این که چطور میشود با جهاد فرهنگی، گفتمان غالب تفکر اباحهگری
۱ را شکست و این که چطور میشود بر دستگاه عریض و طویل و قدرتمند تبلیغاتی دشمنان با وجود کمی عِده و عُده چیره شد تنها یک راه دارد. این که به دل تاریخ رفته و نحوه مبارزه بزرگان و صلحا که الگو گرفته از شیوه انبیای الهی و ائمه معصومین صلواتاللهعلیهماجمعین بوده را مورد توجه قرار دهیم. یعنی روش این بزرگان در مبارزه با پلشتیها و نحوه رویارویی آنها با منکرات اجتماعی را موجب عبرت بدانیم و آن را چراغ راه کنیم.
یکی از این بزرگان که با تلاش جهادی توانست بر اندیشه اباحهگری و شهوتپرستی در زمان پهلوی دوم در استان خود چیره شود آیتالله شهید «سیدعبدالحسین دستغیب» بود.
ما در این مقاله سعی کردهایم نگاهی به جوِ فرهنگی استان فارس بهویژه شهر شیراز و شیوه مقابله شهید دستغیب با برنامههای فرهنگی در آن دوره داشته باشیم.
وضعیت فرهنگی کشور در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی روند دینزدایی از جامعه و ترویج فساد و اباحهگری در میان جوانان، از همان سالهای ابتدایی روی کار آوردن رضاشاه توسط انگلیسیها آغاز شد. یعنی دستگاه تبلیغاتی و افراد تربیت شده در لژهای فراماسونری، به شکل هدفمند به بزک کردن سیاستهای ضد دینی رضاشاه مشغول بودند. این روند بعد از شهریور ۱۳۲۰ سرعت بیشتری به خود گرفت و ابزارش مدرنتر شد. چاپ «رنگیننامه»هایی با محتوای مفسدهانگیز و مستهجن، ساخت و اکران فیلمهای فارسی اروتیک
2 و در نهایت ورود تلویزیون به خانههای بخشی از خانوادههای ایرانی، روند ترویج اباحهگری و آلوده کردن جوانان به شهوت و بیقیدی را سرعت بخشید.
این روند ادامه داشت تا پس از شروع نهضت امام عزیز(ره) و تبعید ایشان به نجف اشرف. محمدرضا کمکم به فکر تحکیم پایههای قدرت سلطنتش افتاد، آن هم با گره زدن دُم سلطنتش به دُم پادشاهی هخامنشیان! طرح و ایده این نوع تحکیمبخشی به قدرت سلطنت، با رجال فرماسونر دربار بود و شیوه اجرای آن با دفتر فرح پهلوی. نتیجه این که در سال ۱۳۴۶ مصوبه برگزاری جشنی بزرگ و پرطمطراق با عنوان «جشنهای ۲۵۰۰ سال پادشاهی در ایران» در شهر شیراز مورد تایید قرار گرفت.
جشنهایی برای رواج بیقیدی شیفتگی شاه نسبت به تاریخ موهوم باستان و باور داستانسراییهای «سِر جان ملکم» انگلیسی درباره قدرت کوروش، آنقدر زیاد و بیمنطق بود که حتی شخصی مثل فریدون هویدا معاون وزیر امورخارجه دولت امیرعباس هویدا هم در صفحه ۱۱۹ کتاب خاطراتش با تعجب از این موضوع، «شاه را فریفتۀ ایران باستان» میخواند.
به هرحال بعد از تصویب برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله و شروع تمرینهای آن، بنیاد فرح پهلوی ترویج تفکر و هنر غربی در شهر شیراز را آغاز کرد. به این شکل از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ در تابستان هر سال جشنی با عنوان «جشن هنر شیراز» در این شهر برگزار میشد. این جشن با هدف جا انداختن هنرهای غربی و ترویج اندیشه بیقیدی نسبت به بایدها و نبایدهای دینی از طرف دفتر فرح برپا میشد. جالب است که علیرغم برخی ادعاها در حمایت از هنر ایرانی در جشنهای برگزار شده در طول ۱۰ سال، اثری از هنر واقعی ایرانی و اسلامی وجود نداشت. به جایش، برگزاری تئاترهایی با موضوعات شهوانی، نمایشگاههای نقاشی ضد دینی و ارایه مجسمههای عریان و... بارها و بارها تکرار و از پدیدآورندگان تقدیر هم شد.
آیتالله دستغیب و ترویج معارف اسلامی مسلما علما و روحانیان شهر شیراز و استان فارس، در مقابل حمایت رژیم پهلوی از گسترش فساد و فحشا ساکت نبودند. در راس آنها شخص آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب قرار داشت.
