به یاری خداوند موفق شدیم خلاصهای از عملکرد مقاومت اسلامی لبنان را، از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۵ (۱۳۶۱ تا ۱۳۷۴) خدمت شما مخاطبان ارائه کنیم. اکنون پرونده عملکرد مقاومت اسلامی لبنان در سال ۱۹۹۶(زمستان و پاییز ۷۵- ۱۳۷۴) را میگشاییم.
در این شماره، عملکرد حزبالله طی سه ماهه اول سال ۱۹۹۶ میلادی مورد بررسی قرارمیگیرد. نگاهی به وقایع مهم سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۴) سال ۱۹۹۶ نقطه عطفی در تاریخچه حزبالله لبنان است. از این سال به بعد، مقاومت اسلامی ضمن افزایش حملات کیفی خود به نیروهای ارتش اسرائیل در جنوب و بقاع غربی، دست به ایجاد تغییراتی بسیار مهم در ساختار نبردهای خود زد. تا پیش از این، حزبالله در تاکتیکهای جنگی خود از روشهای چریکی مرسوم در بین نیروهای شبهنظامی در سراسر دنیا استفاده میکرد، اما از این سال به بعد، روش نوینی برگرفته از «تلفیق فنون رزمی ارتشهای کلاسیک دنیا با ساختار نبرد چریکی» را ابداع کرد که تا پیش از این در هیچکدام از نیروهای مسلح دنیا سابقه نداشت.
در این سال همچنین، کنفرانس سازش «عربی- آمریکایی- اسرائیلی» در شهر «شرمالشیخ» مصر برگزار شد. اگرچه هدف این کنفرانس ایجاد راهکارهای مناسبتر جهت ایجاد سازش میان اعراب و اسرائیل بود، اما تمام فعل و انفعالات دولتهای حاضر در این گردهمایی، خصوصاً آمریکا، نشان میداد که دلیل اصلی برگزاری این کنفرانس چیزی نبود جز «ابلاغ پیام هشدار به ایران و اعمال فشارهای بیشتر بر جمهوری اسلامی در صورت ادامة نقش رهبری در محور مقاومت». مقاومت اسلامی لبنان نیز بیکار ننشست و با عملیاتی استشهادی که توسط «شهید علی اشمر» در مثلث اشغالی عدسیه – ربثلاثین در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۷۴ در صفر مرزی لبنان و فلسطین اشغالی اجرا شد، ثابت کرد که آتش حیله دشمن «غربی – عربی- عبری» جز خودش، دامن کس دیگری را نخواهد گرفت.
ضربات و تلفات شدیدی که ارتش رژیم صهیونیستی و مزدورانش طی ۲۱۵ عملیات مقاومت اسلامی لبنان در سه ماه اول سال ۱۹۹۶ (سه ماه آخر سال۱۳۷۴) دریافت کردند، باعث شد آتش خشم مقامات صهیونیست شعلهور شود و جنگ دیگری را طی ۱۶ روز علیه مردم لبنان خصوصاً شیعیان این کشور اعمال کنند. این جنگ توسط دشمن صهیونیست «خوشههای خشم» نامیده شد که عنوان خود را از اسم کتاب نویسنده شهیر آمریکایی «جان اشتاینبک» گرفته بود. جنایت معروف ارتش اسرائیل علیه مردم شهرک قانا در حومه شهر صور که به مقر سازمان ملل در این شهرک پناه برده و در همانجا هدف حملة صهیونیستها قرار گرفتند، در این جنگ رخ داد. اسرائیل مدعی شد که از هویت این مکان مطلع نبوده، اما پطرسغالی دبیرکل وقت سازمان ملل با رد این ادعا، تجاوز اسرائیل به این مکان را محکوم کرد.
مقاومت اسلامی نیز در پاسخ به این جنایات، تمام مناطق مرزی صهیونیستها و خصوصاً شهرهای «کریات شمونه»، «صفد»، «نهاریا» و «مرگلیوت» در شمال فلسطین اشغالی را آماج حملات آتشبارهای کاتیوشای خود قرارداد. در نتیجه واکنش کوبنده حزبالله، تفاهمنامه شفاهی میان طرفهای لبنانی و صهیونیست، البته با واسطهگری ایران و سوریه از یک طرف و آمریکا از طرف دیگر، مطرح شد تحت عنوان «تفاهمنامه نیسان» یا «تفاهمنامه آوریل». اصل مطلب این تفاهمنامه و «نه توافقنامه» این است که «در صورت انجام هر نوع عملیات علیه غیرنظامیان لبنانی از سوی ارتش صهیونیست، حق انجام عکسالعمل مشابه برای مقاومت اسلامی لبنان محفوظ خواهد بود.»
