برخی دانشمندان میگویند ویروسِ نقص ایمنی بدن یعنی اسآيوي از شامپانزههای آفریقایی وارد بدن انسان شده است. نشان به آن نشان که مردم آفریقا شامپانزهها را شکار میکردند، با خون آلوده آنها تماس داشتند و از گوشتشان میخوردند. این ویروس پس از ورود به بدن انسان، با جهش ژنتيكي به ویروس اچآيوي مبدل شد که همان عامل ایدز است.
در این روند، ویروسِ نقص ایمنی که در تن شامپانزهها جا خوش کرده بود در یک همزیستی مسالمتآمیز بهطور مستمر به سیاهان منتقل میشد ولی چون در اواخر قرن بیستم راهها ساخته شده بودند و ارتباطها زیاد بودند، آرامآرام به افراد دیگر هم سرایت کرد و خودش را بار اول در آمریکا نشان داد. در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی بود که جهان از وجود چنین ویروسی مطلع شد.
داستان این ویروس اما به همینجا ختم نشد. اولین داروها در اواخر همین دهه با تایید اداره کل غذا و داروی آمریکا(fda) به بازار آمد و نقش کمپانیهای دارویی و سودی که از این تجارت ایجاد میشد، رنگِ رو گرفت.
کمکم سایه ترس از ویروس این بیماری که حالا دیگر به ایدز مشهور شده بود، با دخالت سازمانهای جهانی بلند شد. در نیمه دهه ۹۰ میلادی برنامه مشترکی در سازمان ملل آغاز شد به این هدف که از هر اقدامی که کشورها برای مقابله با اين بيماری انجام بدهند حمایت کند. تا سال ۱۹۹۵ انواع دیگری از داروها برای ایدز وارد بازار شده بود.
درست در شروع هزاره سوم، آمریکا دخالت کرد و در کنار سازمان ملل، ایدز را یک تهدید امنیتی اعلام کرد. در سال ۲۰۰۰ سازمانهای جهانی بودجه بیشتری به تحقیقات و درمان ایدز اختصاص دادند. سازمانهای وابسته به برنامه مشترک سازمان ملل هم پادرمیانی کردند تا شرکتهای دارویی، داروهای ضدایدز را برای کشورهای عقبمانده ارزانتر کنند. به مرور امکانات جدیدی وارد چرخه پرسود اقتصاد بر پایه ایدز میشد. حالا دیگر تست آزمایش سریع هم به بازار آمده بود که فرد را قادر میکرد ظرف ۲۰ دقیقه بفهمد آیا ایدز دارد یا نه.
دو سال بعد، صندوق جهانی پول هم برای مبارزه با ایدز به آمریکا و سازمان ملل پیوست و قضیه بیش از آن که بهداشتی باشد، وجهه اقتصادی به خود گرفت. سال بعد، رئیسجمهوری آمریکا یک برنامه اضطراری اعلام کرد که طی آن، در مدت پنج سال ۱۵ میلیارد دلار به کشورهایی اختصاص داده میشد که ظاهرا بيشترين آسيب را از این بیماری و چند بیماری دیگر مثل سل و مالاریا دیده بودند. کمکی که نوعی حق به گردن دریافتکنندگان این کمک بار میکرد.
در سال ۲۰۰۵، آمریکا و سازمان بهداشت جهانی و صندوق جهانی پول نتیجه تلاشهایشان را برای تولید و افزایش دسترسی به داروی ضدایدز در کشورهای بهاصطلاح در حال توسعه و در واقع عقبمانده منتشر کردند. دو سال بعد، موضوع ایدز کاملا جهانی شده بود. اینبار صندوق جهانی پول، سازمان بهداشت جهانی، يونيسف، بانک جهانی و نهاد اقدام مشترک جهانی علیه ایدز، نشستی ترتیب دادند و ۱۵۰۰ نماينده را از سراسر جهان برای کمک به پيشگيری، مراقبت و درمان ایدز به خودشان جذب کردند و پروارتر شدند. حالا دیگر همه چیز برای پیشگویی در مورد یک آیندۀ ترسناک برای کشورها آماده بود تا افکار عمومی را وادار کند که برای وارد کردن داروهای ضدایدز به دولتهای خود فشار بیاورند.
در سال ۲۰۰۹، سازمان غذا و داروی آمریکا صدمین داروی ضد این ویروس را تایید کرد و بازار ایدز پررونقتر شد. سازمان بهداشت جهانی هم با انتشار آمار اعلام کرد که هرچند آمار ایدز تا سال ۲۰۳۰کاهش خواهد یافت ولی طی سالهای آینده، همچنان روند افزایشی خواهد داشت. اکنون شرایط، جهت تعهد بیشتر برای خرید دارو از طرف کشورها و تضمین فروش برای کمپانیها مطمئنتر شده بود. در ضمن «اسم رمز ۲۰۳۰» هم برای اولینبار شنیده میشد.
🔴 ایدز در جهان کنونی
اکنون علاوه بر کمپانیهای تولید داروی ایدز، هزاران نفر روی واکسن و راههای پیشگیری و درمان ایدز در جهان فعالند، یعنی چرخه این اقتصاد پرسود میچرخد و بازارش پس از سالها همچنان گرم است. ایدز همچنین زمینه آقایی کشورهای ثروتمند را برای عرضاندام در دیکته کردن اقدامهایی که باید در کشورهای فرودست انجام شود، فراهم آورده. کشورها باید طبق دستورالعملهای سازمانهای جهانی یا سازمانی مثل سازمان غذا و داروی آمریکا که ادعا میکند جهانی است، عمل کنند. بر این اساس، سازمانها به این ویروس نام «یک تهدید دایمی» دادهاند و هر چند وقت یکبار دستورهای خود را به روزرسانی میکنند و کشورها را زیر فشار میگذارند تا بودجه مشخصی برای مبارزه با این بیماری اختصاص دهند و این یعنی ایجاد ضمانت در بازار فروش دارو و امکانات جانبی ایدز به نفع شرکتهای تولیدکننده.
