۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

قیمت‌ها در زمان شاه

قیمت‌ها در زمان شاه

قیمت‌ها در زمان شاه

جزئیات

ادعاهای رسانه‌های ضدانقلاب درباره رونق اقتصادی و ثبات قیمت‌ها در دوره نخست‌وزیری هویدا/ به مناسبت ۲۶ دی، سالروز فرار شاه ملعون از ایران

26 دی 1400
از ۱۰ سال گذشته برخی مناسبت‌های آبان بهانه‌ای شده برای رسانه‌های فارسی‌زبان انگلیس‌ساز تا به تجلیل و تطهیر حکومت پهلوی بپردازند. این رسانه‌ها به بهانه سالروز تولد فلان شاه و بهمان شاهزاده و شروع به کار کابینه فلان نخست‌وزیر در آبان، چنان تصویری از ایران نشان می‌دهند که گویی مردم ایران در ۵۷ سال سلطنت پهلوی‌ها سراسر غرق در نعمت و جشن و سرور بوده‌اند، دچار هیچ فقر و فاقه‌ای نبوده و عدالت کاملا برقرار بوده است.
یکی از موضوعاتی که این رسانه‌های انگلیس‌ساز به شکل کاملا هدفمند روی آن تبلیغ می‌کنند، دوران ۱۳ ساله نخست‌وزیری امیرعباس هویدا است. تجلیل از مدیریت بی‌بدیل و کارآمد نشان دادن کابینه‌ هویدا از قسمت‌های جدایی‌ناپذیر برنامه‌های تاریخی این شبکه‌هاست. بزرگداشت شخصیت هویدا، به علاوه تکرار مکرر این جمله که در ۱۳ سال نخست‌وزیری او قیمت‌ها بدون تورم ثبات داشته از جمله اهداف تحریف‌های تاریخی این برنامه‌سازان وابسته به ملکه انگلیس است.
اما آیا واقعا کابینه هویدا کارآمد بود و وزرای او افرادی خدمتگزار مردم بودند؟ آیا قیمت اجناس و املاک در دوره هویدا ثابت بود و تورمی وجود نداشت؟ هدف این رسانه‌ها از پاکدست نشان دادن وزرای کابینه هویدا چیست؟ و...
این‌ها سوالاتی است که در این مقاله به آن‌ها پاسخ داده شده است.

 
هویدا را چگونه معرفی می‌کنند؟
تعریف رسانه‌های انگلیس‌ساز مانند بی‌بی‌سی فارسی، من و تو، اینترنشنال و حتی دانشنامه ویکی‌پدیا از امیرعباس هویدا مردی روشنفکر، فرهنگ‌دوست، مودب و باکلاس، اخلاق‌گرا، وطن‌دوست و مظلوم است. در بیش‌تر این ادعاها به گفته‌ها یا نوشته‌های عباس میلانی نویسنده کتاب «معمای هویدا» استناد می‌شود.
عباس میلانی معمای هویدا را در مدح او و نخست‌وزیری ۱۳ ساله‌اش در دوره محمدرضا نوشته است. او به عنوان یک چپ آمریکایی(مارکسیستی که بعدا طرفدار آمریکا شد) ابتدا این کتاب را به زبان انگلیسی در آمریکا چاپ کرد. چند سال بعد خودش آن را به زبان فارسی ترجمه کرد و به این شکل، کتاب معمای هویدا در سال ۱۳۸۰در نشر اختران در ایران به چاپ رسید.
 
