۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

گمنام

گمنام

گمنام

جزئیات

به مناسبت ۱۵ شعبان، روز سرباز گمنام

17 اسفند 1401
محسن، بگو صدای اون بلندگو رو خفه کنن، الانه که لو بریم، از همه طرف دارن میان عجیبه، یک لحظه فکر کردم. بچه‌های خودمونن، لباسشون شکل همه، اصلاً یه جور دیگه‌س، عجیبه ادوات‌شون کو؟ یعنی بدون سلاح سنگین میخوان چکار کنن، بابا گفتم اون بلندگو رو خفه‌ کن، نمی‌تونم حواسمو جمع کنم برا گرا دادن، چرا به جای صدای تیر و خمپاره صدای بلندگو میاد؟ محسن یه چیزی بگو. نگاه کن تو می‌تونی تشخیص بدی دشمن کدوم طرفه؛ بچه‌های ما کجان؟ یا زهرا، لباسا قابل تشخیص نیست. ای بابا چرا ما تکون می‌خوریم؟ مرتب موقعیت‌مون عوض می‌شه، جهت رو گم کردم. بده به من اون قطب‌نما رو، تخمین مسافت کنم. هی عقب و جلو میره، فاصله‌ها هم قابل تشخیص نیست. چرا هی ما تکون می‌خوریم؟ بابا یکی اون بلندگو رو خفه کنه. محسن فکر کنم بچه‌ها اسیر گرفتن چون دشمن و خودی قاطی شده. لامصب خوب یه چیزی بگو گیج شدم تو چرا نگاه نمی‌کنی؟
**
مسعودجان! ما روی دوش بچه‌هاییم، جنگ خیلی وقته تموم شده. اینا همه خودی‌ان.‌ دشمن کدومه؟ این بلندگو هم داره برای ما نوحه می‌خونه. نگاه کن، ‌سر تو بالا بیار، تو توی موقعیت شناسایی نیستی ماها توی تابوتیم. اصغر، مهدی، محمود، بابک همه هستن. ما رو تازه پیدا کردن، اسمامونو نمی‌دونن به اسم شهید گمنام آوردن. اینقدر بی‌تابی نکن. دل بکن، یعنی همه‌مون باید دل بکنیم از نگرانی. بسه دیگه انتظار؛ بسه. منم دیدم، خودی و دشمن قاطی شدن واقعاً هم قابل تشخیص نیستن، ول کن اینجا دیگه کسی ما رو نمی‌شناسه، اینجا ما گمنامیم.
بچه‌ها تصمیم گرفتن دیگه ترک پست کنن، باید بریم. کسی ما رو یادش نیست، برای اونا زود گذشته. بریم همون‌جایی که منتظرمونن. اونجا برامون مراسم اصلی رو گرفتن. اون‌جا گمنام نیستیم. اونجا همه ما رو می‌شناسن. ‌اونجا راه همیشه یکی بوده و گم نمی‌شه. ولش کن اینا رو بذار پشت بلندگوهاشون باشن. ول کن این دغدغه رو، بذار به حال خودشون، مهمونی اصلی رو بچسب؛ اونجایی که اسم داریم، هویت داریم، گمنام نیستیم.

نویسنده: بهروز خاتم

مقاله ها مرتبط