اشاره: نهضتهای کوچک و بزرگ در سالهای متمادی مقدمهای شدند برای وقوع انقلاب اسلامی در ایران. این انفجار نور زمانی رخ داد که بیم آن میرفت ملتها ناامید از تغییر دادن وضع موجود جهانی، تسلیم اراده قدرتهای استعماری شوند. این انقلاب بزرگ با مجاهدت مردم و روشنگری عالمان دینی و آزاداندیشان و هدایت رهبری مجاهد و وارسته، خود را به جهانیان نشان داد و بزرگترین پادشاهیِ مورد حمایت دولتهای شرق و غرب را به اضمحلال کشاند و پایههای آن را از بیخ برکند و نظامی مستقل با ادبیات خاص خود تحت عنوان اسلام ناب محمدی(ص) به عالم معرفی کرد. این نگرش جدید مورد اقبال ملتهای تحت ظلم قرار گرفت به همان اندازه که مورد بیمهری صاحبان زر و زور واقع شد و همه زورمندان عرصه جهانی بر آن شدند تا نگذارند این شیوه حکومتی در سطح جهان موفق شود و عملاً ناکارآمدی نظام دینی را به اثبات برسانند. آنها غافل بودند که «یریدون لیطفئوا نورالله والله متم نوره و لو کره الکافرون»؛ خدا نمیخواهد که نور خودش خاموش شود.
پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی موانع متعددی چیده شد و اوج آن آغاز یک جنگ ناخواسته برای ملت ایران بود که به دو ملت برادر و همفکر و همسایه نزاع هشت سالهای را با حداکثر خشونتها تحمیل کردند. در این جنگ ملت ایران دفاع کرد و نگذاشت مرزهای آن مورد تعدی قرار بگیرد و سرانجام هم موفق شد از کیان خود جانانه دفاع کند.
آن چیزی که این موفقیتها را رقم زد وجود یک نگرش و تفکر و یا به عبارت بهتر فرهنگ غنیِ اسلامی، ایرانی بود که با بروز انقلاب اسلامی شکوفا شد و در دفاع مقدس تبلور یافت و نام جنگ را به دفاع مقدس ملت ایران مقابل استکبار جهانی تغییر داد و در همه اذهان ملل دنیا جا افتاد که ایرانیان با تفکر و فرهنگ ناب و خاص خود، دشمنان و متجاوزان را ناکام میگذارند.
انقلاب اسلامی بنا شد و دفاع مقدس بقای مقتدرانه آن را تضمین کرد. فرهنگ بارور شده در دفاع مقدس در جریان مجاهدتهای انقلاب اسلامی شکل گرفت و لازم است این فرهنگ به صورت کامل و بدون خدشه به نسل بعد منتقل شود. در این مقاله سعی کردهایم لزوم انتقال این فرهنگ عظیم و غنی را بررسی کنیم. دفاع کردن در برابر تهاجم دیگران و حفظ حقوق خود یک فرهنگ است و دفاع مقدس در برابر بیگانگان غنیترین فرهنگ جاودان ملت ایران است. آموزههای دینی بنمایه دفاع ملت ما بود و به همین دلیل قداست پیدا کرد؛ اکسیری که سبب شد مردم ایران شجاعانه در میادین جنگی حاضر شوند و تا پای جان مقاومت کنند.
قبل از معرفی اجمالی فرهنگ دفاع مقدس به آماری مراجعه میکنیم تا بدانیم در دفاع مقدس چه گروههایی مشارکت کردند و چه اندیشههایی داشتند. کسانی که با نگرش خود و عمل به آن بانی یک تفکر شدند.
در این دفاع ۲۱۷ هزار نفر ارتشی، دو میلیون نفر نیروی بسیجی و ۲۰۰ هزار نفر سپاهی و سایر نیروهای نظامی و انتظامی شرکت کردهاند
. در هشت سال دفاع مقدس، ۸۵ هزار بسیجی، ۴۸ هزار ارتشی، ۳۳ هزار دانشآموز، سه هزار و ۵۰۰ دانشجو، سه هزار و ۳۱۷ روحانی، ۸۸ مسیحی، هجده نفر کلیمی، نه نفر زرتشتی و دو هزار تبعه غیر ایرانی به شهادت رسیدند.
