اشاره: «موشکْ جوابِ موشک» این را همان روزهای دفاع مقدسِ دهه شصت خیلی از مردم می
گفتند؛ چون می
دیدند که چطور راکت
ها و موشک
های صدام خانه و مدرسه و مسجد و خیابان
های
شان را با خاک یکسان می
کند؛ می
دیدند خون
های عزیزان
شان را که روی زمین جاری می
شد. اما حالا در عصری زندگی می
کنیم که تسلیحات جنگیِ نوینی دارد برای آن
که بی
صدا بُکُشد؛ خیلی آرام. به
همین سبب حتی گاهی در سطح مدیریتی هم اراده قوی
ای برای تجهیز و آمادگی مقابل این جنگ دیده نمی
شود. ولی فدای آن رهبری شوم که وقتی خیلی از کشورهای دیگر به مقابله با چنین جنگی نیندیشیده بودند، آقای ما زیرساخت
های دفاعی آن را از مسئولان مطالبه می
کردند؛ دفاع برابر جنگ ترکیبی. در این فرصت کوتاه قصد داریم کمی به جنگ ترکیبی ۱۲روزه با تکیه بر بعد سایبری بپردازیم.
جنگی برای همه رسته
ها
اصطلاح جنگ ترکیبی
۱ که از سال۲۰۰۷ نُقل محافل شد، اشاره به جنگ
هایی دارد که دارای ابعاد و لایه
های متفاوتی است. در این جنگ
ها زمین بازی فقط رنگ نظامی ندارد؛ بلکه جنگ در جنبه
های مختلفِ نظامی، شناختی، سایبری، زیستی، اقتصادی، اطلاعاتی و دیپلماتیک پی گرفته می
شود. این الگوی جنگی پس
از دفاع مقدس و رسیدن دشمن به این باور که با وجود فرهنگ شهادت
طلبی در اعتقادات مردم ایران، امکان ازپای
درآوردن آن
ها به
شکل میدانی و نظامی نیست، علیه کشورمان به
طور جدی پیاده شد؛ اما جمهوری اسلامی بیش
از سه دهه مقابل این تجاوز پیچیده مقاومت کرده است.

چه کردیم؟
طی ۱۲روز حمله رژیم صهیونیستی به ایران، جنگ سایبری هم میان دو طرف نبرد ادامه داشت. لشکر سایبری جمهوری اسلامی موفق شد اقدامات مهم و قابل
توجهی را علیه رژیم صهیونیستی انجام دهد. هک
کردن بیش
از ۱۱۷سایت رژیم صهیونیستی، هک
کردن شبکه ایران
اینترنشنال و دسترسی به ایمیل
ها، نام و اطلاعات تماس کارکنان و تمامی روابط شبکه
ای آن
ها، نفوذ در سایت هواپیمایی رژیم صهیونیستی، نفوذ در منابع اطلاعاتی پلیس رژیم صهیونیستی، نفوذ در دو شرکت ساخت قطعات نظامی رژیم صهیونیستی و دسترسی به شش ترابایت داده مهم و حساس، نفوذ در منابع اطلاعاتی شرکت صهیونیستی ذکریا لِوی و افشای اسناد امنیتی و مالی آن، فقط مثال
هایی از این حمله
هاست. اما آنچه بیش
از سایر این عملیات
ها به چشم آمد، هک
کردن سامانه گنبد آهنین بود. در شبی که فرماندهان سپاه گفته بودند تا صبح عملیات خواهند کرد، مردم دنیا شاهد به تمسخرگرفتن توان پدافندی رژیم صهیونیستی توسط ایران بودند؛ به
طوری که هر موشک سامانه گنبد آهنین به
جای هدف
گرفتن و مقابله با موشک
های ایرانی، مقصدش موشک
پران دیگری از این رژیم بود و به
عبارتی گنبد آهنینی که سال
ها رژیم منحوس صهیونی از آن به
عنوان اسطوره دفاع یاد می
کرد، حالا به خودزنی افتاده بود. این اتفاق جنگ روانی گسترده
ای علیه رژیم صهیونیستی به راه انداخت.