هویدا که بود؟
امیرعباس ممدوح(هویدا) در سال ۱۲۹۸.ش در خانواده‌ای بهایی متولد شد. پدربزرگش میرزارضا قناد از یاران غار حسینعلی بهاء جانشین علی‌محمد باب بود. پدرش نیز از بهاییان سرسخت و سرکنسول ایران در دمشق بود. امیرعباس هم به دلیل همین پایگاه خانوادگی و وابستگی پدر به سفارتخانه انگلیس، راه ترقی در حکومت پهلوی را طی کرد و در سال ۱۳۲۹ معاون وزیر امورخارجه در کابینه حسین علا شد.
از آن‌جا که نخست‌وزیر شدن یک بهایی حتی براساس قانون اساسی دوره پهلوی هم غیرقانونی بود، جناب میلانی هویدا را نه یک بهایی که یک فرد «بی‌دین» معرفی می‌کند: هویدا از نوعی‌ جلای‌ جهان‌‌وطنی‌ برخوردار بود، به‌ چند زبان‌ مختلف‌ تسلط‌ داشت، به‌ داشتن‌ اندیشه‌های‌ لیبرالی‌ شهرت‌ یافته‌ بود... هویدا و برادرش، هر دو بی‌دین‌ بودند.
گرچه بی‌دین بودن برای نخست‌وزیر شدن در ایرانِ همان سال‌ها هم اشکال کوچکی نبود ولی واقعیات تاریخی نشان از حمایت تمام‌قد و میدان دادن تام و تمام هویدا به بهاییان در اداره کشور دارد.
 
بهاییت و هویدا
اولین‌بار وقتی قرار شد هویدا به عنوان وزیر دارایی در کابینه حسنعلی منصور از مجلس رای بگیرد، مسئله بهایی بودن او مطرح شد، اما او در آن جلسه برای نجات از انتقاد برخی از نمایندگان خودش را مسلمان نامید. البته در آن زمان رجال سیاسی و بعدها عموم مردم می‌دانستند که امیرعباس هویدا به هیچ یک از قیود دینی و مذهبی اسلام پایبند نیست و فقط برای به قدرت رسیدن، خودش را مسلمان معرفی کرده است.
هویدا بعد از رسیدن به نخست‌وزیری در سال ۱۳۴۳ انکار بهایی بودن و مسلمان دانستن خود را فراموش کرد. هم‌چنین او و همه رجال بهایی شعار پرطمطراق «ممنوعیت دخالت در سیاست» فرقه بهاییت را کنار گذاشتند و مغول‌وار به مناصب حکومتی حمله کردند. به این شکل بخش عمده کابینه او به وزرای بهایی سپرده شد.
یکی از بهاییان سرسخت عضو کابینه هویدا، منصور روحانی بود. او در طول نخست‌وزیری هویدا سکان هدایت وزارتخانه‌های آب و برق، کشاورزی و منابع طبیعی را به عهده داشت. زدوبندها و سوءاستفاده‌های مالی منصور روحانی در وزارتخانه آب و برق و بعدها سوءاستفاده‌های او از منابع طبیعی و نقش او در از بین بردن خودکفایی کشور در تولیدات کشاورزی، آن‌قدر عیان بود که حتی در گزار‌ش‌های ساواک به وفور دیده می‌شود. غارتگری‌های او در این دو وزارتخانه باعث شد در سال‌‌های آخر عمر رژیم پهلوی اعتراض‌ها و شکواییه‌‌های زیادی از طرف خود رجال سیاسی علیه او صورت بگیرد.
یکی دیگر از وزرای بهایی کابینه هویدا غلامرضا کیان‌پور معروف به شاپور خوشگله بود. او در سال ۱۳۵۳ وزیر اطلاعات و در سال ۱۳۵۶ وزیر دادگستری کابینه‌ هویدا شد. کیان‌پور از وزرای بهایی غارتگر بیتالمال بود که به شکل مکرر در همان دوران پهلوی متهم به اختلاس میلیونی شده بود. هم‌چنین وی به هم‌جنس‏بازی و فساد اخلاقی معروف بوده است.
از دیگر وزرای بهایی(ازلی) کابینه هویدا که اقدامات ضددینی بسیاری انجام داد خانم فرخ‌رو پارسا وزیر آموزش و پرورش بود. او در دوران وزارتش به رواج شدید فساد و بی‌بندوباری پرداخت. هم‌چنین با همکاری ساواک، مدارس اسلامی را تحت فشار قرار داد تا دختران محجبه را مجبور به کشف حجاب کنند. از دیگر اقدامات فرخ‌رو پارسا در جهت اسلام‌زدایی، انجام تغییراتی در محتوای متون آموزشی مدارس بود. او از این طریق به تبلیغ و ترویج عقاید بهاییان اقدام می‌کرد.
البته به غیر از این سه نفر، سپهبد صنیعی وزیر جنگ، منوچهر شاهقلی وزیر بهداری، عباس آرام وزیر امورخارجه، منوچهر تسلیمی وزیر بازرگانی، پرویز خسروانی وزیر ورزش و جوانان، عطاءالله خسروانی وزیر کار و هوشنگ نهاوندی رئیس دانشگاه تهران از جمله بهاییانی بودند که در کابینه هویدا حضور داشتند. در ضمن در دوره هویدا روند استخدام بهاییان در وزارتخانه‌‌ها و سازمان‌‌های دولتی افزایش چشمگیری داشت.
 
