بیست و سوم فروردین سال گذشته، رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام از مقاومت هیات مذاکرهکننده در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیهای طرف غربی ابراز خرسندی کردند و گفتند «طرف مقابل که بدعهدی کرد و از برجام خارج شد، الان احساس درماندگی و بنبست میکند، اما نظام اسلامی که با اتکای به مردم از مشکلات زیادی عبور کرده، از این مرحله هم عبور خواهد کرد.»
آقای رئیسی هم در سخنان خود در این دیدار تاکید کرد که مذاکره جای خود دارد، اما برجام یکی از مسائل کشور است و به هیچوجه نان مردم و اقتصاد کشور را به مسائل خارجی گره نخواهیم زد.
***
مذاکرات هستهای در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی که در نهایت منجر به برجام شد، با همۀ تفاسیرش تقریبا هیچ دستاوردی برای کشور نداشت. از سوی دیگر، بیشتر امور کشور به نوعی در گروی برجام و تحتتاثیر و معطل آن قرار گرفت. سازوکارهایی که در برجام بود، با بدعهدی آمریکا و کشورهای اروپایی حالت اجرایی به خود نگرفت و وعدههای داده شده از جمله رفع تحریمها محقق نشد. اقتصاد کشور هم به نوعی شرطی و وضعیت معیشتی مردم سخت شد.
با خروج آمریکا از برجام در دوران ترامپ، ماجرا شکل دیگری پیدا کرد و ایران تصمیم گرفت غنیسازی و برخی فعالیتهای هستهای را از سر بگیرد. همین مسئله باعث شد کشورهای باقیمانده در برجام و البته آمریکا در دوران ریاست جمهوری بایدن، به فکر احیای برجام در قالب توافق دیگری بیفتند. این مذاکرات موسوم به مذاکرات وین و برای حصول یک توافق جدید در دولت دوازدهم شروع شد و دولت سیزدهم آن را ادامه داد.
***
در بیان تفاوت مذاکرات در زمان فعلی با دولت قبل، به مواردی اشاره میشود:
اول این که در دولت و تیم قبلی، راستیآزماییِ تعهدات طرف مقابل به تک موردی و ۴۸ ساعته رسیده بود ولی در حال حاضر راستیآزمایی معطوف به تمام تحریمهاست و بازۀ زمانی آن در تحریمهای مختلف، متفاوت است. مثلا برای سوئیفت دو تا سه روز و برای نفت و انرژی و بیمه و کشتیرانی دو هفتهای است.
دوم، کیفیت اجرای تعهدات است. ابتدا آمریکا باید به تعهداتش در برجام برگردد، بعد اجرای آن راستیآزمایی شود و در نهایت، ایران به تعهدات برجامی خود عمل کند.
سوم، موضوعِ گرفتن تضمین است. در مذاکرات کنونی دو تصمیم مهم گرفته شده و آن این است که اورانیوم غنیشده به میزان ۱۰ برابر بیشتر از مقدارِ تعیین شده در برجام که ۱۲۰ کیلوگرم بود، در ایران نگهداری میشود و نیز سانتریفیوژهای جدید از ایران خارج نمیشوند. بنابراین ایران با مشاهده هر بدعهدی از طرفهای مقابل، میتواند به راحتی فعالیتهایش را از سر بگیرد.
چهارم، موضوع تحقیق و توسعه است. سطح مجاز تحقیق و توسعه فناوری هستهای برای ایران به سانتریفیوژهای نسل هشت ارتقا یافته است، در حالی که قبلا این سطح محدود به سانتریفیوژهای نسل سه و چهار بود.
پنجم، مسئله رفع تحریمهاست. در توافق آتی، رفع تحریمها بهگونهای است که آثار و انتفاع اقتصادی آن در کشور قابل مشاهده است. یعنی تحریمها برداشته شوند و این رفع تحریم توسط ایران در بُعد عملیاتی آن بررسی شود. رفع عملیاتی تحریمها دارای دو فاکتور مهم است که یکی اعمال نشدن تحریمها به بهانههای مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران و امکانپذیر نبودن برقراری مجدد تحریمها علیه ایران به صورت فوری است. در واقع ایران به رفع تحریمها و نه تعلیق آنها اصرار دارد.
