اشاره: در زمانی که این شماره (۲۱۶) از مجله فکه به زیور طبع آراسته و حالا منتشر شده است، چهار ماه از ۴۳ سالگی انقلاب اسلامی ایران، نخستین انقلاب پیروز و به ثمر رسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فرازونشیبهایی داشته و از گردنههای بس خوفناکی گذشته و توفانها و سیلابهایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است. سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریانها و اتفاقات و رویدادهایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغذ سخن در کنه ذات خود دارند. داستانهایی که هرکدام جای بسی تحلیل دارند و تبیینشان به کرسیهای اختصاصی در کالجها نیازمند است. آنچه که در ماهنامه فکه به شما پیشکش میشود خلاصه نقل داستانهای این انقلاب است. داستانهایی خواندنی که تجدید خاطرهای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان. ۱۴ دی ۱۳۵۷ ژنرال رابرت هایزر معاون نیرویهوایی آمریکا وارد تهران شد تا یک کودتا در ایران مانند سال ۱۳۳۲ تدارک ببیند. عملیاتی که «کورتاژ» نام داشت و با پیوستن بخشی از بدنه ارتش شاهنشاهی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به جریان انقلاب اسلامی، ناکام ماند. با احترام نظامی همافران نیرویهوایی مقابل امام خمینی، رژیم شاه در عرض سه روز فروریخت و همین کافی بود تا دشمنان انقلاب کینه نیرویهوایی را در دل داشته باشند تا روزی انتقام بگیرند.
پس از پیروزی انقلاب، آمریکاییها تلاش بسیاری کردند که بین ارتش و انقلاب شکاف بیندازند. عوامل استکبار تبلیغ زیادی کردند که ارتش طاغوتی است و باید منحل شود و انقلاب، ارتش توحیدی میخواهد. امام و باقی سران انقلاب در مقابل همه این هجمهها ایستادند و از ارتش حمایت کردند. پس از ناکامی ضدانقلاب در انحلال ارتش، سازمان جاسوسی آمریکا نظامیان فراری را منسجم کرد تا طور دیگری بین ارتش و نظام نوپای انقلابی شکاف بیندازد و موفق شود شاکله نظامی جمهوری اسلامی را به فروپاشی بکشاند.
محمدباقر بنیعامری سرهنگ بازنشسته ژاندارمری سازمانی به نام «نوپا» تشکیل داد که در واقع نام اختصاری «نظامیان وطنپرست ایران» بود. تلاشهای این سازمان در غائلههای کردستان و گنبد ثمری نداشت، از اینرو در دی ۱۳۵۸ مهندس قادسی نظامی هوادار شاپور بختیار طرح کودتایی به نام نقاب(نجات قیام ایران بزرگ) را داد. طراحان کودتای نقاب برای فتح تهران برنامهریزی کردند تا مانند سال ۱۳۳۲ همه کشور تابع تهران شود.
دو ماه بعد، بنیعامری برای ملاقات با شاپور بختیار به پاریس رفت و در جلسه مشترک آن دو با نمایندگان سیا و موساد دو تصمیم بزرگ برای فروپاشی انقلاب گرفته شد که اولی تحمیل جنگی تمامعیار به انقلاب اسلامی و دومی انجام یک کودتای بزرگ نظامی بود. پس از اختلاف فراوان بر سر مقدم بودن جنگ یا کودتا، با پیشنهاد بنیعامری کودتا «تقدم یک» شد و جنگ «تقدم دو» و از اینرو ماه ژوییه ۱۹۸۰(مرداد ۱۳۵۹) به عنوان زمان انجام کودتا در نظر گرفته شد.
تاکید رهبران کودتا بر استفاده از افراد نیرویهوایی بود چرا که نظامیان ارتش شاه میخواستند انتقام وفاداری نیرویهوایی به امام را بگیرند. با وجود در نظر گرفته شدن مرداد، آمریکاییها اصرار به انجام کودتا در خرداد ۱۳۵۹ داشتند. دلیل این عجله هم این بود که در حمله نظامی به طبس برای آزادی گروگانها ناکام مانده بودند.
سیا برای نابودی انقلاب اسلامی ایران، کودتایی تدارک دیده بود که از لحاظ تجهیزات نظامی در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه بود. آنها آنقدر به موفقیتشان مطمئن بودند که حتی اعلامیه پیروزی هم صادر کردند.
ابتدا فرودگاه مهرآباد برای انجام کودتا انتخاب شد، اما سپهبد سعید مهدیون فرمانده پدافند هوایی ارتش شاه، پایگاه سوم شکاری کبودرآهنگ را پیشنهاد کرد. پایگاهی در ۵۰ کیلومتری همدان که پیش از انقلاب «شاهرخی» نام داشت و پس از انقلاب «حر» نام گرفته بود. نام این پایگاه با شهادت محمد نوژه فرمانده پایگاه در عملیات پاوه در ۲۵ مرداد ۱۳۵۸، به پایگاه «نوژه» تغییر کرد.
