۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی شهر هویزه

عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی شهر هویزه

عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی شهر هویزه

جزئیات

به مناسبت ۱۸ اردیبهشت، سالروز آزادسازی هویزه از دست متجاوزان بعثی در جریان عملیات الی بیت‌المقدس در سال ۱۳۶۱

18 اردیبهشت 1402
در پی پیروزی‌های چشمگیر عملیات «فتح‌المبین» كه در دوم فروردین ماه سال شصت و یك در غرب دزفول و شوش انجام گردید كه به نابودی بیش از بیست هزار نیروی ارتش عراق و به اسارت درآمدن پانزده هزار نفر دیگر انجامید، طرح و سازماندهی عملیات «بیت‌المقدس» در هشت هزار كیلومتر مربع به منظور آزادسازی دشت‌های غرب رودخانه كارون، پادگان حمید، جنوب كرخه‌كور، شهرهویزه و مناطق روستایی آن و رودخانه نیسان و شرق هورالهویزه و بالاخره پاك‌سازی كامل مناطق مرزی تا آزادسازی شهر خرمشهر به مرحله اجرا درآمد و به نحوی كه می‌توان از آن به عنوان یكی از عظیم‌ترین و بزرگترین عملیات‌های تاریخ دفاع مقدس در سرزمین خوزستان نام برد.
در مناطق مذكور دشمن استحكامات و خاكریزهای عمده و فرعی فراوان داشت و میادین مین زیادی را به‌وجود آورده بود و در جنوب رودخانه نیسان و كرخه‌كور لشكر ۶ زرهی و ۵ مكانیزه دشمن مستقر بود و یگان‌های زرهی زیادی در دشت جفیر به عنوان احتیاط متمركز نموده و مصمم به حفظ مواضع پدافندی خود بودند.
تصمیم به انجام عملیات بیت‌المقدس در سطحی گسترده موجب شد تا به یگان‌های عمل كننده در غرب شوش دستور داده شود به جنوب اهواز عزیمت كنند و خود را برای نبردی سخت‌تر و خونین آماده نمایند، لذا نیروها با حركتی تند و شتاب‌زده به مواضع جدید نقل مكان نموده و از هر حیث خود را برای نبردی سنگین در جنوب اهواز آماده نمودند.
هم‌زمان با ورود یگان‌های ارتش و سپاه پاسداران به اهواز، از سرتاسر كشور، نیروهای زیادی از جمله نیروهای مردمی وارد گردیدند و این منطقه به فرماندهان سپاه و ارتش داده شد تا عملیات را در موعد مقرر طرح‌ریزی و اجرا نمایند.
در منطقه شمالی كرانه كرخه‌كور تیپ‌های ۱ و ۳ لشكر ۱۶ زرهی قزوین مستقر و تا كرانه رودخانه نیسان و هورالعظیم گسترش یافته و یگانی از سپاه پاسداران و تعدادی از نیروهای ژاندارمری و مردمی در این محور به فعالیت می‌پرداختند كه با توجه به استقرار دو لشكر زرهی و تعدادی تیپ دشمن، این نیروها در مقایسه با توان رزمی ارتش عراق بسیار اندك بود.
از طرفی در شرق كارون تنها گردان سواره از لشكر ۹۲ مستقر بود و بیم آن می‌رفت كه دشمن دست به حمله زده و مجدداً آبادان و حتی اهواز را به محاصره خود درآورد.
دشمن با اتكاء به موانع طبیعی رودخانه، بزرگترین خطوط دفاعی را به وجود آورده بود. هدف دشمن حفظ شهرهای هویزه و خرمشهر بود.
به طور كلی عراق حدود ۶ لشكر و ۱۰ تیپ در این محور داشت، ۳ لشكر زرهی، ۲ لشكر پیاده و دیگری مكانیزه.
رزمندگان اسلام برای حمله به دشمن می‌بایستی از شرق رودخانه كارون به غرب آن حمله كنند كه نیاز به احداث تعدادی پل و امكانات انتقال نیرو داشت و در غرب كارون، نیروهای عراقی با احداث خاكریزی بزرگ، هر جنبده‌ای را هدف قرار می‌دادند. رزمندگان از سه قرارگاه عمده «قرارگاه قدس»، «قرارگاه فتح» و «قرارگاه نصر» در روز نهم اردیبهشت ماه سال ۶۱ حركت خود را به سوی مواضع دشمن آغاز و از هر حیث خود را آماده شروع عملیات نمودند.
