منطقه نوار غزه، مهمترین بخش پاره تن جهان اسلام، یعنی فلسطین است و یازده کیلومتر مرز مشترک با مصر، ۵۱ کیلومتر با فلسطین اشغالی و نیز چهل کیلومتر ساحل مدیترانهای دارد. این منطقه با جمعیت یک میلیون و هفتصد هزار نفر، در پایان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸م توسط مصر اشغال شد. در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷م به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و بالاخره در سپتامبر ۲۰۰۵م با عقبنشینی نیروهای رژیم صهیونیستی تحت کنترل حکومت فلسطین قرار گرفت. مهمترین بخش نوار غزه، شهر غزه است که حدود چهار صد هزار نفر جمعیت دارد و از نظر تراکم جمعیتی متراکمترین شهر جهان است. رفح و خانیونس از دیگر شهرهای مهم این منطقه هستند. کشاورزی مهمترین منبع امرار معاش مردم غزه است.
با ظلم و ستم رژیم صهیونیستی و بستن گذرگاهها روی مردمان مظلوم این دیار، نرخ بیکاری در این منطقه بالغ بر پنجاه درصد است و بالغ بر دو سوم ساکنان آن با درآمدی زیر دو دلار در روز روزگار میگذرانند.
اما نکته بسیار مهم درباره غزه این است که ادبیات سیاسی قیام انتفاضه علیه رژیم غاصب صهیونیستی، برای اولینبار از این منطقه شعلهور شد. از سوی دیگر، مردمان این باریکه، در انتخاباتی آزاد در سال ۲۰۰۶م به جنبشی انقلابی به نام حماس رای دادند تا اختیارشان را در دست گیرد. حماس در حالی کابینه خویش را در این سرزمین مستقر کرد که طیف رقیب آنان موسوم به تشکیلات خودگران، حکومت مولود پیمان سازش اسلو را در رامالله بر پا کرده بود، اما مورد اقبال چندانی قرار نگرفت. باریکه نوار غزه، از ابتدای مسئله اشغال فلسطین، بارها مورد تهاجم و تجاوز ددمنشان اسرائیل قرار گرفته است، اما مقاومت محکم مردمانش باعث شده پوزه مولود نامشروع صاحبان دهکده جهانی بر خاک مذلت مالیده شود و حسرت تصاحب فلسطین بر دل کورشان بماند.
جنگهای هشت و ۲۲ روزه نمونههای بسیار روشنی از این مدعاست. رژیم صهیونیستی در اواخر سال ۲۰۰۸م جنگی تمام عیار را برای نابودی جنبش حماس آغاز کرد که به مدت ۲۲ روز طول کشید. این جنگ در اسرائیل با نام عملیات سربِ گداخته و در میان اعراب با نام کشتار غزه یا جنگ ۲۲ روزه یاد میشود. در این جنگ نابرابر، بیش از ۱۴۵۰ فلسطینی به شهادت رسیدند و بیش از پنج هزار نفر نیز زخمی شدند.