یکی دیگر از این عملیات
ها نفوذ به سامانه آژیرهای خطر رژیم صهیونیستی بود؛ به
شکلی که هنگام حمله موشکی ایران یا به صدا در نمی
آمدند، یا دیرتر آژیر می
کشیدند و گاهی هم بدون این
که حمله
ای باشد، صدای
شان در می
آمد و شهرک
نشینان را بی
جهت به
سمت پناهگاه
ها می
دواند. علاوه
بر این
ها نفوذ به سامانه پیامکی رژیم صهیونیستی و اخطار به شهرک
نشینان برای خروج از مکان
های
شان از دیگر عملیات
های سایبری علیه این رژیم موقت بود.
از مهم
ترین نکات در این جنگ، پایداری شبکه ارتباطی در داخل کشور طی این ۱۲روز زیر حملات بی
امان سایبری دشمن که به
گواه آمار بیش
از ۲۲هزار حمله ثبت شده، از دیگر تلاش
های افسران جنگ سایبری کشورمان بوده است.
چه کردند؟
اما در این سوی میدان، رژیم صهیونیستی که از دو روز قبل
از حمله نظامی، جنگ سایبری را آغاز کرده بود، با حمله به شبکه بانکی کشور در روز ۲۷خرداد، تصمیم داشت به تمامی منابع اطلاعاتی ارزی و مالی کشور دست یابد که موفق نشد. حمله سایبری به بانک
های سپه و پاسارگاد با مدیریت به
موقع رزمندگان لشکر سایبری کشور دفع شد. پاسخ این سوال که چرا بانک سپه به
عنوان هدف این حمله انتخاب شده بود، این است که بانک سپه به
عنوان قدیمی
ترین بانک ایرانی، در این سال
ها اعتماد مردم را طور دیگری به خود جلب کرده بود و از طرفی عملیات پرداخت حقوق ماهیانه بازنشستگان و البته بخشی از بودجه دولت از طریق این بانک انجام می
شود. دشمن می
خواست به
کمک این حمله علاوه
بر ایجاد اختلال در فرآیند پرداخت حقوق
ها و پس
از آن حذف امکان دریافت پول از بانک
ها، با تحریک مردم برای خارج
کردن پول
های
شان از بانک موجب هرج
ومرج در کشور شود. موازی این حمله سایبری، یگان۸۲۰۰ فارسی
زبانِ رژیم صهیونیستی اقدام به انتشار اخبار کذب مبنی
بر تصمیم دولت بر عدم پرداخت حقوق بازنشستگان و کارمندان تا اطلاع ثانوی کرد. بنابراین دشمن سعی داشت علاوه
بر جنگ نظامی و جنگ سایبری که در جریان بود، آتش جنگ روانی را هم بیش
ازپیش برافروزد. اما همبستگی ملت و نفرت فزاینده آن
ها نسبت به رژیم صهیونیستی و تلاش
های متخصصان سایبری این مرحله از جنگ رژیم صهیونیستی را هم ناکام گذاشت. به این ترتیب، سامانه حقوق
دستمزد از طریق بانک دیگری حقوق
ها را به
موقع پرداخت کرد.
حمله سایبری دیگر رژیم صهیونیستی به «نوبیتکس» به
عنوان بستر صرافی ارز دیجیتال بود که متصدیان آن قول پرداخت خسارت به کاربران
شان را دادند. همچنین به
دلیل محدودیت
های ایجادشده در بستر اینترنت، حدود سی درصد از کسب
وکارهای اینترنتی هم در طول جنگ دچار اختلال شدند.
