۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

ما را فروختند!

ما را فروختند!

ما را فروختند!

جزئیات

تحلیلی بر مواضع امام خمینی(ره) علیه لایحه کاپیتولاسیون

21 مهر 1403
درخواست آمریکا مبنی بر مصونیت اتباعش در ایران به سال ۱۳۳۸ برمیگردد. درخواستی که درنهایت، اسفند ۱۳۴۱ و در دوران نخستوزیری اسدالله علم، پس از پافشاری دولت آمریکا و اعمال فشار سیاسی با بخشی از آن موافقت شد. بر این اساس قرار شد فقط مستشاران عالیرتبهای که دارای گذرنامه دیپلماتیک بودند، از این مصونیت برخوردار شوند؛ اما تصویب رسمی این لایحه تا پایان دوره نخستوزیری علم مسکوت ماند. با روی کار آمدن حسنعلی منصور، امید آمریکاییها برای تصویب قطعی این لایحه و اجرایی شدن آن قوت بیشتری گرفت.
منصور در پاسخ به این درخواست به ایالاتمتحده اعلام کرد که درخواستشان در مهر ۱۳۴۲ در هیئت وزیران تصویب شده است و یادآور شد هنگام تقدیم لایحه قرارداد وین به دو مجلس سنا و ملی، پیشنهاد آنان نیز ضمیمه خواهد شد. «پیمان وین» قراردادی بینالمللی درباره روابط و مزایا و مصونیتهای نمایندگان سیاسی در کشورهای مختلف است که به امضای همه کشورها و دولتهای عضو سازمانملل رسیده است. در ماده ۲۹ این قرارداد آمده است، شخص مأمور سیاسی مصون است و نمیتوان او را به هیچ عنوان توقیف و بازداشت کرد و ماده ۳۱ آن صراحت دارد که مأمور سیاسی در کشور پذیرنده از مصونیت تعقیب جزایی برخوردار است و از مصونیت دعاوی مدنی و اداری نیز بهرهمند است.
لایحه قرارداد وین خرداد ۱۳۴۳ به تصویب نمایندگان سنا رسید، اما ماده واحده مورد پیشنهاد آمریکا در آن جلسه مطرح نشد. به همین خاطر منصور مرداد ۱۳۴۳ بیتوجه به تعطیلات تابستانی مجلس سنا، تقاضای تشکیل جلسه فوقالعاده کرد. پس از صحبتهای شریف امامی و حسنعلی منصور و احمد میرفندرسکی معاون وزیر خارجه مبنی بر تاثیر مثبت تصویب این لایحه در رابطه سیاسی ایران و آمریکا و بیضرر بودن و عادی بودن این درخواست، نمایندگان به فوریت لایحه رای دادند و پس از بحث کوتاهی بلافاصله لایحه را تصویب کرده و برای ادامه کار به مجلس شورای ملی فرستادند. دو ماه بعد، لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی با ۷۴ رای موافق و ۶۱ رای مخالف به تصویب نهایی رسید؛ اما کار به اینجا ختم نشد. آمریکاییها به مصونیت مستشاران عالیرتبه خود بسنده نکرده و خواهان گسترش این قانون به غیرنظامیان و بستگان آنان نیز بودند. حسنعلی منصور متن اظهارات خود را در مجلس سنا دستکاری کرد و آن را مطابق میل اربابان آمریکایی خود تغییر داد. قدم بعدی آمریکاییها درخواست صدور کارت مصونیت بود که آن هم بیچون و چرا انجام شد.