البته باید گفت حزبالله با بسط مفهوم این تفاهمنامه، علاوه بر واکنش به حمله اسرائیل به غیرنظامیان لبنانی، انجام عملیات اسیرگیری در نواحی تحت کنترل ارتش رژیم صهیونیستی را در صورت نگاهداشتن افراد لبنانی در زندانهای رژیم جعلی اسرائیل، حقی مسلم برای خود و ملت لبنان میداند حتی اگر، ائتلاف «غربی – عربی- عبری» آن را به رسمیت نشناسند.
جنگ ۱۶روزه تا زمان خود، طولانیترین جنگ و بدترین شکست ارتش اسرائیل به حساب میآمد. اکنون این جنگ از حیث طولانی بودن زمان، پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان(۱۳۸۵) و جنگ ۲۲ روزه غزه(۱۳۸۷) طولانیترین نبرد تاریخ منحوس رژیم صهیونیستی محسوب میشود. فاصله زمانی میان کنفرانس شرمالشیخ مصر(۱۳۷۴/۱۲/۲۵) با نبرد خوشههای خشم (۱۳۷۵/۱/۲۵)، کمتر از یک ماه بود، اما در همین مدت، حزبالله توانست ثابت کند که رفتارهای سازشکارانه رژیمهای مرتجع عربی، هیچ تأثیری بر عملکرد مقاومت اسلامی لبنان نداشته و نخواهد داشت.
از نکات برجستة روند عملکرد حزبالله در سال ۱۹۹۶، باید به پیروزی حزبالله لبنان در انتخابات پارلمانی این سال اشاره کرد. اگرچه طبق نظر برخی محققان عرصه مقاومت مانند دکتر اسدالهی، مداخله سوریه در جهت حمایت از امل و تحت فشار گذاشتن حزبالله برای ائتلاف با این جنبش، مانع از گسترش بیشتر نفوذ حزبالله در پارلمان لبنان شد، اما همین حضور مجدد باعث شد که نگاهها به حزبالله از «یک سازمان نظامی – امنیتی» به «یک جنبش با ابعاد گسترده خصوصاً سیاسی و اجتماعی» تبدیل شود.
همچنین در آخرین روزهای سال ۱۹۹۶(۱۵آذر ۱۳۷۵)، دادستان دادگاه عالی نظامی لبنان طی جلسهای بدون حضور ژنرال آنتوان لحد، فرمانده مزدوران لبنانی رژیم صهیونیستی در نوار اشغالی مرزی، حکم اعدام را برای این عنصر خودفروخته تقاضا کرد که با رأی دادگاه، این حکم به صورت غیابی صادر شد.
علاوه بر آن، حزبالله در یک مبادله بزرگ، جنازه دو سرباز اسرائیلی که در سال ۱۳۶۵ توسط شهید حاج سمیر مطوط(جواد) به اسارت درآورده بودند را در ازای آزدی ۴۵ اسیر و ۱۳۲ شهید لبنانی، با رژیم صهیونیستی مبادله کرد. این عملیات در تاریخ ۱۴ جولای ۱۹۹۶(۲۴تیر ۱۳۷۵) انجام شد و از نکات جالب توجه آن، بازگشت پیکر فرمانده عملیات به اسارت گرفتن دو اسرائیلی مذکور شهید سمیر مطوط بود که مادرش چند ماه قبل از این تبادل، به سرای آخرت و نزد پسرش رفته بود.
حال پس از این شرح کوتاه، به سراغ تحلیل عملکرد دشمن صهیونیست و عملیات مقاومت اسلامی لبنان در سه ماهه نخست سال ۱۹۹۶ میرویم.
تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی علیه مردم لبنان در سه ماهه نخست سال ۱۹۹۶(دی تا اسفند ۱۳۷۴) دشمن صهیونیست طی ماههای ژانویه، فوریه و مارس ۱۹۹۶ به ترتیب ۱۳۵، ۱۱۹ و ۱۵۹ اقدام متجاوزانه انجام داد که جمعاً میشود ۴۱۳ تجاوز زمینی، هوایی و دریایی. با تقسیم این عدد بر تعداد روزهای این سه ماه(۹۰ روز)، به عددی حدود ۵/۴ میرسیم و این یعنی ارتش اسرائیل طی مدت مذکور، در هر روز بین چهار تا پنج حمله را (بهطور متوسط) علیه لبنانیها به اجرا درآورده.
