۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

در مسیر سلیمانی

در مسیر سلیمانی

در مسیر سلیمانی

جزئیات

بازشناسی ویژگی‌های مکتب سلیمانی

25 بهمن 1401
این روزها ایام سالگرد بزرگ‌مردی از سپاه اسلام است؛ ژنرال یا سرداری که از عمق وجودی خود برای اسلام و ایران و جهانی که در بند ظلم و ستم است مایه گذاشت. از همه ‌چیز خود در این سیر سخت و طاقت‌فرسا گذشت و قطره قطره خونش تا سالیان دراز در رگ‌های جامعه جانی تازه خواهد بخشید.
پرداختن به قاسم سلیمانی تنها پرداختن به دو کلمه نیست. او انسانی است که شخصیت انسان کامل را در مدینه فاضله بارها جلوی چشم همگان ظاهر کرد و آنچه را که در خیالات و توهمات در کتاب‌های عهد عتیق از آن سخن به میان آورده‌اند در واقعیت برای آنان که زنده و حاضر هستند آشکار نمود.
مکتب‌ حاج قاسم مکتب نبرد با تکفیر و داعش است. مکتب بودنِ حق و نابودی باطل است. مکتب آزاد زیستن در مقابل همه اسارت‌ها و در بند بودن‌هاست. در مکتب او منیت و غرور پایه و اساسی ندارد و تنها خداست و لاغیر. مکتب سلیمانی مکتب گذشت و ایثار است و از مسیر او ظالمان خوار و ذلیل می‌شوند.
امروز سخن گفتن از سلیمانی سخن گفتن از یک روش و راه طی‌شده ‌است که نقطه اوج آن، فی‌سبیل‌الله بودن است. اگر ولایت را دریافتیم سلیمانی را درک می‌کنیم؛ کسی که در ولایت ذوب شده‌ است و نه در غیر. با سلیمانی بودن یعنی در مکتب خمینی و خامنه‌ای قدم زدن و اگر در این مکتب قدم زدی همه را دوست داری برای رضای خدا، چون رضای خدا دوست داشتن به ‌همراه دارد. در مکتب سلیمانی جمهوری اسلامی حرم است و حفظ حرم از اوجب واجبات است. در این مکتب الحاد و کفر راه ندارد و آنچه هست خط امام و رهبری است.
در این مکتب جهاد تبیین حرف اول را می‌زند و راه را از بی‌راهه نشان می‌دهد. این مکتب زمینه‌ساز ظهور است و پرچم‌دار آن مهدی فاطمه(س). در این راه سختی و مشکلات بسیار است، اما سلیمانی در بیابان‌ها و شهرها همه‌ چیز را هموار کرد تا برسد به آنچه خدا برای متقیان نوشته است. آنچه او گفت و عمل کرد و برایش به فوز عظیم نائل آمد؛ فقط و فقط رضای حضرت حق بود.
وظیفه من، ما و شما در این مکتب به ‌وضوح مشخص است. بی‌راهه نرویم! از ولی زمان خود عقب نمانیم و جلو نزنیم. در این مسیر باید در جبهه مقاومت حرکت کنیم. دوستِ دوستان خدا و دشمنِ دشمنان خدا باشیم. باید تبیین کنیم که در مکتب سلیمانی چه‌ها باید کرد و از چه چیزها دوری کرد تا جامعه‌ای سالم و مهدوی داشته باشیم.
از گذشته‌های دور حق و باطل با هم در ستیز بوده‌اند و وعده‌ای که در آینده محقق می‌شود به یقین واقعی و درست است؛ او خواهد آمد. دوستان و عزیزان! کسانی که به هر نحوی به حاج ‌قاسم ارادت دارید در هر کجای عالم که باشید باید در مسیر او گام برداریم تا از زمان و مکان موعود عقب نمانیم. اگر بیش‌ از سه سال از پرواز او و هم‌رزمانش می‌گذرد، اما با رفتنش مسیری را برای همه ‌ما روشن کرده‌ است که دیگر جای تأمل و درنگ نیست. حاج ‌قاسم و حاج قاسم‌ها در طول تاریخ گفتند و عمل کردند تا امروز بشریت قادر به لمس و درک حقیقت باشد.
حاج ‌قاسم در مکتب فاطمه‌زهرا(س) پرورش پیدا کرد و رشد و نمو او باعث شد شاگردانش راه و رسم مسیر را بیاموزند و پرواز کردن را یاد بگیرند. باید قدم‌ها را ثابت و استوار کرد تا همان‌طور که چشمه‌های نور در دل حاج قاسم جوشید در دل‌های ما مردگان دنیای فانی هم فوران کند. هرچه در او قدم می‌زنیم بیشتر به عمق وجودش پی می‌بریم. او تجسم فنا در خدا بود و دیگر هیچ‌ چیز را نمی‌دید.
حاج‌ قاسم را باید در محورهای مختلف بررسی کرد؛ محور نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی. آ‌نچه به همه این‌ ابعاد روح زنده بودن دمید فقط رنگ خدایی آن بود. او روزهای سخت نبرد را تجربه کرده بود و روح باعظمتش به جسمش توان می‌داد تا حجم انبوه مجاهدت‌های این مرد بزرگ را تاب آورد.
قلم و زبان و عمل نمی‌تواند او را در قالبی که سزاوار اوست توصیف کند. او شاگردی است که مسیر مدینه تا کربلا را قدم به قدم با مولایش حسین‌بن‌علی(ع) به تمام معنا درک کرده است. اگر عشق حاج‌ قاسم نسبت‌ به مولایش آن‌قدر شفاف و عمیق است، آیا می‌توان در این مکتب با حسین زمان بیعتی دوباره کرد تا روز عاشورا تکرار نشود و زینب(س) و اهل و عیالش به اسارت نروند. آری می‌توان این‌گونه زندگی کرد تا صاحب مکتبی به نام مکتب سلیمانی شد.
سردار شجاع ما! هرچند که تحمل روزهای بدون تو سخت است، اما دل‌مان به ولی زمان‌مان خامنه‌ای عزیز گرم است تا پرچم عدالت و ظلم‌ستیزی را به مهدی فاطمه(س) بسپارد و جهان را عدل‌گستر و عدالت‌محور ببینیم.

نویسنده: علی حسین‌پور

مقاله ها مرتبط