طرح اولیه عملیات نصر هویزه را ستاد مشترک ارتش تهیه کرد. اوایل جنگ بود و زمام امور در دستان بیکفایت بنیصدر. او در مدت کوتاهی که از جنگ میگذشت طبق نظریه پوسیدهاش به اندازه کافی زمین داده بود و زمان گرفته بود و حالا با دستور به ستاد مشترک ارتش، خواهان طراحی یک عملیات گسترده برای آزادسازی مناطق اشغال شده بود.
طرح تهیه شده توسط ستاد مشترک ارتش، چهار مرحله داشت. در مرحله اول باید جفیر و پادگان حمید، در مرحله دوم کوشک، طلاییه و ایستگاه حسینیه و در مرحله سوم خرمشهر آزاد میشد. مرحله چهارم نیز با تک به داخل خاک عراق بهمنظور تصرف حومه بصره و تنومه ادامه مییافت.
مرحله اول عملیات در ساعت ۱۰ صبح روز پانزدهم دی سال۱۳۵۹ آغاز شد. ابتدا تیپ دوم لشکر۱۶ زرهی ارتش قزوین به انضمام دو گروهان از سپاه پاسداران حرکتشان را از محور ابوحمیظه سوسنگرد آغاز کردند و با استفاده از شکاف موجود در مواضع دشمن در محور کرخهکور توانستند به پشت این مواضع رخنه کرده و تا بیست کیلومتری شرق هویزه پیشروی کنند. تیپ یک لشکر۱۶ نیز به همراه پنج گروهان از نیروهای سپاه پاسداران قرار بود از هویزه حرکت کنند، اما سرعت پیشرویشان به سمت جنوب کرخهکور کمی کُند انجام شد.

نیروهای خودی حدود سی کیلومتر با موفقیت پیشروی کرده و تیپ۴۳ زرهی ارتش عراق را به محاصره کامل درآوردند، اما در محور فارسیات، نصب پل و عبور دو گردان از لشکر۹۲ از کارون با تاخیر انجام شد. از طرف دیگر، مینهای منطقه جمعآوری نشده بودند و سه تانک خودی روی مین رفتند و انفجارشان حرکت ستون در جناح راست فارسیات را متوقف کرد. نیروهای جناح چپ محور فارسیات هم با مختصر پیشروی در ۳۰۰ متری غرب رودخانه متوقف شدند و به همین علت در این محور، دستیابی به جاده اهواز-خرمشهر مسیر نشد و جاده در اشغال دشمن باقی ماند. عدم موفقیت در جناح فارسیات موجب ناقص ماندن مرحله اول عملیات شد. نیروهای محور کرخهکور برای پیشروی در عمق، از جناح چپ خود تامین نداشتند. ضمن این که جناح راست آنها نیز خالی بود.
مرحله دوم عملیات، ساعت هشت صبح روز شانزدهم دی آغاز شد. نیروهای زرهی و پیاده به سوی پادگان حمید و جفیر حرکت کردند. نیروهای سپاه پاسداران اهواز و حمیدیه و نیروهای مردمی، پیشرویشان را حدود یک کیلومتر جلوتر از قوای زرهی و از دو سمت جاده آغاز کردند، اما ساعتی بعد، آتش دشمن آنقدر شدت گرفته بود که پیشروی نیروهای خودی را متوقف کرد. ساعت دو بعد از ظهر دستور موکد پیشروی از بیسیمها مخابره میشد، اما بعد از پانصد متر پیشروی، حملات هواپیماهای دشمن، دشت را یکباره دریای آتش کردند. در ساعت چهار بعد از ظهر، دستورات صادره همچنان بر مقاومت و ایستادگی تاکید داشتند، اما دقایقی بعد، عقبنشینی نیروهای زرهی بدون در نظر گرفتن وضعیت نیروهای پیاده آغاز شد. نیروهای پیاده که از عقبنشینی نیروهای زرهی مطلع نبودند به محاصره دشمن افتادند. آنها که ۱۴۰ نفر از نیروهای مردمی و پاسدار، به همراه تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام تحت فرماندهی حسین علمالهدی بودند و با رشادت و با وجود کمبود امکانات، مردانه در مقابل دشمن مقاومت میکردند پس از یک نبرد سخت و جانانه، مظلومانه به شهادت رسیدند.
پس از این، رزمندگانی که در پانصد متری جنوب کرخهکور مستقر بودند و زیر آتش شدید دشمن بدون سنگر دفاع میکردند توانستند در روز هجدهم به کرخه نزدیک شوند. آنها برای جلوگیری از نفوذ دشمن به شمال کرخهکور، پل واقع در حمودی فردوس را تخریب کردند. روز بعد، نیروهای زرهی دشمن در جنوب هویزه و کرخهکور مستقر شدند. روز ۲۱دی نیز حدود 50 تانک در نیم کیلومتری جاده سوسنگرد هویزه در ساریه موضع گرفتند. در جنوب شرقی هویزه هم نیروهای دیگری از دشمن تا دو کیلومتری شهر پیشروی کردند و شهر زیر آتش مستقیم و شدید دشمن قرار گرفت. در ساعت ۱۵ همین روز، جاده هویزه-سوسنگرد از سمت چپ در معرض گلولههای مستقیم تانکهای دشمن قرار گرفت و در نتیجه، امکان هرگونه تردد از قوای خودی سلب شد. به این ترتیب دشمن از دو جناح هویزه را محاصره کرد. با جدی شدن خطر سقوط هویزه دستور تخلیه شهر صادر شد. دشمن با توجه به تجاربی که از جریان مقاومت مدافعان در سوسنگرد و خرمشهر کسب کرده بود قصد داشت با پیشرویِ گام به گام و محتاطانه، محاصره شهر را از چهار طرف کامل کند و هنگامی که شهر کاملا تخلیه شد و دیگر مقاومتی در آن وجود نداشت وارد هویزه شود. بر همین اساس، در روز ۲۳ دی یک گردان تانک و یک گردان پیاده از ارتش عراق در ۱۵۰۰ متری شرق هویزه موضع گرفتند و نیروهایی که از دو روز قبل در شمال غربی هویزه در پانصد متری جاده هویزه-سوسنگرد در مقابل روستای ساریه مستقر بودند پیشروی کرده و جاده را در اختیار گرفتند. ۲۵ دی در حالی که هویزه زیر آتش قوای زرهی دشمن قرار داشت یک گردان پیاده عراق خود را به روستای ساریه رسانده و در آنجا مستقر شد. به این ترتیب، هویزه علاوه بر شرق و جنوب، از سمت شمال و غرب نیز محاصره شد. دشمن که با وجود خالی بودن شهر هنوز از مقاومت رزمندگان اسلام در هراس بود پنج شبانه روز گرداگرد شهر موضع گرفت و بالاخره در سیام دی وارد شهر شد. سپس نیروهای دشمن با اطمینان از نبودن نیروهای مقاومت به غارت منازل مردم مشغول شدند.