۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

کالبدشکافی یک دیدار

کالبدشکافی یک دیدار

کالبدشکافی یک دیدار

جزئیات

دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با مقام معظم رهبری/ به‌مناسبت ۱۹آذر،سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی

19 آذر 1403
در دیدار سالیانه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با مقام معظم رهبری، گوش‌ها در وهله اول و عقل‌ها و اندیشه‌ها در مرحله بعد مواجه با مطالبی شدند که اهمیت‌شان در نزد صاحبان اندیشه و درد روشن است ولی ترکیب و دسته‌بندی آن‌ها از این منظر، منجر به روشن‌تر شدن بحث و ضرورت ایجاد حساسیت بیشتر در موضوعات فرهنگی است. در این فرصت در نظر داریم سر فصل‌های مهمی را که در این دیدار مطرح شده به شکلی موجز، مورد کنکاش و دقت‌نظر قرار دهیم.
مقام معظم رهبری در سخنان خود در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به ۹ محور مهم در عرصه فرهنگ کشور و مسائل مرتبط با آن اشاره می‌کنند. اول این‌ که مسائل فرهنگی به صورت ذاتی و مستقل از موضوعات دیگر دارای اهمیت است بلکه محور و مبنای موضوعات دیگر اجتماعی است. اولاً فرهنگ از هیچ عرصه‌ای جدا نیست و ثانیاً مرکز و محور مسائل دیگر اجتماع از جمله اقتصاد و سیاست است. هر حرکتی که در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، سازندگی، فناوری، تولید و حتی پیشرفت‌های علمی در کشور انجام می‌گیرد باید متوجه تبعات فرهنگی آن هم بود یعنی اصالت این باور که همگام با پیشرفت و توسعه مادی، باید به توسعه و پیشرفت فرهنگی توجه تام و تمام داشت.
از آن‌جایی که هیچ ‌کاری به شکل خودبخودی انجام نمی‌شود، بازسازی فرهنگی نیز متولی می‌خواهد که با احساس مسئولیت قانونی و شرعی در این میدان قدم بگذارد و با صرف نیرو و توان در برابر هر مقاومت، در بازسازی فرهنگی جامعه گام بردارد. مسئولان و هر کس قدرتی در عرصه فرهنگ دارد نباید از افترای «دین دولتی» و «فرهنگ دولتی» بهراسد و باید بداند که یکی از عرصه‌های دفاع از فرهنگ، رشد دادن این باور است که در ایران، دولت جزو مردم است و دولت دینی با دین دولتی هیچ فرقی ندارند. این باور باید جا بیفتد که دخالت دولت در امر فرهنگ، مثل دخالت دولت در امور اقتصادی است. هرچند مسائل اقتصادی باید به مردم سپرده شود، اما نواقص آن، با برنامه‌ریزی دولتی برطرف می‌شود و این همان نقشی است که دولت باید در عرصه فرهنگ داشته باشد و بداند ورود به فرهنگ به معنای بستن دست فعالان این عرصه نیست بلکه جبران کمبودها و جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی در بعد فرهنگ است. تعصب دولت بر مسائل محوری فرهنگ، احیای ارزش‌‌های فرهنگی و هدایت فرهنگی جامعه به سمت آن‌ها است.
نکته دوم که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته مسئله اهمیت شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات آن است. مصوبات این شورا از زمان حضرت امام(ره) حکم قانون داشته و این شورا به عنوان عالی‌ترین و بهترین مرکز و متولی امور فرهنگی، مسئول وضع قوانین لازم و سندهای راهبردی فرهنگی است. مهم‌ترین شاخصه این شورا این است که تابع جریان‌ها و جناح‌های سیاسی نیست. این شورا مانند قرارگاه مرکزی که یک اصطلاح جنگی است به کارزار فرهنگی وارد شده و فرماندهی مسائل عمده فرهنگی و سیاستگذاری کشور را برعهده دارد. از آن‌جا که توجه به بنیان‌ها و زیرساخت‌ها از مسائل همیشگی کشور هستند بنابراین، این شورا و فعالیت‌های آن تعطیل ‌بردار نیست.