در جنگ هشت روزه نیز نتانیاهو با هدف پیروزی در انتخابات پس از ترور احمد الجعبری، معاون فرمانده گردانهای القسام شاخه نظامی حماس، این تهاجم را علیه مردم مظلوم غزه آغاز کرد. الجعبری یکی از شخصیتهای برجسته حماس و از مؤسسان و عاملان مهم شکلگیری گردانهای موشکی بود. فردی که در جریان مذاکرات رژیم صهیونیستی با حماس برای آزادی گلعاد شالیت، تک اسیر این رژیم نزد مقاومت فلسطین، موفق شد شروط مقاومت را به تلآویو تحمیل و در مقابل آزادی شالیت، ۱۰۲۷ اسیر فلسطینیِ در بند زندانهای این رژیم را طی دو مرحله از زندان آزاد کند که این امر برای مقاومت فلسطین پیروزی بزرگی محسوب میشد و جایگاه حماس و مقاومت را نزد مردم فلسطین تقویت کرد. رژیم غاصب صهیونیستی در جنگ هشت روزه، ۱۶۳ نفر کودک و زن و کهنسالان بیدفاع را به خاک و خون کشید و هزار و سیصد نفر را زخمی کرد. البته در مقابل این حملات جنبش حماس توانست ضربات و خسارات سنگینی بر پیکر این خانه سستتر از عنکبوت وارد کند. جنبش حماس، برای نخستین بار گروههای مقاومت شهرهای تلآویو و بیتالمقدس را هدف شلیک
موشکهای فجر۵ قرار داد که وحشت زیادی را در میان صهیونیستها ایجاد و زندگی طبیعی در این شهرها را مختل کرد. جنبش حماس همچنین موفق شد یک بالگرد نظامی و دو هواپیمایی رژیم صهیونیستی را در آسمان غزه با موشکهای ضد هوایی نابود کند و نیز دو ناوچه این رژیم را در آبهای غزه هدف قرار دهد که همین موفقیتها باعث شد در عرصه جنگ روانی نیز مقاومت پیروز شود. شلیک بیش از هزار و پانصد موشک و خمپاره به سمت شهرها و شهرکهای صهیونیستی باعث شد که پنج میلیون صهیونیست به پناهگاهها پناه ببرند و بنا به اذعان رسانههای صهیونیستی، بئرالسبع به شهر اشباح تبدیل شده بود. سه نظامی صهیونیست نیز در حملات مقاومت فلسطین کشته شدند. انفجار اتوبوس در قلب تلآویو نیز که به زخمی شدن ۲۷ نفر دیگر منجر شد وحشت صهیونیستها را بیشتر کرد. گردانهای شهید جهاد جبریل، شاخه نظامی جبهه مردمی - فرماندهی کل از نیروهای مقاومت فلسطین، مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت و طی بیانیهای اعلام کرد «فدائیان ما در قلب فلسطین یک پیام را به سران صهیونیستی دادند و اعلام کردند که جنایات آنها در فلسطین بیپاسخ نمیماند... رزمندگان ما قادرند در هر زمان و مکان مناسبی، بذر ترس و هراس را در میان صهیونیستها بکارند». پاسخهای کوبنده مقاومت باعث شد که رژیم صهیونیستی برای برقراری آتشبس شتابزده تلاش کند و به شروط مقاومت تن در دهد. در همین راستا شائول موفاز، معاون نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی و رهبر جناح مخالف در این رژیم، اذعان کرد که «حماس در این دور پیروز شد و اسرائیل بزرگترین شکست را خورده است».
خسارتهای اقتصادی که بر رژیم صهیونیستی وارد آمد برای جنبش حماس و مردمان باریکه غزه دستاورد بسیار بزرگی به حساب میآمد. رسانههای صهیونیستی فاش کردند که در مدت همان هشت روز، یک میلیارد و دویست هزار دلار به اقتصاد این رژیم خسارت وارد آمده است. همچنین شش هزار گردشگر، سفر خود را به سرزمینهای اشغالی به دلیل جنگ غزه لغو کردند.
رژیم صهیونیستی از روز هشتم ژوئیه ۲۰۱۴ برای سومین بار از سال ۲۰۰۸م به باریکه غزه حمله کرد. جنگ ۵۱ روزه رژیم صهیونیستی علیه مردمان بیدفاع غزه بدون تردید یک پیروزی برای گروههای مقاومت و مردم غزه و یک ناکامی برای رژیم صهیونیستی بوده است. اگرچه ۲۱۵۸ شهروند فلسطینی در این جنگ شهید و بیش از یازده هزار نفر زخمی شدند و زیرساختهای غزه تخریب و شرایط زندگی برای مردم سختتر شد، اما مقاومت آنها و اثبات این موضوع که از سرزمین و آرمانهای خود تا پای جان دفاع میکنند، سبب شد صهیونیستها مشتاقانه خواهان برقراری آتشبس باشند و البته به این نتیجه برسند که هیچگاه در جنگها پیروز نخواهند شد. در عینحال، پیامدهای جنگ غزه برای رژیم صهیونیستی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نظامی بهحدی وخیم بود که با پایان یافتن جنگ، بحران سیاسی در کابینه صهیونیستی شدت زیادی پیدا کرد و دهها مقام نظامی این رژیم از سمت خود برکنار شدند.