انتشار سربسته تصویب کاپیتولاسیون
ماجرای تصویب مصونیت قضایی آمریکاییها در مجلس سنا و شورای ملی در سکوت و بایکوت خبری انجام شد. مطبوعات کشور و حتی روزنامهرسمی مجلس شورای ملی به بهانه نقص فنی و خرابی چاپخانه، این خبر را منتشر نکردند. فقط گزارش کوتاهی در برخی روزنامههای همسو با رژیم منتشر شد که آن هم خیلی گذرا و مبهم بود و به زوایا و ابعاد این لایحه نپرداخته بودند. امام خمینی(ره) پس از اطلاع کامل از متن کاپیتولاسیون مقابل آن ایستادند و اعتراض خود را نسبت به تصویب این لایحه حقارتآمیز اعلام کردند. ایشان در قدم اول مراجع و علمای قم را به جلسه هفتگی فراخواندند. بنا به گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور این جلسه در روز دوم آبان با حضور امام خمینی(ره)، سیدشهابالدین مرعشینجفی، میرزاهاشم آملی، مرتضی حائرییزدی و سیدمحمدحسین طباطبایی تشکیل شد.
در این جلسه بعد از صحبت درباره چگونگی واکنش در برابر قانون کاپیتولاسیون، حضرت امام اعلام کردند در روز میلاد حضرت زهرا(س) در خانه خودشان سخنرانی خواهند کرد. از طرف دیگر امام خمینی(ره) با ارسال نامه به علمای طراز اول دیگر شهرها آنها را نسبت به تبعات اجرای این لایحه آگاه کردند.
پس از آگاهی مردم، جمعیت زیادی برای شنیدن سخنان امام خمینی(ره) راهی قم شدند. از آنجا که این جریان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود حساسیت رژیم نسبت به موضعگیری حضرت امام در برابر آمریکا دوچندان شده بود. به همین خاطر نمایندهای از طرف محمدرضا پهلوی برای گفتوگو با امام راهی قم شد. حضرت امام نماینده شاه را نپذیرفت و او با سیدمصطفی خمینی گفتوگو و دیدار کرد و تبعات حمله به آمریکا را به ایشان یادآور شد.
امام خمینی(ره) بیتوجه به پیام و توصیه پهلوی، ساعت هشت و سی دقیقه چهارم آبان ۱۳۴۳، در بیت خود واقع در یخچالقاضی، سخنانی ایراد کردند که در تاریخ ماندگار شد.
امام خمینی(ره) پس از نام خدا، سخنان خود را با آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» آغاز کردند و در ادامه گفتند «من تاثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم، قلب من در فشار است... با تاثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردهاند... ما را فروختند، استقلال ما را فروختند... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت... قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانون ما را ملحق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامیآمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان، با کارمندان اداریشان، با خدمهشان، با هر کس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی مرجعتقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد. دادگاههای ایران حق ندارند محاکمه کنند. بازپرسی کنند. باید برود آمریکا، آنجا در آمریکا، اربابها تکلیف را معین کنند. دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویبنامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس و در چند وقت پیش از این به سنا بردند و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کردند و باز نفسشان در نیامد. در این چند روز این تصویبنامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبتهایی کردند. مخالفتهایی شد، بعضی از وکلا هم مخالفتهایی کردند، صحبتهایی کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد. ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند... ما با این مصیبت چه بکنیم؟! روحانیون با این مطالب چه بکنند؟! به کجا پناه ببرند عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند؟! کاپیتولاسیون مخالف رای ملت است. سایر ممالک خیال میکنند که این ملت ایران است که اینقدر خودش را پست کرده است، نمیدانند این دولت ایران است، این مجلس ایران است، این مجلس است که هیچ ارتباطی به ملت ندارد.
آقا من اعلام خطر میکنم. ای ارتش ایران! من اعلام خطر میکنم. ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر میکنم. ای بازرگانان! من اعلام خطر میکنم. ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر میکنم. ای فضلا! ای طلاب! ای مراجع! ای آقایان! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر میکنم. معلوم میشود زیر پرده چیزهایی است و ما نمیدانیم. در مجلس گفتند نگذارید پردهها بالا برود؛ معلوم میشود برای ما خوابها دیدهاند. از این بدتر چه خواهند کرد؟ نمیدانم از اسارت بدتر چه از ذلت بدتر چه؟ چه میخواهند با ما بکنند. چه خیالی دارند اینها... آقا اگر این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا اینقدر عربده میکشید؟ پس چرا اینقدر دم از ترقی میزنید؟ اگر این مستشاران نوکر شما هستند پس چرا از اربابها بالاترشان میکنید؟ پس چرا از شاه بالاترشان میکنید؟ اگر نوکرند مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل میکنند شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال آمریکاییست پس بگویید، پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت.
به داد اسلام برسید. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید،... ما را به آمریکا فروختند.»
امام خمینی(ره) در ادامه به شدت به آمریکا، اسرائیل، انگلیس و شوروی حمله کردند و همه گرفتاریهای ایران را از آمریکا و اسرائیل و عوامل داخلی آنها دانستند و به علما و مراجع تقلید ایران و نجف، ارتش و رؤسای کشورهای اسلامیدرباره ازدست رفتن حیثیت و استقلال ایران اعلام خطر کردند و فرمودند «آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست، این وکلا هم از آمریکا هستند. این وزرا هم از آمریکا هستند. همه تعیین آنهاست؛ اگر نیستند چرا نمیایستند در مقابل، داد بزنند؟... علما موظفند ملت را آگاه کنند. ملت موظف است که در این امر به مجلس اعتراض کند. به دولت اعتراض کند که چرا یک همچنین کاری کردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما، بنده شما هستیم؟ خدایا اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا دولت به مملکت ما خیانت کرد. به اسلام خیانت کرد. به قرآن خیانت کرد. وکلای مجلسین خیانت کردند. آنهایی که موافقت کردند با این امر، وکلای مجلس سنا خیانت کردند. این پیرمردها، وکلای مجلس شورا آنهایی که رای دادند خیانت کردند به این مملکت.»
با سخنان و اطلاعیه امام خمینی(ره) علیه کاپیتولاسیون، موج جدیدی از خشم و نفرت و اعتراض علیه رژیم پهلوی شکل گرفت. علما و روحانیان شهرستانها با همراهی مردم طی نامهها و طومارها، خواستار لغو فوری کاپیتولاسیون شدند.

