۱۳آبان هر سال یادآور اقدام شجاعانه دانشجویان پیرو خط امام(ره) است. کاری که هر سال با تظاهرات و تجمع ضداستکباری دانشآموزان و دانشجویان تایید مجدد میشود.
هر ساله در این مناسبت، یاد یا حداقل اشارهای به اسناد لانه جاسوسی آمریکا میشود، اما این اسناد را چقدر میشناسیم؟ آنها به چند دسته تقسیم میشوند؟ و مهمتر از همه این که انتشارشان چه دستاوردهایی برای انقلاب اسلامی داشته؟ اینها سوالاتی است که در این مطلب به آنها پاسخ داده شده است.
نقطه شروع داستان تسخیر لانه امام خمینی(ره) در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۸ در پیامی خطاب به دانشآموزان، دانشگاهیان و طلاب فرمودند: «بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند. بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با تمام نیرو، وحدت خویش را حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری نمایند و بر ملت است که از این دو جناح عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند.»
بعد از این پیام بود که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام اتفاق افتاد. اتفاق مبارکی که به کشف هزاران صفحه سند از جاسوسی و عملیات خرابکاری ایالات متحده آمریکا علیه ایران انجامید. گرچه بسیاری از این سندها در دستگاه کاغذخردکنی رشتهرشته شده بودند ولی با همت دانشجویان، این اسناد با دقت و وسواس در کنار هم قرار گرفتند و سپس ترجمه شدند.
بعد از حدود یک سال و نیم تلاش، ۱۲ هزار سند آماده انتشار شد. به این شکل در اواسط دهه ۶۰ شمسی اسناد لانه جاسوسی در ۷۴ جلد منتشر شد. دو دهه بعد اما این اسناد توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در مجموعهای ۱۲ جلدی، همراه با فهرست اعلام و توضیحاتی در پاورقی انتشار مجدد یافت.
طبقهبندی موضوعی اسناد از آنجا که سازماندهی سفارتخانههای آمریکا در کشورهای مختلف از دو بخش «وزارت امورخارجه و سازمان سیا» تشکیل شده، اسناد به دست آمده نیز در دو بخش «جمعآوری اطلاعات و عملیاتهای خرابکارانه» قابل تعریف است، اما به جهت موضوعی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا را میتوان در چند بخش کلی دستهبندی کرد:
بخش اول: اسنادی که به ارتباط آمریکا با محمدرضا پهلوی، درباریان و دولتمردان او اختصاص دارد.
بخش دوم: اسنادی که به دخالتهای آمریکا در بخشهای سیاسی(سیاست داخلی، انتصاب وزرا و سیاست خارجی)، اقتصادی(نفت، خرید سلاح و برنامههای اقتصادی)، اجتماعی(سرکوب
مخالفان رژیم پهلوی، ترویج فرهنگ غربی و...) ایران اشاره دارد.
بخش سوم: اسنادی که به ارتباط با جاسوسان رمزدار و منابع خبری سفارت آمریکا اشاره دارد. افرادی چون عباس امیرانتظام، ابوالحسن بنیصدر، حسن نزیه، رحمتالله مراغهای و...
بخش چهارم: اسنادی که به عملیاتهای خرابکارانه آمریکا در ایران همچون کودتای ۲۸ مرداد، حمایت از ضدانقلاب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و... اختصاص دارد.
بخش پنجم: اسنادی که در آن به عملیات خرابکاری در منطقه غرب آسیا و کشورهای اسلامی منطقه برای تحقق اهداف استعماری آمریکا اشاره شده.
بخش ششم: اسنادی که به اجرای سیاستهای حمایتی از اسرائیل و تثبیت موقعیت صهیونیستها در منطقه غرب آسیا اختصاص دارد.
کشف این اسناد دستاوردهایی برای نظام جمهوری اسلامی داشت که میتوان به دو بخش کلی تقسیمشان کرد:
اول: منابع اطلاعاتی و جاسوسان رمزدار سفارت آمریکا که زاویهای اساسی با اهداف و آرمانهای اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران داشتند، اما با نفاق به ارکان مهم نظامی، سیاسی و... نظام نفوذ کرده بودند شناسایی شدند.