در ماه ژانویه(دی)، اسرائیل ضمن اجرای حملات هوایی برفراز مناطق جنوب و بقاع غربی، نقاطی از این نواحی را با بمبهای خوشهای که جزو سلاحهای ممنوعه بینالمللی هستند، هدف حمله قرارداد. همچنین زورگیریهای دریایی این رژیم که در شماره قبل به آن اشاره کردیم، ادامه یافت. دشمن در تداوم این سیاست، کار را حتی به تیراندازی به سمت قایقهای لبنانی نیز کشید بهگونهای که بسیاری از آنان وادار به ماندن در لنگرگاهها شدند.
بر اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی در این ماه، یک نفر شهید و چهار نفر زخمی شدند که یکی از آنان چوپانی از اهالی شهرستان مسیحینشین حاصبیا در جنوب لبنان بود که بر اثر انفجار مین مجروح شد.
از جمله اقدامات تجاوزکارانه این ماه میتوان به اخراج «احمد القادری» و مادرش «مریم صالح» از اهالی منطقه اشغالی «کفرشوبا» به سمت نواحی آزاد لبنان اشاره کرد که دلیل اصلی آن، عدم همکاری آنان با نیروهای مزدور آنتوان لحد بود.
ارتش اسرائیل در ماه فوریه(بهمن) شیوه راهزنی دریایی را همچنان در پیش گرفت و اینبار به سراغ یک کشتی روسی رفت، علاوه بر این که سه ماهیگیر لبنانی را اسیر و قایقهایشان را مصادره کرد.
از جمله نکات جالب توجه عملکرد دشمن، بازدید نخستوزیر رژیم صهیونیستی «شیمونپرز» از نوار اشغالی مرزی بود. در این سفر، «اوریاور» معاون وزیر جنگ، «آمنون شاحاک» رئیس ستاد مشترک ارتش، ژنرال عمیرام لوین» فرمانده منطقه شمالی ارتش دشمن و همینطور «ژنرال گیورا امبار»، پرز را همراهی میکردند. البته پرز در این مدت به سراغ آنتوان لحد و نیروهای مزدورش نیز رفت و دیدارهای متعددی با آنان داشت. علاوه بر پرز، ژنرال ماتان فلناس معاون رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیست نیز دیدارهایی را از نواحی غربی نوار اشغالی خصوصاً پایگاه و گذرگاه بیت یاحون داشت. در این بازدید نیز فرمانده تیپ غربی مزدوران ژنرال عقل هاشم و تعدادی از افسران ارشد لحدی وی را همراهی میکردند.
بر اثر اقدامات تجاوزکارانه دشمن که مانند همیشه بیشتر بر پایه بمباران هوایی و عملیات توپخانةای استوار بود، چهار نفر که سه تن آنان از رزمندگان حزبالله و نفر چهارم یک زن لبنانی بود به شهادت رسیدند و هفت نفر مجروح شدند علاوه بر آن که ۳۷ منزل و یک بیمارستان آسیب دیدند. البته مقاومت اسلامی نیز بیکار ننشست و حملات هوایی ارتش اسرائیل را تا جای ممکن به وسیله سامانههای ضدهوایی کاهش داد.
همچنین از آنجا که این ماه با پایان ماه مبارک رمضان و ایام عید سعید فطر همزمان شده بود، صهیونیستها جهت فشار واردکردن بر مردم، گذرگاههای مرزی را طی تعطیلات سه روزه عید به طور کامل بستند که شامل گذرگاههای بیتیاحون، حمرا، زمریا و کفرتبنیت در جنوب لبنان میشد.
دشمن طی ماه مارس(اسفند) نیز دست از خوی تجاوزگرانهاش برنداشت. نتیجة این اقدامات، شهادت چهار لبنانی خصوصاً یک کودک و مجروح شدن ۲۱ تن دیگر بود. علاوه بر این که ۴۷ منزل، یک کلیسا در نبطیه و یک مدرسه در کفرتبنیت آسیب دیدند. میانگین حملات اسرائیلیها در این ماه به شلیک حدود ۱۰۰ گلوله توپ در روز میرسد.