مخالفت امام(ره) با کاپیتولاسیون برمبناییک قاعده فقهی
تا پیش از آن حیطه فقه محدود به حوزه شخصی، احکام و عبادات میشد؛ اما تلقی سیاسی امام خمینی از قواعد فقهی، زمینه‌‌ساز ورود قواعد فقهی به عرصه مسایل سیاسی شد. «قاعده نفی سبیل» یکی از قواعد فقهی است که امام خمینی به وسیله آن نخستین مخالفتهای خود را با نفوذ روزافزون کشورهای غربی به ویژه آمریکا در ایران و زوال استقلال سیاسی اعلام کردند. بر مبنای این قاعده هرگونه سلطه کفار بر مسلمین جواز شرعی ندارد و خداوند راه چنین سلطهای را مسدود ساخته است. امام خمینی، با ارائه قرائتی سیاسی از این قاعده فقهی، به چگونگی کاربرد آن در زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان پرداختند. از نظر امام خمینی شرف اسلام و عزت آن و علت اصلی و تامه صدور این قاعده است؛ بهعلاوه از آنجا که خداوند در قرآن عزت را مخصوص خدا و پیامبر و مؤمنانش قرار داده است ممکن نیست حکمی را تشریع کند که سبب علو کافران بر مسلمانان باشد.
امام خمینی در بیانات و اعلامیههای خود خواستار خروج از سیطره کافران به هر وسیله ممکن بودند و اعتقاد داشتند سلطه آمریکا بر ایران، امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم شدن در برابر آن واجب باشد، بلکه رضایت دادن به این لطمه و ذلت، ظلم است.

واکنش رژیم پهلوی به موضعگیری امام خمینی(ره)
حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، در واکنش به سخنرانی و اعلامیه امام خمینی(ره) با توجیه تصویب لایحه و سابقهداربودن این عمل در کشورهای همسایه، از مخالفت با آن اظهار تأسف کرد و مخالفت با آن را پایین آوردن شأن مملکت دانست و مخالفان را جزو ستون پنجم دشمن معرفی کرد. برخی از مجلههای وابسته به رژیم نیز به توجیه لایحه پرداختند. رژیم پهلوی از ترس بازتاب افشاگریهای امام خمینی(ره)، مصمم شد ایشان را بازداشت و از ایران تبعید کند.
در شب سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ماموران رژیم به خانه امام خمینی(ره) حمله و ایشان را بازداشت کردند و بلافاصله به ترکیه تبعید کردند.
ساواک صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۴۳، طی اطلاعیهای ضمن تشریح علت تبعید ایشان، اقدامات امام خمینی(ره) را علیه امنیت، استقلال و تمامیت ارضی کشور دانست. تبعید امام نه تنها موج مخالفت مردمیبا این لایحه ننگین را آرام نکرد، بلکه خشم و نفرت عمومی علیه حکومت خودفروخته پهلوی بروز بیشتری پیدا کرد. کمتر از سه ماه بعد، حسنعلی منصور به عنوان داعیهدار اصلی لایحه کاپیتولاسیون، اول بهمن ۱۳۴۳ روبهروی درب ورودی مجلس شورای ملی با گلوله محمد بخارایی از اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی ترور شد تا رژیم بداند مردم از خیانتکنندگان به تمامیت ارضی وطنشان ساده نخواهند گذشت.

لغو رسمیکاپیتولاسیون
از زمان تصویب لایحه کاپیتولاسیون تا پیروزی انقلاب اسلامی، در یک دوره 14ساله، قانون منحوس کاپیتولاسیون، ترسیمکننده ماهیت واقعی روابط آمریکا و ایران بود. در سایه این قانون، رابطه دو کشور همانطور بود که حضرت امام(ره) در پیام چهارم آبان ۱۳۴۳ پیشبینی کرده بود. شاید بتوان گفت استمرار کاپیتولاسیون در ایران، یکی از زمینههای پیدایش مخالفت با رژیم پهلوی و به ثمر رسیدن نهضت امام خمینی(ره) بود. پس از پیروزی انقلاب، بنا به پیشنهاد دولتموقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون کاپیتولاسیون در ۲۳/۲/۱۳۵۸ به طور رسمی لغو شد. شش ماه بعد در سالروز تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه، دانشجویان مسلمانِ پیرو خط امام، سفارتخانه آمریکا را تصرف کردند. این رویداد که با پشتیبانی امام خمینی(ره) از آن، انقلاب دوم و انقلاب بزرگتر از انقلاب اول نام گرفت، ابهت پوشالی آمریکا را در جهان درهم شکست.

نویسنده: زینب‌سادات سیداحمدی

مقاله ها مرتبط