از جمع قریب دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیروهای دفاعی ما، قریب به ۲۲۰ هزار نفر یا بیشتر با اختلاف در آمارها شهید شدند
. میانگین سن شهدا در دفاع مقدس ۲۲ سال بوده و ۴۴ درصد از شهدا بین شانزده تا بیست سال داشتند و ۷۱ درصد مجرد بودند.
یکی از مهمترین شاخصهای رزمندگان ما جوان بودن آنها بوده است. ما با جوانان بیستساله توانستیم سنگینترین تهاجم نظامی علیه ملت خود را دفع کنیم و این مقاومت صرفا حاصل نیروی جوانی به لحاظ بدنی و جسمی نبود بلکه اراده منسجم این قشرِ تعیینکننده توانست این افتخار را بیافریند. ارادهای که حاصل ایمان و یقین به خدا و عوالم بعد از مرگ است. از جمله درسهای دفاع مقدس اعتماد کردن به نیروهای جوانی است که با اختیار قادرند تصمیمات سخت و سنگینی را بگیرند
. در جبهههای جنگ جوانان بیستساله ما فرمانده بودند. این تفکر نزد مدیران عالی کشور نیز وجود داشت که جوانان میتوانند تحول ایجاد کنند. نیاز است که این نگرش به مدیران امروز نیز منتقل شود و عمیقا باور کنند که جوانان عزیز ما میتوانند حتی با محدودیت شدید رفاهی و تجهیزاتی بهترین صحنهها را خلق کنند. برای حفظ کشور و نظام اسلامی، انتقال فرهنگ دفاع مقدس به کارگزاران از ضروریات است
. نکته مهم در جوانان جبهه و جنگ ایمان راسخ قلبی به تصمیمی بود که گرفته بودند. همان ایمانی که انقلاب را به ثمر نشانده بود. جوان رزمنده دفاع مقدس سرشار از عشق به خالق یکتا بود. نماز شب میخواند و به عبارتی شب زندهدار بود. روی مین میرفت و در هنگام رزم آیه قرآن تلاوت میکرد. جوان آن روز برای اینکه از کشورش دفاع کند خود را بینیاز از تعلقات دنیوی میپنداشت. آنها دفاع از کشور را مقدس میشمردند.
اگر مهمترین مولفه فرهنگ دفاع مقدس را ترکیبی از جوانی و پختگی با چاشنی ایمان به خدا و انتخاب آگاهانه راه بپنداریم حرفی به گزافه نگفتهایم. آن چیزی که امروز جوان ما باید از جبههها بیاموزد این است که دفاع از کشور را کسانی انجام دادند که هزاران آرزوی جوانی داشتند و هفتاد و یک درصد از آنها مجرد بودند. به عبارتی آرزو میکردند که تشکیل خانواده بدهند، صاحب فرزند شوند، تحصیلات عالیه داشته باشند و یا اینکه در حوزههای علمیه به دنبال کسب مدارج علمی دینی بروند تا شاید یک روزی مرجع مردم برای فرایض دینی شوند. همه اینها را رها کردند و به دفاع از وطن پرداختند
. فرهنگ دفاع مقدس اعتقاد قلبی جوانان ما به راهی بود که انتخاب کرده بودند و هیچ چیز جلودار آنها نبود و همین یک خصلت میتواند عاملی بازدارنده در مقابل همه تهاجمات دشمنان باشد که امروز نیاز واقعی کشور ماست.
بر ما واجب است که جوانان خود را از پارتیها و فضاهای غفلتزا خارج و با فرهنگ دفاع مقدس آشنا کنیم تا قدرت بازدارندگی خود را ارتقا دهیم.