مسئله سوم مورد توجه مقام معظم رهبری مسئله ضمانت اجرای مصوباتِ در حد قانونِ این شورا است. نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی، سند دانشگاه اسلامی، سند تحول بنیادی آموزش و پرورش، سند راهبردی نخبگان کشور و... همه از ثمرات تلاش این شورا است، اما بهترین قوانین تا اجرایی نشوند، کم‌ترین سودی ندارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از کنکاش و تحقیق و بررسی و تصویب امور عالی و فرهنگی کشور، متولی و کنترل‌کنندة عملیاتی دستگاه‌ها نیز هست. بنابراین شورا نباید تنها وظیفه خود را تدوین و تصویب سندهای راهبردی بداند، بلکه نظارت بر کیفیت اجرا، لااقل تا زمانی که مصوبه به اجرا درآید از وظایف لاینفک شوراست. ضمانت اجرای مصوبات از مسئولیت‌های خطیر این شورا است.
مسئله چهارم، مسئله تهاجم فرهنگی است که شاید عده‌ای نسبت به آن کم‌توجهی کرده و یا شاید تا حد انکار پیش رفته و توهم قلمدادش می‌کنند. این موضوع، موضوعی است که در کشورهای دیگر حتی غربی و اروپایی که مورد بمباران‌ محصولات فرهنگی آمریکایی قرار گرفته‌اند نیز مورد توجه است. به گونه‌ای که برخی کشورها در پی کشف راه‌هایی برای ایجاد «فرهنگ مقاومتی» در برابر این هجمه برآمده‌اند. در این راستا، رسانه‌های صوتی، تصویری، اینترنتی و مکتوب که در دنیا با هدف گرفتن ایرانیان تولید و منتشر می‌شوند نشان می‌دهد که دولت‌های مبدأ، بنابر یک هدف راهبردی برای تأمین برنامه‌های رسانه‌ای مخصوص ایرانیان، صرف هزینه و تعیین ردیف بودجه می‌کنند. آن هدف چیزی جز تغییر ذائقه و منحرف کردن اندیشه ایرانیان از مسیر فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی نیست. کاری که در گذشته‌های نه چندان دور در این سرزمین و در دوران شاهان پهلوی انجام دادند‌ و متأسفانه موفق هم بودند. باید توجه داشت که در این کارزار و برای مقابله با هر کالای فرهنگی مهاجم، تولید کالای متقابل نیاز به دقت ‌نظر در پیوست فرهنگی دارد. با بی‌توجهی به پیوست فرهنگی، هزینه‌های تولید بر باد می‌رود، همان‌گونه که در مواردی این‌چنین شد. مثلاً در تولید اسباب‌بازی برای مقابله با اسباب‌بازی‌هایی که با خود، فرهنگ مصرف و اباحه‌گری می‌آورند، اگر تولید داخلی با پیوست فرهنگی همراه نشود، مورد شناسایی کودکان قرار نمی‌گیرد و در بازار رقابت قطعاً از هماوردی باز می‌ماند. همان‌گونه که در مورد عروسک دارا و سارا چنین شد. عروسکی که در بازار است اگر در نگاه کودک، ایجاد تجسم زندگی و حیات نکند و کودک آن را در فیلم‌های جذاب ندیده باشد مورد اقبال قرار نمی‌گیرد. این‌ها عرصه‌های کار و ابتکار است و جوانان خوش‌ذوق و خوش‌فکر را می‌طلبد که با اجازه عمل و فراخ‌دستی وارد میدان شده و تحولی در این راستا ایجاد کنند.
