۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

خبرگان و ولایت‌فقیه

خبرگان و ولایت‌فقیه

خبرگان و ولایت‌فقیه

جزئیات

مروری بر چگونگی تصویب اصل ۵ قانون اساسی/ به مناسبت ۲۳ تیر، سالروز گشایش اولین مجلس خبرگان رهبری

23 تیر 1400
مسئله ولایت فقیه، نظریه‌ای در فلسفه سیاست از دیدگاه اسلام است و امام خمینی(ره) زمینه‌های تشکیل حکومت اسلامی با محوریت ولایت‌فقیه را طی سخنرانی‌هایی از تاریخ اول تا بیستم بهمن ۱۳۴۸ در نجف اشرف مطرح کرده‌اند. این سخنرانی‌ها بعداً به کتابی با نام «ولایت فقیه» تبدیل شدند. داشتن این کتاب در زمان رژیم پهلوی ممنوع بود و دارندگانش مجازات می‌شدند.
امام در این کتاب، یکی از دلایل اعتقاد به ولایت‌فقیه را این‌گونه تشریح کرده است: «اگر پیغمبر اکرم (ص) خلیفه تعیین نکند؛ فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ؛ رسالت خویش را به پایان نرسانده است ... اعتقاد به تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره، جزئی از ولایت است، چنان‌که مبارزه و کوشش برای آن از اعتقاد به ولایت است».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در جلسه پانزدهم مجلس خبرگان قانون اساسی در ۲۱ شهریور۱۳۵۸ که به ریاست آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی (نایب رئیس) تشکیل شد، تصویب اصل ولایت فقیه به رأی‌گیری گذاشته شد. شهید بهشتی پس از سخنرانی کوتاهی به عنوان مقدمه، اصل ۵ را برای حاضران قرائت کرد: در زمان غیبت حضرت ولی‌عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که یک فرد چنین اکثریتی نداشته باشد، شورایی مرکب از فقهای واجد شرایط بالا عهده‌دار آن می‌گردند. طرز تشکیل شورا و تعیین افراد آن را قانون معین می‌کند.
سپس از موافقان و مخالفان خواسته شد که نظرشان را درباره این اصل بیان کنند. ابتدا مقدم مراغه‌ای به عنوان مخالف پشت تریبون رفت و صحبت کرد. او معتقد بود که اسلام با قدرتی که دارد اساساً به قانون اساسی نیاز ندارد. به نظر او از آن‌جا که اکثریت ملت ایران مسلمان هستند و با اتکا به اسلام قیام کرده‌اند و از طریق همه‌پرسی، به جمهوری اسلامی رأی داده‌اند اصل ۵ مطرح شده با اصل سوم پیش‌نویس قانون اساسی در تعارض است. اصل۳ پیش‌نویس قانون اساسی می‌گفت:  آرای عمومی مبنای حکومت است و بر طبق دستور قرآن «وشاوِر هُم فی الاَمر» و «امرُهُم شوُری بَینَهُم» امور کشور باید از طریق شوراهای منتخب مردم، در حدود صلاحیت آنان و به ترتیبی ناشی از آن حل و فصل ‌گردد.
او معتقد بود که امام باید یک دوره زمانی معین یا مادام‌العمر حکومت کند، زیرا که ایشان یک شخصیتی استثنائی است. وی هم‌چنین انتخابی‌بودن رهبری را با شرایط ریاست‌جمهوری برابر می‌دانست که موجب می‌شد قدرت در انحصار طبقه‌ای خاص باشد. مراغه‌ای اعتقاد داشت که این اصل بر سایر اصول تأثیر خواهد گذاشت. به عبارت دیگر، به دنبال تغییر این اصل، سایر اصول تغییر پیدا کرده و مجلس خبرگان هم به مجلس مؤسسان تغییر نام خواهد داد.
پس از صحبت‌های مراغه‌ای، نایب‌رئیس از افراد حاضر در جلسه خواست که یک نفر هم به عنوان موافق صحبت کند. شهید هاشمی‌نژاد پیشنهاد کرد که خود آیت‌الله بهشتی به عنوان نویسنده این اصل صحبت کند. ایشان هم پذیرفت و پشت تریبون قرار گرفت و ریاست جلسه بر دوش آقای منتظری گذاشته شد.
سپس آیت‌الله بهشتی به بعضی از ابهامات مطرح شده از سوی مراغه‌ای پاسخ داد و این‌گونه صحبت‌ها را نتیجة نداشتن آگاهی لازم و کافی از حرف‌های یکدیگر دانست. ایشان در پاسخ به نیاز به قانون اساسی گفت: یک ملت و یک جامعه مسلمان و یک انقلاب اسلامی به چیزی( قانونی) نیازمند است که متکی به معارف اسلامی باشد و این قابل انکار و تردید نیست. آیت‌الله بهشتی درباره این‌ ادعا که نباید اصلی به اصول پیش‌نویس اضافه شود یا اصلی تغییر پیدا کند گفت: اگر تجمع این همه خبرگان چیزی بر محتوای پیش‌نویس قانون اساسی نیفزاید یا اصلاح نکند که مجلس خبرگان نیست.
