عضو ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران، شهید حسن ایرلو جانباز جنگ تحمیلی و برادر دو شهید بود که در طول حیات خود مسئولیتهایی همچون کارشناس ارشد حوزه عربی و شبه جزیره، مسئول میز یمن در وزارت امور خارجه ایران پس از آغاز جنگ در سال ۲۰۱۵م در یمن، هماهنگکننده کمکهای انساندوستانه ایران به یمن پس از آغاز جنگ و معاون دستیار ویژه وزیر خارجه در امور یمن در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ بود. او به درخواست سپهبد شهید قاسم سلیمانی در ششم آبان سال ۱۳۹۹ به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در یمن معرفی شد. سفیر ۶۳ ساله ایران، در محل ماموریت خود به کرونا مبتلا شد و به دلیل همکاری دیرهنگام برخی کشورها، در شرایط نامناسبی به کشور بازگشت و در روز سیام آذر سال ۱۴۰۰ به شهادت رسید. به مناسبت سالگرد شهادت او، گفتوگویی پیرامون ابعاد مختلف شخصیت این سفیرِ شهید، با سردار سیداحمدعلی مقدسی، از فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس انجام دادیم که حضورتان تقدیم خواهد شد. قصد داریم زندگی شهید ایرلو را در ابعاد مختلف اخلاقی، مدیریتی، سیاسی و نیز سوابق فعالیتهایش در یمن بررسی کنیم. شما چه شناختی از ایشان دارید؟ حسن ایرلو در یک خانواده متدین و مذهبی رشد کرده بود. دو برادرش در دفاع مقدس شهید شدند؛ یکی در لشکر المهدی، قبل از عملیات خیبر و دیگری را نمیدانم. آدم باهوشی بود و البته شوخ و زیرک. هر وقت میرسید به موضوعی، چیزی برای شوخی کردن داشت. به هر بحثی میرسید لطیفهای برایش بلد بود. مدتی را لبنان بود و با حزبالله کار میکرد. یکی از کسانی بود که به خوبی زبان عربی را یاد گرفت. در نیروی قدس فکر نکنم فردی با تسلط او به زبان عربی وجود داشت. بعدتر وارد کار نهضتی و آموزشی شد. حاج قاسم او را به عنوان فرمانده دانشکده نیروی قدس منصوب کرد. آن موقع من بخش بازرسی بودم. همراه حاج قاسم به او سر میزدیم. در آموزش به دانشجوها بسیار نوآور و موفق بود. سال ۹۰-۹۱ که قضایای یمن و داعش پیش آمد، حاج قاسم فرماندهی منطقه خلیجفارس را به او سپرد؛ تمام کشورهای حاشیه خلیجفارس شامل امارات، قطر، عمان، عربستان، یمن و...
در این مدت ارتباطات زیادی با یمن گرفت. اطلاعاتش راجع به یمن بهروز بود و در شورا و جلسات تخصصی که میآمد گزارشهایش را به سردار سلیمانی میداد. سردار ایرلو قبل از اینکه هشت سال پیش، عربستان به یمن حمله کند دست انصارالله را کاملا پر کرده بود. در ایران آموزشهایی برایشان میگذاشت و البته این کارها را با مشورت و تدبیر سردار سلیمانی انجام میداد. یکی از خصوصیات حاج قاسم این بود که همیشه حوادث را پیشبینی میکرد. حمله عربستان به یمن را هم قبلتر پیشبینی کرده بود. خیلیها میگفتند عربستان این حمله را انجام نمیدهد، اما پیشبینی حاج قسم درست از آب درآمد. امروز خیلی حرکتهایی که میبینیم در یمن انجام شده مثل ساخت موشک و پهپاد، نتیجه زحماتی است که حسن ایرلو در آموزش آنها کشیده است.
شهید ایرلو برای یمن و عربستان چه تدبیری داشت؛ تحولاتش را به لحاظ سیاسی و اقتصادی چگونه تدبیر میکرد؟ حضرت آقا یک تعبیری از نیروی قدس دارند که میفرمایند نیروی قدس یک سازمان درهمتنیده با ماموریتهای مختلف است؛ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... . حاج قاسم همیشه میگفت ما کار پنج شش تا وزارتخانه را میکنیم. کار وزارت خارجه، وزارت اقتصاد، وزارت کشور، اطلاعات، ارشاد و... یکی از عادات سردار سلیمانی این بود که وقتی موضوعی پیش میآمد، مثلا موضوع لبنان یا جنگ 33 روزه، تمام فشارش را میگذاشت آنجا، اما باقی جاها را فراموش نمیکرد. آن موقع هم یمن را رها نکرد. قبلتر آقای صالح آنجا بود. او هم آدم باهوشی بود. هفت هشت سالی را در لبنان، مسئولیت مهمی داشت. سردار قبل از ایرلو او را گذاشت فرمانده قرارگاه. آقای صالح هم کارهای خوبی کرد راجع به یمن، عربستان و مجموعه کشورهای حاشیه خلیجفارس. قبلتر هم برادری با نام مستعار احمدزاده و با نام حقیقی درویش در آنجا فعالیت میکرد که در نهایت به شهادت رسید.
