زندان دولهتو که در میان کوههای سر به فلک کشیده و صعبالعبور در نزدیکی روستا دولهتو، توسط حزب دمکرات ساخته شده بود، مکانی برای شکنجه و نگهداری افرادی بود که حزب در درگیری در کردستان به اسارت میگرفت. روستای دولهتو در نقطه صفر مرزی در شمال غرب سردشت و جنوب غربی منطقه آلواتان در جاده سردشت- پیرانشهر قرار دارد. زندان در نقطهای کوهستانی،
تَهِ یک دره، دور از دید و در محلی مخفی میان جنگلهای طبیعی
در کنار رودخانه دولهتو قرار داشت.
ساختمان زندان
یک طویلۀ بزرگ بود؛ یک چهاردیواری با یک درِ حلبی. وسعت ساختمان زندان حدود صد متر بود، با ارتفاع ۱ تا ۵/۱ متر و هشت اتاق
که در دو ردیف روبهروی هم قرار داشتند که بین آنها یک محوطۀ خالی بود. در هر اتاقِ ۵/۲ در ۱۰ متری زندان، گاهی بیش از ۴۵ زندانی نگهداری میشدند.
با توجه به تعداد بالای اسرا و کمبود فضا، بعضی از اسرا برای استراحت به داخل آخور طویله میرفتند. آنقدر جا کم بود که اسرا بهسختی خودشان را جابهجا میکردند.
حزب دمکرات حدود ۲۰۰ نفر از بچههای جهاد، سپاه، ارتش، بسیج، ژاندارمری، پیشمرگان کرد مسلمان و نیروهای انقلابی و عادی مناطق غرب را که دستگیر کرده بود در این زندان نگهمیداشت. در مورد تعداد اسرای دولهتو روایات مختلفی وجود دارد که تعداد آنها را از ۲۰۰ تا ۴۸۰ نفر متغیر نشان میدهد. زندانبانان زندان مخوف دولهتو اکثرا از افراد ارتش شاهنشاهی بودند. کاکرسول رئیس زندان، ادعا میکرد از سران بالای حزب دمکرات است و در زمان شاه زندانی سیاسی بوده. ایرج سلطانی از خلبانان ارتش شاهنشاهی، صادق زرزا، عبدالله سرخه و عبدالله امینی(عبدالله سور) زندانبانان بودند. رحمان کسرایی یکی از سران حزب هم از مسئولان زندان بود.

ماموران زندان دولهتو برای تخلیه اطلاعاتی زندانیان، بیرحمانهترین شکنجهها را روی آنها پیاده میکردند. بعد از بیگاریهای فراوانی که از زندانیان میکشیدند، مقدار کمی آب، گوجه، نخود و یا گندم بهعنوان غذا به آنها میدادند. بازجویی و شکنجه زندانیان با مزدوران حزب دمکرات، سازمان مجاهدین و چریکهای فدایی بود. شکنجه در رودخانه با آب سردِ ۲۰ درجه زیر صفر، بیگاری، توهین به مقدسات دینی، فحشهای ناموسی و شکنجه با سنگ و چوب نمونهای از اعمال غیرانسانی دمکراتها بود. در این میان تعدادی هم به اعدام محکوم میشدند که محاکمه آنها توسط «واحد قضایی حزب دموکرات کردستان ایران» انجام میشد.
بعد از آن که نیروهای ارتش
و سپاه بخشهای عمده کردستان را از کنترل نیروهای حزب دموکرات خارج کردند و پیشروی به سمت مرز ادامه داشت، نیروهای دو حزب کومله
و دموکرات با مقامات عراقی دیدار کردند
و برای بمباران و قتلعام زندانیان این زندان با آنها به توافق رسیدند.
قدم اول کاهش تعداد زندانیان بود. افراد حزب در ۱۵ اردیبهشت، ۵۰ زندانی کُرد و سرباز را آزاد کردند و پاسدارها و افراد گزینش شده را نگهداشتند. در ضمن از تمام صحنههای آزادسازی فیلمبرداری کردند. بعدا فیلمها را برای ساخت مستند در اختیار شبکههای تلویزیونی خارجی قرار دادند. دو روز بعد، برخلاف هر روز که اسرا به بیگاری میرفتند، زندانیها را در حیاط نگهداشتند. ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح ۱۷ اردیبهشت ۶۰ با عبور هواپیماهای عراقی از روی زندان که پرچم بلندی از حزب دمکرات بر بام آن نصب شده بود، محافظان زندان از شروع حمله آگاه شدند. نگهبانها بعد از دیدن هواپیماها سوت زدند و اسرا را به زور به داخل زندان فرستادند. بعد در را قفل کردند و خودشان در مناطق امن اطراف پناه گرفتند.