ترکیب جمعیتی ما در جبهههای جنگ موید این مطلب است که دفاع از وطن یک وظیفه است و هیچ عاملی نمیتواند توجیهکننده این موضوع باشد که در مقابل تحرکات دشمنان وطن بیتفاوت بمانیم. مسیحی و کلیمی، دانشآموز و دانشجو، ارتشی و سپاهی و سایر اقشار در جنگ علیه صدام برای حفظ کیان وطن شرکت کردهاند. این فرهنگ باید معرفی و تقویت شود تا همه ما مثل رزمندگان جبهههای جنگ برای حفظ کشور خود احساس مسئولیت کنیم. این حضور چشمگیر جوانان در عرصههای دفاعی کشور جدا از اینکه کشور را از تجاوز صدام و حامیانش محفوظ نگه داشت، فرهنگ خاص خود را نیز بنا نهاد. اگر این نگرش به فراموشی سپرده شود و روح حماسه و ایثار از آن سلب شود قدرت بازدارندگی آن از بین میرود. در خصوص دفاع جانانه مردم ایران تحقیقات و مطالعات زیادی صورت گرفته است، اما بررسی در خصوص اینکه چرا مردم ما در همه سطوح جمعیتی این گونه حماسهسازی کردند ضروریتر است. اقداماتی که در قالب فداکاری و ایثار تحت لوای دین و مذهب و ولایت در جبهههای جنگ صورت گرفت چند لایه دارد که بررسی و انتقال لایه
های باطنی آن که همان انگیزه، اراده و جاننثاری فرزندان ملت بود یک ضرورت جدی است.
از جمله مسائل مهم دفاع مقدس، تعلق ملی مردم ایران به دستاوردهای انقلاب اسلامی بود. یکی از این دستاوردها نظام جمهوری اسلامی است. رزمندگان ما برای دفاع از ارزشهای دینی و ملی خود مجاهدت میکردند تا در سایه حس هویت شناسی بتوانند خاک و مرز خود را نگه دارند
. نظام جمهوری اسلامی ایران دستاورد عظیم انقلاب اسلامی است و تهاجم دشمنان ما به ایران با هدف حذف این هویت بود و جبهههای دفاعی ما در مسیر حفظ آن نقش ارزندهای را ایفا کرد.
دفاع مقدس ما انتظار حمایت دنیا را نداشت و مجاهدان ما نیک میدانستند که جبهه کفر در مقابل جبهه ایمان ایستاده است. بنابراین با ایمان راسخ، به امدادهای الهی چشمِ امید داشتند و به آن معتقد بودند و بر همین اساس کانال ارتباطی معنوی بیزوالی را برای خود ساختند و بیمحابا به دشمن تاختند. این مسیر ارتباطی کماکان باز است و اگر ما بتوانیم به نسل حاضر و آینده خود این باور را منتقل کنیم که «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و تحلیل عمیق و درستی از جمله رهبر انقلاب اسلامی داشته باشیم؛ همه درهای رحمت الهی بر ما باز خواهند ماند
. دنیای محروم از ارزشهای ناب با اندک تلاطم مادی به هم میریزد. کاشانه آنهایی که نور الهی در آن نفوذ ندارد سست است، خانه عنکبوت است و در مسیر نابودی قرار دارد. همه نیازهای یک بشر مترقی در ارزشها و هنجارهای اسلامی نهفته است و انتقال این باور به جوانان امروز کشور از ضروریات است تا خود را از فرهنگ منحط غربی و وارداتی بینیاز ببینند.
یکی از محورهای اعتقاد به حضرت حق جل جلاله، ولایتپذیری است. به این معنا که در راستای همان ایمان به خدا این بخش از اصول دین را باید پذیرفت. باید قبول کرد که وقتی پیامبر
(ص) و جانشینان او ابلاغی را به امت میکنند از سوی منبع لایزال الهی است و تردیدی در آن نداشته باشند. در جبهههای جنگ صدر اسلام هر جا این نکته فراموش میشد مسلمانان دچار ضعف و سستی میشدند و شکست میخوردند و یا از سرچشمه نور فاصله میگرفتند و زیان میدیدند. جنگ بدر، حنین، کربلا و همچنین نهضتهای مختلفی که امت برای اندکی درنگ، از مولای خود فاصله گرفتند شاهد این مدعاست.
از مولفههای مهم فرهنگ دفاعی ما اعتقاد راسخ به ولایتفقیه بود. همه رزمندگان در جبههها مالامال از عشق به فرمان رهبری بودند که با جان و دل به آن اعتقاد داشتند. این نگرش، کورکورانه نبود و عمق داشت؛ دستور خدا بود «اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» و مردم ایران جزءبهجزء به آن عمل میکردند. محال بود سخنی از حسینیه جماران پخش شود و در کوههای غرب و سواحل جنوب به گوش مجاهدان برسد و بر زمین بماند. برای اجرای آن صدها نفر داوطلب و فدا میشدند. برای مثال «محاصره آبادان باید شکسته شود» این فرمان ظاهری امام خمینی
(ره) بود که در کمتر از مدت کوتاهی اجرا شد. پیامهای ایشان الهامبخش بود و همین فرهنگ ارزشمند، دنیا را مبهوت کرد و هیچ سلاح پیشرفتهای توان مقابله با آن را نداشت. یک اسلحه سبک با یک نفر بسیجی و یک تفکر ولایی کار یک موشک دوربرد را در اعماق دل دشمنان میکرد زیرا اطاعتپذیری و عشق به ولایت در آن موج میزد. رزمنده ما غیر از معشوق چیزی را نمیدید. انتقال این تفکر ضروریترین وظیفه ماست. این نگرش دفاعی دنیا و آخرت را تأمین میکند. ضد ضربه و مانع هجوم آفاتی است که عزت و اقتدار ما را نشانه رفتهاند.
دنیای غرب که خود را کدخدای جهان میداند به دلیل فقدان همین موهبت دائماً در مسیر آسیب جدی قرار دارد. تأمین ندارد و نمیتواند قلمرو معادلاتش را تنظیم کند. به همین علت برای اینکه بتواند استیلای خود را بر ملت ما بگستراند به تکاپو افتاده که ولایتفقیه را از مردم ما بگیرد. مطالعات اندیشمندان غربی و نظامهای لائیک به این نتیجه رسیدهاند که اگر فرهنگ ولایتپذیری دفاع مقدس در میان ملل مسلمان تعمیم یابد و ولایت الهی تعیینکننده باشد ناکارآمدی دنیای آنها هویدا میشود. رزمندگان ما در جبهههای جنگ، فرهنگ دفاعی خود را با اطاعت محض از ولایتفقیه پایهریزی کردند و برای اینکه ملت ایران از مسیرهای صعبالعبور حال و آینده گذر کند باید این نگرش را حفظ نماید و به آن پایبند باشد
. بخشی از توان رزمی سیراب شده از فرهنگ دفاع مقدس در دفاع از حرم به نمایش گذاشته شد و دنیا مجددا این صلابت را دید که خدامحوری و ولایتپذیری و عدم ترس از مرگ سرخ چگونه جواب داد و گروه داعش را که با حمایت بیواسطه استکبار جهانی قصد تسلط بر جهان اسلام داشت ناکام گذاشت. دنیای کفر به وضوح دید که ایمان، رهبری و وحدت مردم ایران، که در انقلاب اسلامی رونمایی شده بود و اوج آن در دفاع مقدس ظهور و بروز کرد، گروههای تکفیری را نابود و رژیم صهیونیستی را در مرزهای خود قفل کرده و آمریکا را به انفعال کشانده است و در حال حاضر با اقتدار و عزت در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان نقش تعیینکنندهای دارد. انتقال گنجینه غنی فرهنگ دفاع مقدس به نسلهای بعد، تسلط مظلومان عالم بر زمین را فراهم خواهد کرد تا آیه «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین» به منصه ظهور برسد.