***
تضمینهایی که ایران از آمریکا در مذاکرات جدید میخواهد به دو صورتِ تضمین فنی و تضمین اعتباری است. فنی از این جهت که اگر آمریکا بعد از بازگشت به برجام، دوباره قصد خروج از آن را داشت، توان هستهای ایران از بین نرود. یعنی همانطور که گفته شد، اورانیوم غنیشده و سانتریفیوژها در ایران باقی بمانند تا در صورت لزوم، بهسرعت وارد مدار شوند.
تضمین اعتباری هم به فعالیتهای اقتصادی شرکتها و موسسات اقتصادی و تجاری مربوط است. درخواست ایران از آمریکا در این زمینه و بابت فعالیت شرکتها و موسسات اقتصادی با ایران، دادن تضمینهای سه یا چهار ساله است. این در حالی است که از سوی ایران پیشنهاد شده تا خزانهداری آمریکا طی بیانیهای، شرکتها را به سرمایهگذاری در ایران تشویق کند. هدف از این نوع تضمینگرفتن از آمریکا این است که امکان فعالیت بلندمدت شرکتها و موسسات با ایران فراهم شود تا آنها با آسودگی خاطر وارد معامله و مبادله با ایران شوند.
البته غیر از تضمینهایی که ایران از آمریکا میخواهد و هنوز در مذاکرات حل نشده، یکی خواستۀ روسها مبنی بر این که تحریمهای آمریکا علیه روسیه به روابط ایران و روسیه لطمه نزند و دیگری برداشتن تمام تحریمها از سپاه پاسداران است. اینها مواردی است که در وین روی میز مذاکره باقی مانده و به سرانجام نرسیده است. درباره سپاه باید گفت که اگر تحریمها کاملا برطرف نشود، میتواند بهانهای باشد که فلان شرکت یا فلان دستگاه را بهخاطر همکاری با سپاه در تحریم نگاهدارند یا به لیست تحریمها اضافه کنند.
***
چگونگی بازگشت آمریکا به برجام در چند مرحله انجام خواهد شد. آمریکا ابتدا انعقاد توافق را اعلام میکند و در گام دوم، ایران باید اصل توافق را تایید کند. در اینباره عدهای معتقدند که چون در شرایط فعلی توافق جدیدی حاصل نشده و فقط یکی از اعضای برجام یعنی آمریکا از آن خارج شده و دوباره قصد بازگشت دارد، بنابراین نیازی به تصویب مجدد مجلس شورای اسلامی نیست. استدلال دیگر آن است که چون در شرایط کنونی، طرف مقابل تعهدات بیشتری را پذیرفته، بنابراین توافق سابق دستخوش تحول شده و باید دوباره در مجلس بررسی و تصویب شود.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، توافقات خارجی باید از سوی مجلس شورای اسلامی یا شورایعالی امنیت ملی تصویب شود تا جنبه قانونی و رسمی پیدا کند.
گام نهایی برای بازگشت آمریکا به برجام، راستیآزمایی توافق است. ترتیب آن این است که بعد از تصویب و تایید توافق احیای برجام از سوی ایران، اقدامات آمریکا در اجرای تعهداتش مورد راستیآزمایی قرار میگیرد و در نهایت در این مرحله است که ایران اعلام میکند آیا آمریکا به برجام برگشته است یا نه.
***
نکته پایانی در مورد مذاکرات هستهای کنونی در دولت سیزدهم این است که طبق سیاست درستی که در پیش گرفته شده، نباید مسائل کشور و مخصوصا حوزه اقتصادی را به مذاکرات احیای برجام گره زد و آن را معطل گذاشت. البته باید توسط دولت از تیم مذاکرهکننده حمایت شود تا نتایج مدنظر به دست آید.
در یک نگاه دیگر، ممکن است آمریکا و کشورهای غربی علاقه داشته باشند تا مذاکرات بینتیجه پیش رود و روند آن طولانی شود تا به اهداف مورد نظر خودشان دست پیدا کنند. بنابراین باید هوشیار بود و با تقویت و تکیه بر قوت ملی، از منظر قدرت با طرفهای مذاکره روبهرو شد.
با داشتن نگاه به شرق و تعامل و ارتباط بیشتر با کشورهای منطقه و همسایه و پرهیز از غربگرایی در سیاست خارجی، میتوان سیاستهای غیرواقعبینانه غرب در قبال ایران را کمرنگ و ایران اسلامی را به عنوان کشوری مستقل در مسیر پیشرفت و رها از شر مشکلات، سرفراز و پاینده کرد.
نویسنده: مصطفی زمانیفر