۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

دشمن خمینی کافر است

دشمن خمینی کافر است

دشمن خمینی کافر است

جزئیات

نگاهی اجمالی به زندگی و مبارزات مجاهد نستوه، شهید آیت‌الله حسین غفاری/ به مناسبت ۶ دی، سالروز شهادت شهید غفاری

6 دی 1399
اشاره: کسی گمان نمی‌کرد فریاد شیخ حسین غفاری در شکنجه‌گاه‌های ساواک در سال ۱۳۵۴، درست سه سال مانده به پیروزی انقلاب امام خمینی(ره) تبدیل شود به شعاری ماندگار در نهضت مردی که برای خدا قیام کرد تا مردم کشورش را برای همیشه از قید اسارت مستکبران برهاند و طعم تلخ تحقیر را از یادشان بزداید. شهید غفاری راستیِ این قیام را درک کرده بود و به رهبرش ایمان داشت. او در زیر شکنجه‌ها فریاد زد: دشمن خمینی کافر است... و این‌چنین شد که به جای ندامت‌نامه، شهادت‌نامه خود را امضا کرد.  
 

آیت‌الله حسین غفاری در تابستان ۱۲۹۳ هجری شمسی در آذرشهر تبریز در خانواده‌ای اهل دین به دنیا آمد. پدرش کشاورز ساده‌ای بود که کشته‌شدنش به دست مزدوران حکومت باعث شد تا فرزندانش خیلی زود طعم تلخ یتیمی و فقدان پدر را بچشند. طعم تلخی که فقر و نداری آن‌ها را صد چندان می‌کرد. فقر باعث شد تا شهید غفاری از کودکی به همراه خواهر و برادرش کار سخت و طاقت‌فرسا در زمین کشاورزی را تجربه کند، اما علاقه وافر او به یادگیری علم، سبب می‌شد تا در فرصت کوتاهی که بعد از کار سخت روزانه دست می‌داد شروع به یادگیری الفبا کند. او مقدمات دروس را در زادگاهش،‌ نزد حجت‌الاسلام میرزا محمدحسن منطقی‌دهخوارقانی فراگرفت.
آبان سال ۱۳۰۴ هم‌زمان با تاج‌گذاری رضاخان و آغاز حکومت پهلوی به همراه برادر بزرگ‌ترش برای یافتن شغلی بهتر راهی تبریز شد. شوق به آموختن آن‌چنان در وجودش شعله می‌کشید که از فرصت حضور در تبریز نیز نهایت بهره را برد و در زمان فراغت از کار، در حوزه علمیه تبریز شرح لمعه، اصول و کلام را آموخت. مدت اقامتش در تبریز چندان طولانی نبود و او بعد از بازگشت به زادگاهش، رساله مکارم شیخ انصاری را نزد دایی خود؛ حاج سیدمحسن میرغفاری آذرشهری فراگرفت.
 
در قم و تهران
شهید غفاری بعد از ازدواج با دختر استادش آیت‌الله حاج میرزا مقدس‌تبریزی -که در شرایط خفقان‌ استبداد رضاخانی به نوشتن کتاب و مبارزه علیه رضاخان پهلوی دست زده بود- برای تکمیل تحصیلاتش راهی قم شد. در آن شرایط، قم رفته‌رفته به مرکز مهم علمی، پژوهشی فقه اسلامی و شیعی تبدیل می‌شد. او در طی ۱۱ سال اقامت در قم از محضر آیات عظام میرزا محمدفیض قمی، آیت‌الله سید محمدحجت کوه‌کمره‌ای، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و آیت‌الله بروجردی بهره‌ها برد و درس کفایه و مکاسب را در حضور این استادان فرا گرفت. نزدیکی و قرابت آرمان‌های شهید غفاری با اندیشه‌های امام باعث شد تا در شمار شاگردان خاص و نزدیک ایشان قرار گیرد. آن‌قدر که در سال ۱۳۳۵ به صلاحدید امام خمینی راهی تهران شد.
شهید غفاری در حد فاصل سال‌های ۳۷ تا ۴۰، با حضور در مسجد الهادی به فعالیت‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی چشم‌گیری دست زد. اقداماتی که همگی در چارچوب آشنا ساختن مردم، به‌خصوص جوانان با چهره اصلی حکومت طاغوتی و وابسته به استعمارگران انجام می‌گرفت. تعطیل کردن باغ شارق به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز فسق و فجور، از اقدامات مهم ایشان در این زمینه بود. از دیگر فعالیت‌های شهید غفاری در این برهه می‌توان به احیای مسجد شیخ فضل‌الله نوری در پشت ساختمان شهرداری تهران اشاره کرد.
 