این یعنی ما کلا در حوزه یمن و عربستان همیشه کار میکردیم؟ بله، اما زمانهایی هم بود که دولت فشار میآورد و مانع میشد. مثلا در دولت آقای خاتمی فشارهایی آوردند. اگر یادتان باشد سال ۱۳۷۵ در خُوَر عربستان ده، بیست امریکایی در پادگانها کشته شدند و خاتمی گفته بود میدانم کار خودمان است، اما نمیدانم کار کیست!
عوامل زیادی در عربستان بودند، اما همه را جارو کردند، خراب کردند، نهی کردند. کارهایی انجام میشد اما با سختی... . در دولت احمدینژاد از نیروی قدس بسیار خوب پشتیبانی شد. ضمن اینکه خود حاج قاسم با همه دولتها کار میکرد. پول از همه میگرفت از خاتمی تا روحانی. حتی روحانی نامهای نوشته بود به بانک مرکزی در سال ۱۳۹۶ که سال دیگر بودجه نیروی قدس باید به صفر برسد! در آن وضعیت سردار سلیمانی تدبیر میکرد. روحانی میگفت پول نداریم. سردار میگفت پس نفت میفروشم. او نفت میفروخت و مقداری از پولش را میداد به دولت، چون آنها نمیتوانستند این کار را بکنند.
چرا حاج قاسم حسن ایرلو را برای یمن انتخاب کرد؟ اول اینکه به زبان عربی کاملا مسلط بود و این کمکش میکرد. به منطقه هم آشنا بود و قبلا آنجا کار کرده بود. دیگر اینکه از قبل با یمنیها در ارتباط بود و در لبنان هم با آنها ارتباط داشت. یادم هست روزی را که پیش حاج قاسم بودم؛ گفت «حسن بیا...» حاج قاسم کسی را که دوستش داشت اینجور صدا میزد که فلانی بیا... و گفت «میخوام بذارمت سفیر ایران در یمن و میدونم شهید میشی. برو به خانوادهات هم بگو و خداحافظی کن.» حاج قاسم در مجلس افطاری هم همسر حسن را صدا زده و به ایشان گفته بود «میخوام بفرستمش سفیر بشه، ممکنه شهید هم بشهها.»
روحیه حسن ایرلو نسبت به مجموعه کاریاش و حاج قاسم چگونه بود؟ از چه لحاظ؟!
از نظر اینکه تحت امر باشد و گوش به فرمان؟ حاج قاسم را همه قبول داشتیم. گاهی ایراد به کارش هم میگرفتیم، اما همه به عنوان کسی که باید حرف آخر را بزند قبولش داشتیم. حاج قاسم یکی از خصوصیاتش این بود که هر دو هفته یک بار جلسات تخصصی میگرفت. معاونتهای مختلف و ایشان موضوعی را مطرح میکرد. مثلا میگفت راجع به یمن، عراق، راجع به انتخابات عراق یا... و نظرات تخصصی همه را میگرفت. در آن جلسات، همه از کارشناسهای کاربلدی بودند که در کشور نمونه آنها را کم داریم. من یادداشت میکردم. یادداشتها را میدادم به حاج قاسم. در نهایت سردار راجع به آن موضوع، خودش جمعبندی میکرد و همه افراد نظرات تخصصیشان را در جمعبندی حاج قاسم هم میدیدند. یعنی در جمعبندیاش نظر تکتک افراد را به صورت گویاتری بیان میکرد. در آن جلسات یکی از کسانی که خیلی صریح حرف میزد ایرلو بود. شوخی هم میکرد. مثالهای طنزی هم میآورد و صحبت میکرد.
ما در سفارت آنجا کسی را نداریم؟ داریم. قبل از ایرلو هم بچههای متخصص خودمان چندتایی آنجا بودند.
وقتی حاج قاسم مسئولیت دادند برای سفیر یمن، او نه نیاورد؟ نه اصلا، درجا قبول کرد.
