ـ سال ۱۹۴۸م (۱۳۲۷ش): جنگ اول اعراب با رژیم صهیونیستی و شکست اعراب
در آن، آواره شدن و مهاجرت خانواده شقاقی به نوار غزه
. ـ سال ۱۹۵۱م (۱۳۳۰ش): فتحی ابراهیم عبدالعزیز الشقاقی در اردوگاه رفح واقع در نوار غزه، در خانوادهای فقیر و متدین متولد میشود. پدرش یک کارگر است که در
عین حال امام جماعت دهکده «زرنوقه» نیز به شمار میآید
. ـ سال ۱۹۶۶م (۱۳۴۵ش): فتحی ابراهیم که نوجوانی ۱۵ ساله است، با همکاری چند تن از دوستانش یک تشکل سیاسی در چارچوب اندیشههای ناصریسم به وجود میآورد؛ اما دیری نمیپاید که این تشکل در اثر مشکلات و موانع موجود بر سر راه، منحل میگردد. در آن مقطع با توجه به اوج گیری گرایشات ناصریسم، وی شدیداً تحت تأثیر این گرایشات قرار گرفته است و به جمال عبدالناصر به عنوان یک شخصیت و یک رهبر عرب علاقمند میباشد. در همین سال نیز مادر خود را از دست میدهد
. ـ سال ۱۹۶۷ م (۱۳۴۶ش): شکست اعرب از اسرائیل تحول عمیقی را در نگرش فتحی شقاقی جوان به وجود میآورد. وی در این رابطه مینویسد: «این شکست، مسیر حرکت جوانی که خواستار آزادی و بازگشت به وطن اشغالیاش بوده است را تغییر داد، زیرا برای من قابل تحمل نبود که شخصیتی چون عبدالناصر شکست بخورد.» در همین سال یکی از دوستان وی کتاب «نشانههای
راه» از شهید سیدقطب را در اختیار او میگذارد و این کتاب در واقع پایه و مایه تأسیس
جنبش جهاد اسلامی میشود
.
- سال ۱۹۶۸م (۱۳۴۷ش): فتحی ابراهیم در هجدهمین بهار عمرش، در دانشگاه «بیرزیت» در كرانه باختری پذیرفته میشود و پس از دو سال تحصیل به عنوان معلم ریاضیات، عازم مدرسه «النظامیه» در بیتالمقدس میشود. دکتر فتحی شقاقی در طی این دوران علی رغم وجود حساسیت شدید و تنش میان نیروهای داخلی فلسطین، با برخی از گروهها و نیروهای ملی ارتباط برقرار میکند و در بعضی از فعالیتهای سازمانهای ملی و چپ گرا مشارکت مینماید
.
- سال ۱۹۷۴م (۱۳۵۳ش): برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه «الزقازیق» مصر میشود و موفق میگردد دکترای طب اطفال را از این دانشگاه دریافت کند. حضور فتحی شقاقی در مصر را میتوان از پربارترین و مهمترین مراحل سیاسی و فکری زندگی او به شمار آورد. دورهای که از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۰ م (۱۳۵۳- ۱۳۵۹ش) یعنی تاریخ اخراجش از مصر، به درازا کشید. در دانشگاه «الزقازیق» است که نخستین نطفه یک جنبش واقعگرای
اسلامی منعقد میگردد و نخستین هستههای این سازمان متشکل از برخی دانشجویان جوان
فلسطینی این دانشگاه به رهبری او شکل میگیرد و بعدها این هسته به قلب فلسطین انتقال مییابد تا هسته اولیه سازمان جهاد اسلامی در داخل فلسطین شود
. ـ ۱۹۷۹/۲/۱۶م (۱۳۵۷/۱۱/۲۳): کتاب «خمینی، راه حل اسلامی و جایگزین» را منتشر میکند که اولین کتاب
منتشره در سطح جهان در مورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زبان عربی است. بهدنبال انتشار این کتاب، وی مدتی نیز زندانی میشود. به گفته محمد ابوجهاد از رهبران جنبش جهاد اسلامی) این كتاب كه در یك طرف آن عكس امام
(ره) كه در نوفل لوشاتو زیر درخت سیب نشسته و در طرف دیگر، عكس شاه قرار داشت كه سرش شكافته شده است، همان شب اول چاپ، تیراژ ده هزار جلدیاش تمام میشود و بار دیگر به زیر چاپ میرود. دستگاه امنیتی مصر به جرم چاپ این كتاب، در تاریخ ۱۹۷۹/۷/۲۰ م (۱۳۵۸/۴/۲۹ش) حكم بازداشت دكتر شقاقی را صادر میكند و او را به زندان «القلعه» میاندازد و مورد شكنجه قرار میدهد و سرانجام وی را به جرم بنیانگذاری «جنبش جهاد اسلامی» (۱۹۸۰) پس از تحمیل چند ماه زندان از خاک مصر اخراج میکند
. ـ نوامبر ۱۹۸۱م (آذر ۱۳۶۰ش): شهید شقاقی بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین به تأسیس هستههای «سازمان جهاد اسلامی» در سرتاسر اراضی اشغالی و بهخصوص در غزه و کرانه باختری میپردازد و همزمان به آموزش و تربیت کادر جدیدی برای جنبش و ساختن نیروی نظامی و عقیدتی آن اقدام میکند
.