همراه با امام
مبارزات سیاسی شهید غفاری در اواخر سال ۴۱ و بعد از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی شکل جدی‌تری به خود گرفت. در جریان تصویب این لایحه که جرقه اولیه آغاز نهضت امام ‌خمینی محسوب می‌شود، شهید غفاری نیز هم‌سو با دیگر علما به حمایت از این نهضت برخاست و در مسجد الهادی سخنرانی تند و اعتراض‌‌آمیزی علیه تصویب این لایحه ایراد کرد.
با مطرح شدن انقلاب سفید محمدرضا‌ شاه که ماهیتی آمریکایی داشت و مخالفت با مبانی مذهبی در آن به وضوح مشاهده می‌شد، علما و دیگر مراجع به تبعیت از امام، جشن نوروز سال ۴۲ را تحریم کردند. پس از واقعه تلخ و خونبار مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین همان سال، شهید غفاری با شجاعت و جسارتی بی‌نظیر طی یک سخنرانی شدیدالحن این اقدام دستگاه حکومت را محکوم کرد. این اعتراضات از چشم ساواک دور نماند، اما چون سند و مدرکی علیه ایشان وجود نداشت نتوانست کاری از پیش ببرد.
با دستگیری امام خمینی در خرداد ۴۲ که منجر به قیام تاریخی ۱۵خرداد شد، ساواک این‌بار برای خاموش کردن آتش خشم مردم به‌طور هم‌زمان ۸۰ تن از روحانیان و وعاظ بنام از جمله شهید غفاری را دستگیر و زندانی کرد که در نهایت بعد از تحمل ۴۰ روز زندان و شکنجه آزاد شدند. این واقعه در اراده آیت‌الله غفاری در مسیر مبارزه با رژیم، خللی ایجاد نکرد و ایشان بلافاصله بعد از آزادی به جمع علمایی که در حرم حضرت عبدالعظیم برای اعتراض به زندانی شدن امام خمینی تجمع کرده بودند پیوست.
سی‌ام دی سال ۱۳۴۳ بار دیگر شهید غفاری، دو روز پس از سخنرانی افشاگرانه و پرشورش در مسجد خاتم‌الاوصیا برای چندمین بار دستگیر و زندانی شد، اما این‌بار ساواک با اطلاع از تلگرافی که توسط آیت‌الله غفاری برای آیت‌الله طالقانی مخابره شده بود وی را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور با پرونده‌ای قطورتر از گذشته تحویل دادستانی ارتش داد که بعد از دو ماه و نیم تحمل سخت‌ترین شکنجه‌ها در ۱۵ فروردین سال ۴۴ آزاد شد.
شهید غفاری در فاصله سال‌های ۴۳ تا ۵۳، مکرر توسط ساواک یا کلانتری احضار می‌شد، اما بر طبق گفته یکی از بازجوهای ساواک «او کارش را خوب بلد بود و به این راحتی‌ها دم به تله نمی‌داد».
دوازدهم تیر سال ۱۳۵۳ ساواک شبانه به منزل شخصی آیت‌الله غفاری حمله برد که در بازرسی از منزل ایشان حجم انبوهی از اعلامیه‌های حضرت امام(ره) کشف و ضبط شد. برخلاف دفعات قبل، این‌‌بار ساواک با شواهد و قراینی که در دست داشت شهید غفاری را تحت سخت‌ترین و وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار داد تا در خصوص اعلامیه‌ها و مهم‌تر از آن ارتباط با امام خمینی به نتیجه‌ای درست برسد، اما او محکم‌تر از آن بود که حتی یک قدم از آرمان‌هایش عقب‌نشینی کند. شهید غفاری در طول بازجویی‌های سخت و طاقت‌فرسای ساواک با صدایی رسا فریاد می‌زد که: «دشمن خمینی کافر است». او تا سرحد جان به پای اندیشه و آرمان امام خمینی وفادار ماند. حتی وقتی مأموران ساواک از او خواستند ندامت‌نامه‌ای بنویسد تا به واسطه آن آزادش کنند در پاسخ گفت: مگر راه حسین‌‌بن‌علی توبه دارد؟
 
ایستادگی تا آخر
آیت‌الله غفاری سرانجام در ششم دی ماه سال ۱۳۵۳ بعد از حدود شش ماه تحمل انواع شکنجه‌های روحی و جسمی، در حالی که پاهایش توسط دژخیمان ساواک در روغن داغ سوزانده شده بود، در سن ۶۰ سالگی با تنی مجروح دعوت حق را لبیک گفت و به فوز عظیم شهادت دست یافت.
شهید غفاری یک روز پیش از شهادت‌ در دیدار با خانواده‌اش در حالی که استخوان‌های هر دو دست و دندان‌هایش شکسته بود به همسرش گفت: کتک خوردن ارثیه‌ای است که ما از موسی‌بن‌جعفر(ع) به ارث برده‌ایم.

نویسنده: مصطفی عیدی

منابع
۱. پایگاه اینترنتی مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
۲. ربانی‌خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، جلد اول، بی‌جا، بی‌تا.
۳. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، یاران امام به روایت اسناد ساواک(شهید آیت‌الله حسین غفاری).
 
 

مقاله ها مرتبط