تولید کتاب و ترجمه و ساخت فیلم از موضوعات دیگری است که مقام معظم رهبری در این بخش به آن توجه دارند و آن را در مجموعه‌ای قرار می‌دهند که شامل سینما، اسباب‌بازی، بازی‌های رایانه‌ای و دیگر تولیدات فکری و فرهنگی است و موجب هدایت اذهان جامعه به سمت ارزش‌های موجود ولی فراموش شده می‌شود. ترویج سرگرمی و بازی‌های سنتی باید در کنار شناخت جبهه تهاجمی، در بدو ورود و یا حتی قبل از ورود تولیدات نو مورد توجه دست‌اندرکاران عرصه فرهنگ قرار گیرد.
دیر فهمیدن و دیر جنبیدن و دیر علاج کردن، آفت تهاجم فرهنگی بیگانه است و باید دانست که دفاع، تنها علاج و چاره نیست بلکه روش خلق موضع اثباتی، تهاجمی و حرکت صحیح، پرهیز از انفعال است.
مسئله‌ای که در رتبه پنجم مورد نظر مقام معظم رهبری است، توجه به رشد علم در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی است. رشدی که به اقرار سازمان‌های جهانی و به نوعی مخالفین ایران، در جایگاه سیزده برابری متوسط رشد جهانی است. عرصه علم، همتی می‌طلبد تا از کُند شدن چرخه حرکتش جلوگیری شود. پیشرفت و تسریع در این روند، مطالبه مردم است که فرزندان خود را به دستگاه آموزش و پرورش این کشور از دوره‌های ابتدایی تا عالی سپرده‌اند. باید توجه داشت که در ایجاد هیجان در عرصه علم، از سیاسی شدن مراکز علمی مخصوصاً‌ دانشگاه‌ها باید به شدت جلوگیری شود.
«ما می‌توانیم» یکی از شعارهای امام است که بحمدالله سرنوشت خوبی داشت. این شعار امروز به شعاری مبدل شده که قلب‌های جوانان اهل علم ایران را به اهتزار درآورده زیرا با تمام وجود آن را پذیرفته‌اند. حتی اگر در یک مقطع و در یک کار از پیشرفت باز بمانند، حقیقت این شعار را پذیرفته‌اند. این باور، موتور حرکت برای جبران عقب‌ماندگی‌هاست. دیگر شعارهای پایه‌ای انقلاب اسلامی نیز باید دارای چنین سرنوشتی شوند. شعاری چون: «ما می‌توانیم تمدن نوین اسلامی را برپا کنیم و دنیایی بسازیم که سرشار باشد از معنویت».
نکته ششم، بیان میزان نگرانی‌ مقام معظم رهبری درباره زبان فارسی است. زبانی که روزی زبان علمی از قسطنطنیه تا شبه‌قاره هند بوده. در طول تاریخ استعماری در چند قرن اخیر، مانایی و رشد این زبان با حیله‌های گوناگون انگلیسی‌ها از آن گرفته شد و اکنون کار به جایی رسیده که گروهی از فارسی‌زبانان داخل با استفاده از اسم‌های فرنگی، کالاهای تولیدی خود را می‌فروشند و گروهی دیگر از به کار بردن کلمات فرنگی در متن جملات فارسی احساس مباهات می‌کنند. این موضوع، مورد توجه حضرت امام نیز بوده. امام خمینی در وصیت‌نامه خود آورده‌اند:
«و غم‌انگیزتر این كه آنان ملت‌های ستم دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه‌داشته و كشورهایی مصرفی بار‌ آوردند... فی‌المثل، اگر در كتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفكر به حساب می‌آورند و از گهواره تا قبر به هر‌چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم‌گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب [می‌شود] و اگر واژه‌های بومی خودی به كار رود مطرود و كهنه و واپس‌زده خواهد بود. كودكان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتاده‌اند. خیابان‌ها، كوچه‌ها، مغازه‌ها، شركت‌ها، داروخانه‌ها،‌ كتابخانه‌ها، پارچه‌ها و دیگر متاع‌ها، هر چند در داخل تهیه شده، باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی[باشند] و به آن اقبال كنند. فرنگی‌مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاست‌ها و در معاشرت‌ها و تمام شئون زندگی، موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت و در مقابل، آداب و رسوم خودی‌، كهنه‌پرستی و عقب‌افتادگی است».