ماجرای خودکاری که گران نشد
یکی از تحریف‌های عجیب رسانه‌های فارسی‌زبان انگلیسی‌ساز، انتشار دروغ ثبات قیمت‌ها در دوره نخست‌وزیری هویداست. آن‌ها با استناد به جمله هویدا که در دادگاه انقلاب خطاب به رئیس دادگاه گفت «من در ۱۳ سال گذشته قیمت خودکار بیک را ثابت نگه‌داشته‌ام.» ادعا می‌کنند که در دوران نخست‌وزیری او تورم و گرانی وجود نداشته، اما واقعیت‌های تاریخی این ادعا را تایید نمی‌کند و اتفاقا کاملا عکس آن را نشان می‌دهد.
سه سال بعد از نخست‌وزیری هویدا، گرانی و تورم و در نتیجه، گسترش فقر میان مردم آن‌قدر زیاد شد که امام خمینی(ره) در تبعید و از نجف‌اشرف پیامی درباره این موضوع صادر کردند:
بسم‌‌الله‌الرحمن‌الرحیم
ولاحول‌ولا‌قوه‌الابالله‌العلی‌العظیم
۵ محرم الحرام ۱۳۸۷.ق(۲۶ فروردین ۱۳۴۶.ش)
«جناب آقای هویدا! لازم است نصایحی به شماها بكنم و بعضی از گفتنی‌ها را تذكر دهم، چه مختار در پذیرش آن باشید یا نه. این مدت طولانی كه به جرم مخالفت با مصونیت آمریكایی‌ها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست، از وطن دور هستم و برخلاف قانون شرع و قانون اساسی در تبعید به سر می‌برم، مراقب مصیبت‌هایی كه به ملت مظلوم و بی‌پناه ایران وارد می‌شود بوده‌ام و از آن‌چه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار می‌گذرد كم ‌و ‌بیش مطلع شده و رنج برده‌ام.
موجب كمال تاسف است كه نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقریبا از حدود تبلیغات رادیو و روزنامه‌های غیرآزاد و بعضی نوشته‌های مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بیچارگی ملت افزوده می‌شود، ورشكستگی بازار و بازرگانان محترم روزافزون است. نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سر تا پا گزاف، بازار سیاه برای اجانب است و ملت را به حالت فقر و عقب‌افتادگی به اسم ملت مترقی نگه‌داشته است. حكومت پلیسی غیرقانونی شما و اسلاف شما به خواست آنان كه می‌خواهند ملل شرق به حال عقب‌افتادگی باقی باشند حكومت قرون وسطایی، حكومت سرنیزه و زجر و حبس، حكومت اختناق و سلب آزادی، حكومت وحشت و قلدری است...»
البته بعد از آن و با شروع دهه ۵۰ نرخ تورم رشد بیش‌تری پیدا کرد و اوضاع اقتصادی مردم روز به روز بدتر شد. براساس اسناد تاریخی و حتی آن‌چه در مطبوعات آن سال‌ها آمده، گرانی و تورم در سال ۵۰ شمسی رشدی سرسام آور داشت به حدی که پای هویدا را برای توضیح به مجلس شورای ملی کشاند.
روز ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ هویدا به مجلس رفت تا در برابر انتقادات نمایندگان نسبت به گرانی‌ها پاسخگو باشد. جالب است که خود هویدا در آن جلسه اعتراف می‌کند «در سال جاری[قیمت] انواع حبوبات روی هم رفته ۹/۴۶ درصد و لبنیات ۶/۱۳ درصد نسبت به سال گذشته افزایش نشان می‌دهد. وقتی می‌گوییم قیمت‌ها نسبت به سال قبل حدود پنج درصد افزایش یافته است منظور سطح کل قیمت‌ها است. این به آن معنی نیست که قیمت هیچ کالایی کم‌تر یا بیش‌تر از پنج درصد افزایش نداشته باشد زیرا همان‌طوری که اشاره شد قیمت حبوبات طی سال جاری حدود ۴۷ درصد ترقی داشته است. قیمت مثلا زردچوبه نسبت به سال ۱۳۴۳ شدیدا ترقی کرده و حدود سه برابر شده ولی افزایش ترقی روی معدل تعیین قیمت‌ها ناچیز است زیرا مگر یک خانواده چقدر از کل هزینه‌هایش را صرف زردچوبه می‌کند. قیمت نخود هم در یکی دو سال اخیر شدیدا بالا رفته و حدود دو برابر شده ولی هزینه‌ای که یک خانواده صرف نخود می‌کند چقدر است؟! از این‌رو افزایش قیمت نخود حتی اگر ده برابر هم بشود در هزینه کل خانواده تغییر محسوسی به وجود نخواهد آورد
البته در سال‌های بعدش هم برنامه‌های اقتصادی کابینه هویدا هیچ تاثیری در کنترل تورم نداشت به‌طوری ‌که براساس آمار بانک مرکزی در سال ۱۳۵۳ اجاره‌بهای مسکن در تهران دویست درصد افزایش یافت و مواد غذایی با تورم ۳۰ درصدی روبه‌رو شد.
اعتراضات مردم به وضعیت وخیم اقتصادی و عدم مهار نرخ تورم باعث شد محمدرضا پهلوی برای حفظ ظاهر هم که شده اعلام کند «اگر دولت در مبارزه با گران‌فروشی موفق نشود، ارتش عهده‌دار این کار خواهد شد.» به همین خاطر وی اصل چهاردهم را که مبارزه با گران‌فروشی و کنترل قیمت‌ها بود به انقلاب سفید اضافه کرد، اما بعد از گذشت دو سال هیچ گشایشی در وضع اقتصادی مردم حاصل نشد. با شروع سال ۱۳۵۶ میانگین متوسط نرخ تورم به ۲۵ درصد رسید و همین مسئله موجب گسترش اعتراضات شد. اعتراضاتی که یکی از عوامل عزل هویدا از نخست‌وزیری بعد از ۱۳ سال بود.
اما داستان ثابت ماندن قیمت خودکار در طول بیش از یک دهه که هویدا آن را به نام خود زد به تلاش و خلاقیت شخصیِ پدر نوشت‌ابزار ایران «علی‌اکبر رفوگران» ربط داشت. ایشان موسس و رئیس کارخانه خودکار بیک و مداد سوسمار است. خلاقیت و تلاش ایشان در جوانی و در دهه ۵۰ باعث شد که با وجود اذیت دربار و فرازونشیب‌های بسیار، قیمت این نوشت‌ابزار بیش از یک دهه افزایش پیدا نکند. اثبات این موضوع به‌راحتی و با مشاهده مستند «خودکار» که به کارگردانی محمد ثقفی با موضوع زندگی علی‌اکبر رفوگران ساخته شده، فراهم می‌شود.
 