اکنون پس از دههها که از عمر ایدز میگذرد، هنوز دارویی برای درمان قطعی آن وجود ندارد و بدن مبتلایان هیچگاه نمیتواند بهطور کامل از این ویروس خلاصی پیدا کند. داروهای ایدز فقط میتوانند میزان ویروس را به مقدار کمی کاهش بدهند تا مبتلای به ایدز مدت بیشتری زنده بماند. بنابراین نگاهها هنوز به کمپانیهاست و چرخه اقتصاد ایدز هنوز در چرخش است.
هرچند هنوز چیزی به اثبات نرسیده یا لااقل مورد اجماع جهانی قرار نگرفته ولی لعاب غلیظ اقتصاد پیرامون ویروس ایدز، مطلعان از روند حرکت این بیماری را به گمانهزنی واداشته، طوری که برخی اطلاعات غیررسمی ادعا میکنند این ویروس توسط پنتاگون و سازمانهای جاسوسی آمریکا ساخته شده، سپس بشریت را در مواجهه با یک بیماری غریبه که روی سیستم دفاعی بدن تاثیر منفی میگذارد، بیپناه رها کرده است.

ایدز در ایران
در سال ۱۳۶۶(۱۹۸۷.م) درست زمانی که اولین داروی ایدز به بازارهای جهانی آمد، این ویروس برای اولینبار در ایران دیده شد. یک کودک شش ساله تهرانی قربانی ایدز شد. اما داستان چه بود؟ این داستان طوری پیش رفته که احتمال اختراعی بودن ایدز را تقویت میکند.
در سال ۱۳۶۴ فراوردههای خونی یک شرکت فرانسوی به نام «مریو» برای تزریق به بیماران هموفیلی به ایران و چند کشور دیگر فرستاده شد. این خونها حاوی ویروس ایدز بودند.
شخص نمایندۀ شرکت و لوران فابیوس نخستوزیر فرانسه هم کاملا در جریان آلوده بودن خونها قرار داشتند. فابیوس بود که قبل از صدور خونها، آزمایش از نمونههای خونی را لغو کرده بود و اجازه صدور خونهای آلوده را بدون تشریفات رسمی به کشورهای دیگر از جمله ایران داده بود. دو سال بعد از ورود خونهای آلوده، مسعود نعیمی کودک هموفیلی که با تزریق خونهای فرانسوی به ویروس ایدز مبتلا شده بود شناسایی شد.
فابیوس بعدها دادگاهی شد ولی این پرونده پس از تبرئه او، برای همیشه بسته ماند. دولت فرانسه اما برای خواباندن غائله این رسوایی، به همه کشورها بهجز ایران غرامت پرداخت. ایدزِ وارداتی به ایران، عراق، عربستان، آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین و... گمانهزنیها برای دستساز بودن این ویروس را تقویت میکند.
🔴 الگوی محتمل
عدهای میگویند ویروس اچآیوی مصنوعی است و در آزمایشگاه متولد شده. شاید مشهورترین کسی که به طبیعی بودن این ویروس مشکوک بود دکتر بوید گریوز نویسنده و محقق آفریقایی-آمریکایی باشد که جان خود را در سال ۲۰۰۹ یعنی بیش از ۱۲ سال پیش از این روزها، بر سر افشاگری از عملکرد غول داروسازی «فایزر» در روند ساخت داروهای ضدایدز و قتلعام بیولوژیک مردم از دست داد. به هر حال کسی نمیتواند وجود نظریهپردازانی را که از هر راهی دنبال کنترل سیاسی ملتها و دولتها با کم کردن جمعیت کره زمین هستند انکار کند. نظریهپردازانی که در سایه سیاستمداران نژادپرستِ خودبرتربین زیست میکنند و با راهنماییهایشان راه تیره و تار نسلکشیهای ناجوانمردانه را روشن میکنند. کسی مانند برتراند راسل که در کتاب خودش «تاثیر علم بر جامعه» که بیش از نیم قرن قبل در سال ۱۹۵۲ نوشته، از جنگ باکتریایی به عنوان یک ضرورت برای کنترل جمعیت سخن میگوید. پیشنهاد او شیوع دادن یک همهگیری در هر نسل است تا بازماندهها بدون این که جهان بیش از حد پر شود، آزادانه به زاد و ولد بپردازند.
انواع آنفلوانزاهای مرگبار، ذاتالریه، عامل سارس، ابولا و بقیه موارد از این دست، همه منشا حیوانی(میمون، شامپانزه، خفاش و...) دارند و دارای ساختارهایی هستند که در طبیعت موجود نیستند. در همین راستا چه بسیارند متخصصانی که عمر خود را صرف بررسیهای علمی میکنند و نتیجه تحقیقاتشان را مینویسند و جزئیات دستکاری ویروسهای حیوانی برای آلوده کردن انسانها را به شکل علنی منتشر میکنند. هرچند بسیاری از این گزارشها بعد از مدتی از قفسه کتابخانههای دانشگاهی و پایگاههای دادهها حتی آرشیوهای مراکز پزشکی مفقود میشوند. بهطوری که اگر کسی امروز از احتمال دستساز بودن یکی از انواع ویروس کرونا به نام کووید۱۹ و الگوبرداری از ایدز برای همهگیر کردن آن در جهان سخن بگوید، انگار بدون پیشینه و بیمدرک سخن گفته و شاید هم متهم به توهم توطئه بشود.
نویسنده: مهدی هادوی
🔴 منابع در دفتر مجله موجود است.