دشمن پانزده الی هجده هزار كیلومتر مربع از خاك كشور ما را به اشغال درآورده بود كه عمده منطقه اشغالی در خوزستان حدود ده هزار كیلومتر مربع در طول سیصد كیلومتر مرز جنوبی و هشت هزار كیلومتر مربع باقی‌مانده در طول هزار كیلومتر از باقی مرز این مسئله را نشان می‌دهد كه منطقه نفت‌خیز خوزستان هدف استراتژیك دشمن بوده كه با دو، سوم قوای زمینی خود به آن حمله كرد.
سی و هشت روز پس از عملیات فتح‌المبین، «عملیات بیت‌المقدس» شروع شد یعنی نهم اردیبهشت هزار وسیصد و شصت و یك. میدان جنگ بیت‌المقدس تقریباً شبیه به یك مستطیل بود كه ضلع شمالی آن رودخانه كرخه‌كور، ضلع شرقی رودخانه كارون، ضلع جنوبی آن رودخانه اروند و ضلع غربی آب‌های هورالهویزه بود.
دشمن با اتكاء به این موانع عمده، بهترین پدافند را می‌كرد و برای یك نیروی نظامی مناسب‌تر از این، نمی‌توان موقعیتی را تصور كرد. هدف دشمن حفظ خرمشهر و دفاع از بصره بود كه حدود شش لشكر و ده تیپ دشمن در منطقه حضور داشتند.
برادر رزمنده حمید عیاشی از منطقه كرخه‌كور می‌گوید:
«قبل از عملیات آزادسازی كرخه‌كور و هویزه، تیپ ۱ و ۳ لشكر ۱۶ قزوین و یگانی از رزمندگان سپاه پاسداران و ژاندارمری در شمال كرخه‌كور و شمال هویزه مستقر بودند.
ارتش عراق، دشت جفیر و جنوب كرخه‌كور و نیز مناطق زیادی از روستاهای هویزه را در دست داشت و بخش وسیعی از سرزمین‌های جنوب سوسنگرد تا حوالی هویزه را آب فراگرفته بود. من در گروه شبیخون و شناسایی سپاه پاسداران حمیدیه انجام وظیفه می‌كردم. در اواخر اردیبهشت ماه شصت و یك تحركاتی در منطقه به وجود آمد. از تمامی شهرهای مختلف كشور نیروهای جدیدی اعزام گردیدند. ما هم با قایق تا پنجاه متری دشمن عزیمت و با دوربین عكاسی، تصاویری از دشمن به دست آوردیم. دشمن سرتاسر منطقه جنگی را با تیربار و حتی توپ‌های ضدهوایی به عنوان سلاح مرگبار بر روی خطوط اول كار گذاشته و از آمادگی‌هایی كه داشت معلوم بود از حمله رزمندگان اسلام آگاهی داشته است.»
در پی استقرار نیروهای ارتشی و سپاه پاسداران در اهواز، فرماندهان ارتش و سپاه یعنی شهید سپهبد امیر صیاد شیرازی و برادر دكتر محسن رضایی، آخرین بررسی‌ها را انجام داده تا نیروهای رزمنده كه با تجهیزات كامل آماده عملیات شده بودند، به نبرد با دشمن بعثی اعزام شوند.
برای راندن دشمن از سرزمین غرب كارون و جنوب كرخه‌كور، نیروها از سه قرارگاه آماده‌ی كارزار شدند:
الف: قرارگاه‌های نصر و فتح پس از عبور از ناحیه شرق كارون به سوی غرب آن تاخته و تا مرز بصره به پیش‌روی خود ادامه دادند.
ب: قرارگاه قدس از شمال به جنوب كرخه‌كور حمله خود را آغاز و در مواضع دشمن رخنه نموده و چون عمده ارتش عراق در این منطقه استقرار یافته بود، تلاش نیروهای سپاه و ارتش این بود تا نیروهای دشمن را آن‌چنان مشغول نمایند كه نتواند به قوای دشمن در جفیر كمك نموده و آن‌ها نیز به محاصره درآیند.