- سال ۱۹۸۳م (۱۳۶۲ش): دکتر شقاقی که در این سال در بیمارستان «ویکتوریا» در بیتالمقدس کار میکند به مدت ۱۱ ماه به اتهام تشکیل «سازمان جهاد اسلامی» زندانی میشود
.
- سال ۱۹۸۶م (۱۳۶۵ش): دکتر فتحی شقاقی به اتهام تحریک مردم بر علیه رژیم صهیونیستی و انتقال اسلحه به غزه، به چهار سال زندان و پنج سال حبس تعلیقی محکوم میشود
.
- ۱۹۸۸/۸/۱م (۱۳۶۷/۵/۱۰): رژیم صهیونیستی که متوجه شده است شهید شقاقی از درون زندان نیز فلسطینیان را رهبری میکند، وی را به همراه برخی از دوستانش ـ پیش از پایان محکومیتشان ـ به جنوب لبنان تبعید میکند. اسحاق رابین، وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی، شخصاً دستور اخراج او از فلسطین را صادر میکند
.
- سال ۱۹۹۵م (۱۳۷۴ش): معمر قذافی، رهبر لیبی، ظاهراً به بهانه مخالفت با مشی عرفات در راه حل سازشکارانه با رژیم صهیونیستی، درصدد اخراج فلسطینیها از لیبی برآمده است که با عکس العمل دکتر شقاقی مواجه میشود. او این کار را، اقدام غیرمنطقی و به سود اسرائیل میداند و سفر وی به لیبی نیز به منظور متقاعد کردن رهبر لیبی است. شهید شقاقی با آنکه مخالف روند سازش و راه حلهای عرفات است، به خاطر نجات فلسطینیها و شرکت در یک کنفرانس، با گذرنامه جعلی با نام ابراهیم شاویش عازم لیبی میشود. به دلیل تحریم هوایی لیبی، دکتر مجبور میشود با کشتی به «مالت ایتالیا» برود تا از آنجا رهسپار لیبی شود. سرانجام در ساعت یک بعدازظهر پنج شنبه مورخه (۲۶/۱۰/۱۹۹۵م ـ ۱۳۷۸/۸/۴ش) درحال بازگشت به هتل دیپلماتیک در جزیره مالت توسط عوامل موساد ترور شده، به شهادت میرسد
.
