«صد» یک عدد کاملا مشخص است. وقتی میگوییم صد برابر، یعنی هرچه هست، ضربدر صد بشود. اگر یک ساعت است، بشود صد ساعت. اگر یک کار است، بشود صد کار، اگر یک نفر است، بشود صد نفر و... در ۴۰ سال پیش که جنگ بود و فرماندهاش امام بود، رزمندهها طبق فرمان او حرکت کردند و صحنههای بدیعی در آن جنگ آفریدند. فرماندۀ امروز تا الان چند بار گفته است که کارهای جاری در تبیین همان جنگ که برای نسلهای آتی انجام گرفته، خوب است ولی باید صد برابر بشود. صد برابر شدن در یک مقیاس سرانگشتی یعنی اگر نویسندهای روزی پنج ساعت درباره جنگی که "دفاع مقدس" نام گرفته مینوشت، حالا باید روزی پانصد ساعت بنویسد. اگر تا حالا هر دو سال یک کتاب مینوشت، صدتا بنویسد. اگر ناشری سالی چهار- پنج کتاب منتشر میکرد، حالا چهارصد- پانصد کتاب نشر بدهد.یک فیلمنامهنویس یا کارگردان و تهیهکننده و هر هنرمند دیگر هم کمیت کارش را صد برابر کند... و مشخص است که این کمیتها همه نشدنی هستند. پس چطور میشود تبیین دفاع مقدس را صد برابر کرد؟ عرصۀ بیان عظمت دفاع مقدس در روزگار امروز، وظیفۀ سربازان میدان کتاب و رمان و سینما و هنرهای دیگر است. در این برهه، مهمترین عامل در بازدهی بیشتر، زیاد کردن نیرو است. تشکیل ستاد برای تربیت صف، یکی از کارهایی است که منجر به شناسایی استعدادها و فراهم کردن زمینۀ حضور دستهای نو در عرصۀ تبیین دفاع مقدس خواهد شد. دستهایی که علاوه بر تغییر کمی، قطعا در تغییر کیفی و بیان حرفها و سبکهای نو هم موثر خواهند بود. نیاز است تعدادی از افراد خبره به جای تولید اثر، قدم در وادی تربیت نیرو بگذارند. نیاز است در برگزاری همایشهای هنری و برنامهها و مسابقات گوناگون، بخشی را به معرفی چهرههای جدید اختصاص داد و ممانعت کرد از اینکه تشویقها و تعریفها فقط به پیشکسوتان برسد. پیشکسوتان را مجاب کنیم که معنی جایزه نگرفتن و اول و دوم نشدن اثرشان، بیتوجهی به زحمات آنها و قدرناشناسی نیست، بلکه قدمی است برای ایجاد انگیزه و معرفی نیروهای بااستعدادی که برای تغییر کمیتِ تبیین هنری دفاع مقدس به حضورشان نیاز است. کهنهسربازان حوزۀ تبیین دفاع مقدس برای صد برابر کردن فعالیتهای این عرصه، به نورسیدههای جوان، توانا و آگاه نیاز دارند تا نقشۀ راهِ صد برابری، زمین نماند.
نویسنده: زهره علیعسگری