یکی از جنایات قابل توجه دشمن در آخرین روز ماه مارس(۱۰ فروردین ۱۳۷۵)، حمله موشکی به کارگران مشغول ساخت آبانبار در روستای آزاد یاطر در شمال نوار اشغالی بود. این حمله درست زمانی انجام شد که کارگران به دستور شورای جنوب و با حمایت سربازان نپالی تحت فرمان سازمان ملل مشغول کار بودند و وقتی نپالیها منطقه را ترک کردند، حملة توپخانهای اسرائیل درست قبل از اتمام کار کارگران انجام شد که در نتیجه آن دو کارگر جوان شیعه به نامهای علیجعفر(۲۳ ساله) و فواد کورانی (۱۸ ساله) به شهادت رسیدند و کارگر دیگری به نام حسین قدوح (۲۰ ساله) زخمی شد. منابع امنیتی اعلام کردند که این حمله به وسیلة یک قبضه موشکانداز آمریکایی تاو انجام شده که نشان میدهد دشمن کاملاً از هویت و کار در حال اجرا توسط کارگران لبنانی مطلع بوده است. دلیل این مطلب، ساختار موشک تاو است. برای شلیک این موشک ابتدا باید با دوربین مخصوص آن، هدف را زیر نظر گرفت و سپس شلیک کرد.
همچنین در این ماه، دشمن ضمن اعلام آمادهباش به نیروهای خود، تهدید کرد که بهزودی پاسخ آنچه «اقدامات تحریکآمیز حزبالله» عنوان کرد را خواهد داد. این مسئله هنگام دیدار وارن کریستوفر وزیرخارجه وقت آمریکا و شیمون پرز نخستوزیر اشغالگر قدس در بیت المقدس از زبان رئیس حکومت دشمن بیان شد. مسئلهای که خود را به طور کامل در جنگ ۱۶ روزه، ۱۱ روز بعد، نشان داد.
مقاومت اسلامی لبنان نیز بیکار ننشست و پاسخهای محکمی به دشمن، خصوصاً بانیان و حضار کنفرانس سازش در شرمالشیخ مصر داد.
عملیاتهای مقاومت اسلامی لبنان در سه ماه اول سال ۱۹۹۶ (دی تا اسفند۱۳۷۴) از ۳۱۱ عملیاتی که طی سه ماه اول سال ۱۹۹۶ علیه اشغالگران صهیونیست و مزدورانشان در جنوب لبنان به اجرا گذاشته شد، ۱۹۹ عملیات را مقاومت اسلامی لبنان انجام داد. طبق بیان مقاومت اسلامی، ۱۱۹ نفر از نیروهای دشمن و مزدورانش طی این سه ماه کشته و زخمی شدند که ۷۷ نفر آنان صهیونیست و ۴۲ نفر دیگر لحدی بودند. چنین تلفاتی به دشمن وارد کردن، آن هم طی جنگ چریکی در سه ماه، رکوردی حیرتآور به حساب میآید.
مقاومت اسلامی در ماه ژانویه(دی)، ۴۰ عملیات انجام داد که نتیجه آنها هشت کشته و زخمی از دشمن بود. از اقدامات جالب توجه دشمن در واکنش به ضربات فزایندة مقاومت اسلامی، سخن گفتن ژنرال عمیرام لوین فرمانده منطقه شمالی ارتش اسرائیل از «ایجاد واحدی چریکی جهت اجرای جنگهای نامنظم در جنوب لبنان» بود.
شیوه عملکرد این واحد، کاملاً براساس برداشت دشمن از نحوة اجرای عملیاتها توسط رزمندگان حزبالله بود. این مسئله به این خاطر بود که ژنرال لوین، روحیه متلاشی سربازانش را بالا ببرد. پایین بودن روحیه علاوه بر صهیونیستها، میان لحدیها نیز صدق میکرد. آنان به دلیل قرارگرفتن آنتوان لحد و دو فرمانده مهم دیگرشان یوسف هاشم(برادر عقل هاشم) و أبوارز در لیست اعدام دادگاه لبنان، بهشدت ترسیده بودند به طوری که بسیاری از آنان یا خود را تسلیم مقاومت اسلامی کرده یا به خارج از لبنان گریختند. مهمترین عملیاتهای این ماه عبارتند بودند از:
۱. اجرای کمین علیه یک کاروان گشتی لحدی در تاریخ ۹۶/۱/۱۶ در جاده مناطق اشغالی بیت یاحون کونین در جنوب لبنان که علاوه بر زدن ضربات سنگین به کاروان مذکور و انهدام نفربرشان، از آن فیلمبرداری نیز شد.
