اشاره: حسنعلی منصور فرزند علیمنصور، وزیر و نخستوزیر دوران پهلوی است. او لیسانس علوم سیاسی و اقتصاد را از فرانسه گرفت و پس از بازگشت به ایران به استخدام وزارت امورخارجه درآمد. سمتهای او عبارتند از: رئیس دفتر نخستوزیر، معاونت وزارت بازرگانی، قائممقامی دبیرکل شورای عالی اقتصاد، معاونت نخستوزیر، دبیرکل شورای عالی اقتصاد، وزیر کار و وزیر بازرگانی.
منصور در سال ۱۳۳۹، کانون مترقی را با عضویت حدود ۴۰ تن از تحصیلکردههای آمریکا و اروپا تاسیس کرد. این کانون در ظاهر برای کشور برنامههای اقتصادی تنظیم میکرد، اما در مخیلۀ گرداننده گروه، داعیه صدارت وجود داشت. دیگر سمتهای منصور نیز مشاور وزارت امورخارجه، ریاست هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت بیمه ایران بود.
منصور در دوره علم حسنعلی منصور در دوره اسدالله علم، فعالیت خود را در انتخابات متمرکز کرد و کمکم کارگردان اصلی آن شد. در انتخابات دوره بیست و یکم مجلس در شهریور ۱۳۴۲ که پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی انجام گرفت، مقرر شد طبقات خاصی وارد پارلمان شوند. منصور نیز برای کانون مترقی، سهمیۀ خوبی گرفت و تمام اعضای کانون به جز هویدا و کشفیان که تمایل به کار اجرایی داشتند، به مجلس راه یافتند. خود منصور نیز نماینده دوم تهران شد.
منصور در مجلس به لیدری اکثریت انتخاب شد و حزب ایران نوین را بنیاد کرد و حدود ۱۷۵ تن از نمایندگان، عضو حزب مزبور شدند. حزب فراتر رفت و دو تن از اعضای کابینه را نیز به عضویت پذیرفت. منصور به این ترتيب، مقدمات کار خویش را برای صدارت فراهم کرد و مشخص بود که بهزودی به جای اسدالله علم مینشيند.
منصور در دوره نخستوزیری در ۱۷ اسفند ۱۳۴۲ علم از نخستوزیری استعفا كرد و منصور، نماینده مجلس و دبیرکل حزب ایران نوین، جانشین او شد. وی سه وزارتخانه آب و برق، اطلاعات، آبادانی و مسکن را نیز ایجاد کرد. شایان ذکر است که در روز معرفی کابینه، تمامی وزیران به جز نظامیان، عضویت حزب ایران نوین را پذیرفتند.
منصور در اوایل ۱۳۴۳ به فکر جلب رضایت خاطر علما افتاد. به همین منظور، یکی از وزرای کابینهاش را نزد آیتالله خمینی ـ که در آن زمان در یکی از خانههای قیطریه اقامت داشتند ـ فرستاد و از ایشان خواست که به قم بازگردند. منصور در همان روز طی مصاحبهای اعلام کرد «دین اسلام یکی از مترقیترین و برجستهترین ادیان جهان میباشد. اینجانب مأموریت دارم که مراحم و عطوفت خاص شاهنشاه را به مقامات روحانی ابلاغ نمایم.»
۱ پرواضح است که این عمل منصور در شرايط پس از ۱۵ خرداد ۴۲ تنها برای عوامفریبی بود.