داستان کتاب‌دوستی جناب هویدا
یکی از ادعاهای مضحک رسانه‌های ضدانقلاب درباره هویدا، روشنفکر و کتاب‌دوست بودن او است. در راس این ضدانقلاب‌ها عباس میلانی قرار دارد. او در کتاب معمای هویدا، هویدا را فردی روشنفکر، اهل مطالعه و خواننده آثار مارکس‌، فردی فرهیخته و باخردترین‌ چهره‌ میان رجال سیاسی زمان شاه و... معرفی می‌کند که خدمات زیادی به وطن کرده است. برای دروغ بودن این ادعا کافی است این نویسنده و رسانه‌های ضدانقلاب را با این سوالات مواجه کرد:
- چرا در دوران نخست‌وزیری هویدا کتب مذهبی و سیاسی بسیاری از جمله آینده در قلمرو اسلام(سیدعلی خامنه‌ای)، فاطمه، فاطمه است(دکتر شریعتی)، اسلام و تبعیضات نژادی(علی حجتی‌کرمانی)، کندوکاوی در مسائل تربیتی ایرانیان(صمد بهرنگی) و... باید جزو کتاب‌های ممنوع باشد؟
- چرا باید در دوران نخست‌وزیری او تعداد زیادی از مبارزان فقط به جرم داشتن کتاب‌های سیاسی دستگیر، زندانی و شکنجه شوند؟
- چرا مرحوم حجت‌الاسلام مصطفی زمانی تنها به‌خاطر نوشتن دو کتاب «ابراهیم بت‌شکن و فرزند نیل» باید دستگیر و شکنجه شود؟
- مهم‌تر از آن این‌ که [براساس اسناد ساواک] چرا کابینه هویدا برای عدم انتشار این کتب و دستگیری نویسندگان و مخاطبان این کتاب‌ها همکاری تام و تمام با ساواک داشته است؟
 