۲. جلوگیری از پیشروی صهیونیستها به سمت مناطق آزاد(ناحیه حد فاصل کوههای بطم تا روستای زبقین) در حومه شهرستان صور در تاریخ ۹۶/۱/۲۵. رزمندگان حزبالله ضمن وارد کردن تلفات سنگین به متجاوزان اسرائیلی، آنان را وادار به عقبنشینی به نوار اشغالی کردند.
بیشتر عملیاتهای حزبالله در این ماه به روح مطهر شهید یحیی عیاش؛ مهندس عملیاتهای استشهادی حماس در فلسطین اهدا شد.
در ماه فوریه(بهمن) ۱۳۱ عملیات علیه اسرائیلیها و مزدورانشان انجام شد که ۸۴ عملیات آن را رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان به اجرا درآوردند. در نتیجه این عملیاتها، ۵۴ نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند که طبق بیان مقاومت اسلامی، ۲۹ نفر آنان صهیونیست و ۲۵ نفر دیگر لحدی بودند.
مهمترین عملیاتهای مقاومت اسلامی لبنان در ماه فوریه عبارتند از:
۱. حمله به کاروان لحدی متشکل از ۱۲ خودروی نظامی در جاده شقیف –ارنون در تاریخ ۹۶.۷.۲. این عملیات توسط تیربار و موشک انجام شد و منجر به کشته و زخمی شدن چندین سرباز و افسر صهیونیست شد که یکی از کشتهها یک افسر بود.
۲. انفجار مین در خانهای کنار جاده طیرحرفا- جبین در ۹۶/۱۲/۲. این عملیات منجر به کشته شدن سه مزدور لحدی شد که ارتش مزدوران ضمن تأیید مرگ دو تن از آنان، نامهای آن دو را جرج مسعد و دانیشیخ اعلام کرد. از این عملیات فیلمبرداری نیز صورت گرفت.
۳. حمله موشکی به کاروان حامل جانشین رئیس ستاد ارتش اسرائیل ژنرال ماتان فلنای در تاریخ ۹۶/۲/۱۴. این حمله هنگام بازید هیئت مذکور از نواحی میانی نوار اشغالی صورت گرفت. هدف رزمندگان حزبالله نه اعدام ژنرال مذکور بلکه دادن هشدار به وی و نیروهایش بود. به همین دلیل پس از انهدام چند خودرو از کاروان مذکور و پایان عملیات، ارتش دشمن ضمن پوشش منطقه به کمک بمبهای دودزا یک هلیکوپتر جهت خروج ژنرال مذکور به منطقه اعزام کرد.
۴. اجرای عملیات همزمان علیه ۲۶ پایگاه و گشتی صهیونیست و لحدی در تاریخ ۲/۱۶/ ۹۶ به مناسبت همزمانی هفته شهیدان مقاومت اسلامی با روز جهانی قدس که حزبالله در هرکدام از این دو سالگرد چندین عملیات علیه رژیم صهیونیستی و مزدورانش انجام میداد. رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان ۲۷ حمله را علیه ۲۶ پایگاه و کاروان گشتی نیروهای دشمن در مناطق اشغالی جنوب و بقاع غربی اجرا کردند.
در این عملیاتها، رزمندگان حزبالله موفق به واردآوردن تلفات سنگینی به نیروهای صهیونیست و مزدوران لبنانیشان شدند علاوه بر این که ادوات و استحکامات پایگاههای دشمن در این هجوم بیسابقه آسیب بسیاری دیدند و بخش عمدهای از آنها نابود شدند. با تمام اینها دشمن باز سیاست دروغگویی و سانسور را در پیش گرفت و تنها به مجروحشدن یک افسر صهیونیست و پنج مزدور لحدی اعتراف کرد. شدت ضربهای که حزبالله به دشمن صهیونیست در عملیات بیسابقه روز جهانی قدس وارد کرد، چنان باعث خشم صهیونیستهای اشغالگر شد که وادارشان ساخت از روی کینه، تمام گذرگاههای نوار اشغالی را روی مردم بیدفاع جنوب در طول سه روز تعطیلی عید فطر ببندند تا قدری از ناراحتیشان کاسته شود و البته مثل همیشه به دنبال نفوذ به مناطق آزاد لبنان بودند.