دستغیب که در خاندانی عالمپرور و روحانی به دنیا آمده بود پس از کسب علوم دینی در حوزههای علمیه نجف و قم به شهر آبا و اجدادی خود برگشت و هدایت امور دینی و مبارزاتی شیراز بلکه استان فارس را به دست گرفت. ایشان از یاران امام خمینی(ره) بود و بعد از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ لزوم تلاش بیشتر برای آگاه کردن تودههای مردم را احساس کرده بود. ایشان مسئله تهذیب قلوب و نشر معارف اخلاقی و دینی میان مردم را امری بسیار مهم میدانست. برای همین شروع به تربیت جوانان مذهبی شهر خود کرد. آیتالله دستغیب که از جوانی دستی به قلم داشت، به تالیف کتابهایی برای تقویت بنیه ایمانی و تهذیب نفس بدنه مذهبی و سنتی جامعه پرداخت. تولید محتوای دینی از سوی ایشان با شدت و جدیت تعجبآوری ادامه داشت تا جایی که آثار ایشان را در طول سالهای مبارزه، بیش از ۵۵ کتاب ذکر کردهاند. گناهان کبیره در دو جلد، قلب سلیم، استعاذه، صلاة الخاشعین، خطبههای شعبانیه، داستانهای شگفت، توحید، معاد، بندگی؛ راز آفرینش، ۸۲ پرسش، اخلاق اسلامی، معراج، زندگانی صدیقه کبری و زندگانی زینب کبری از مهمترین آثار آیتالله دستغیب هستند.
بخش عمده مخاطبان کتابهای ایشان که بارها و بارها در دوران پهلوی تجدید چاپ شدند، قشر مذهبی و علاقهمند به مباحث مذهبی بودند. همین قشر پس از توجیه و مجهز شدن به سلاح علم و تقوا، تبدیل به افراد مبارزی میشدند که به عنوان نماینده فکری آیتالله دستغیب شروع به تبلیغ و ترویج تفکر دینی میان سایر اقشار و گروهها میکردند.
وقتی علمای شیراز فریاد زدند... آیتالله دستغیب در کنار کارهای ایجابی و تقویت بنیه دینی مردم باید در جبهه دیگری هم مبارزه میکرد. رژیم پهلوی بهشدت به اجرای برنامههای دینزدا در کل کشور و بهخصوص در شهر شیراز مشغول بود. برگزاری هر ساله جشنهای هنر شیراز با هزینهای هنگفت، گسترش مشروبفروشیها و رقاصخانهها، اجرای کنسرتهای ایرانی و خارجی با حمایت مستقیم دفتر فرح پهلوی بهویژه در دانشگاه شیراز و... باعث میشدند آیتالله دستغیب علیه وضعیت موجود موضع بگیرد. به گواهی اسناد ساواک، ایشان بارها و بارها در سخنرانیهای خود به هزینههای هنگفت برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله و پس از آن جشن هنر شیراز و بیاعتنایی دربار نسبت به فقر بسیاری از مردم در استان فارس و کل ایران اعتراض کرده است.
اعتراضهای آیتالله دستغیب به رفتارهای ضد دینی حکومت ادامه داشت تا این که در ماه رمضان ۱۳۵۶ نمایشی به نام «خوک، آتش و بچه» در جریان برگزاری جشن هنر شیراز روی صحنه رفت. نمایشی بهشدت مستهجن که قلم از بیان محتوای آن شرم دارد.
خبر اجرای این نمایش به آیتالله دستغیب رسید. ایشان در تاریخ 26 مرداد ۱۳۵۶ بالای منبر فریاد زد:
«یک چیزی شنیدم! «جشن خوک»، «جشن خوک». عجیب اسمی هم دارد. آنها که به اینجا میروند، نر و ماده با هم، از خوک هم پستترند. ای لعنت بر آنها. موسس آن هم خوک است. لعنت بر آنها باد. تا کی این مملکت و این جوانها را میخواهید گمراه کنید و به دست استعمار بدهید و منحرف کنید؟ این اولیا(سران مملکت) چه کار میخواهند بکنند ماه مبارک رمضان؟ این رقاصهها، آنها هم که میروند خرند. شیراز اهل علم بوده، حال کردهاندش رقاصخانه. نمیگذارند دهن ما بسته باشد.» سپس فریاد زد: «خدا لعنت کند کسانی را که در این جشن شرکت میکنند. خدا لعنت کند افتتاحکنندۀ جشن(فرح پهلوی) را.»