چگونگی عملیات ترور شهید فتحی شقاقی اسحاق رابین نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی پس از عملیات جهاد اسلامی در «بیت لید» که در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۹۹۵ م (۱۳۷۳/۱۲/۶ش) انجام شد و منجر به کشته شدن ۲۲ اسرائیلی و
زخمی شدن ۱۰۸ نفر دیگر گردید، شخصاً دستور ترور دکتر فتحی شقاقی را صادر میکند. شهید فتحی شقاقی از سالها پیش از انجام این عملیات، تحت نظر عوامل موساد بوده است. اوری ساگی، رئیس اطلاعات نظامی وقت اسرائیل، نسبت به انجام عملیات ترور دکتر فتحی شقاقی در دمشق به دلیل برانگیخته شدن خشم مردم سوریه هشدار میدهد و بر همین اساس عملیات ترور وی به خارج از سوریه منتقل میشود. دکتر فتحی شقاقی که به ندرت از دمشق خارج میشود، در روزهای ابتدایی ماه اکتبر دعوتنامهای برای شرکت در کنفرانس «رهبران سازمانهای هدایت کننده جنگهای خیابانی» در لیبی دریافت میکند. در همین موقع موساد متوجه میشود که موسی مراره معروف به ابوموسی از جنبش فتح نیز قرار است در این کنفرانس شرکت کند و تصمیم میگیرد بدین وسیله از چگونگی سفر دکتر فتحی شقاقی با خبر شود
. عوامل موساد دو شیوه را برای ترور شهید شقاقی طراحی میکنند. در شیوه نخست پیشنهاد میشود که او را در جریان سفرش که از طریق «مالت» میباشد، بربایند؛ اما به دلیل احتمال جنجالهای بینالمللی رابین با آن مخالفت میکند. راه دوم ترور مستقیم فتحی شقاقی در مالت است که اسحاق رابین بیدرنگ با آن موافقت میکند
. بدین ترتیب عوامل موساد به «مالت» رفته، در فرودگاه این شهر منتظر آمدنش میشوند؛ اما در هیچ کدام از سه پرواز مورد انتظار، دکتر شقاقی وارد فرودگاه «مالت» نمیشود و این امر باعث ناامیدی عوامل موساد برای ترور او میشود. تا این که در لحظات آخر یکی از مأموران از طریق بیسیم به همکارانش اطلاع میدهد که آنجا یک نفر تنها روی صندلی نشسته است. سپس به فرد مورد نظر نزدیک میشود و این بار اطلاع میدهد که این فرد بسیار شبیه فتحی شقاقی است، اما جرأت نمیکنند دست به کاری بزنند
. دکتر فتحی شقاقی یک ساعت در فرودگاه مالت منتظر میماند و سپس عازم لیبی میشود، بدون این که بداند تحت نظر عوامل موساد است. در ۲۶ اکتبر برابر با ۴ آبان شهید شقاقی به «مالت» باز میگردد. در ساعت ۱۱:۳۰ با هدف رفتن برای خرید از مجموعه تجاری «مارک اند اسپنسر» از
هتل محل اقامتش خارج میشود. پس از آن
که سه مرتبه به فروشگاههای مورد نظرش میرود و عوامل موساد پس از حصول اطمینان از هویتاش، او را تعقیب میکنند و در نهایت مقابل هتل محل اقامتش در این جزیره، دو مأمور موتور سوار با شلیک پیاپی سه تیر به مغزش، دکتر فتحی شقاقی دبیر کل جهاد اسلامی را به شهادت میرسانند
. باید یادآور شد که «اسحاق رابین» چند روز پس از شهادت دکتر فتحی شقاقی به وسیله «ایگال امیر» که یک صهیونیست تندرو بود به سزای اعمال ننگینش میرسد و به درک واصل میشود
. تاریخچه جنبش جهاد اسلامی فلسطین(حركه الجهاد الاسلامی فی فلسطین) یادگار شهید شقاقی در پایاندهه۱۹۷۰م شهید فتحی شقاقی كه مشغول تحصیل در كشور مصر بود، دریافتكه اشكال اساسی در مبارزات نیروهای ملی فلسطین و كشورهای عرب، دور نگهداشتن این حركتها از اسلام اصیل بوده است، پس تمام تلاشش را در جهتاسلامی كردن قیام فلسطینیها به كار برد تا این كه سرانجام به فاصله كمی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «جنبش جهاد اسلامی» توسط گروهی از انقلابیون فلسطینی که تحت تأثیر اندیشه امام خمینی