پایگاه سوم شکاری به این دلیل انتخاب شد که قلب مقابله با حمله احتمالی عراق بود. ۵۳ فروند بمبافکن آماده و مجهز با بمبهای سنگین در پایگاه بودند و کودتاچیان میخواستند این جنگندهها را در خدمت کودتا قرار دهند. در ۱۶ خرداد ۱۳۵۹ کودتاچیان سازمان تشکیل دادند و شروع به عضوگیری از افسران نیرویهوایی و زمینی ارتش کردند. عوامل کودتا با کمک آمریکا و اسرائیل مسلح شدند تا شامگاه ۱۸ تیر پایگاه نوژه را فتح کنند. قرار بود چند جنگنده عراقی وارد مرز شوند و سپس آژیر پایگاه به صدا درآید و بعد به این بهانه، جنگندهها پرواز کنند و به تهران برسند. آنها میخواستند جماران، مراکز سپاه، نخستوزیری، انبار مهمات ارتش، مجتمع مسکونی نمایندگان مجلس و چند مرکز دولتی را بمباران کنند و در مرحله بعد همه عوامل حکومت جمهوری اسلامی دستگیر و تیرباران شوند. حتی برای ورود شاپور بختیار و اعلام حکومت نظامی هم برنامهریزی شد.
بعثیها هم میخواستند شامگاه همان روز از مرز ایلام حملهای ترتیب دهند تا ۱۷ افسر لشکر۹۲ زرهی اهواز با فرمانده لشکر هم از خوزستان حمله کنند. ۱۵ تیر خلبانان عملیات نقاب انتخاب شدند. سروان خلبان حمید نعمتی به خلبان مورد اعتمادش گفت «ماموریت تو بمباران بیت امام است و ما میتوانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم.»
یکی از خلبانان به نام فریدون آنت مردد شد و با مادرش مشورت کرد. مادر، او را از شرکت در عملیات منصرف کرد و از او خواست قضیه را با یکی از سران انقلاب در میان بگذارد. بامداد ۱۶ تیر فریدون آنت به منزل آیتالله خامنهای عضو شورای انقلاب رفت و طرح کودتا را افشا کرد. آنت به آیتالله خامنهای گفت که کودتا قرار است ظرف ۲۴ ساعت آینده انجام شود.
هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که افشاگری دیگری در تیپ نوهد رخ داد. یکی از افسران پاکت حاوی طرح کودتا را در اختیار کمیته اداره دوم ارتش، گذاشت و خیلی سریع ستاد خنثیسازی کودتا توسط آیتالله خامنهای متشکل از نظامیان وفادار نیرویهوایی و پاسداران سپاه تشکیل شد. این ستاد در پایگاه سوم شکاری شهید نوژه، اطلاعات خود را از خلبانان نیرویهوایی میگرفت. همزمان بخشی از نیروهای ستاد هم در بیرون پایگاه آماده مقابله با کودتا بودند و تردد تمام نظامیان در ورودیها و داخل کبودرآهنگ و تهران را کنترل میکردند.
چهارشنبه ۱۸ تیر دو اتوبوس از افسران که برای اشغال پایگاه هوایی اصفهان میرفتند، در کنار پارک لاله تهران در خیابان حجاب دستگیر شدند. اندکی پس از غروب همان روز رادیو آمریکا، رادیو اسرائیل و رادیو عراق غافل از افشای طرح کودتا پیام رمز را مخابره کردند «ساعت موعود فرارسید، آماده اخذ دستورات باشید.»
افرادی از خارج پایگاه نوژه وارد پایگاه شدند تا زمینه عملیات را فراهم کنند که در درگیری بین آنها و پاسداران یک پاسدار شهید شد و پنج نفر از کودتاچیان نیز کشته شدند. در عملیات گسترده علیه کودتاچیان با کمک افراد نیرویهوایی، ۲۴۰ نفر از عوامل کودتا دستگیر شدند ولی حمید نعمتی هماهنگکننده کودتا از کشور فرار کرد.
پس از پایان عملیات، بازجویی و محاکمه نظامیان توسط ریشهری رئیس دادگاه انقلاب شروع شد و در پایان محاکمه ۲۲ نفر از جمله سپهبد خلبان سعید مهدیون، سرتیپ آیت محققی فرمانده سابق ژاندارمری و سرهنگ خلبان داریوش جلالی به اعدام محکوم شدند.
بسیاری تلاش کردند با بدگویی از نیرویهوایی بین این نهاد و مردم فاصله بیندازند، اما تدبیر امام تبلیغات را خنثی کرد. ایشان بسیاری از نظامیان عملیات نقاب را مورد عفو قرار دادند. تعداد زیادی از خلبانان و سایر نظامیان عفو شده با شروع جنگ از مام میهن دفاع کردند و برخیشان مانند ابوالفضل مددیار به درجه رفیع شهادت رسیدند.
نویسنده: محمد گرشاسبی