حامی فلسطین

نظام صهیونیستی اسراییل
تا قبل از سال ۷۴۹۱هویتی به‌ نام کشور «اسراییل» وجود نداشت. نطفه این نظام اشغالگر در اعلامیه مشهور بالفور بسته شد که وزیر امور خارجه انگلیس در ۲نوامبر۷۱۹۱ به یکی از سردمداران صهیونیستی ارسال کرده است.
از آن زمان بود که صهیونیست‌ها به‌‌دنبال یک وطن یهودی بودند و سپس با رایزنی همه دولت‌ها اروپایی ازجمله ایتالیا و انگلیس و در مجموع کشورهای عضو متفقین در جنگ جهانی اول مقرر شد سرپرستی فلسطین به انگلیس واگذار گردد. در سال ۲۲۹۱ این بیانیه با طرح در صحن سازمان ملل رسمیت پیدا کرد و دولت عثمانی که مقابل مستضعفین بود و در موقعیت ضعیفی قرار داشت این جدایی را پذیرفت و از همین مقطع با آهنگ اسراییل‌سازی دمار از روزگار مردم فلسطین، که مظلومان مورد معامله قرار گرفته بودند، درآوردند.
راهبرد این قوم اشغالگر در شعاری که در گروه «یارژیورا» بر آن هم‌قسم شده بودند این بود «یهود با آتش و خون نابود شد و با آتش و خون بار دیگر قیام خواهد کرد.» عملا پیشرفت خود را در گرو قتل و کشتار و خونریزی می‌بینند.

