دهه ۶۰ دهه ۶۰ کارش را با جوانان دهه ۳۰ و ۴۰ آغاز کرد. مشخصه بارز این دهه «جهاد» بود. جهاد در برابر اشکالتراشیهای دو ابرقدرت، رویارویی با یک دشمن خارجی به نام صدام و چندین و چند دشمن داخلی از خائنان به انقلاب تا تروریستهای منافق و احزاب جداییطلب کومله و دموکرات و خلق عرب و خلق ترکمن و خلق مسلمان و بقیه. هر روز یک غائله، هر روز یک مشکل و یک مشکلتراش جدید.
این دهه در جهاد با متجاوزان شروع شد و در جهاد برای ترمیم خرابیهای جنگ خاتمه یافت. دههای سراسر تلاش و مبارزه، بدون خستگی و وادادگی و همچنان با روحیۀ داغ انقلابی و اسلامی. در این دهه، ارزشهای اسلامی جلوتر از وطندوستی حماسه میآفریدند.
دهه ۷۰ این دهه با جوانان دهه ۴۰ و ۵۰ سر و کار داشت. جنگ تمام شده بود و انتظار تماشاگرانِ دهه گذشته که حتی از دور هم دستی بر آتش جنگ نداشتند بالا گرفته بود. از نظر اینان، موقع تلافی محرومیتهای ناشی از جنگ بود. خیال میکردند دورۀ مردم پابرهنۀ اهل جبهه سر آمده و رفاه، ضرورت جامعۀ بعد از جنگ است. در این دوره، تکنوکراتها همه را عقب زدند و رسیدند سرِ صف. در این دهه، کار تهاجم فرهنگی بالا گرفت. حالا نوبت جهاد فرهنگی بود. سالهای این دهۀ نفسگیر، با خوف و رجای استخوانخرد کردههای انقلاب و جنگ قرین شد که سرانجامِ این تهاجم چه خواهد شد. با تلاش زیر جلدی جوانان، بالاخره ارزشهای انقلابی و البته مخلوط با گرایشهای وطندوستانه، افتان و خیزان همچنان سر پا ایستادند و از خطر اضمحلال حفظ شدند. جوانهای این دوره توانستند با ارادههایی که کسی تصورش را هم نمیکرد در برابر تهاجم فرهنگی ایستادگی کنند و فضای کشور را به نفع انقلاب اسلامی از ویرانگری این نوع تهاجم حفظ کنند.
دهه ۸۰ این دهه متعلق بود به جوانان دهههای ۵۰ و ۶۰. این گروه توانستند به مطالبۀ رهبری و مردم نسبت به علم و فناوری جواب قابل قبولی بدهند. عدهای از جوانها در دانشگاهها و پژوهشکدهها مشغول به تولید علم شدند و یک جهش غیرقابل تصوری را در این عرصه ایجاد کردند. راه علم و فناوری در این دهه گشوده شد. رشد هستهای ایران نیز مربوط به همین سالهاست. این دوره شاهد تلاش چشمگیر جوانهایی شد که دشمنان و قائدین دهههای قبل، دنبال مایوس کردن مردم از احساس مسئولیت آنها نسبت به انقلاب و ایران بودند.
دهه ۹۰ کارگزاران اصلی این دوره، متولدان دهههای ۶۰ و ۷۰ بودند و البته هستند. مشخصه بارز این دهه، جهاد با تروریسم تکفیری و بالندگی خدایی جوانهایی بود که اغلبشان سالها بعد از انقلاب و جنگ به دنیا آمده بودند و از دوران امام و روزهای حماسۀ دفاع مقدس جز مزار شهدا هیچ ندیده بودند. تا پیش از ظهور مدافعان حرم، کسی گمان تربیت چنین نسلی را در سر نداشت. نسلی که در کنار جوانان تربیت شدۀ مکتب امام در گسترۀ جهان، حاضر شد برای ارزشهای اسلام جان بدهد. در حالی که افشای اختلاسها و حقوقهای نجومی نیز مربوط به همین دوران بود. ارزشهای این دهه دوباره از حصار وطن درآمد و جهانی شد.
البته هنوز جای کار وجود دارد. امید است در همین چند سال باقی مانده تا ۱۴۰۰، جوانها جرقههای اقتصاد مقاومتی را تبدیل به خرمنی از آتش کنند که در دهه بعد، بنیان هرچه تحریم را بسوزاند و خاکستر کند. به میمنت همکاری مردم و رهبری، دغدغه اصلی این دهه، دیگر فرهنگی نیست.
دهه ۱۴۰۰ دهه آینده کارش را با متولدان دهه ۷۰ و ۸۰ شروع میکند. شاخصۀ این دوره، امیدِ وسعت دادن به میدان علم و عمل و کار و تلاش فردی و جمعی و تحرک اقتصادی و تولید و کارآفرینی و ایجاد شبکههای منسجم فرهنگی و اجتماعی در میدان حرکتهای آتش به اختیاری و در نهایت، موفقیت و پیروزی کامل برای ملتی است که سزاوار چنین موفقیتهایی هست. از «جوانپروریِ» مردان و زنان رشیدمان هرچه بگوییم برمیآید.
نویسنده: زهره علیعسگری