۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

از خنده گذشته

از خنده گذشته

از خنده گذشته

جزئیات

یادداشت

17 آذر 1403
عقل حسابگر حکم می‌کند با دیوانه سرشاخ نشوی؛ اگر رای آورد از شرش در امانی، اگر هم رای نیاورد بالاخره یک‌جوری می‌توانی دل رقیبش را به ‌دست بیاوری. این ترفند، شده مصداق دوروبری‌های رییس‌جمهور جدید آمریکا که علاوه‌بر کم‌عقلی و بی‌ثباتی، اَنگ مجرمیت هم بر پیشانی دارد.
برابر این ترفند، اولا جبهه جهانی مقاومت است که برای ترامپ حساب باز نمی‌کند و به او اعتماد ندارد. دوم، اروپایی‌ها هستند که در موضع‌گیری‌های‌شان نشان داده‌اند از رییس‌جمهور جدید آمریکا می‌ترسند. یک آدم بی‌تعهد به امضاها، نامردِ تصمیم‌های آنی، فردی خودبین و خودخواه که خودش را بی‌دلیل و بی‌سابقه، ناجی جهان به حساب می‌آورد. کسی که کودک درونش هنوز مسحور صدا و نور و حرکت است و از تکانه‌های شدید ذوق می‌کند. کودکی که یا باید در بازی راهش دهند یا کل بازی را به ‌هم می‌زند. چنین فردی کجایش در قد و قامت ریاست‌جمهوری یک کشور، حتی جایی در حد آمریکاست؟!
همه این‌ها به کنار، مردمی که چنین شخص و شخصیتی را انتخاب کرده‌اند هم انصافا قابل ترحمند، بلکه نیاز به بررسی‌های روان‌شناسانه دارند. همان مردمی که چهار سال آزگار، یک خرفت را به ریاست خودشان برگزیدند تا با سایه‌ها دست بدهد و نیاز داشته باشد کسانی مثل اوباما و هریس تروخشکش کنند. کارِ چنین مردمی و چنین رییس‌جمهوری از خنده گذشته!
ما؛ یعنی فرزندانِ جهانیِ یک انقلاب نجیب و مظلوم ولی مقتدر، به جهانِ بی‌منطق، یک عادت چهل‌وچندساله داریم. پس آمدن این شخص و آن شخص ابدا کوچک‌ترین تاثیری در روش و منش و راهی که برگزیده‌ایم ندارد. ما به‌ قول شهید سنوار یا پیروز می‌شویم یا کربلا را تکرار می‌کنیم. این است کلیشه ما و راه سومی نمی‌‌شناسیم؛ ولی وای به حال مردمی که با چنین سطح نازلی از سلیقه او را انتخاب کرده‌اند و وای به حال بخشی از جهان که برای رسیدن یک مجرم به قدرت شادی ‌می‌کند. وای به حال سیاست‌مداران سیاست‌بازی که برگشت چنین جرثومه‌ای را به صحنه سیاست جدی می‌گیرند و به او تبریک می‌گویند و وای به حال دیگرانی که نابخردانه، استخوان جمجمه‌شان را برای چماق آماده کرده‌اند و امید دارند با چنین کسی بر سر میز گفت‌وگو بنشینند.
خلاف تصور ساده‌لوحانی که از قضا صاحب رسانه نیز هستند، مشکل از کلیشه ما نیست، مشکل از سطح ادراک کسانی است که چشم بر بی‌ثباتی یک مجرمِ‌ کم‌‌‌عقل بسته‌‌اند و گمان می‌کنند جمهوری اسلامی در ایجاد رابطه با چنین شخصی کاهل است. کسی که دستاورد چهارساله‌اش برای ایران، جز «پاره کردن توافق و تشدید تحریم‌ها و به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت» نبوده و دلیلی بر تغییر رفتارش نیز موجود نیست. حیف از ایران که جز امیرکبیر، خودباختگانی چون میرزاآقاخان نوری‌ هم دارد!

نویسنده: زهره علی‌عسگری

مقاله ها مرتبط