عبور از رودخانه كارون و تمركز نیروهای جمهوری اسلامی در غرب رودخانه، نقطه عطف نبرد در عملیات بیت‌المقدس بود. زیرا در غرب كارون دشمن نیروهای عمده‌ای را مستقر نكرده و تنها به گشت‌زنی در این منطقه استراتژیك پرداخته و خط اول دفاعی نیروهای بعثی را در كنار جاده اهواز ـ خرمشهر احداث كرده بود. بنابراین برای عبور از رودخانه می‌بایستی از طرح غافل‌گیری و سرعت استفاده نموده و شناسایی كامل از میدان‌های مین و موانع ایذایی به عمل آمده و نیروهای ضدزره برای مقابله با یگان زرهی دشمن به تعداد زیادی اعزام شدند و همچنین توپخانه نقش عمده‌ای در پشتیبانی از نیروهای رزمندگان را به عمل آورد.
به طور كلی نیروهای جمهوری اسلامی تركیب یافته از ارتش و سپاه، صد و نود و پنج گردان بودند كه شصت و یك گردان مربوط به نیروی زمینی و صد و سی و چهار گردان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند.
برای گذشتن از رودخانه كارون، احداث پل‌های شناور در روی رودخانه در صبح روز نهم اردیبهشت‌ماه شصت و یك آغاز و به سرعت آماده گردیده و فرماندهان، نیروهای تكاور و عمل كننده بدون انتظار زمان صدور دستور عبور از رودخانه، یگان‌های خود را از ساعت چهار بعدازظهر همان روز منتقل و شب هنگام عبور نیروهای دو قرارگاه نصر و فتح تكمیل و در سی دقیقه بامداد روز جمعه دهم اردیبهشت ماه سال شصت و یك با رمز «بسم‌ الله الرحمن الرحیم، بسم‌لله قاسم الجبارین، یا علی‌بن ابی طالب(ع)» عملیات در محورهای قرارگاه قدس، نصر و فتح آغاز و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران برای در هم كوبیدن ارتش متجاوز عراق در منطقه وسیعی از سرزمین خوزستان حمله خود را آغاز و قوای قرارگاه‌های نصر و فتح بی‌آن‌كه با مقاومتی جدی رو‌به‌رو شوند تا خطوط تماس با دشمن پیش تاختند، لیكن یگان‌های قرارگاه قدس، پس از یورش به نیروهای ارتش عراق مستقر در جنوب كرخه‌كور با عكس‌العمل تند اشغال‌گران روبه‌رو شدند و حركت آن‌ها با تأنّی انجام گرفت.
برادر غلام‌علی رشید از فرماندهان قراگاه‌های عملیات بیت‌المقدس می‌گوید:
«... رزمندگان سه قرارگاه عمده تحت امر قرارگاه مركزی كربلا تشكیل دادند. قرارگاه قدس متشكل از نیروهای ارتش و سپاه به فرماندهی تیمسار سرتیپ لطفی و سرادر حاج احمد غلام‌پور كه مأموریت حمله به یگان‌های دشمن كه در جنوب رودخانه كرخه و جنوب غرب اهواز آرایش گرفته بودند را برعهده داشتند. یگان‌های مستقرِ دشمن در آن‌جا عمدتاً لشكر ۵ مكانیزه و ۶ زرهی بود.
قرارگاه فتح كه مأمور تك، از رودخانه كارون بود به فرماندهی سرتیپ شهید منفرد نیاكی و بنده آماده عملیات بود و قرارگاه سوم قرارگاه نصر بود كه به فرماندهی تیمسار حسنی سعدی، و برادر شهید غلام‌حسین افشردی معروف به حسن باقری بود.
تلاش اصلی هم در این زمان به عهده قرارگاه فتح و نصر بود كه باید به قلب سپاه دشمن حمله می‌كردند.
قرارگاه قدس مأموریت داشت قدم به قدم با پیش‌روی قرارگاه‌های فتح و نصر دشمن را دنبال كند و مرز را در منطقه‌ی طلاییه و كوشك تا زید تأمین كند.»