(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی بودند، بنیان نهاده شد. از جمله بنیانگذاران این سازمان دكتر فتحی عبدالعزیز شقاقی و شیخ عبدالعزیز عوده، استاد علوم اسلامی دانشگاه اسلامی غزه بودند. بعد از تأسیس این جنبش، رهبری و هدایت آن به عهده شهید شقاقی قرار گرفت. مؤسسان «جهاد اسلامی» برنامهای ایدئولوژیك تازهای پیشنهاد كردند. به عقیده آنها اتحاد جهان اسلام، پیش نیاز آزادی فلسطین نبود بلكه بر عكس، آزادی فلسطین به دست نهضتهای اسلامی، كلید اتحاد جهان عرب و اسلام بود
. رهبران «جهاد اسلامی» احترام فراوانی برای انقلاب اسلامی ایران قائل بودند. آن زمان این دیدگاه در جهان عرب و نهضتهای اسلامی سنی مذهب بیسابقه بود. آنها انقلاب ایران را الگویی برای جهان عرب معرفی میكردند و اصول رهبری ولایت فقیه را هم، اگر چه اصول شیعی مذهبها بود، پذیرفته بودند
. دكتر فتحی شقاقی در مارس ۱۹۷۹ در تحسین امام خمینی
)ره( و انقلاب اسلامی ایران، كتابی به نام «خمینی، راه حل و جایگزین اسلامی» نوشت. كتابی كه مقامات مصری آن را تحریم و نویسندهاش را سه ماه بازداشت كردند. شیخ عبدالعزیز عوده در اظهار نظری پیرامون انقلاب اسلامی میگوید: انقلاب خمینی مهمترین و جدیدترین تلاش در بیدارسازی اسلامی برای اتحاد ملتهای مسلمان بود... . ایران تنها كشوری بود كه واقعاً بر روی مسئله فلسطین متمركز شد
. شهید شقاقی درباره انقلاب اسلامی و تاثیر آن میگوید: انقلاب اسلامی ایران تأثیر مهمی بر جنبشهای اسلامی در همه جا و از جمله جنبشهای اسلامی اراضی اشغالی (فلسطین) داشت. این انقلاب آمد تا دلیلی بر امكان پیروزی اسلام بر ظلم و قهر و برپایی دولت اسلامی ارائه دهد. انقلاب اسلامی نمونهای برای تمامجنبشهای اسلامی شد
. او در جایی دیگر میافزاید: هیچ چیز به اندازه انقلاب اسلامی امام خمینی
)ره( نتوانست ملت فلسطین را به هیجان در آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده كند. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم كه آمریكا و اسرائیل نیز قابل شكست هستند. فهمیدیم كه با الهام از دین اسلام میتوانیم معجزه كنیم و از این رو ملت مجاهدمان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را بهدیده تقدیر مینگرند و امام خمینی
)ره( را از رهبران جاوید تاریخاسلام میدانند
. «جهاد اسلامی» اولین عملیات خود را در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶ م.) به نام عملیات «حائط المبكاء» یعنی دیوار ندبه در بیت المقدس انجام داد كه منجر به كشته و زخمی شدن حدود هشتاد نفر از نیروی صهیونیستی شد. در این درگیری سه نفر از اعضای مهم جهاد اسلامی دستگیر شدند. آنها در دادگاه محاكمه فریاد می زدند: «زنده باد مقاومت اسلامی، زنده باد خمینی
». جرقه انتفاضه اول بوسیله یكی از عملیاتهای جهاد اسلامی به نام «شجاعیه» در سال ۱۳۶۶ش (۱۹۸۷م) زده شد. در اوت ۱۹۸۸ م، دكتر فتحی شقاقی و شیخ عوده به لبنان تبعید شدند و در لبنان بود كه توانستند جهاد اسلامی را تقویت كنند و روابط محكمتری با حزبالله لبنان و ایران برقرار كنند. به طور كلی این سازمان خواهان آزادی كل فلسطین از طریق جهاد، مبارزه و تشكیل حكومت اسلامی در این سرزمین است، چنانچه هرایر دكمجیان محقق مسیحی و استاد علوم سیاسی در كتاب معروف خود مینویسد: جهاد اسلامی كه در محلات پر جمعیت و فقیر نشین غزه تولد یافته بود، در استفاده از خشونت و آمادگی برای شهادت به خاطر دست یافتن به یك نظام اسلامی، از تعالیم آیتالله خمینی و سازمان جهاد مصر پیروی میكرد. با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت كه جهاد اسلامی و رهبران آن هم در اندیشه و هم در شیوه مبارزه به شدت تحت تأثیر انقلاب اسلامی و امام خمینی
