تا زمانی که این گروهها در اکثر نقاط سوریه جولان میدادند، شاید یکی از اصلیترین آرزوهایشان رسیدن به سردار سلیمانی بود. آنها فکرش را نمیکردند که وی روزی خارج از سوریه و آن هم به دست تروریستهای آمریکایی روحش به پرواز درآید.
داستان و جایگاه حاجقاسم به سه کشور لبنان و عراق و سوریه خلاصه نمیشود. در ذهن مقامات سیاسی، نظامی، امنیتی و مردم افغانستان، یمن، ترکیه و بعضی دیگر از کشورهای منطقه نیز کم و بیش خاطراتی از سپهبد سردار قاسم سلیمانی مانده است که شاید به مرور زمان گوشههایی از آنها بازگو شود.
نویسنده: محمدهادی خجسته
پینوشتها ۱- مصاحبه سردار سلیمانی با سایت
farsi.khamenei.ir، ۱۳۹۸/۷/۹.
۲- خبرگزاری ایرنا، «بازخوانی سخنان بارزانی در مورد کمک سردار شهید سلیمانی به اقلیم کردستان»، ۱۳۹۸/۱۰/۲۴.
۳- سایت خبری بولتننیوز، «توهین گستاخانه، بیشرمانه و هتاکانه دولت منطقه کردستان عراق به سیدحسن نصرالله»، ۱۳۹۸/۱۰/۲۵.