پس از پاسخگوئی به این ابهامات، آیت‌الله بهشتی به سراغ بحث اصلی یعنی اصل ۵ رفت. ایشان، فقیه مورد نظر در اصل ۵ را مرکز ثقل حکومت و جامعه دانست به این شرط که اکثریت مردم او را به رهبری بشناسند یعنی هر فردی نمی‌تواند به عنوان فقیه، متقی، عادل، آگاه، مدبر و مدیر و به اسم رهبر خود را به جامعه قالب کند بلکه مردم باید او را به چنین صفاتی بشناسند. در صورت نبود چنین فردی، خبرگان، افرادی را که به این ویژگی‌ها نزدیک‌ترند به عنوان شورای رهبری انتخاب کرده و این افراد عهده‌دار امر ولایت می‌شوند. آیت‌الله بهشتی علت وجود این اصل در قانون اساسی را دو علت می‌دانست: ترسیم چشم‌اندازی روشن برای آیندة بهتر جامعه و کشور و درخواست مکرر مردم بر وجود این اصل، بر حسب آن‌چه که در روزنامه‌ها منتشر شده بود و به صورت جزوه در اختیار مجلس بررسی نهایی قانون اساسی قرار گرفته بود.
پس از صحبت‌های شهید بهشتی و سایر نمایندگان پیرامون اصل ۵، این اصل مجدداً خوانده و سپس به رأی‌گیری گذاشته شد. از جمع ۶۵ نفر افراد حاضر در جلسه، این اصل با ۵۳ رأی موافق، ۴ رأی ممتنع و ۸ رأی مخالف به تصویب رسید و به دنبال تصویب اصل ۱۰۷ قانون اساسی در ۱۷ مهر ماه سال ۵۸، اولين انتخابات مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۶۱ برگزار شد. از بین اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی ۵۹ نفر به این اصل، رأی موافق، ۳ نفر رأی مخالف و ۶ نفر رأی ممتنع دادند. محتوای اصل ۱۰۷: هرگاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل ۵ این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همان‌گونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت‌الله العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیت‌های ناشی از آن را برعهده دارد. در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می‌کنند. هرگاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر معرفی می‌کنند، وگرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می‌کنند.
در این انتخابات، قریب به ۱۸ ميليون نفر از مردم ایران شرکت کردند که در مرحله اول؛ ۷۵ نفر از نمايندگان مجلس خبرگان رهبری ‌انتخاب و انتخاب باقی نمايندگان به مرحلة دوم موکول شد. این مجلس به عنوان اولین مجلس خبرگان رهبری در تاريخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۲ با پيام امام خمينی(ره) آغاز به كار كرد. ایشان در این پیام مسئولیت فقهای شورای خبرگان رهبری را متوجه مردم رنج دیده و شهدای کشور و متوجه سرنوشت اسلام دانسته و فرمودند: تاريخ و نسل‏هاى آينده، درباره شما قضاوت خواهند كرد و اولياى بزرگ خدا، ناظر آرا و اعمال شما مى‏باشند (والله مِن وَرائِهِم مُحیط وَ رَقیب). كوچك‌‏ترين سهل‌انگارى و مسامحه و كوچك‌‏ترين اعمال‌نظرهاى شخصى و خداى نخواسته تبعيت از هواهاى نفسانى -كه ممكن است اين عمل شريف الهى را به انحراف كشاند - بزرگ ‏ترين فاجعه تاريخ را به وجود خواهد آورد.
امام در ادامه این پیام نیز خطاب به رهبر و یا شورای رهبری آینده، خطر افراد نفوذی به بیت آن‌ها را گوشزد کرده و فرمودند: بايد بدانيد كه تبهكاران و جنايت‌پيشگان، بيش از هر كس، چشم طمع به شما دوخته‌اند و با اشخاص منحرف نفوذى در بيوت شما، با چهره‏‌هاى صددرصد اسلامى و انقلابى، ممكن است خداى نخواسته، فاجعه به بارآورند و با يك عمل انحرافى، نظام را به انحراف كشانند و با دست شما به اسلام و جمهورى اسلامى سيلى زنند. اللَّه اللَّه در انتخاب اصحاب خود! اللَّه اللَّه در تعجيل تصميم‌گيرى، خصوصاً در امور مهمه! بايد بدانيد و مى‏دانيد كه انسان، از اشتباه و خطا مأمون نيست. به مجرد احراز اشتباه و خطا، از آن برگرديد و اقرار به خطا كنيد كه آن، كمال انسانى است و توجيه و پافشارى در امر خطا، نقص و از شيطان است.

نویسنده: سیدشهاب ابراهیمی

مقاله ها مرتبط