منصور و لایحه کاپیتولاسیون یکی از مصوباتی که در دولت علم صادر شده بود، مصونیت مستشاران نظامی آمریکا بود که نامبرده در شش ماهۀ نخست دوره بیست و یکم مجلس و در دوره نخستوزیریاش جرئت طرح و دفاع از این تصویبنامه را در خود ندیده بود، اما فشار آمریکاییها به شاه موجب شد در دولت منصور این تصویبنامه بهطور ناگهانی در مجلس سنا و سپس در مجلس شورای ملی طرح شود. در تعطیلات تابستانی مجلس، منصور درخواست کرد برای برخی مسائل دولتی، مجلس سنا تشکیل جلسه دهد. به همین سبب در سوم مرداد ۱۳۴۳ مجلس سنا تشکیل شد. در جلسه مزبور منصور تقاضا کرد ماده واحدۀ منضم به قرارداد وین که همان مصونیت مستشاران نظامی آمریکا بود، طرح و تصویب شود. جلسه که تا نیمههای شب تداوم داشت، با موافقت اکثریت سناتورها ماده واحده را تصویب کرد. منصور برای تصویب این لایحه در مجلس شورای ملی، آن را در جلسه ۱۳۴۳/۷/۲۷، مطرح و درخواست تصویب کرد، اما مخالفان لایحه در مجلس شورای ملی، نیمی از نمایندگان را تشکیل میدادند که نطقهایی نیز ایراد کردند ولی با هر لطایفالحیلی كه بود، لایحه مزبور -که در ايران به کاپیتولاسیون مشهور است- را تصویب کردند.
این تصمیم مجلسین، بازتاب بسیار گستردهای پیدا کرد و آیتالله خمینی در چهارم آبان نطق شدید و تاریخی خویش را علیه این لایحه در مدرسه فیضیه قم ایراد کردند. نطق مذکور به سرعت به وسیله مردم در سراسر کشور پخش شد. پیامد آن نیز این بود که در نخستین دقایق بامداد ۱۳ آبان، منزل آیتالله خمینی را محاصره کردند و پس از انتقال ایشان به فرودگاه مهرآباد، به ترکیه تبعیدشان کردند. در ادامه، برخی از اطرافیان ایشان را نیز زندانی کردند. اقدامات منصور، تاثیر نامطلوبی بین مردم و علما بر جا گذاشت.
پس از اندکی، منصور برای تامین کسر بودجه، در آغاز فصل سرما براساس محاسبات اشتباهی که گروه اقتصادی او به عمل آورده بودند، بهای نفت، بنزین و عوارض خروج از کشور را افزایش داد، اما تصویب این لایحه نه تنها در درآمد دولت تاثیری نکرد بلکه عواید شرکت نفت به علت تقلیل مصرف، کاهش یافت و بر نارضایتیها نیز افزوده شد.
سرانجام منصور در ساعت ۱۰ صبح اول بهمن۱۳۴۳، در مقابل درِ ورودی مجلس شورای ملی، هنگامی که در حال پیاده شدن از اتومبیل بود، با سه گلولۀ محمد بخارایی عضو جمعیت فداییان اسلام، از پا درآمد و پس از پنج روز در بیمارستان پارس درگذشت و به این گونه پاسخ خویش را در خیانت به وطن دریافت کرد.
نتیجه بدون تردید سه رویداد مهم كه در دوره پهلوی دوم منجر به شكلگیری انقلاب ۱۳۵۷ شد عبارتند از: کودتای آمریکایی ـ انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کشتار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه قم و تصویب لایحه کاپیتولاسیون در دوره نخستوزیری منصور.
تصویب لایحه مزبور یکی از ننگینترین رویدادهای دوره نخستوزیری این «عزیز بیجهت»
۲ پهلوی دوم است.
پینوشت ۱.نظری، منوچهر،
رجال پارلمانی ایران(از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۰، ص ۸۱۲.
۲.تعبیر ساواک از حسنعلی منصور در سند بیوگرافیک مورخ ۱۹/۴/۱۳۳۷.
منابع ۱.
اعتبارنامه نمایندگان مجلس شورای ملی در ۲۴ دوره قانونگذاری(۱۳۵۴ ـ ۱۲۸۵). ۲. سند بیوگرافیک مورخ ۱۳۳۷/۴/۱۹.
۳. صدری، منیژه،
زندگی و عملکرد حسنعلی منصور به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳.
۴. طلوعی، محمود،
بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج ۱، تهران: نشر علم، ۱۳۷۲.
۵. عاقلی، باقر،
شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج ۳، تهران: نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰.
۶. نظری، منوچهر،
رجال پارلمانی ایران(از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۰.
نویسنده: سعیده مرادخانی