دوم: روشهای خرابکاری ماموران سازمان سیا برای مقابله با انقلاب و اسلام شناخته شد و مقابله با توطئهآفرینی آنها آگاهانه و تخصصیتر دنبال شد.
برای پی بردن به اهمیت اسناد لانه جاسوسی و اطلاعات آنها چهار سند زیر مورد بررسی قرار میگیرند:
سند اول شناخت مخالفان انقلاب در داخل کشور در طول سالهای مبارزه مردم ایران به رهبری امام(ره)، بودند افرادی که به ظاهر خود را مذهبی، حوزوی و حامی مردم نشان میدادند، اما در واقع شدیدا علیه نهضت اسلامی موضع داشتند. یکی از این افراد آیتالله شریعتمداری مرجع تقلید و استاد حوزه علمیه بود. سند زیر از ارتباط وی با سفارت آمریکا و مخالفتش با امام قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و البته چند سال قبل از همراهی او با کودتای قطبزاده حکایت دارد:
«سند شماره ۱۹
موضوع: بر طبق گزارش، شریعتمداری در پی حمایت آمریکاست.
۱۷ ژانويه ۱۹۷۹[۲۷ دی ۱۳۵۷]
از: سفارت آمریکا- تهران
به: وزارت امورخارجه- واشنگتن
هدایت اسلامینیا صبح روز ۱۵ ژانویه به ملاقات ماموران سیاسی، استمپل و پرت آمد تا درباره اوضاع فعلی ایران صحبت کرده و پیغامی را که وی گفت مستقیما از جانب آیتالله شریعتمداری است برساند.
اسلامینیا پیغام شریعتمداری را اینطور بیان کرد: دولت ایران بیلیاقتی خود را در اداره نمودن رهبران مذهبی ثابت کرده. دولت حتی نتوانست بهطور موفقیتآمیز رشوه بدهد... روحانیان میانهرو در داخل کشور عمدتا خمینی را دوست ندارند ولی میترسند که علنا با او مخالفت نمایند. شریعتمداری گفته است که او علمای میانهرو را جمع کرده تا با چیزی مانند جمهوری اسلامی خمینی مخالفت کنند.
نظریه: روحانیان داخل کشور احتمالا ترجیح میدهند شاه به عنوان سلطان باقی بماند حتی اگر به مرخصی برود. آنها او را سدی علیه بلشویسم میدانند.»(اسناد لانه جاسوسی، جلد ۳، صفحه ۳۶۴ و ۳۶۵)
سند دوم شناخت روشهای توطئهآفرینی علیه انقلاب در میان اسناد لانه جاسوسی میزان زیادی سند وجود دارد که محتوای آنها حمایت از حرکتهای ضدانقلابی است. در این اسناد، ماموران سفارت با ارتباطگیری با منابع خبری و جاسوسان خود زمینه را برای کودتا، شورش و جنجال علیه انقلاب اسلامی و رهبران آن فراهم میکنند. در سند زیر، سفارت آمریکا با ارتباطگیری با یکی از جاسوسان رمزدار خود به نام رحمتالله مراغهای، معتمد آیتالله سیدکاظم شریعتمداری و استاندار آذربایجانشرقی که با حمایت ایشان توانست به مجلس خبرگان قانون اساسی راه پیدا کند، زمینه را برای مقابله با انقلاب فراهم میکند:
«سند شماره ۱۲
۴ خرداد ۵۸- اعضا(سرّی)
از: رئیس ۴۴۵۴۱۳
به: تهران با حق تقدم
هشدار شامل منابع و شیوههای اطلاعاتی است
حساس- اس.وی.جانوس
عطف به: الف. تهران ۵۳۰۹۵
ب. رئیس ۴۳۶۲۱۱
