۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

مشروطه انگلیسی

مشروطه انگلیسی

مشروطه انگلیسی

جزئیات

چرايی حمایت ابتدایی دولت استعمارگر انگلیس از نهضت مشروطه‌خواهی و سپس حمایت از نابودی آن/ به مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت

14 مرداد 1401
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی تا به امروز سرلوحه سیاست‌های امت انقلابی ایران بوده شعاری است که آرزوی همه مسلمانان آزادیخواه ایران از زمان مواجهه با استعمار بوده است. شعاری که در کتاب «ولایت فقیه» سیدعبدالحسین لاری، سخنرانی‌ها و رسائل شیخ‌فضل‌الله نوری، مواضع و سخنرانی‌های شهید سیدحسن مدرس و همه قیام‌ها و نهضت‌های مومنین و وطن‌خواهان به عیان دیده می‌شود.
اما اين كه دشمن قدیمیِ این استقلال و آزادی از دوره قاجار تا به امروز یعنی دولت استعمارگر انگلیس، چگونه به شیوه‌ سیاسی جلوی این استقلال‌طلبی و اسلام‌خواهی ایستاد؟ چطور آن را در دوره قاجار و پهلوی سرکوب کرد؟ و... داستانی دارد که برای دانستن آن باید به قضیه مشروطه رجوعی دوباره داشت و از منظر اهداف سیاسی استعمار آن را بررسی کرد.


انگلستان و ایران قبل از مشروطه
پس از اشغال کامل هندوستان توسط انگلستان و مستعمره شدن آن، ایرانِ آن روزگار که هنوز افغانستان جزيی از خاکش محسوب مي‌شد مرزی بسیار طولانی با كشور استعمار شدة هندوستان پیدا کرد. به همین دلیل ایران و سلطه بر آن برای روباه پیر بیش از قبل اهمیت پیدا کرد.
انگلیسی‌ها برای تامین اهداف خود در کشورهای مختلف از راه‌های گوناگون وارد می‌شدند. اگر شرایط مهیا بود، کشور مورد نظر را اشغال کامل نظامی کرده و آن را تبدیل به مستعمره خود می‌کردند، اما اگر شرایط آماده نبود به شکل غیرمستقیم(سلطه فرهنگی و با استفاده از عناصر نفوذی در هیات حاکمه) کشور مورد نظر را نیمه‌مستعمره می‌کردند.
ایران یکی از آن کشورهایی بود که به دلیل وجود روحیه دینی و غیرت ملی مردمان آن، امکان اشغال نظامی‌اش وجود نداشت. پس انگلیسی‌ها باید برنامه سیاسی خاصی را دنبال می‌کردند. بنابراين از ابتدای شروع سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و به‌ویژه پس از شهادت امیرکبیر نفوذ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی انگلستان در ارکان حکومتی، ملی و فرهنگی ایران آغاز شد. این نفوذ توسط جاسوسان و عوامل داخلی انگلیسی‌ها دنبال می‌شد که زمزمه‌های عدالتخواهی مردم به رهبری علما شروع شد.