ناگهان غرش چند هواپیما سکوت آسمان دولهتو را شکست. اولین راکت که بر زمین افتاد، بمبهای بعدی هم به دنبال آن بر زمین ریختند. یک بمب که در رودخانۀ نزدیک زندان معروف به دوآب افتاد، حوضچه بزرگی به ابعاد ۲۰ در ۲۰ متر درست کرد.
در این لحظه، یک بمب روی ساختمان افتاد و بسیاری از اسرا زیر آوار ماندند. با خراب شدن دیوارها و سقف، صدای اللهاکبر گفتن اسرا بلند شد. عدهای که از آوار در امان مانده بودند، مشغول رسیدگی به بقیه شدند. در همین موقع سه فروند بالگرد توپدار از راه رسیدند و شروع به شلیک رگبار با مسلسلهای کالیبر۵۰ کردند. در این زمان، آنهایی که سالم مانده بودند از شکاف دیوارها به جنگلهای اطراف فرار کردند. بالگردهای عراقی که مسلح به راکت بودند از ارتفاع کم به زندان حمله کردند و بعد از شلیک چند راکت، مجروحان و آنهایی را که در اطراف ساختمان پراکنده بودند به رگبار بستند. ترکیب بالگردها به صورت ثابت بالای سر زندانیان و ساختمانِ خراب شده بود. ترکیب به حدی ساده بود که با اسلحه سبک میشد آنها را سرنگون کرد. بالگردها سپس دو سه چرخی زدند و منطقه را ترک کردند.
بعد از رفتن بالگردها، دمکراتها دوباره برگشتند. وضعیت اسرا خیلی دردناک بود. عدهای شهید شده بودند و تعدادی هم زخمی بودند و برخی هم زیر آوار مانده بودند. دمکراتها به جای کمک، به دنبال زندانیان سالم بودند. بالاخره تعدادی از اسرای نجات یافته، زخمیها را جمع کردند و به دستور نگهبانان به مقر سوسیالیستها که سه کیلومتری با دولهتو فاصله داشت بردند. دمکراتها شبانه باقی اسرا را که حدود ۹۰ نفر بودند به روستای داودآباد بردند. اما روز بعد، آنها را دوباره به دولهتو بازگرداندند تا آوارها را زیر و رو کنند و شهدا را بیرون بیاورند. این کار چند روز ادامه داشت. نتیجه بمباران جنگندههای عراقی تعداد زیادی شهید و زخمی بود. در خصوص تعداد شهدا و مجروحان نیز مثل تعداد اسرا آمار متفاوتی وجود دارد. مجله پیام انقلاب تعداد شهدا را ۶۵ نفر و مجروحان را ۶۰ نفر اعلام کرد. همچنین صدیق بابایی یکی از سران حزب دمکرات میگوید: «در این بمباران ۴۲ نفر زندانی کشته و ۵۰ نفر دیگر زخمی شدند.»
بعد از بمباران، نیروهای حزب مانع پراکنده شدن اسرا و حمل مجروحان به بیمارستان شدند. حتی وقتی پاسداران با اعزام یک دستگاه مینیبوس به محل حادثه خواستند مجروحان و اجساد شهدا را از حزب تحویل بگیرند، از تحویل اجساد و زخمیها خودداری کردند. البته ۱۰ تن از زخمیها توسط مردم به بیمارستان سردشت منتقل شدند و از طرف فرمانداری، دارو و کمکهای لازم به آنها داده شد.
در ۱۹ اردیبهشت نیز، ۱۵ زخمی که همه از نیروهای ارتش بودند به بیمارستان سردشت منتقل و در این بیمارستان بستری شدند، اما بقیه افراد هنوز اسیر دمکراتها بودند. بر اساس اخبار منتشر شده، ۱۰ نفر از مجروحان نیز در روستای واوان در نزدیکی سردشت، میان اهالی این روستا به سر میبردند. عدهای را به قلعهدیزۀ عراق و عدۀ دیگری را نیز به قریه مامکاوی که در آن زندان دیگری وجود داشت، منتقل کردند. تعدادی از کشتهها و زخمیها را هم به میرآباد و تعدادی را نیز که زیاد آسیبندیده بودند و زخمهای سطحی داشتند به یک مدرسه در گرژال
۱ فرستادند. حزب دمکرات در نهایت، باقیمانده اسرا را به زندانی در نزدیکی روستای آلواتان منتقل کرد.
نویسنده: لیلا صادقی
منابع
۱. خبرگزاری فارس، داود خاکپور، ۸۹۰۲۱۷۰۴۵.
۲. شهسواری، علیرضا،
روایت عشق ۴، اداره کل بنیاد شهید انقلاب اسلامی استان کردستان، سنندج، ۱۳۸۲.
۳. ماهنامه امتداد، سیدمحمود امامیان، شماره ۷۲، تیر ۱۳۹۱.
۴. مجله پیام انقلاب،
نگاهی دوباره به فاجعه دردناک زندان دولهتو.