این نبردها و وضعیت امروز رژیم غاصب اسرائیل، به خوبی روشن میکند که اسرائیل به معنای واقعی کلمه از خانه عنکبوت نیز سستتر شده و دیگر نمیتواند مانند سالهای دور، قدرت بلامنازع در نبرد نظامی باشد و حمایت آمریکا و حامیان دیگرش نیز راه به جایی نمیبرد. در واقع سران این رژیم میبایست شمارش معکوس نابودی خود را به نظاره بنشینند و رؤیای استیلا بر کشورهای جهان، علیالخصوص کشورهای مسلمان و هضم آنان در سیطره منحوس خود را برای همیشه به گور ببرند.
اسرائیل در واقع زایش منحوس و نامشروع مستکبران دهکده جهانی عموسام است که میخواهند به مبارزه علیه اسلام و دنیای برخاسته از آن بپردازند. حادثه تشکیل این نطفه نجس و غده سرطانی در دل دنیای اسلام به هیچ وجه اتفاقی نیست. شیاطین عالم که تنها راه چپاولگری و تجاوزگری و تداوم حیات خویش را در این غده سرطانی میدانند، سعی میکنند مسلمانان را با استفاده از انواع حربههای نظامی، اقتصادی، سیاسی، رسانهای و فرهنگی نابود، منحرف و از مسیر خود برگردانند. همان گونه که خداوند در قرآن کریم (آیه ۱۲۰ سوره بقره) میفرماید «یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمیشوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوسهای آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود».
مستکبران شیطانی عالم سعی میکنند هر طور که شده موقعیت اسرائیل را تحکیم کنند تا به امیال خود برسند و در این راه اولین قدم را نابودی فلسطین و تحقق رویای از نیل تا فرات میدانند تا پیشزمینه قدمهای بعدی برای نابودی و حذف اسلام و کشورهای اسلامی از نقشه کره خاکی باشد. آنان در تجاوز و غصب فلسطین راه زیادی پیمودهاند و متاسفانه با استفاده از خیانت و سستی و سازش بسیاری از سران کشورهای اسلامی، اختلاف میان سران جنبشهای مبارز فلسطینی و سکوت مجامع بینالمللی اهداف خود را تا حد زیادی تحقق بخشیدهاند. گو اینکه باقی ماندن باریکهای غزه و کرانه باختری تایید این مدعاست.
نصرت الهی به این مردم مظلوم، مقاومت جدی آنان را سبب شده است و امروز اتحاد مردمان غزه و کرانه باختری رود اردن، نوید روزهای روشن و اتفاقاتی بسیار مبارک را برای فلسطین و دنیای اسلام میدهد.
دستگیری بسامالسعدی، فرمانده سازمان جهاد اسلامی، بمباران یک آپارتمان مسکونی که به کشته شدن الجباری، فرمانده جهاد اسلامی شمال غزه به همراه نه نفر دیگر از جمله یک دختر نه ساله و یک زن ۲۳ ساله انجامید و یا دستگیری نوزده نفر از فرماندهان مقاومت و سایر شرارتهای رژیم صهیونیستی باعث شده مردمان این دو باریکه فلسطین، پرشورتر در صحنه مبارزه حاضر باشند و زمینه رقم خوردن اتفاقاتی شوند که باید وقوع آنها را با حس شیرینی به نظاره نشست.
انقلاب سنگ فلسطینیان، در واقع انقلاب ایمان است. انقلابی که هویتی دینی و ایمانی دارد. انقلابی که کسی فکر نمیکرد روزی بدینجا برسد و قدرتهای مستکبر و فرزند نامشروعشان اسرائیل هرگز فکر نمیکردند که حیاتشان چنین با صاحبان این سنگها، روزی به خطر بیفتد. انقلاب سنگ انقلاب ایمان است در برابر قدرتهای دنیایی و بدون تردید پیروزی با ایمان است.
نویسنده: محسن نجفی