وضعیت یمن آن موقع چگونه بود؟ یمن آن موقع هم وسط درگیری بود. قبل از آقای ایرلو، آقای دیگری آنجا بود. یک سالی در یمن حضور داشت و نمیتوانست برگردد. وقتی که بازگشت حاج قاسم در جلسه شورا از او تجلیل به عمل آورد. ایرلو سفیر یمن شد. حاج قاسم با وزارت خارجه دولت روحانی صحبت کرد که بتواند اعزام شود. آقای ایرلو از راه عمان خودش را به یمن رساند. راه عمان راه خاکی است. نزدیک هزاروهفتصد، هشتصد کیلومتر و دو سه روز راه است. ایرلو با لباس مبدل رفت و خودش را به صنعا رساند. در سفارت همه آمده بودند استقبالش و مات و مبهوت مانده بودند که چطور خودش را به آن جا رسانده!
یک سال و نیم پس از استقرار در یمن گفتند کرونا گرفته است. گرچه که من هنوز هم مشکوکم که کرونا بوده باشد چون در یمن خبری از کووید و ماسک و... نبود. به نظرم میآید در ملاقات با سفرای دیگر برنامهای برایش داشتند. بعد از بیماری هر کاری کردند بتواند به کشور بازگردد، نشد. با عراق صحبت کردند که با عربستان در این باره مذاکره کند، نشد. در نهایت یک هواپیمای عراقی او را به تهران آورد که دیگر کار از کار گذشته بود.
روزی که حسن ایرلو را به تهران آوردند او را دیدید؟ بیمارستان که رفتم دیگر در کما بود.
پس چیزی فراتر از کرونا بوده؟ من کاملا مشکوکم.
در مدتی که او در یمن بود چه اقداماتی انجام داد؟ فرمانده آنجا بود. مدیریت خوبی داشت. به زبان عربی کاملا مسلط بود، به خوبی میتوانست هدایت کند و از طرفی هم با حاج قاسم مستقیما در ارتباط بود و امکانات میگرفت.
سخت نیست؟ به هر حال انجام میشود با روشهای مختلف.
حوثیها که در یمن مستقر بودند، از ایرلو استقبال کردند؟ ابتدا درباره الحوثیها تاریخچهای بگویم. پدر آقای عبدالملک، آقای علامه بدرالدین حوثی بود. فرد دیگر هم بود به اسم علامه صدرالدین مویدی. این دو عالم، سال ۱۳۵۷ با شروع انقلاب اسلامی خدمت امام خمینی(ره) در قم رسیدند و اعلام کردند در عقیده ما کسی که قیام به سید کرده باشه رهبر ماست. شما رهبری ما را میپذیرید؟ امام پاسخ مثبت دادند. آقای بدرالدین وقتی به یمن بازگشت، پانزده کتاب علیه وهابیت و به پشتیبانی از شیعه دوازدهامامی نوشت و پخش کرد. خیلی از زیدیها که با فشار دلاری عربستان میخواستند بروند سمت وهابیت با تبلیغات او بازگشتند. حتی پسر بزرگش سیدحسین حوثی همراه با فرزندان شهید عماد مغنیه در جنگ ایران و عراق شرکت کرد. انقلاب اسلامی آن قدر بر سیدحسین حوثی تاثیر گذاشته بود که در تمام مساجد یمن جمعیتی درست کرد به اسم جمعیت مومنه، که هنوز هم وجود دارند و ریشهها و بنیادهای انصارالله همه از همان جمعیت مومنه هستند که گرایشات شدیدی به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) دارند. در واقع یمن شد مرکز انقلاب اسلامی. هیچ کس هم فکرش را نمیکرد عربستان روزی به سرش بزند و به یمن حمله کند.
علت حمله عربستان به یمن چه بود؟ در واقع همین تحولی که در یمن ایجاد شد و حزبالله توانست در آنجا نفوذ کند. امریکا و اسرائیل فهمیدند که اگر حزبالله پا بگیرد تنگه بابالمندب را میبندند. یکی از تنگههای راهبردی دنیا همین تنگه است که نفت و... از این تنگه به کانال سوئز میرود.
الان بابالمندب دست حوثیهاست؟ بله حوثیها به آن مسلطاند. جنوب یمن، عدن دست جریان منصور هادی هست که اختلافات شدید دارند با هم و درگیرند. اسرائیل و امریکا به شدت به بنسلمان فشار آوردند که حمله کند به یمن و در این کار از او پشتیبانی کردند.