۵. خنثیسازی عملیات نفوذ ارتش اسرائیل به مناطق آزاد در تاریخ ۱۸/ ۲/ ۹۶، درست ساعت ۱۰ و ۴۵ دقیقه شب ۱۸ فوریه ۱۹۹۶. دو روز پس از عملیات بزرگ روز جهانی قدس، یگانی از نیروهای ارتش اسرائیل از طریق مزرعة حمرا در حال نفوذ به منطقة «فله میفدون» بودند که در کمین رزمندگان حزبالله افتاد. در پی این درگیری سنگین که ۳۰ دقیقه به طول انجامید، ارتش اسرائیل جهت کمک به تسریع فرار نیروهایش، منطقه را با بمبهای دودزا و بالگردهای کمکی پوشش داد. مقاومت اسلامی نیز تمام مسیر عقبنشینی یگان مذکور را هدف آتشبارهای خود قرار داد. در ماه مارس(اسفند)، ۹۹ عملیات ضد صهیونیستی در جنوب لبنان به اجرا درآمد که ۶۲ مورد آن را رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان انجام دادند. در نتیجة این عملیاتها، ارتش اسرائیل و مزدورانش ۵۷ کشته و زخمی دادند که به ۴۴ مورد آنها اعتراف کردند.
در این ماه، مقاومت اسلامی توانست چندین مرتبه با نفوذ به عمق مناطق اشغالی، خود را به مرزهای لبنان و فلسطین برساند و در آنجا عملیاتهای مهمی انجام دهد که قابل توجهترین آنها، عملیات استشهادی شهید علی اشمر است.
مهمترین اقدامات نظامی مقاومت اسلامی لبنان در این ماه عبارتند از:
۱. عملیات جاده مرکبا – حولا در جوار مرز با فلسطین در تاریخ ۴ مارس ۱۹۹۷. در این اقدام پیچیده، رزمندگان حزبالله با نفوذ به عمق نوار اشغالی و شکستن تمام خطوط امنیتی دشمن، بمبی را بر سر راه یک گشتی صهیونیست در جاده بین روستاهای مرکبا و حولا در صفر مرزی لبنان با فلسطین منفجر کردند که در پی آن، چهار نظامی صهیونیست کشته و ۹ تن دیگر زخمی شدند که حال همگی آنان وخیم گزارش شد. این ضربه همزمان با اجرای عملیات یک گروه آزادیبخش موسوم به «ارتش اسلامی انقلابی برای آزادی فلسطین» علیه شهرک صهیونیستنشین مناره در شمال فلسطین اشغالی به دشمن صهیونیست وارد شد. طی این عملیات، رزمندگان گروه مذکور، ضمن ورود به خاک فلسطین اشغالی و کشتن چهار نظامی زبده صهیونیست که یکی از آنان سرهنگ دوم بود و زخمی کردن ۹ تن دیگر، پس از وارد آوردن ضرباتی سنگین بر دیگر ادوات دشمن، موفق به بازگشت به نواحی آزاد خاک لبنان شدند.
این دو عملیات همزمان با عملیات استشهادی مجاهدان فلسطینی در شهر تلآویو پایتخت رژیم صهیونیستی، آسیب بسیاری به ساختار امنیتی رژیم اشغالگر قدس وارد کردند.
۲. هدف قرارگرفتن گشتی صهیونیست در جاده مرزی تلالنحاس در جنوب لبنان در ۱۰ مارس ۱۹۹۶. در این عملیات، دو نظامی صهیونیست کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند.
اکنون نوبت ضربههای اصلی مقاومت اسلامی به دشمن صهیونیست بود.
عملیات استشهادی شهید علی اشمر در نزدیکی صفر مرزی لبنان با فلسطین اشغالی (۲۰ مارس ۱۹۹۶/ ۲۹ اسفند ۱۳۷۴) در ساعت ۱ و ۴۵ دقیقه بعد از ظهر روز ۲۰ مارس ۱۹۹۶(۲۹اسفند ۱۳۷۴) در پاسخ به توطئههای آمریکایی– اسرائیلی– عربی علیه جنبش مقاومت در لبنان و فلسطین، شهید علی اشمر رزمنده ۲۰ ساله یگان استشهادیون مقاومت اسلامی لبنان، ضمن انهدام چندین دستگاه خودرو زرهپوش اسرائیلی، سروان اسرائیلی فرمانده کاروان را به همراه تنی چند از صهیونیستها به درک واصل کرد و خود نیز به شهادت رسید. البته مقاومت اسلامی، سه عملیات دیگر نیز پس از شهادت شهید اشمر در همان روز و در اطراف همان منطقه به اجرا گذاشت که موجب افزایش تلفات در صفوف دشمن شد.
