براساس این پنج گزاره، این پروژه با محوریت ربع پهلوی کلید خورد، اما از همان ابتدا به دلیل تناقضات ساختاری و ایدئولوژیک با شکست مواجه شد. در مقاطع بعدی برخی افراد همچون مسیح علینژاد با موجسواری و نزدیک شدن به این افراد بر موضوعات خاصی تمرکز کردند. یکی از موضوعاتی که علینژاد در راستای پروژه ققنوس روی آن تمرکز ویژهای کرد، بحث تاثیرگذاری بر افکار عمومی و به ویژه زنان با بحث حجاب اجباری و اختیاری بود. بر همین مبنا موضوعاتی همچون چهارشنبههای سفید و درگیری با ماموران نیروی انتظامی توسط افراد بدحجاب و فیلم گرفتن از درگیری با ماموران پلیس و افراد باحجاب و ارسال آن به مسیح علینژاد بود که با این اقدامات به دنبال به حاشیه بردن اقدامات پلیس بودند. این پروژه و افراد آن در قضیه مهسا امینی با گروههای تجزیهطلب همچون کومله ترکیب شدند و اقدامات خود را برای تحریک افکار عمومی و ایجاد آشوب و نافرمانی مدنی هماهنگ کردند و با هشتگهای مختلفی همچون «مهسا امینی را کشتند» مترصد تهییج افکار عمومی و مردم کردستان بودند.
رسانهها و مرگ مهسا امینی
گزارهای که بیشترین نقش را در ایجاد اغتشاشها و تحریک مردم برعهده داشت، رسانههایی بودند که با شایعهپراکنی، عملیات رسانهای و اخبار دروغ و با ایفای نقش برخی سلبریتیها در جهت تحریک احساسات مردم اقدام میکردند. رسانههایی همچون ایران اینترنشنال، بیبیسی و صدای آمریکا بیشترین نقش را در این مورد بر عهده داشتند و اخبار دروغ و خالی از هرگونه سند موثق را منتشر میکردند. امری که این رسانهها بر روی آن تمرکز زیادی کردند و به دنبال تحریک افکار عمومی و منحرف کردن اذهان عمومی نسبت به فعالیتهای پشت پرده این اغتشاشها بودند، استفاده از شعار جنبش بیسر بود که این رسانهها به دروغ آن را جنبشهای خودجوش مینامیدند!! به کار بردن اصطلاح جنبش بیسر به چند هدف صورت گرفت:
این در حالی است که همین رسانهها با تقاطعگیری و خبرهای کذب همچنان مترصد این هستند که وضعیت داخلی کشور را متشنج نشان دهند و با تقطیع برخی فیلمهای آرشیوی اغتشاشهای گذشته را به عنوان اغتشاشهای کنونی نشان میدهند.
چرایی شکل گرفتن اغتشاشها اغتشاشها با سناریوی مرگ مهسا امینی کلید زده شد، اما دلیل اصلی ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور چند دلیل عمده داشت:
عناصر دخیل در آشوبها در ادوار گذشته و در مقطع فعلی همواره چند گروه در اغتشاشهای کشور نقش داشتهاند:
-منافقین؛
- سلطنتطلبها؛
-عناصر حزب کومله و دموکرات که نقش این گروه در اغتشاشهای اخیر بسیار پررنگ بود.
در این دور از اغتشاشها عناصر کومله و دموکرات بیشتر در مناطق کردنشین فعال بودند و رهبری اعتراضات را بر عهده داشتند. منافقین نیز همانند گذشته سناریوی کشتهسازی و لیدری تجمعات در شهرهای حاشیهای را بر عهده گرفتند.
اقدامات و اهداف در اغتشاشهای اخیر، آشوبگران برای رسیدن به مقاصد خود اقدامات متعددی انجام دادند که مهمترین آنها موارد ذیل بود:
- آتش زدن پرچم؛ این اقدام از منظر جامعه شناختی در راستای برانگیختگی صورت گرفت و بر این مبنا بود که سایر افراد نیز به این اقدام دست بزنند.
-هتک حرمت پلیس؛ این گزاره نیز با این هدف صورت گرفت که اعلام کنند که هیچ فرد و هیچ نهاد و مرجعی جلودار آنها نخواهد بود و در صورت ایستادگی هر نیروی امنیتی اقدامات تخریبی خود را افزایش خواهند داد.
- تخریب اموال عمومی؛ این اقدام نیز با هدف فشل کردن کشور برای رسیدن به هدف عالیتر یعنی اعتصابات عمومی شکل گرفت.
- زمینهسازی برای هنجارشکنیهای جدید؛ به عنوان نمونه حمله به خانمهای باحجاب، هتک حرمت به قرآن، آتشزدن پرچم مقدس کشور همگی در راستای ایجاد موجهای ضد دینی برای قداستزدایی از بسیاری از ارزشها در جامعه بود.
جامعه هدف جامعه هدف در اغتشاشهای اخیر، برخلاف اغتشاشهای سال ۹۶ و ۹۸، متمایز بود. در سالهای ۹۶ و ۹۸ اکثریت افراد حاضر در صحنه آشوبها لیدرهای اعتراضی و تخریبی بودند، اما در این اغتشاشها بیشتر افراد حاضر در صحنه نوجوانان و جوانان بودند. اکثریت قریب به اتفاق این افراد بیشتر دهه هشتادی و دارای احساسات و هیجانات متاثر از فضای مجازی بودند.
دومین گروه که جامعه هدف انتخاب شده بود، مردم بودند. برای تحریک افکار عمومی از سناریوی هم
زمانی استفاده کردند. یعنی از یک سو با ارائه گزارشهای غلط توسط رسانههای همراه خود به تحریک مردم میپرداختند و از سوی دیگر با استفاده از ظرفیت سلبریتیها همچون بحث کشف حجاب و... مترصد ورود هنجارشکنان به عرصه آشوب بودند.
در این میان لیدرهای اعتراضی شعارهای مورد نظر خود را بر روی سه گروه متمرکز کرده بودند که به دنبال چند هدف بودند:
گروه اول؛ رأس حاکمیت؛
گروه دوم؛ روحانیت؛
گروه سوم؛ ارکان انقلابی.
سناریوی تخریب رأس حاکمیت از سالهای گذشته در دستور کار معاندان قرار داشته و براساس یک سناریوی گام به گام طبق مدل خاصی تعریف شده است. ابتدا قداستزدایی از ایشان (شروع شعارها علیه ایشان از سال ۷۸)، مدیریتزدایی (عدم توان جسمانی و عدم حل مشکلات مردم)، مردمزدایی ( عدم مقبولیت ایشان توسط مردم) و دیکتاتورسازی که شعارهای اخیر نمود آن بود.
در بحث روحانیت نیز به دنبال جداکردن نهاد روحانیت از ارکان تاثیرگذاری اجتماعی و حاکمیتی بودند.
ویژگیهای اغتشاش اخیر اغتشاشهای اخیر چند ویژگی متمایز داشت که به برخی از آنها اشاراتی میشود: