۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

پهلوان همت

پهلوان همت

پهلوان همت

جزئیات

به‌مناسبت ۱۷اسفند، سالروز شهادت شهید ابراهیم همت، سال۱۳۶۲

17 اسفند 1403
حاج محمد ابراهیم همت سردار نام‌آشنای ایران زمین، اسطوره‌ای ست که نامش گرمابخش دل هر ایرانی است. هر که او را دیده طوری به‌تصویر می‌کشدش که افسوسِ اینکه‌ ای کاش من هم او را می‌دیدم ناخودآگاه بر دل هر انسان آزاده‌ای جاری می‌شود.
حاج محمد ابراهیم همت؛ فرماندة شجاع لشکر همیشه فاتح محمد رسول‌الله(ص).
حاج‌محمد‌ابراهیم همت؛ مردی از مردان ناب تاریخ.
حاج‌محمد‌ابراهیم همت؛ مجموعه‌ای ا زخصلت‌های ارزشمند انسانی.
۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در خانواده‌ای متدین و مذهبی متولد شد. مادری پاک داشت که همیشه با وضو به فرزندانش شیر می‌داد و صاحب پدری فداکار و پرتلاش بود. ابراهیم از همان کودکی فعال و پرکار بود. صبح‌ها به مدرسه می‌رفت، بعدازظهر‌ها در دکان گز‌ فروشی مشغول بود و در پایان روز هم در حجره‌ای به فراگیری قرآن می‌پرداخت. به تحصیلاتش با موفقیت ادامه داد و در سال 1354 دوره دو ساله دانش‌سرا را به پایان رسانید و بعد به خدمت شریف سربازی رفت.
انقلابی باید صورت می‌گرفت. به انسان‌های جهان‌بین و متفکری چون او نیاز بود. او هم با این باور همچون دیگر انقلابیون حرکتی مجاهدانه در پیش گرفت. با این امید که پیشرفتِ انقلاب، جامعه را به‌ تعالی خواهد برد، به جمع مبارزین پیوست.
حاج‌محمد‌ابراهیم همت گوهری درخشان در عرصة مبارزات تاریخ ایران، یکی از روزهای آخر اردیبهشت ۵۹ وارد پاوه شد؛ زمانی که مصادف بود با اوج کشمکش و درگیری میان نیروهای تحت‌امر شهید ناصر کاظمی و عوامل ضد انقلاب. زمانی که همت وارد کردستان شد، جوان سرزنده و بشاشی بود. فقر فرهنگی در میان آن‌ها بیداد می‌کرد. ابراهیم با روشنگری‌های معنوی‌اش گام‌های بلندی در جهت رشد و تعالی افکار مردم بومی آنجا برداشت. در پاوه مسئول روابط عمومی بود تا اینکه بعد از گذشت مدتی کوتاه و کشف دانش و معرفت، سمت فرماندهی سپاه پاوه بر دوشش افتاد.
تنها حضور فیزیکی ابراهیم همت در صحنه نبرد، قوت‌قلبی بود عظیم برای تک‌تک رزمندگان، چه در کردستان و چه در جبهه‌های جنوب.
حاج‌ محمد‌ابراهیم، دو سال در منطقه اورامانات کردستان حضور مداوم داشت و سپس در زمستان سال۶۰ به جبهه‌های جنوب فراخوانده شد. تبحردر ایجاد ارتباط با اطرافیان و رزمندگان از خصلت‌های بارز همت بود و این ناشی از شناخت و صداقت وی بود. قرص و محکم در جبهه فرماندهی می‌کرد و به دفاع از کشور اسلامی می‌پرداخت تا سرانجام روز هفدهم اسفند ماه سال ۶۲ زمانی که با شهید میرافضلی از لشکر ۴۱ ثارالله روی موتور نشسته بود و به‌سمت جزیره پیش می‌رفتند، در محل تلاقی دو جزیره شمالی ـ جنوبی ناگهان یک گلوله توپ روی جاده و در فاصله چند متری آن‌ها در دل زمین فرود می‌آید و ترکش‌های تیز و سوزاننده آن به سر و صورت حاج‌همت اصابت می‌کند و آن قامت رعنا و افتخارآفرین ایران، بی‌سر نقش بر زمین می‌شود.
جایش در دل‌های تفتیده‌مان سبز.

مقاله ها مرتبط