ایحاد تشکیلات برای منسجمتر شدن مبارزه اعتراضهای آیتالله دستغیب به وسیله خیل جوانان مذهبی که در طول چند سال جذب مجالس وعظ و دعا و خطابه ایشان شده بودند به گوش مردم استان فارس و استانهای دیگر رسید. لحن تند و اعتراض مستقیم آیتالله دستغیب به شخص فرح و شاه در خفقان آن روز، مردم را نسبت به وقایع جشن هنر شیراز حساس و معترض کرده بود.
آیتالله دستغیب با فرا رسیدن سال ۱۳۵۷ برای منسجمتر کردن فعالیتهای مبارزان در شیراز، به فکر متشکل کردن روحانیان و علمای شهر افتاد. با پیگیریهای ایشان برای مقابله با برگزاری جشن هنر، تشكیلاتی زیر عنوان «اتحادیه روحانیون شیراز» به وجود آمد. تشکیلاتی که در آن علمایی چون آیتالله بهاءالدین محلاتی، حجتالاسلام مجدالدین محلاتی، سیدمجدالدین مصباحی، سیداحمد ساجدی و شیخ یحیی فلسفی حضور داشتند.
با نزدیک شدن ماههای منتهی به برگزاری جشن هنر، آیتالله دستغیب از اوایل تابستان سلسله سخنرانیهایی را در مسجد جامع شیراز و در مخالفت با برگزاری این جشن آغاز كرد. اولین سخنرانی ایشان در شب جمعه اول تیر ۱۳۵۷ ایراد شد. همچنین در ۱۲ تیر در هنگام سخنرانی، بهشدت رژیم پهلوی را مورد حمله قرار داد و اعلام کرد امسال مردم از برگزاری جشن هنر به هر نحو ممكن جلوگیری خواهند کرد.
جشن هنر شیراز، سال ۵۷ مبارزات آیتالله دستغیب در دو سطح متفاوت باعث تغییرات اساسی در جوِ فرهنگی شهر شیراز و استان فارس شد. از یک طرف با تقویت ایمانی بدنه شیرازیها، حساسیت آنها نسبت به برنامههای مروج فساد و فحشا بالا رفت. از طرف دیگر با حرکت اعتراضی آیتالله دستغیب و اعضای اتحادیه روحانیون شیراز، شرایط برای بلند شدن فریاد اعتراض از سوی مردم علیه برنامههای مبتذل جشن هنر فراهم شد. در نهایت، مبارزات مردم شیراز با محوریت علما و در راس آنها آیتالله دستغیب، رژیم پهلوی را به تسلیم در برابر خواستههای مخالفان وادار کرد. سازمان جشن و هنر اعلام كرد «جشن هنر شیراز و دومین جشن فرهنگ مردم اصفهان در تابستان ۱۳۵۷ برگزار نخواهد شد.»
برای جهاد در جبهه فرهنگی و مبارزه با هجمه دشمن به اعتقادات، باورها و اندیشههای مردم، باید به روش بزرگانی چون آیتالله شهید دستغیب تأسی کرد. باید مانند این بزرگان، اول مبانی اندیشه دینی را در ذهن مردم پررنگ کرد و با گسترش معارف اهلبیت علیهمالسلام باعث تقویت روحیه تقوا در اقشار گوناگون مردم شد. سپس با کار تشکلاتی به نفی آموزههای ضد دینی پرداخت و مردم را از اباحهگری و گرایش به منکرات اخلاقی برحذر داشت و با کمک مردمی که آگاه شدهاند با مروجان اباحهگری و پیروان تفکرات دینستیزانه مبارزه بیامان کرد. بر این اساس، همانطور که یاران امام عزیز(ره) همچون آیتالله شهید دستغیب در مبارزه فرهنگی با اباحهگران و دینزداها پیروز شدند، نتایج مطلوب و مثبت برای ما هم به دست خواهد آمد.
نویسنده: انوشه میرمرعشی
پانوشت
۱. بیقیدی و بیاعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منکرات دین
۲. شهوانی
منابع
۱- سفیدگرچغایی، حمید و دیگران، زندگی و مبارزات آیتالله شهید سیدعبدالحسین دستغیب، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بیتا.
۲- قربانی، امیر، جشنهای ۲۵۰۰ ساله، کتابناک، بیتا.
۳- هویدا، فریدون، سقوط شاه، ترجمه: ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ نهم، ۱۳۸۶.
۴- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی در شیراز، بیتا.
۵- مرکز بررسی اسناد تاریخی، جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، زمستان ۱۳۸۱.