۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
خون‌دل‌ها خورده‌ایم
خون‌دل‌ها خورده‌ایم

خون‌دل‌ها خورده‌ایم

جزئیات

یادداشت

31 تیر 1404
جمعه ۲۳خرداد با «عروسی خونین» و «نارنیا» شروع شد. دو عملیاتی که اولی برای ترور فرماندهان نظامی و دومی برای ترور دانشمندان هسته‌ای توسط رژیم صهیونیستی طراحی شده بود. به‌گفته مقامات این رژیم منحوس بیش‌از ده سال برای طراحی این دو عملیات زمان صرف شده بود و البته زمان بیشتری برای نحوه اجرای ترکیبی این دو عملیات کنار عملیات گسترده نظامی. نقشه این بود که فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای در مرحله اول ترور شوند. سپس با حمله هوایی در سایه هک سامانه‌های پدافندی، هم‌زمان با تحرکات عناصر نفوذی موساد به داخل ساختمان‌های سپاه، ارتش و بسیج و دستیابی به سلاح‌ها، پایتخت سقوط کند و در مرحله بعد با تجزیه کشور، دشمنان بر این سرزمین مسلط شوند.
غافلگیر شدیم. ما سال‌ها بود که عادت نداشتیم در مرزهای خودمان جنگ نظامی کنیم چه برسد به قلب کشور؛ آن‌قدر که تفکر و تدبیر بلند رهبری، جنگ را از این کشور دور کرده بود. ما در سوریه می‌جنگیدیم، عراق را از دست داعش نجات دادیم. وقتی عمق راهبردیِ ریشه‌دار ما در دل حزب‌الله لبنان خودش را نشان می‌داد، بعضی‌ها در داخل گفتند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»؛ همان روزها که شهدای مدافع حرم ما را عده‌ای شهدای بشاراسد می‌نامیدند. ما چهارده سال آشکارا در محور مقاومت جنگیدیم و جوان‌های بصیرمان را تقدیم اسلام کردیم تا ام‌القرای اسلام کمترین آسیبی نبیند. جنگ را کیلومترها دور کرده بودیم تا نکند آب در دل زنان و کودکان این سرزمین تکان بخورد؛ اما چه لیلاهایی که علی‌اکبرهای‌شان را فدای حفظ اسلام و آرامش و امنیت این مرز و بوم کردند و دست آخر هم عده‌ای بی‌خرد به آن‌ها گفتند که مردان شما برای دریافت پول به این جنگ رفتند. ما اگر چهارده سال در جبهه‌های مختلف محور مقاومت حضور نظامی داشتیم و جنگیدیم، نزدیک به سه‌هزار شهید دادیم که جان تک‌تک آن‌ها برای‌مان عزیز و ارزشمند بود. اما طی ۱۲روز بیش‌از هزار نفر که تعدادی از آن‌ها زن و کودک بودند شهید شدند. چند بیمارستان ما مورد آسیب قرار گرفت.
هرچند که جواب‌های بسیار محکم و کوبنده آفندی دادیم: حتی آن‌قدر دقیق که اگر ساختمان صداوسیمای ما را زدند، در اولین حمله پس‌از آن ساختمان شبکه۱۲ عبری را زدیم، اگر فرمانده اطلاعات سپاه ما را زدند، ما مقامی در همین کسوت آن‌ها را به درک واصل کردیم. اما بهای سنگینی بود برای آن‌که خوب معنای عمق راهبردی فهمیده شود، برای آن‌که قدر جان‌برکفان این نظام دانسته شود، برای... . خلاصه بگویم «ما برای آن‌که ایران گوهری تابان شود، خون‌دل‌های خورده‌ایم.» حواس‌مان باشد؛ بصیرت ما برنده‌ترین شمشیر علیه دشمنان قسم‌خورده‌مان است.
این چند خط را فقط به یاد شهدای مدافع حرم نوشتم. جای‌تان خالی نیست، راه‌تان پر رهروست، پرچم اسلام زمین نمی‌ماند.

نویسنده: فاطمه‌سادات محمدی

مقاله ها مرتبط