رحمتالله مقدممراغهای همچنین مشهور به سرهنگ، دارای پرونده ۲۳۷۹۲۶-۲۰۱و هویت رمز میباشد. در آبان ۱۳۴۰ تاییدیه عملیاتی برای استفاده در دادن گزارشهای سیاسی و همچنین تبلیغات مخفی خصمانه(در متن اصلی، کلمه «تبلیغات سیاه» به جای «تبلیغات مخفی خصمانه» به کار رفته است) برای او صادر شد. دوست دیرینه قرارگاه تهران از سال ۱۳۳۲ بوده است... لمبراکیس در تاریخ ۲۲ خرداد ۵۷ از منزل رحمتالله مقدم دیدار کرد. در آنجا چهار تن از سران جنبش مخالفین یعنی بازرگان، سنجابی، فروهر و سیدجوادی حاضر بودند. آنها به لمبراکیس گفتند که شبستریزاده اخیرا پیامی از جانب شریعتمداری به آنها رسانده که در آن اطمینان داده شده که شریعتمداری بدون آنها با دولت ایران مذاکره نخواهد کرد یا به توافقی نخواهد رسید.»(اسناد لانه جاسوسی، جلد ۶، صفحه ۲۸۱)
مراغهای که نقشی اساسی در ایجاد شورش به وسیله طرفداران حزب خلق مسلمان در تبریز داشت، بعد از کشف اسناد جاسوسیاش به آمریکا فرار کرد.
سند سوم آموزش روش چماق و هویج به آلسعود علاوه بر این که اسناد لانه جاسوسی باعث شناخت روشهای توطئهآفرین و عملیاتهای خرابکارانه علیه مردم ایران و انقلاب اسلامی شدند، بیانگر روشهای توطئهآفرین علیه کشورهای اسلامی منطقه غرب آسیا هم بودند. مثلا در سند زیر، آمریکاییها در سال اول پیروزی انقلاب اسلامی به آلسعود آموزش میدهند که چطور شیعیان عربستان را سرکوب کنند تا آنها جرات نکنند با رهبران انقلاب ارتباط برقرار کرده و زمینه قیام علیه دیکتاتوری آلسعود را فراهم کنند:
«سند شماره ۴
موضوع: عکسالعمل جمعیت شیعه استان شرقی عربستان سعودی نسبت به حوادث ایران
۹ می ۱۹۷۹[19 اردیبهشت ۱۳۵۸]
سرّی
از: کنسولگری آمریکا، طهران-۷۸۱
به: وزارت امورخارجه واشنگتندیسی
جهت اطلاع سفارتخانههای آمریکا در ابوظبی، بغداد، دوحه، جده، کویت، منامه، مسقط، تهران
اقليت شيعه در استان شرقي عربستان سعودي نسبت بـه حكومـت شـيعه جمهوري اسلامي در ايران با يك احساس غروري كه به دقت آن را پنهـان داشـتهانـد و بـدون بروز آشكار عدمرضايت عليه رفتاري كه به عنوان شهروند درجه دوم پادشاهي با آنها ميشود، عكسالعمل نشان دادهاند. از طرف ديگر، حكومت سني آشكارا از واكنشي خـصمانه، احـساس ترس كرده و كنترل سختي را بـر شـيعههـاي مظنـون اعمـال داشـته و اقـدامات پليـسي را در شهرهاي شيعهنشين تقويت كرده است. اين سركوبهـاي اوليـه بـهطـور آشـكار راه را بـراي تصميمات مناسب جهت آرام ساختن وضعيت از طريق تشديد عمليات بازرسيهاي دولت بـه نحو اساسي در استان شرقي شامل مناطق مسكوني شيعهها هموار ميسازد. از نظر ما، اسـتفاده از هويج به جاي چماق، بهطور اساسي امكان اقدامات خصمانه از سوي شيعيان سعودي مثـل خرابكاري در مناطق نفتي را برطرف ميسازد. در هر حال، اوضاع مستلزم بررسي مستمر است...