)ره( میباشند
. با ظهور سازمان جهاد اسلامی فلسطین، تصویر جدیدی از اسلام در مبارزات مردم فلسطین ارائه شد و با ارتباط دادن دین و سیاست توسط این سازمانانتفاضه فلسطین وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد
. گزیدهای از اندیشههای شهید دکتر فتحی شقاقی دکتر شقاقی، رهبری «جنبش جهاد اسلامی» را در دو بعد فکری و عملیاتی برعهده داشت. عملکرد و کارنامه «جنبش جهاد اسلامی» طی سالهای ۱۹۹۳-۱۹۸۷ م (سالهای انتفاضه اول- ۱۳۶۶-۱۳۷۲ش) را میتوان به نوعی بازتابی از افکار ایشان دانست
. در عرصه تئوریک، دکتر شقاقی، تئوریسین جنبش نیز به شمار میرفت. تألیف مقالات و کتب متعدد، از ایشان مبارزی سرشناس و ایدئولوگی متبحر ساخته بود. پایهگذاری و مدیریت جنبش جهاد اسلامی، بزرگترین میراث این شهید میباشد. دکتر شقاقی با علم به اندیشههای صهیونیستی، بر این اعتقاد بود که هر نوع راه حل سیاسی و سازشکارانه با رژیم صهیونیستی محکوم به شکست است و تنها راه مقابله با این رژیم، جهاد مسلحانه میباشد. او میگفت شعار «نیل تا فرات» یکی از اصول بنیادین رژیم صهیونیستی است و این رژیم در هر زمان و مکانی این شعار با در نظر گرفتن مقتضیات مربوطه به اجرا درمیآورد
. دکتر شقاقی مطالعات اسلامی بیشماری در کارنامه خود داشت و اعتقاد او به جهاد و شهادت در راه دفاع از نوامیس و دین و آگاهیاش از ماهیت صهیونیستها باعث میشد که دیدگاههای خود را صراحتاً در قبال ساف، روند سازش، عرفات، رژیم صهیونیستی و دیگر مسائل جهان اسلام عنوان کند. همین صراحت لهجه و آگاهی از نیّات واقعی رژیم صهیونیستی، او را در نظر رژیم اسرائیل به دشمنی آگاه و خطرناک تبدیل کرد
. در زمینه فکری، نوشتهها، مقالات و سخنرانیهای او بهترین دلیل و گواه بر تیزبینی، دقت نظر و عمق دیدگاهش نسبت به اسلام و آینده مسلمانان است. این ژرفاندیشی را در مقالات و سخنرانیهای پرشور او که در اجلاسها و سمینارهایی که در ایران، لبنان، سوریه و دیگر کشورها ایراد کرده است، میتوان دید
. شهید شقاقی به وحدت مسلمانان با تمام وجود معتقد است و روحیه جهاد و شهادت را راه گشای مشکلات مسلمین میداند
. فلسطین یکی از مظاهر وحدت مسلمانان فلسطین از نظر دكتر فتحی شقاقی اصل و اساس كلیه مسائل جهان اسلام به شمار میرود. او همیشه میگفت: تا وقتی بر سه اصل متكی باشیم پیروز و موفق خواهیم شد
: ۱
. فلسطین را بدون اسلام مطرح نكنیم؛
۲
. اسلام را بدون فلسطین نخواهیم؛
۳
. بدانیم که این دو بدون جهاد و شهادت میسّر نخواهد شد
. به نظر او آرمان فلسطین میبایست در تمامی مسلمانان و گروههای ملیگرا و چپگرا در سراسر جهان عرب و اسلام در مركزیت قرار گیرد و وجود وضعیت فعلی در فلسطین به خاطر نقش رهبران فرصتطلب غیراسلامی است كه زمام رهبری تودهها را به دست گرفتهاند. از نظر دکتر شقاقی دلایل شکست و ناتوانی اعراب در جنگهای ۱۹۴۸م (۱۳۲۷ش) و ۱۹۶۷م (۱۳۴۶ش)، امروزه در اقدامات مدعیان رهبری فلسطین و از لابلای طرحهای آنها برای حل مسأله
فلسطین نمودار است
. دکتر شقاقی اسلام، جهاد و فلسطین را به عنوان سه شاخص مهم در
حرکت «جنبش جهاد اسلامی» عنوان میکرد. وی اگرچه ساف را نیز از این شاخصها بی بهره
نمیدانست، اما به نظرش آنچه در چند سال گذشته روی داده است و به خصوص امتیازدهیهای مجانی سیاسی ساف باعث شده شکاف میان آنها روز به روز بیشتر شود، به نحوی که رسیدن به نقطهای مشترک با ساختار فعلی ساف غیرممکن شده است