یمنیها چگونه دفاع میکنند؟ یکی از بچهها برای آموزش یمنیها رفته بود که روش عملیاتهای سخت و زندگی در موقعیت بحران را به آنها آموزش دهد. وقتی رفت آنجا دید آنها بهتر از همه این کارها را بلدند. طرف یک گونی نان خشک برمیدارد و میرود سر کوه و آن جا دفاع میکند. بعد از یک هفته میآید پایین گونیاش را پر میکند و دوباره میرود بالا. آدمهای جنگجو، شجاع و باهوشی هستند. فضای مجازی هم کمک کرد که آموزشهایشان تکمیل شود. واقعا کسی فکر این جنگ را نمیکرد، اما چون حاج قاسم پیشبینی کرده بود از قبل دستشان را پر کرد. علیعبداله صالحی، قبلا متحد حوثیها بود و بدرالدین مهمات بسیار زیادی شامل موشکهای مختلف در انبارهایش داشت. بچهها رفتند و موشکهایشان را پیشرفتهتر کردند. بعضی موشکهایشان زمین به هوا بود که زمین به زمین کردند. تقریبا امروز یمن، بعد از جمهوری اسلامی بزرگترین قدرت نظامی و اقتداری منطقه است. موشک و تسلیحات همان جا تولید میشود. اکنون، موشک ساحل به دریا دارند با برد دویست، سیصد کیلومتر که میتواند تمام کشتیهایی را که رد میشوند بزند. اکنون هم تهدید کردهاند که اگر عربستان ما را از محاصره درنیاورد از موشک ساحل به دریا استفاده میکنیم. در واقع، در جنگ نظامی، روی زمین تعیینکننده است؛ یعنی اول نیروی پیاده، بعد تانک و توپخانه. در واقع هواپیما پشتیبان است. هر زمان هواپیما میآید بالای سرشان وسیلهای دارند که آلارم میدهد و آنها در در پناهگاه و کانالها پناه میگیرند تا تلفات کمتر باشد.
با تمام مشکلات و محاصره دارویی و... باز هم مردمشان پای کارند؟ اینها مثل ما رفاهزده نیستند. قبلش عادت کرده بودند. یک ساعت اگر برق و گاز تهران قطع شود همه دادشان بالا میرود. اینستاگرام فیلتر شده، داد مردم درآمده. ما عادت کردهایم به رفاه. آنها این چیزها سرشان نمیشود. در سختترین شرایطاند. روزی یک تکه نان میخورند. البته آدمهایش هم یاد گرفتند چطور قاچاق کنند. مقداری هم از سازمان ملل میگیرند و به هر حال زندگیشان را میچرخانند.
آینده جنگ در یمن را چگونه میبینید؟ به نفع انصارالله.
چرا؟ برای اینکه عربستان کاری از دستش بر نمیآید. رفته و نیروی نظامی از سودان آورده. وعده داده هر جوان سودانی که بیاید و شش ماه آنجا بماند وقتی به سودان بازگردد، میتواند خانه و ماشین بخرد. جوانهای سودانی هم انگیزه مادی داشتند و میآمدند. جوانها که کشته میشدند، مردم سودان فشار آوردند و دیگر نیرو نرفت. نیروهای بلکواتر از امریکا آورد که نیروهای ورزیدهای هستند. همان اولین قدم، فرمانده بلکواترها را ترور کردند. آنها هم منطقه را ترک کردند، تازه با آن همه پولهای کلانی که بلکواترها میگرفتند؛ پولهای میلیون دلاری. لذا اکنون عربستان و امریکا هیچ کار دیگری نمیتوانند انجام دهند. حوثیها به مناطق نفتخیز شبوه و مأرب تقریبا مسلطاند. البته امارات دارد نفتهایش را میبرد، اما امارات را هم تهدید کردند. کافی است یک نارنجک در دوبی منفجر شود، تمام سرمایهگذاریهای خارجی به فنا میرود. دو بار هم فرودگاه دوبی را زدند و وضع خراب شد.
یمن خودش از لحاظ استراتژیک چه دارد؟ گاز، نفت و معادن زیاد دارد. کشاورزیاش سنتی است و منطقه خشک محسوب میشود. صحرای برهوت در یمن است که صحرای بیرحم و خطرناکی است. بیشتر جمعیت در شمال غرب کشور است که همان حوثیها هستند. حوثیها شیعه زیدیاند. بابالمندب در آنجا به لحاظ راهبردی مهم است. چون شاهراه اقتصادی آسیا به اروپاست.
نویسنده: فائزه طاوسی