۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
پیرمردی با کلاه سبز...
پیرمردی با کلاه سبز...

پیرمردی با کلاه سبز...

جزئیات

به‌مناسبت سیزدهم تیرماه سالروز شهادت سیدمحمدرضا دستواره سال۱۳۶۵

13 تیر 1404
هر روز صبح که از پیچ کوچه‌های علی‌آباد می‌گذرم تا خود را به امتداد اندوه شهر تهران وصل کنم و روز دیگری را آغاز... معمولا پیر‌مرد را می‌بینم با همان کلاه ساده و سبز سیادت و نان داغی که برای صبحانه می‌برد به خودم می‌گویم الان پیرزن یعنی ام‌الشهدای سادات دستواره در گوشه اتاق سفره مهر را گسترده و به انتظار حاجی نشسته... این دو عزیز که چشم‌و‌چراغ محله ما هستند بعد از پر کشیدن حسین
و محمدرضا و محمد دوباره انیس حرف‌ها و دردهای همدیگر شده‌اند. از کنارش که می‌گذرم آرام سلام می‌کنم بلند جوابم می‌دهد و دعای خبر بدرقه راهم می‌کند آری این پدر سردار شهید حاج‌محمد‌رضا دستواره قائم‌مقام لشکر ۲۷‌محمد رسول‌الله‌(ص) است پیرمرد تنها سه پسر داشت که هر سه آن‌ها به فاصله چند روز و چند ماه در سال‌۶۵ بار سفر بستند و آسمانی شدند اینک به مناسبت شهادت سیدمحمدرضا دستواره در این مختصر از او سخن خواهیم گفت. او که هر گاه طنین گام‌هایش در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله‌مان می‌پیچد فضیلت بی‌اتنهایش را بیشتر باور می‌کردیم و همچون او بیقرار حضوری دوباره در صحنه‌های جبهه و جنگ می‌شدیم او بارها گفته بود اصلا ما بچه‌های علی‌آباد و خزانه و نازی‌آباد می‌توانیم به تنهایی یک لشکر نیرو داشته باشیم و ما چقدر از این تعریف و توان بالقوه‌ای که فرمانده‌مان می‌گفت خوشحال می‌شدیم و می‌بالبدیم. سید‌محمدرضا دستواره که او را سید صدا می‌زدیم پرنده‌ای بود که همیشه آشیانه خود را بر لب پرتگاه‌های خطرناک می‌ساخت. او در سال‌۵۷ در روزهایی که تظاهرات علیه رژیم ستم‌شاهی به اوج رسیده بود شناسایی و دستگیر شد و بعد از پیروزی انقلاب در همان ماه‌های اول به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و به‌دنبال فتنه‌انگیزی گروهک‌های ضد‌انقلاب همراه حاج‌احمد متوسلیان و تعداد دیگری از یچه‌های شهر از راهی کردستان شدند. بعد از حماسه‌هایی که در کردستان رقم زدند فرماندهی کل سپاه ماموریت تشکیل تیپ محمد رسول‌الله‌(ص) را به حاج‌احمد واگذار کرد و سید هم یکی از ارکان سازمان‌دهنده تیپ شد سال‌۶۱ همراه حاج‌احمد و حاج‌همت به لبنان رفت و وقتی که به دستور امام‌(ره) به ایران برگشتند سید فرمانده تیپ سوم ابوذر شد بعد از شرکت در عملیات‌های رمضان و مسلم بن عقیل هنگامی‌که در عملیات خیبر حاج‌همت به شهادت رسید و حاج‌عباس کریمی فرمانده لشكر محمد رسول الله‌(ص) شد «سید» هم قائم‌مقام لشکر شد. پس از شهادت حاج‌عباس در عملیات بدر چند ماهی سرپرست لشکر بود تااین‌که فرمانده جدید لشکر را منصوب کردند و «سید» دوباره به عنوان قائم‌مقام لشکر به خدماتش در جبهه و جنگ ادامه داد و سرانجام در سیزدهم تیرماه‌۱۳۶۵ در روزهایی که مسرور از آزاد‌سازی دوباره شهر مهران در عملیات کربلای۱ بودیم در ارتفاعات فلاویزان به شهادت رسید و این در حالی بود که آن سردار خستگی‌ناپذیر فقط ۲۷ بهار از زندگی پربارش را پشت سر گذشته بود.
و اینگونه بود که بیشتر از پیش باور کردیم که خاک این سرزمین گلگون از خون‌بهای عشق است.

مقاله ها مرتبط