علت تغییر جهت از دارالشورا به مشروطه‌خواهی
حکومت استبدادی قاجار گرچه زیر سلطه استعمار روسیه تزاری بود، اما هم‌چون پهلوی‌ها از اساس، ضد دین و استقلال کشور نبود. قاطبه علما معتقد بودند با ایجاد اصلاحاتی می‌توان وجوه استبدادی آن را تعدیل کرد. بر همین اساس نهضتی اعتراضی را آغاز کردند که در آن، اصل بر مطالبات دینی و عدالتخواهانه بود.
هنوز اندکی از آغاز جنبش علما برای ایجاد «دارالشورا» و «عدالتخانه نگذشته بود كه جنبش تبدیل به نهضت «مشروطه‌خواهی» شد و نهضت علما کلا به انحراف رفت.
اما چرا؟
از چندین دهه قبل، حاکمان انگلیسی به وسیله لشكر انبوه جاسوسان خود در ایران و طی دو قرارداد استعماری «رویترز» و «تالبوت» متوجه شده بودند که امکان استعمار مستقیم ایران وجود ندارد. آن‌ها دیده بودند که با دو فتوای آیت‌الله ملاعلی کنی و آیت‌الله میرزای‌شیرازی چطور قراردادهای‌شان لغو شد. پس انگلستان باید به راه‌های دیگری هم‌چون سلطه بر رجال حکومتی و درباریان برای استعمار غیرمستقیم ایران می‌اندیشید. بر همین اساس، وقتی علما و طلاب برای رسیدن به اهداف عدالتخواهانه خود به قم رفته و در حرم حضرت معصومه(س) متحصن شدند، سفارت انگلستان با استفاده از عناصر وابسته‌ای چون تقی‌زاده و امین‌الضرب شرایط را برای انحراف نهضت ایجاد کرد. آن‌ها با رفتاری مزدورانه شروع به حمایت از معترضان کرده و درهای سفارت انگلستان را به روی مردم غافل و بی‌بصیرت گشودند. مردم دسته‌دسته برای متحصن شدن به سوی سفارت انگلیس هجوم آوردند تا جایی که تعداد آن‌ها در عرض ۱۰ روز تا ۲۰ هزار نفر افزایش پیدا کرد.
در آن ۱۰ روز، کاردار و عناصر وابسته به سفارت برای مردم سخنرانی می‌کردند که اگر مجلس مشروطه داشته باشید همه چیز ارزان می‌شود، خورد و خوراک‌تان فراهم، امنیت‌تان تامین و زوری بالای سرتان نخواهد بود! و دروغ‌ها و وعده‌هایی از این دست. سپس دیگ‌های پلو بار گذاشته و سفره‌های انگلیسی پهن شد تا از دل آن به جای دارالشورا و عدالتخانه، مجلس شورای ملی با عضویت تعداد قابل توجهی نماینده انگلوفیل بیرون بیاید. کمی بعد هم قوانین مجلس مشروطه از روی قوانین فرانسه و بلژیک نوشته شد.

تشکیل مجلس مشروطه، هدف اولیه استعمار
با تشکیل مجلس شورای ملی، شیخ فضل‌الله نوری بیش و پیش از بسیاری از علما و روحانیان به نقشه استعمار پی برد و فریاد «وااسلاما» سر داد. او مدام در سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود به سایر علما متذکر می‌شد که: «ولله ای مسلمانان، کدام عالم است که می‌گوید مجلسی که تخفیف ظلم نماید و اجرای احکام اسلام کند بد است و نباید باشد؟! تمام کلمات راجع است به چند نفر لامذهب بی‌دین که احکام شریعت قیدی است برای آن‌ها. می‌خواهند نگذارند که رسما این مجلس مقید شود به احکام اسلام و اجرای آن.»
با توطئه‌آفرینی عناصر وابسته به انگلیس هم‌چون مشیرالدوله و تقی‌زاده و مطبوعات حامی فراماسونرها ‌چون صوراسرافیل و مجلس، علت مخالفت شیخ و طرفدارانش با مجلس شورای ملی به دروغ، همراهی آن‌ها با استبداد مطرح می‌شد تا فریادهای اسلام‌خواهی‌شان به گوش مردم نرسد. توطئه‌ای که با فریب خوردن مردم موثر افتاد و با فتح تهران و به دار کشیدن شیخ فضل‌الله موجب استیلای کامل انگلستان بر صحنه سیاسی ایران شد. اما انگلیسی‌ها تنها به این راضی نبودند و می‌خواستند شریان‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران را هم در اختیار داشته باشند. پس اقدامات آن‌ها برای انحلال مجلس و روی کار آمدن یک دیکتاتور دست‌نشانده شروع شد. اقداماتی چون اشغال نظامی کشور در جریان جنگ اول جهانی و به هیچ انگاشتن اعلام بی‌طرفی حکومت مشروطه ایران و غارت منابع کشور. این رفتار به معنای بی‌ارزش بودن مجلس مشروطه در نگاه انگلیسی‌ها بود.
بر همین اساس بود که انگلیسی‌ها بعد از پایان جنگ اول جهانی هیچ حمایتی برای پابرجا ماندن حکومت مشروطه در ایران نکردند و به جایش با روی کار آوردن عنصر سفاک و بی‌سوادی چون رضاخان میرپنج نشان دادند آن‌چه برای آن‌ها مهم است سلطه کامل بر ایران و ایرانی است نه شعارهای دموکراتیک و حکومت مشروطه و ضداستبداد.

مشروطه عثمانی
کشور استعمارگر انگلیس مشابه سیاستی را که در ایران پی گرفت، در امپراتوری عثمانی هم دنبال کرد. تجزیه این امپراتوری و سلطه بر سرزمین‌های آن از اهداف مهم روباه پیر بود. بنابراین با استفاده از عناصر نفوذی خود در حکومت عثمانی که جزو منورالفکران تربیت شده در محافل ماسونی بودند شروع به ترویج اندیشه مشروطه‌خواهی کرد. در راس این افراد «مدحت پاشا» قرار داشت که تحصیل‌کرده غرب و مروج اندیشه غربی بود. او در طول حیات سه پادشاه، مجری سیاست‌های فکری و فرهنگی انگلیس در فضای سیاسی و اجتماعی عثمانی بود. پاشا در سال ۱۸۷۶.م برابر با ۱۲۵۵.ش توانست با استفاده از نارضایتی مردم از ظلم و ستم و عیاشی سلاطین عثمانی، مجلس مشروطه را تاسیس کند. هم‌چنین با کمک سایر عناصر تربیت شده غرب و انگلوفیل، نخستین قانون اساسی کشور را که با تکیه بر اندیشه غربی نگاشته شده بود در مجلس تازه تاسیس به تصویب برساند.
با شروع جنگ اول جهانی و طرفداری عثمانی‌ها از آلمان در مقابل انگلیسی‌ها و البته شکست آن‌ها در این جنگ، زمینه برای تجزیه اين امپراتوری ایجاد شد. اندکی بعد و بر اساس قرارداد استعماری سایس-پیکو(که یک نوع تبانی استعماری میان سه کشور انگلیس، روسیه و فرانسه بود) تجزیه کامل این امپراتوری محقق شد.
استعمار انگلیس با بی‌خاصیت کردن مجلس مشروطه عثمانی، با حمایت از یک عنصر انگلوفیل به نام «مصطفی کمال‌پاشا» زمینه ایجاد حکومت دیکتاتوری و ضد دینی او را فراهم کرد. به این ترتیب، مجلس مشروطه نقش یک رحم اجاره‌ای برای روی کار آمدن یک طرفدار و مجری اوامر انگلیس را در کشور ترکیه بازی کرد.

سیاست‌های فرهنگی استعمار برای سلطه بر ایران
استعمار انگلیس برای رسیدن به سلطه کامل بر کشورهای اسلامی که مردمش اجازه اشغال نظامی خاک‌شان را به دشمن نمی‌دادند سیاست «ترویج اسلام‌هراسی» را پیش گرفت. براساس این سیاست عمله‌های فرهنگی انگلیس در مدارس، دانشگاه‌ها، مطبوعات، مجالس و... به مردم القا می‌کردند که علت عقب افتادگی‌ها، فقر و ظلم‌ها و عدم ورود آن‌ها به دوره پیشرفت و مدرنیته، «اسلام» است. در مقابل به آن‌ها القا می‌شد که با ملیت‌گرایی و برگشت به تمدن باستانی خود می‌توانند آن مجد و ترقی را به دست بیاورند. به این معنا که ابتدا در هویت فردی و جمعی مردم ایجاد خدشه می‌کردند و پس از تضعیف روحیه دینی و سرگرم شدن بخشی از جامعه به بازی‌های پان‌عربیسم، پان‌ترکیسم، پان‌ایرانیسم و... زمینه برای سلطه نفوذی‌ها در حاکمیت و سپس تسلط کامل آن‌ها بر امور مردم ایجاد می‌شد.
***
حالا با آگاهی از وقایع تاریخی، آیا نباید در برابر شعارهای دروغین حقوق بشری و صلح‌طلبانه غرب و نفوذ غرب‌گریان و دوتابعیتی‌ها در شریان‌های فرهنگی و سیاسی كشور حساس شویم و تاریخ مایه عبرت امروز‌مان شود؟
العاقل یکفی به الاشاره...

منابع
۱- ترکمان، محمد، مكتوبات، اعلامیه‌ها، روزنامه‌ها و چند گزارش پیرامون نقش شیخ فضل‌الله نوری، موسسه خدمات فرهنگی رسا، جلد ۲، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۲- حضرتی، حسن، مشروطه عثمانی، پژوهشکده تاریخ اسلام، چاپ اول، ۱۳۸۹.
۳- جعفریان، رسول، بست‌نشینی مشروطه‌خواهان در سفارت انگلیس، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۴- جعفریان، رسول، سیداسدالله خرقانی، روحانی نوگرای روزگار مشروطه و رضاشاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۵-نجفی، موسی و ديگران، تاریخ تحولات سیاسی ایران، بررسی مولفه‌های دین، حاکمیت، مدنیت و سیاست در گستره هویت ملی ایران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دهم، ۱۳۹۵.

نویسنده: انوشه میر‌مرعشی

مقاله ها مرتبط