. ساف با اندیشه حذف و نابودی اسرائیل و برپایی حکومت فلسطینی در سال ۱۹۶۴ متولد شد و طی چهار دهه گذشته، فراز و نشیبهای فراوانی داشته است. به دلایل گوناگون این سازمان رفته رفته از مواضع آرمانی ـ جهادی اولیه خود عدول کرد تا اینکه نهایتاً در سال ۱۹۹۳ با امضای پیمان غزه ـ اریحا، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته، عملاً برخلاف منشور این سازمان حرکت نموده است
. دکتر شقاقی در آن سالها، با ملاحظه نقطه نظرات ساف نسبت به کجروی این سازمان هشدار داد و امروز میبینیم که میوههای سیاست نادرست ساف به ثمر نشسته است. ساف در آن سالها با امضای قرارداد غزه ـ اریحا در برنامه ریزی آینده خود، حکومت فلسطینی را در سال ۱۹۹۹م (۱۳۷۸ش) محقق میپنداشت ولی امروزه نه تنها از آن حکومت فلسطینی هیچ اثری نیست بلکه حتی قرارداد اسلو توسط شارون، مرده قلمداد شده است. دکتر شقاقی با هشدار به ساف درباره عدم تعهد رژیم صهیونیستی نسبت به مفاد معاهدات سعی کرد تا این سازمان را از مهلکه بازیهای سیاسی رژیم صهیونیستی نجات
دهد و اهداف واقعی با تکیه بر توان مبارزاتی فلسطینیها، یادآور شود
. این شهید ضمن مخالفت با هرگونه صلح و سازش با رژیم صهیونیستی، معتقد است که سازش میتواند شرایط مناسبی را برای آسودگی خیال صهیونیستها ایجاد کند تا با توسعه طلبی، بهبود اقتصادی و تسلط سیاسی، آنها را از بار سنگین جنگ فرسایشی خسته کنندهای که نتیجه ادامه مبارزه فلسطینیهاست، رها سازد
. شهید شقاقی در این زمینه معتقد است که مسئله بسیار خطرناک در روند سازش این است که خواستهها و منافع رژیم صهیونیستی تناقص ریشهای و اصولی با خواستهها و منافع ملت فلسطین دارد. او توافقنامههای اسلو و دیگر توافقنامهها را خطرناکترین تهدیداتی میداند که تاریخ، هویت و ملت فلسطین را نشانه رفته است، چرا که در این توافقنامهها، مشروعیت رژیم اشغالگر قدس در بخشهای بزرگی از فلسطین به رسمیت شناخته شده، در حالی که به فلسطینیان، تنها اجازه برپایی یک مجمع خودگردانی محدود در مساحتی کوچک (که کمتر از ۲ درصد از فلسطین میباشد) را داده است؛ حتی همین مساحت از فلسطین هم کاملا در اختیار فلسطینیان نیست و شهرکهای یهودی نشین و حریمهای امنیتیاش از آن مستثنی میباشد
. دکتر شقاقی با لحنی هشدارگونه، معاهدات و قراردادهای سازش را راهکار رژیم صهیونیستی برای تحصیل فرصت زمانی میداند. صهیونیستها با استفاده از فرصت ناشی از پیمان غزه ـ اریحا، با دولت «اردن» به قرارداد صلح «وادی عربه» در سال ۱۹۹۴ رسیدند. به نظر او رژیم صهیونیستی در چارچوب سیاست گسترش همکاریهای اقتصادی و به اصطلاح تز «خاورمیانه جدید» بعد از قرارداد غزه ـ اریحا، با دولتهای قطر، مراکش، تونس و اردن در زمینه روابط اقتصادی به نتایجی قابل قبول رسیده است
. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی از قراردادهای سازش با عرفات دقیقاً در راستای پیش بینی دکتر شقاقی، بهرهبرداری نموده است، زیرا اکنون نه از حکومت فلسطینی خبری هست و نه از مذاکرات نهایی نشانهای؛ مذاکراتی که قرار بود در جریان برگزاری آن وضعیت آوارگان و شهر قدس معین شود
. تأكید فتحی شقاقی بر وحدت و لزوم مشاركت مسلمانان و مسیحیان فلسطین با وجود تأثیرپذیری شهید شقاقی از «امام خمینی
)ره(» و اعتقاد راسخش به «مقاومت» به عنوان تنها راه مقابله با رژیم صهیونیستی، او هیچگاه از همكاری غیرمسلمانان (مسیحیان) در انتفاضه فلسطین رویگردان نبود. او معتقد بود در جنبش جهاد اسلامی باید دیگر هموطنان فلسطینی نیز علیه رژیم غاصب متحد شوند. انتخاب این هدف و حركت در این راستا، یكی از دلایل اصلی شهادت وی به نظر میرسد
.