از همه این
ها مهم
تر بهره
گیری دشمن در استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند لَوِندِر
۲ و گاسپِل
۳ برای به
شهادت
رساندن فرماندهان بلندپایه ما بود. لوندر با تحلیل داده
های مختلفِ جمع
آوری
شده از طریق تصاویر ماهواره
ای، ارتباطات مخابراتی، شبکه
های اجتماعی و...، الگوهای رفتاری و تحرکات مشکوک را کشف می
کند و در نهایت یک فهرست از نام اهداف ترور می
دهد. سپس خروجی
های لوندر به هوش مصنوعی دیگری به
نام «وِر ایز دَدی؟
۴» داده می
شود تا حرکات افرادِ فهرست ترور را دقیق
تر و از طریق رصد مکالمات، تحلیل پیام
ها و تصاویر ماهواره
ای از حضور آن
ها زیرنظر داشته باشد. وقتی شخص مورد هدف به خانه برمی
گردد، نوعی تایید هویت انجام می
شود و در بسیاری از موارد در همین لحظه محل سکونت او مورد اصابت قرار می
گیرد.
گاسپل هم برای تشخیص اهداف نظامیِ سخت مانند ساختمان
های فرماندهی، مراکز ارتباطی، انبارهای تسلیحاتی و تحرکات لجستیکی به کار گرفته می
شود. لازم به ذکر است این ابزارها در سال
های اخیر به
طور گسترده در غزه برای شناسایی فرماندهان حماس به کار گرفته شده است.
حفره
ها را دریابیم
یکی از آورده
های این جنگ در حوزه سایبری، پی
بردن به نیازهایی بود که تا قبل
از این اتفاق کمتر متوجه ضرورت آن
ها بودیم؛ نیازهایی که به
خاطر عدم تامین
شان ضربه
های قابل
توجهی در بستر امنیت ملی خوردیم. نیازهایی که در واقع برطرف
نکردن
شان دروازه
ای شد برای نفوذ دشمن. به
عنوان مثال نداشتن موتور جست
وجوی ملی،
استفاده فراوان از سکوهای غیرایرانی،
عدم مدیریت یکپارچه سایبری، کمبود شدید انباره
های داده در داخل کشور، ضعف در سامانه
های رمزنگاری، تکیه و وابستگی به ابزارهای هوش مصنوعی به
علت جای خالی مشابه
های داخلی کارآمد و... تنها گوشه
ای از نیازهای دیجیتال کشور است.
همان
طور که برای افکار عمومی شفاف شد، استفاده از پیام
رسانی مثل واتس
اپ که صرفا برای جاسوسی طراحی شده، خواسته یا ناخواسته بازی
کردن در زمین دشمن است. در همین روزهای جنگ بود که «اندرو بازورث» از مدیران ارشد شرکت «مِتا» که مالک واتس
اپ، اینستاگرام و فیس
بوک است به ارتش آمریکا پیوست و در مراسم ورودش به ارتش، سوگند یاد کرد که هرطور بتواند به نیروهای نظامی کمک می
کند تا آن
ها از فناوری
های نوین برای دستیابی به اهداف نظامی آمریکا بیشترین بهره را ببرند.
گوگل هم که با ابزارهای مختلف خود خصوصا در بستر اندروید، شرکتی است پراستفاده
ترین محصولات را تولید می
کند و بزرگ
ترین گردش اطلاعاتی دیجیتال دنیا را در دست دارد. این شرکت با ردیابی و تحلیل اطلاعات اصلی همراه با فراداده
ها
۵ و کلان
داده
ها
۶، به
راحتی و به
طور وسیع برای اهداف جاسوسی استفاده می
شود.