سرکوب دولت سعودی هنگام بازگشت [آيتالله] خميني به ايـران. حكومـت سـعودي در استان شرقي كاملا عصبي بود و به نحـوي در قبـال اقـدامات خـصمانه احتمـالي از ناحيـه جمعيت شيعه محلي بيش از حد عكسالعمل نشان مـيداد. يكـي از قـرائن، اقـدام غيرمترقبه مقامات فرودگاه در خصوص ممنوعيت گسترده مسافرت براي شيعيان سعودي بود كه به دلايل سياسي در اواخر سالهاي ۱۹۵۰ دستگير شده بودند.»(اسناد لانه جاسوسی، جلد ۱۱، صفحه ۱۱ و ۱۲)
سند چهارم اسناد رفع تهمت از شهید بهشتی یکی از موضوعات مهم در اسناد لانه جاسوسی ملاقات افراد دیپلمات سفارت آمریکا با اشخاص حقیقی و حقوقی است تا در جریان ملاقات با آنها اطلاعاتی برای وزارت امورخارجه آمریکا جمعآوری شود. این افراد حقیقی یا حقوقی منبع خبر یا جاسوس نبودند بلکه از آنجا که نظرات خاص، یا مسئولیتی در احزاب، جریانهای سیاسی و مذهبی و اجرایی کشور داشتند برای ملاقات انتخاب میشدند. یکی از این اشخاص شهید بهشتی بود.
بعد از این که اسناد زیادی از ارتباط بنیصدر به عنوان یک مامور جاسوس رمزدار با سفارت آمریکا به دست آمد، طرفداران او به ویژه در سازمان منافقین این تهمت را به شهید بهشتی زدند که او نیز با سفارت آمریکا ارتباط داشته در حالی که اسناد شهید بهشتی در دسته ملاقاتها بود، نه دسته اسناد منابع خبری و جاسوسی.
جالب است که بررسی همان اسناد برای رفع تهمت از ایشان کافی است. در سند زیر، ماموران دیپلمات سفارت آمریکا در ملاقات با شهید بهشتی جویای علت تنفر مردم ایران از آمریکاییها میشوند که ایشان برای آنها تبیین میکند که مردم ایران از سیاستهای آمریکا تنفر دارند، نه مردم آمریکا:
«موضوع: ملاقات با یکی از رهبران مذهبی به نام محمد بهشتی
۱۹ مارس ۱۹۷۹[۲۸ اسفند ۱۳۵۷]
محرمانه
از: جی. بی. لمبراکیس
به: وزارت امورخارجه
روز ۱۹ مارس مسئول بخش سیاسی سفارت آمریکا لمبراکیس به همراه تامست دمترو تیکو با دکتر محمد بهشتی در خانهاش دیدار و گفتوگو کردند. این دیدار را مهدی روغنی ترتیب داده بود که خود او نیز در جلسه حضور داشت... بهشتی در پاسخ به سوالی درباره روابط ایران و آمریکا به لمبراکیس گفت مردم ایران از آمریکاییها متنفر نیستند بلکه برخی سیاستهای آمریکا را دوست ندارند. بهشتی گفت شاید مردم ایران مطالب زیادی نخوانده باشند ولی بسیار شنیدهاند و به خوبی میفهمند که آمریکا شاه را در همه این سالها بر سر قدرت نگهداشت. سیاستهای آمریکا برای مخالفان اسلامی [رژیم پهلوی] دردسرهای زیادی ایجاد کرده است.»(اسناد لانه جاسوسی، جلد ۱۰، صفحه ۲۲۰ و ۲۲۱)
اسناد لانه جاسوسی گنجینه بزرگی است برای اهل پژوهش، مورخان، سیاستمداران و... تا با بررسی آنها، اطلاعات بسیار ارزشمندی به عموم جامعه ارایه دهند. اطلاعاتی که قطعا باعث میشود دشمنشناسی و بصیرت سیاسی مردم ایران ارتقا پیدا کند.
منابع
۱- مجموعه نویسندگان،
روزها و رویدادهای شمسی(بخش مربوط به تسخیر لانه جاسوسی)، جلد سوم، نشر رامین، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۲- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،
اسناد لانه جاسوسی، جلد اول تا دوازدهم، ۱۳۸۶.
نویسنده: انوشه میرمرعشی