نگاه او به وحدت امت اسلامی، در افقی گستردهتر به تأكید بر وحدت و مشاركت مسلمانان و مسیحیان در دفاع از فلسطین و آزادی آن از اشغال رژیم غاصب صهیونیستی انجامید. دكتر درباره مسیحیان فلسطینی چنین عقیدهای داشت: هدف ما، آزادی فلسطین است. در امر آزادی، تمامی فلسطینیان چه مسلمان و چه مسیحی برای دفاع از وطن و مقدسات خویش باید مشاركت داشته باشند. ما در جنبشمان آمادگی آن را داریم تا در صفوف خود مسیحیانی را كه قصد جهاد و مبارزه دارند، بگنجانیم. آنها میتوانند در عقیده خویش آزاد باشند؛ (لا اكْراهَ فی الدَّین). هدف ما آزادی فلسطین است. هدف ما پیروزی اسلام در فلسطین و در جای جای گیتی است. ما ایمان قلبی داریم كه اسلام راه صلاح و رستگاری بشریت است، با این حال باید اصول و قوانین اسلامی كه به كسی ظلم روا نداشته، همه را یكسان میداند، مد نظر قرار گرفته، به اجرا درآید. مسیحیان در سایه قوانین و اصول اسلامی، عزت و كرامت خواهند یافت؛ همان گونه كه در قرنهای گذشته زیر سایه اسلام زندگی كردند و تنها پس از غروب آفتاب اسلام از آن مناطق بود كه آنان ذلت و خواری را به چشم خود دیدند. من تأكید میكنم كه این مسیحیان [مسیحیان فلسطین] به وطن خویش ایمان داشته، خواهان آزادی آن هستند و در راه انجام وظیفه دفاعی خویش نه خراجی باید بپردازند و نه جزیهای
. دكتر شقاقی؛ مبلّغ علمی و عملی وحدت شیعه و سنی هنگامی كه همه مزدوران استكبار جهانی به ایجاد تفرقه در امت اسلامی پرداخته بودند و با هجوم به مظاهر وحدت مسلمانان، پراكندگی عمیق قومی و طایفهای را گسترش میدادند، مقالهای ارزشمند از دکتر فتحی شقاقی در مجله «النور» در فلسطین نشر یافت كه با شعار و شعور علمی، بر وحدت و یكپارچگی امت اسلامی تأكید کرده بود. این مقاله بعدها به صورت قطع وزیری در سال ۱۴۰۵ ق. از سوی سازمان تبلیغات اسلامی، بخش روابط بینالملل) و در قطع جیبی از سوی انتشارات الهدی در سال 1424ق. با عنوان «السنّه و الشیعه ضجّه مفتعله» چاپ شد
. شهید شقاقی در این مقاله معتقد است پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، كشورهای غربی به دلیل ترس از گسترش و تأثیرگذاری این انقلاب در سایر كشورهای منطقه، به اختلافات بین شیعه و سنی دامن زدند. وی در این نوشتار سعی كرده دیدگاهها و نظریات اندیشمندان و رهبران مسلمان را درباره ضرورت وحدت شیعه و سنی مطرح كند و به برخی از شبهات مطرح شده درباره شیعیان پاسخ دهد
. دکتر شقاقی مدافع صدیق انقلاب اسلامی ایران دکتر فتحی شقاقی جزء اولین کسانی بود که دروازه ارتباط و علاقه بسیاری از مسلمانان به جمهوری اسلامی را گشودند. غیر از مسأله فلسطین و حرکتی که در فلسطین آغاز کرد و در آنجا به معرفی امام
)ره( و به انتقال روحیات انقلابی ملت مسلمان ایران به مردم فلسطین پرداخت، رسالت مرتبط کردن گروههای مسلمان در کشورهای دیگر با جمهوری اسلامی را هم بر عهده گرفت و بسیار تلاش کرد تا گروههای مسلمان دیگر را به جمهوری اسلامی نزدیک کند
. رسالت دیگر ایشان در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. در حالی که بسیاری از بوقهای تبلیغاتی دشمنان ما (آمریکا، صهیونیزم و کشورهای غربی) به حمایت از صدام برخاسته، تمام امکانات خودشان را بهکار گرفته بودند تا کشورها و مردم مسلمان عرب را از جمهوری اسلامی دور نگهدارند و چنین قلمداد کنند که جمهوری اسلامی منافع امت عرب را به خطر انداخته است؛ ایشان در زدودن این طرز تفکر از جامعه
عرب نسبت به جمهوری اسلامی نقش بسیار اساسی داشت. او با شخصیتهای مختلف ملاقات میکرد و سعی داشت مواضع صحیح جمهوری اسلامی را به آنها منتقل کند
. دکتر شقاقی و نقش عالمان و روشنفکران در ایجاد تحول در جامعه شهید فتحی شقاقی در سخنانی از سرِ درد، به تبیین نقش مهمی که افراد تحصیل کرده میتوانند در جامعه ایفا کنند، میپردازد و میگوید
:
»فرض بر این است که اندیشمندان و روشنفکران، معلمان، به مثابه ضمیر و نفس لوامه مردم و جامعه میباشند. آنها باید اولین مقاومت کنندگان بوده، از آخرین کسانی باشند که بشکنند، بلکه آنها نباید هرگز بشکنند، چون آنها نشانههای هویتاند و فرهنگ حتی با وجود شکستهای متوالی باید مقاومت کند. چون ویرانی دیوار هویت و فرهنگ به آن معناست که وطن به طور کلی در معرض تاخت و تاز قرار گرفته، این امت دیگر آن امت پیشین نخواهد شد
.