دردی به
نام فیلترینگ غیرعقلانی
رنج فیلترینگ غیراصولی پیکره دیجیتال کشورمان را درنوردیده است. شاید این جمله به
نظر اغراق بیاید؛ اما با کمی تامل بر موضوع عدم تامین نیازهای ارتباطی مردم و فیلترینگ یکپارچه به
عنوان مُسکنی کوتاه
مدت و سوق
دادن کاربران به استفاده از فیلترشکن
ها برای مقاصد مختلف ازجمله رونق کسب
وکارهای اینترنتی، پرواضح می
شود که این جمله نه
تنها اغراق نیست، بلکه این اتفاق یکی از مهم
ترین بسترهای نفوذ را هم فراهم کرده است؛ مردمی که نادانسته با استفاده از فیلترشکن
ها، گوشی
های
شان تبدیل به زامبی
های اینترنتی می
شود و بدون اطلاع آن
ها حمله
های سایبری توسط آی
پی
ها
ی
شان انجام می
شود و چه بسا خودشان هم تحت حمله قرار بگیرند. در همین جنگ اخیر، بخشی از مدیریت ریزپرنده
های دشمن از طریق زنجیره بسترهای مخابراتی و همین فضای آلوده سایبری داخل کشور انجام شد.
فیلترینگ، اقدامی رایج در همه کشورهای دنیا برای حفظ امنیت ملی است و اصول مشخصی دارد؛ اما در کشور ما علاه
بر این
که قانون و متصدی مشخصی ندارد، فقط به ابزاری برای آوردن رای در انتخابات تبدیل شده است.
استقلال سایبری
اگر می
گوییم «استقلال، آزادی، جمهوری
اسلامی» باید آن را در همه تخصص
ها و حوزه
ها عملیاتی کنیم. ما به
شدت برای نفس
کشیدن در یک بستر امن و پایدار سایبری، نیاز به بومی
سازی تجهیزات الکترونیک و دیجیتال
مان داریم. امنیت سایبری از سطح سخت
افزار شروع می
شود. تا وقتی گوشی
های همراه ما، روترها، سوییچ
ها و هاب
های ما، رایانه
ها و سایر تجهیزات دیجیتال
مان غیربومی است، ناچار باید منتظر هر جنگ سایبری
ای باشیم. پس
از سطح سخت
افزار به سطح نرم
افزار می
رسیم که چه در شاخه رایانه
ها و چه در شاخه تلفن
های همراه، بسیار احتیاج به گروه
های توسعه نرم
افزار برای تولید نرم
افزارهای کارآمد بومی داریم. از سوی دیگر، توسعه مراکز داده
ای امن برای ذخیره اطلاعات به
شکل توزیع
شده در سطح کشور، یکی از ضرورت
های حفظ امنیت اطلاعات و جلوگیری از نفوذ است. استفاده از الگوریتم
های قوی و بومی رمزنگاری در سطح دستگاه، شبکه، فضای ابری و هر بستر دیجیتال دیگر از الزامات دفاع سایبری است.
دستیابی به بستر اینترنت ملی که از مطالبات دقیق و برجسته رهبر انقلاب از بیش
از بیست سال قبل است، از مهم
ترین عملیات
های پدافندی در حوزه سایبری است که باید در اولین و کمترین فرصت تحقق یابد. به
علاوه همراهی سایر دستگاه
ها مانند صداوسیما برای ترویج استفاده از پیام
رسان
های داخلی، همراه با بهره
گیری از ظرفیت علمی و دانشگاهی کشور برای تقویتِ بخش تحقیق و توسعه این پیام
رسان
ها در مسیر رفع نواقص
شان و پیشرفت خدمات
دهی آن
ها، توسط وزرات
خانه
هایی مانند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، از دیگر اقدامات واجبی است که باید در برنامه
های کوتاه
مدت و میان
مدت برای ارتقای دفاع سایبری در نظر گرفت.
در عصر جنگ الگوریتم
ها، بی
توجهی و حتی کم
توجهی درباره رسیدن به استقلال و اقتدار سایبری می
تواند حتی استقلال حاکمیتی را هم به
تدریج به چالش بکشد؛ هیچ
کس در میدان مین خانه نمی
سازد.
پی
نوشت:
۱.
Hybrid Warfare ۲.
Lavender به
معنای اسطوخودوس
۳.
Gospel به
معنای انجیل
۴. ?
Where is daddy به
معنای بابا کجاست؟
۵.
Meta data ۶.
Big data
نویسنده: نفیسه نجفی