۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
با ایران، زنده باد انقلاب اسلامی
با ایران، زنده باد انقلاب اسلامی

با ایران، زنده باد انقلاب اسلامی

جزئیات

یادداشت

31 تیر 1404
از آفت‌های هر انقلابی، تندروی‌ها و کندروی‌هاست. یکی از نمادهای اوایل انقلاب که تندروی‌ از آن برداشت شد، مقوله‌ای به‌نام وطن بود. بعضی‌ها با این استدلال که چون انقلاب ما اسلامی است، شعار می‌دادند «وطن را بیندازید سطل آشغال.» این شعار به مذاق عده‌ای خوش نیامد و در برابرش جبهه گرفتند.
دوقطبی دین یا وطن، کم‌کم داشت به یک معضل تبدیل می‌شد. هرچند مطرح‌کنندگان شعار، با نیت‌های صادق، دنبال طرح مفهوم امت در برابر واحد کوچک‌ترِ ملت بودند ولی کنارگذاشتن وطن و وطن‌دوستی می‌توانست مانعی بر سرِ خوگرفتن عموم با انقلابی باشد که آمده بود همه چیز را به‌نفع مفاهیم دینی زیرورو کند. در میانه این هیاهو، عقلای قوم متوجه خطر دو شقه‌شدن مردم شدند. بعضی، کشته‌شدن در دفاع از خانه را شهادت نامیدند و برخی، ایمان و وطن‌دوستی را منطبق بر هم معنی کردند. شاید این‌ افراد از پس دهه‌ها، روزهای دشوار امروز را می‌دیدند؛ همین روزها که مستکبران افسارگسیخته، برای ریشه‌کن‌کردن مقاومت مسلمانان جهان، به خاک ایران حمله کرده‌اند. فارغ از این‌که خُردکردن سرزمین‌های بزرگ و ایجاد وطن‌های کوچک از کجا ناشی شده، مردم ایران در این کارزار، به یک سرمایه‌ اجتماعی باارزش رسیده‌اند. سرمایه عبور از تکثر و وصول به وحدت که بسیاری از کشورها آرزویش را دارند.
می‌شود همین اکنون به تشریحِ علت پاره‌پاره‌کردن سرزمین بزرگ امت اسلامی با شیطنت استعمارگران و ایجاد وطن‌های اقماری و تقلیل امت به ملت‌ها اقدام کرد و می‌شود در این شرایط حساس، وطن‌دوستی را در مردم ایران غنیمت دانست و تحویل گرفت. می‌شود رو آورد به مقابله، یا می‌شود نمادهای ملی را روی دست‌ها بالا برد و بر سر زبان‌ها انداخت و پرچم، نقشه، سرود، مفاخر مذهبی، ملی، علمی، هنری حتی قهرمانان اساطیری ایران را به خدمت قطعه‌ای خطرناک از سرنوشت ایران و ایرانی گرفت.
بااین‌حال، باید اعتراف کرد که همه‌مان برای معروف‌کردن مفاهیم عالی دینی، کاهلی کرده‌ایم. مفاهیمی مثل وحدت کلمه حول دین خاتم، تعهد برای عدم‌سکوت در برابر ظالمان، جنگیدن به‌خاطر مستضعفان عالم، مسئولیت برای اقامه عدالت در جهان، تلاش برای درهم‌پیچیدن طومار نظامِ مسخره جهانی و تعیین سرنوشت مردم دنیا به‌دست اراذل و اوباش و در نهایت، همت بلند و پیوسته برای معرفی نظام مترقیِ حاکمیت فقیه به‌عنوان گم‌شده نظام سیاسی جهان. ما نباید حاکمیت بر اساس ولایت را با هر عقیده جعلی تقسیم کنیم که گاه‌وبی‌گاه ناچار شویم از مفاهیم عالی اعتقادی و معارفی خود کوتاه بیاییم.
مهم است که فرزندان ایران بدانند چرا صهیونیست‌ها به ایران حمله کرده‌اند. حمله به مردم ایران به این خاطر نیست که ایرانی‌ها یک ملت‌اند و یک خاک دارند؛ به ایران حمله شده چون داعیه امت اسلام را دارد. خاک را همه دارند؛ حتی اشغالگران غاصب، حتی به‌شکل موقتی؛ ولی «حریت بندگی خدا» گوهر کمیابی است که کمتر جایی در عالم پیدا می‌شود.
امروز، چون می‌خواهیم ارزش‌های انقلاب اسلامی در جهان همچنان پویا و رشید بماند، باید از دارایی‌های ایران اسلامی حراست کنیم. انقلاب جهانی ما اکنون و در این برهه حساس، نیاز به حمایت نود میلیون هم‌وطن دارد که شاید در بعضی اعتقادات هم‌گرا نیستند ولی ایران را دوست دارند؛ حتی آن‌هایی که هوای اسلام، انقلاب، مستضعفان و مظلومان جهان را دارند.
یکی از عواملی که در این انسجام مردمی به کمک ما آمده، این است که خود دشمنان با به‌نمایش‌درآوردن صحنه‌های دردناکی از ناامنی و تخریب در عراق و سوریه و لبنان، به‌طور علنی حرف از تجزیه خاک ایران و تسلیم‌شدن مردم می‌زنند. دشمنانی که با تاکتیک «شکستِ خود» وارد کارزار با یک ملت شده‌اند و اراده آنان را نشانه رفته‌اند. دشمن عجول با روکردن دست خود و نشان‌دادن پیشنه معامله‌اش با کشورهای اطراف، میلیون‌ها ایرانی را برابر خودش به خط کرده؛ میلیون‌ها عاشق دین و وطن که هیچ بمب و موشکی از پس‌شان برنمی‌آید.
در شرایط تهدید وطن، بهترین فرصت پیش آمده که به علایق مردم جهت بدهیم و نظر همگان را به چیزی فراتر از خاک و خانه جلب کنیم تا جهد و تلاش و جنگ‌مان یکسره در راه خدا و برای خدا باشد و تا مرگ‌‌های‌مان عالی‌ترین سطح شهادت باشد. مشخص است که جنگیدن و در نهایت کشته‌شدن برای خاک، اساسا با جهاد و شهادت در راه خدا هم‌تراز نیست.
فعالان مجازی هم بهتر است از مهمل‌گویی و ایجاد دوقطبی حول «ملت» و «امت» دست بردارند و بدانند که ما اگر امت نبودیم، با اسراییل کاری نداشتیم و اگر ملت نبودیم، اسراییل با ما کاری نداشت، فافهم.

نویسنده: زهره علی‌عسگری

مقاله ها مرتبط