تبعاتی که سیاستمداران و رژیمهایشان دچار آن میشوند باعث میگردد تا آنها اقدام به مانور نموده و یا حتی سقوط کنند، آنها برای یافتن مخرجی برای حفظ وجود و حیات خویش مانور میدهند، به همین خاطر است که سیاستمدار به امپراطوری که بر قله آن ایستاده پشت میکند، از اصول اساسی عدول نموده، بدون در نظر گرفتن منافع امت با همگان به سازش میپردازد. اگر اینها را تبعات کار سیاستمداری و رژیمها بدانیم، چه تبعاتی میتواند روشنفکران را هم به این وادی بکشاند؟ روشنفکر اگر به چنین تبعاتی توجه داشته باشد و چنین راهی را اتخاذ کند به طور حتم به دلقکی بی نقش مبدل خواهد شد
. در سایه توازن ترسناک نیروها و فشار عملهای انجام شده بر روشنفکر، او وظیفه دارد تا وجدان و قلم خویش را به شجاعت برداشته، به مقابله با خطراتی که به دنبال تخریب کامل امت و بسط چپاول مادی و معنوی آن به نفع غرب غاصب و دشمن است، بپردازد
. روشنفکر باید حاضر به کرنش در مقابل سلطان نباشد، نه آنکه مانند دهها سال گذشته روشنفکر ملازم رکاب سیاستمدار و سیاستمدار ملازم رکاب نظامی باشد. امروزه باید عکس آن صورت پذیرد، باید این مسیر تصحیح شود. متأسفانه بعضی از روشنفکران به راهنمایی برای ورود چپاولگران مبدل شدهاند، بعضی دیگر هم به سرعت در مقابل عملهای انجام شده تسلیم میشوند، اینان همگی نقش معلمی و آموزگاری خویش را از دست میدهند و دیگر نمیتوان آنها را وجدان و نفس لوامه مردم دانست
. صهیونیستها بیشتر بر عادی سازی اصرار میورزند تا صلح سیاسی یعنی به روابط دیپلماتیک و امضای اسناد با رژیمهای مختلف علاقه دارند، زیرا وسیله سازش، روشنفکر و هنرمند است و او تنها کسی است که میتواند این صلح ادعایی را وارد صحنه کند، او تنها کسی است که توانایی محو یا تضعیف مفاهیمی را دارد که مردم با آن بزرگ شده، آن را به ارث برده، غنیتر ساخته، ترسیم کرده، تمامی ذهنها را با آنچنان پر کرده که به جزئی از شخصیت مبدل شده است
. صهیونیستها تاکنون توانستهاند به شکل دلخواه صلح خود را با مصر گسترده کنند، علت هم مقاومت مردم مصر در مقابل سازش و عادی سازی است، از یک سو عملیاتهای جهادی که دلاوران مصری انجام دادند امنیت دشمن را به خطر انداخت و از سوی دیگر مردم صهیونیستها را بایکوت اقتصادی کردند، به همین خاطر صلح از نظر امنیتی و اقتصادی شکست خورد. اما هم اکنون دشمن توانسته این مسافتها را بسیار کوتاه کند، علت هم ضعف مقاومت در برابر سازش است. امضای توافقنامه سازش توسط سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبری روند سازش به وسیله چند چهره معروف فلسطینی دست به دست هم دادند تا مسئله مقابله با سازش پیچیدهتر و سختتر شود
. اما به هر صورت روشنفکر از نظر اخلاقی و فکری موظف است تا این آخرین دیوار سنگر را حفظ کند، زیرا گرچه سیاستمدار و نظامی شکست خورند اما او باقی مانده و بروز نموده تا این تکهها را جمع کرده روحیههای شکست خورده را التیام بخشد
.« نویسنده: زینب امینی