مقامات ارتش اسرائیل که از بیآبرویی خود در میان جامعه اشغالگر ساکن در فلسطین میترسیدند، ادوات منهدمشده این عملیات را دور از چشم دوربینها به پایگاه اشغالی طیبه منتقل کردند تا مبادا حجم واقعی تلفاتشان برای مردمان صهیونیست آشکار شود. آثار ترکش مواد منفجره و ساچمههای انفجاری که شهید علی اشمر آنها را روی دوش خود حمل و عملیات را به وسیله آنها اجرا کرد، نه فقط روی خودروها که بر روی چهره نظامیان اسرائیلی نیز به خوبی قابل مشاهده بود!
افسر صهیونیستی که در این عملیات به درک واصل شد، سروانی ۲۳ ساله به نام کمال زیدان بود. حتی شیمونپرز نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی از ۱۰ مجروح این عملیات در بیمارستان نظامی «ارمبام» در شهر بندری حیفا در شمال فلسطین اشغالی عیادت کرد.
نکتة قابل توجه این که شهید علی اشمر درست هنگام اذان ظهر به محل اجرای عملیات میرسد. به همین دلیل شروع به خواندن نماز ظهر و عصر در اطراف همان محل میکند. در همین حین کاروان نظامی دشمن که از شهرک مرزی «مسکاف عام» در شمال فلسطین اشغالی عازم روستای «مشروع طیبه» در جنوب لبنان بود، از مسیر عبور کرده و وارد روستا میشود. شهید علی اشمر که از زمان رفت و برگشت کاروان کاملاً اطلاع داشت، ساعاتی منتظر بازگشت کاروان میماند و سرانجام در نزدیکی محل اتصال جاده با گذرگاه بین عدسیه و رب ثلاثین پس از متوقف کردن و فریب کاروان صهیونیست به وسیله دادن سلام نظامی، با فریاد «اللهاکبر» به کاروان مذکور حملهور شده و آن را به تلی از کشتهها و زخمیها مبدل میکند. هویت شهید اشمر فردای آن روز(۲مارس ۹۶/ ۱ فرودین۷۵) توسط دبیرکل حزبالله لبنان در کنفرانسی خبری در بیروت اعلام شد.
شهید علی اشمر فرزند حاجمنیف متولد ۱۹۷۵ در کشور کویت از خانوادهای لبنانی و اصالتاً اهل روستای عدسیه در مرزهای جنوب لبنان با شمال فلسطین اشغالی است. این شهید کمربند مشکی دان یک در کاراته داشت و طلبة حوزه علمیه بیروت بود.
بخشهایی از وصیتنامه شهید علی اشمر سرورم یا اباعبدالله
(ع)! با خداوند و شما عهد کردم که در حالی راه خدا را طی کنم که خونم را در کف دست گرفته و آن را با خاک جبلعامل درآمیزم، چنان که خون شما با خاک سرزمین مقدس کربلا درآمیخت.
مولای من، حضرت صاحبالزمان
(عج)! چقدر دوست داشتم شهادتم در میان دستان مبارک شما رخ میداد، اما طول غیبت شما و اشتیاقم به دیدار سرورانم، پدران گرامی شما، مانع از این شد که بیش از این انتظارتان را بکشم. پس از خداوند میخواهم با شهادتم به این شکل، اجر شهادت در میان دستان مبارک شما را نصیبم کند.
برادران دلیرم، قهرمانان مقاومت اسلامی!
شما را نسبت به برخی مسائل اساسی در خط و مکتبمان تذکر میدهم:
بدانید که راه جهادی ما سخت، طولانی و سرشار از سختیها و امتحانهاست. به همین دلیل تلاش کنید برای ساختن روحیاتی والا و پاک و عاری از تمام حجابهایی که انسان را از پروردگارش دور میکند. شما را به پیروی از دستورات حضرت آیتالله خامنهای و دبیرکل حزبالله سیدحسن نصرالله(خدا عمرش را دراز گرداند) سفارش میکنم.
نویسنده: محمدجواد مهدیزاده