البته باید توجه داشت که مقابله با این آفت با روش‌های خشونت‌آمیز نتیجه نمی‌دهد. ایجاد فرهنگ طرد کلمات بیگانه، با دامن‌زدن وسیع رسانه‌ای- نه فقط صدا و سیما- به این موضوع امکان‌پذیر است. بیم آن می‌رود که در کنار استفاده از زبان بیگانه، کم‌کم سبک زندگی بیگانه هم امری عادی قلمداد شود. در این زمینه نباید فراموش کرد که ناامیدی یا عجله یعنی افراط و تفریط، بلای خانمان‌سوز احیای فرهنگی است. در یکی از کشورهای بیگانه ۲۵ سال یعنی یک نسل آموزش فرهنگی و برنامه‌ریزی به درازا کشید تا مردم آموختند که نباید در مکان‌های عمومی آب دهان بیندازند.
مسئله هفتم، توجه به علوم انسانی و تمرکز بر مبنای علمی و فلسفی علوم انسانی است. تعطیل کردن رشته‌های دانشگاهی و پشت سر انداختن برخی دروس که اکنون در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی مبنا و پایه محسوب می‌شوند مشکل علوم انسانی مبتنی بر انسان‌شناسی غربی را حل نمی‌کند و به نوعی پاک کردن مسئله و اعتراف به ناتوانی در حل آن است. اولاً باید هر اقدامی در این حوزه، مبنای کارشناسی دقیق داشته باشد و ثانیاً باید به خروجی فعال تلاش اندیشمندان در این زمینه توجه شود. نباید چند قدم به جلو رفت و دوباره عقب‌گرد کرد و یا با بی‌توجهی به اظهار نظر اندیشمندان، تلاش آنان را در این زمینه ابتر گذاشت. اسلامی کردن علوم انسانی کاری فردی و سلیقه‌ای نیست و تدوین زیرساخت‌های آن بسیار مهم و اساسی است.
مسئله هشتم که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته شناخت عوامل مولد آسیب‌های اجتماعی و علل فرهنگی آن است. این عرصه، تلاشی فراگیر و همه‌جانبه می‌طلبد و این‌جاست که درهم‌تنیدگی مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رخ می‌نماید. طلاق، موادمخدر، جنایت، فسادهای مالی و... آسیب‌هایی هستند که بنیان خانواده را در قدم نخست و بنیان اجتماع را در مراحل بعدی از هم می‌گسلد. برای به حداقل رساندن این آسیب‌ها همه متولیان اجرایی کشور از مسئولان قوای سه‌گانه و صدا و سیما تا مردم کوچه و بازار مسئولیت فردی و اجتماعی دارند. از آن‌جایی که فرد و جامعه هر دو دارای اصالت دینی هستند، خودسازی فردی و تقوای درونی از نکات بسیار مهم در ایجاد یک جامعه سالم است. امروزه پیدایش برخی آسیب‌ها نتیجه بی‌منطقِ وادادگی افراد در برابر مشاهده خطای دیگران است.
در نهایت، موضوع مهمی که در ملاقات با اعضای شورای عالی فرهنگی مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته مسئله جمعیت است. موضوع مهم در آینده جمعیتی ایران تنها پیر شدن جمعیت نیست. پیرشدن جمعیت از این جهت مورد توجه است که در آینده‌ای نه چندان دور مانع بزرگی بر سر راه رشد جمعیت است. مسئله مهم در این مورد، برهم خوردن ترکیب جمعیتی کشور است که در درازمدت مانع بزرگی بر سر راه اهداف عالی نظام اسلامی است و از اکنون باید به شکلی عمیق مورد توجه قرار گیرد.

نویسنده: زهره علی‌عسگری

مقاله ها مرتبط