حزب‌الله و حمایت از فلسطین
در روزهایی که به دلیل سقوط حسنی مبارک و حضور دولت محمد مرسی و اتفاقات سوریه و بروز داعش، در محور مقاومت تشتت ایجاد شده بود و این بازی را نظام استکباری هدایت می‌کرد تا بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد و دشمن اصلی که اسراییل است به فراموشی سپرده شود، سید‌حسن نصرالله به میدان آمد و با تفکر ناب و پویای شیعی این خدعه را خنثی نمود و در سخنرانی خود که در روز قدس سال۲۹۳۱ ایراد نمود به نکات مهمی پرداخت. جمله معروف ایشان که فرمود «ما شیعیان علی بن ابی‌طالب در جهانیم؛ از فلسطین دست بر نخواهیم داشت؛ نه از ملت فلسطین و نه از مقدسات امت در فلسطین.»
نکته مهم این جمله در بیان و دیدگاه مذهبی حزب‌الله می‌باشد. تاکید بر این اعتقاد راسخ که برای ما تفاوت مذهبی نمی‌تواند محدودیت ایجاد کند. تقابل ما با اسراییل برای نجات فلسطین است و به تعبیری راهبرد مشترک حزب‌الله و مبارزین فلسطینی را اعلام کرده است که محو اسراییل و حفظ مقدسات مسلمانان می‌باشد و غایت مبارزه ما برای همین هدف است.
سخنرانی دبیرکل حزب‌الله حول این محور برای داعش بود که اگر به جرم رافضی و شیعه بودن به مسلخ کشیده شویم، فلسطین را رها نمی‌کنیم و به‌نوعی هم‌قطاری خود را با فلسطینیان به رخ کشید. جمله ماندگاری که نشان از حمایت حزب‌الله از فلسطین دارد این بود که «ما با فرهنگ مقاومت بزرگ شدیم، با این فرهنگ خو گرفتیم و این سیره اجداد ما بوده و به نسل‌های آینده نیز منتقل می‌کنیم که مبارزه با اسراییل و حمایت از فلسطین به‌عنوان یک هدف حزب‌الله ترسیم شده و به آن اعتقاد قلبی و عملی داشته و محدودیت زمانی هم ندارد.»
برای اثبات این گفتار تاکید می‌کند که ما شهید سید‌عباس موسوی و شیخ‌راغب و عماد مغنیه را برای این هدف قربانی نموده‌ایم و تقابل حزب‌الله با اسراییل از دیرباز برجسته می‌نماید.
شهید سیدحسن نصرالله در جای دیگری تصریح می‌کند «وضعیت کنونی امروز مسئله قدس با ابعاد گوناگونش یک مسئله بی‌همتا در جهان است، یعنی شبیه و مانندی ندارد. شهری که امروز علاوه‌بر قداست بسیاری از مقدسات مسلمانان و مسیحیان، ازجمله مسجد‌الاقصی، کلیسای رستاخیز وغیره را در بر گرفته است.» این نگاه رییس یک تشکیلاتی است که جامع به مسئله نگریسته است. مسئله قدس را موضوع و مشکل جهانی می‌داند و معتقد است اسراییل نه‌تنها با مسلمانان سر جنگ دارد که با پیروان سایر ادیان الهی نیز ناسازگار است. لیکن به‌دلیل این‌که به ممالک اسلامی هجوم آورده است، مسلمانان مقید هستند برای گرفتن حقوق خود تا پای جان ایستادگی کنند.
راهبرد حزب‌الله برای حمایت از فلسطین آزادسازی این سرزمین است. هدف از تشکیل این سازمان در این نقطه از خاورمیانه دفع بلایی به نام اسراییل است که توسط یک صهیونیست به‌ نام بن‌گوریون، اولین نخست‌وزیر صهیونیست‌ها، مامور اشغال سرزمین فلسطین گردید. با ادعای تصرف نیل تا فرات تسخیر کشورهایی به نام عراق، سوریه، فلسطین، مصر، اردن در ذهن پلید این گروه صهیونیستی می‌باشد که می‌بایست وطن یهودی‌شان گردد.
مقاومت مردم فلسطین به مرحله‌ای رسیده است که امروز سنگ‌های فلسطینی به موشک تبدیل شده است. هرچند ایران مقتدر به‌عنوان محور اصلی مقاومت در این تغییر نقش اصلی را داشته است. سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس وقتی می‌خواهد از قدس حمایت کند تصریح دارد «تا آزادی قدس کنار حزب‌الله خواهیم بود.» معنی این عبارت غیر از این است که حزب‌الله برای تقابل با اسراییل راهبردش رهایی قدس است و در پیامی که این سردار ایرانی به حزب‌الله می‌دهد، تاکید می‌کند که «در ادامه راه و مکتب سید‌نصرالله تا فتح فلسطین و آزادی قدس شریف در کنار حزب‌الله خواهیم بود.»
حزب‌‌الله اساسنامه‌ای دارد که در آن به اهداف این گروه اشاره شده است که مبین حمایت بی‌نقص از فلسطین است.
فصل سوم این اساسنامه به موضوع آرمان فلسطین و رژیم صهیونیستی اختصاص داده شده است و بر واجب بودن قیام و مبارزه با صهیونیست‌ها تاکید دارد و دفاع علیه اشغالگری را واجب دانسته است.
بخش دوم این اساسنامه به قدس و مسجد‌الاقصی برمی‌گردد که حزب‌الله ادامه اشغالگری قدس را بر نمی‌تابد و با اعلام بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی مخالفت صریح نموده است.
حزب‌الله در این بند از اعراب خواسته است که در مقابل خواسته‌های صهیونیست‌ها که از حمایت آمریکایی‌ها برخوردارند به‌ پا خیزند.
در بند سه به مقاومت فلسطینی‌ها تاکید دارد و معتقد است که ملت فلسطین مشغول نبرد و دفاع از خود بوده و برای بازپس‌گیری حقوق ملی مشروع خود جهاد می‌نماید و گزینه مقاومت و جهاد مسلحانه در مواجهه با اشغالگری با هدف آزادسازی خاک و بازپس‌گیری حقوق و تحقق موازنه وحشت، بهترین راهی است که می‌تواند مانع برتری راهبردی کیان صهیونیستی شود.
در سایر بندها نیز، ازجمله بند چهار مخالفت شدید با صلح و مذاکره با صهیونیستی‌ها را اعلام کرده و عقب‌نشینی اسراییل را از همه سرزمین‌های اشغالی خواسته است.
برای دفاع از فلسطینیان، حزب‌الله در سال ۲۸۹۱که اسراییل به لبنان حمله نمود تا نسبت‌به خروج مبارزین فلسطینی اقدام نمایند، واکنش شجاعانه‌ای نشان داد و ضمن حفظ منطقه ضاحیه که محل استقرار حزب‌الله بود به همه مبارزین این فرصت را داد تا پایگاهی برای خود تعیین نمایند.
آخرین اقدام حزب‌الله پس از ضربات مهلکی که در چندین سال متوالی بر پیکر اسراییل وارد کرد حمایت از حمله ۷اکتبر حماس بود. حزب‌الله با قرار گرفتن در کنار نیروهای حماس، منطقه شمالی اسراییل را آماج حملات خود قرار داد و موفق شد ساکنین سرزمین‌های اشغالی را در شمال اسراییل، که هم‌مرز لبنان است فراری داده و عملا تمرکز را از رییس دولت صهیونیستی بگیرد. حزب‌الله برای این‌که آتش‌بس در غزه برقرار گردد، یک روز هم عقب‌نشینی نکرده است و با حضور نیروهای زبده خود ضربات موثری بر ارتش صهیونیستی‌ها وارد کرده است.
اسراییل، ناتوان از رویارویی مستقیم، دست به ترور فرماندهان حزب‌الله زد و بهترین نیروهای حزب‌الله را از بدنه این تشکیلات جدا نمود. تا آن‌جایی ‌که با روش غیر‌انسانی که عادت این نظام کثیف است اقدام به انفجار دستگاه‌های الکترونیکی، اعم از پی‌جوها و تبلت‌ها و گوشی‌های در دست مردم لبنان که مشمول نیروهای حزب‌الله هم می‌شد تعدادی از مردم و رزمندگان حزب‌الله لبنان را به شهادت رساند.
علی‌رغم همه فشارها، حمایت از مردم فلسطین ازسوی حزب‌الله قطع نشد و باز هم این حزب‌الله بود که اقدام به‌ آتش‌ کشیدن جبهه‌های اسراییلی نموده و آرامش را از آن‌ها سلب کرده بود.
نظام صهیونیستی که راهی برای برون‌‌رفت خود از این باتلاق پیدا نمی‌کرد اقدام به ترور نیروهای ارشد حزب‌الله نمود و در نهایت یکی از معروف‌ترین چهره‌های مقاومت و رهبر جریان مبارزه علیه نظام سلطه را در یک عملیات غیرمعمول با ۵۸تن مواد منفجره که معمولا در جنگ‌ها کمتر به کار می‌برند، با بمب‌‌های یک‌تنی آمریکایی مقر حزب‌الله را بمباران نمود و سید‌حسن نصرالله را ترور کرد و به شهادت رساند.
رژیم صهیونیستی باز هم اشتباه کرد و با به‌شهادت‌رساندن رهبر حزب‌الله، عزم این سازمان اسلامی را برای نابودی اسراییل جزم‌تر نمود تا این‌که به فضل الهی و حمایت همه مسلمانان، زمین از لوس وجود این جرثومه فساد و تباهی پاک شود و صلح به جهان برگردد.

نویسنده: حسین نامور