هدف از تطهیر هویدا و کابینه‌اش چیست؟
یکی از پرسش‌های مهم مخاطبان پروژه تطهیر پهلوی و عُمال و رجالش این است که این اقدامات با چه هدفی انجام می‌شود؟ تطهیر عنصر فاسدالاخلاقی مانند هویدا که هنری جز بله‌قربان‌گویی به شاه نداشت، چه فایده‌ای برای رسانه‌های ضدانقلاب دارد؟
وقتی حتی عباس میلانی مجبور می‌شود در کتابش اعتراف کند «او[هویدا] به‌ لحاظ‌ درایت‌ و تیزهوشی‌اش‌ نیک‌ دریافته‌ بود که‌ شاه‌ تشنة‌ تمجید و تکریم‌ است... شکی‌ نیست‌ که‌ درایت‌ هویدا و شناخت‌ دقیقش‌ از روحیات‌ شاه‌ از سویی‌ سبب‌ می‌شد که‌ با تمجیدات‌ گاه‌ غلوآمیزش‌ از شاه، دوران‌ صدارت‌ خویش‌ را تداوم‌ بخشد و از سویی‌ دیگر، از این‌ طریق‌ به‌ کیش‌ شخصیت‌ شاه‌ دامن‌ زند.» چه لزومی دارد که چنین شخصیتی مورد تمجید قرار بگیرد؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها باید هوشمندانه به سیاست پشت این تحریف تاریخی توجه شود زیرا تطهیر چهره هویدا و به‌ویژه کابینه تکنوکراتش در رسانه‌های ضدانقلاب و متاسفانه برخی مطبوعات داخلی، در درجه اول با هدف هویت‌بخشی به تفکر لیبرالیسم و رجال تکنوکرات انجام می‌شود و در درجه دوم با هدف مقابله با اندیشه انقلابی و جهادی در امر حکومت‌داری. اتفاقا همین دو هدف باید انقلابیون را برای مبارزه با تفکر ملحدانه لیبرالیسم و پیشبرد کارها با تفکر انقلابی و جهادی مصمم‌تر کند.

نویسنده: انوشه میرمرعشی
 
منابع
۱- بهبودی، هدایت‌الله، مقاله بازخوانی پرونده یک وزیر؛ منصور روحانی، فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره اول، ۱۳۸۲.
۲- حقانی، موسی، مقاله از معمای هویدا تا معمای میلانی، ماهنامه زمانه، شماره ۱، مهر ۱۳۸۱.
۳- ذوالفقاری، ابراهیم، قصه هویدا، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ اول، ۱۳۸۶.
۴- صادقی، مریم، واکاوی در لجنه، نقش بهاییان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، انتشارات موسسه کیهان، چاپ اول، ۱۳۹۲.
۵- صحیفه امام، جلد ۲.
۶- مقدمی‌شهیدانی، سهراب، مقاله نقدی بر مبانی تاریخ‌نگاری و گزاره‌های تاریخی ادعایی عباس میلانی در معمای هویدا، فصلنامه پانزده خرداد، شماره ۳۹، بهار ۱۳۹۳.
۷- میلانی، عباس، معمای هویدا، انتشارات اختران، چاپ اول، ۱۳۸۰.

مقاله ها مرتبط