برادر دكتر قاسم نیسی از نیروهای مردمی شهر هویزه می‌گوید:
«... تقریباً ساعت چهار صبح بود كه پاتك‌های سخت نیروهای عراقی آغاز گردید.
نیروهای تحت امر قرارگاه قدس توانستند پاتك عراق را دفع و در نتیجه تلفات زیادی وارد شد و ما تعدادی از برادران خود را از دست دادیم.»
برادر سید رحیم موسوی از رزمندگان سپاه هویزه می‌گوید:
«... هدف عملیات قرارگاه قدس تصرف مواضع دشمن در قیصریه، فرسیه، طرّاح و منطقه سیدجابر بود كه دشمن در آن مناطق استحكامات زیادی را به وجود آورده بود.
بیشتر تانك‌ها و آتش‌بار سنگین ارتش عراق در این مناطق متمركز بوده و نفوذ در این محور از عملیات خیلی دشوار و سخت بود. علی‌رغم به كارگیری اصل غافل‌گیری، دشمن توانست نیروهای ما را شناسایی و با تمام قوا به عكس‌العمل بپردازد و بر اثر انفجارات شدید، زمین به لرزه در می‌آمد. اجساد روی هم انباشته می‌شد به طوری كه اجساد مطهر شهدای اسلام با سربازان عراقی در هم آمیخته و مجروحان هم زیاد بودند و به رغم این تلفات، نفوذ در خطوط دشمن با سرعت ادامه یافت و توانستیم عده زیادی از سربازان بعثی را كشته و به اسارت درآوریم.»
برادر سیدفالح سیدالسادات از نیروهای مردمی كرخه‌كور می‌گوید:
«نیروهای ارتشی و سپاهی به همراه نیروهای مردمی به سوی عباسیه به حركت درآمدند. ما در این منطقه با تمام امكانات خود به یاری رزمندگان شتافتیم.
پاسداران حمیدیه و نیروهای هویزه و كرخه‌كور قسمتی از جبهه را در پیش گرفته و به سوی دشمن بعثی شتافتند. با شلیك منور، آسمان منطقه را به روز روشن تبدیل كرده بود.
تلفات در نیروهای ایرانی و عراقی خیلی زیاد بود. جنگ خونین در گرفته و مردم برای پیروزی رزمندگان اسلام دست به دعا برداشته بودند.
افراد زیادی در حسینیه ما كه به عنوان مركز انتقال مجروحان و شهدا بود، به فعالیت می‌پرداختند.
لشكرها و تیپ‌های قرارگاه نصر و فتح از كارون گذشته بودند و به خاكریز بزرگ دشمن كه با ساحل رودخانه چهارده كیلومتر فاصله داشت رسیده و در بعد از ظهر روز دهم اردیبهشت ماه، دشمن پاتك‌های سنگین خود را آغاز و تعدادی از نیروهای نفوذ كننده ارتش به محاصره درآمده و بسیاری از آن‌ها جان خود را از دست دادند.
پیروزی رزمندگان اسلام در محدوده جغرافیایی قرارگاه‌های نصر و فتح تأثیر مستقیمی در روند جنگ كرخه‌كور و هویزه داشت؛ زیرا چنان‌چه رزمندگان موفق به رسیدن به شلمچه و مناطق مرزی می‌شدند، دشمن در منطقه كرخه‌كور كه عمده نیروهای زرهی خود را در آن‌جا متمركز كرده بود، ناگریز از تخلیه مواضع خود می‌شد در غیر این‌صورت محاصره و یگان‌های او منهدم می‌گشت.
لذا فشار در جبهه غرب كارون و پادگان حمید رو به افزایش نهاده و به‌رغم حملات سرسختانه زرهی دشمن در جاده اهواز ـ خرمشهر و به كارگیری شدید توپخانه و جنگنده‌های نیروی هوایی، ارتش عراق نتوانست قوای ایرانی را از پیش‌روی بازداشته و یا آن‌ها را منهدم نماید.
از طرفی نیروهای قرارگاه‌های نصر و فتح با سرعت در كلیه مناطق عملیات گسترش یافته و در ساعات روز دهم توانستند به جاده دسترسی پیدا كرده و تعدادی از تانك‌های دشمن را منهدم و عده زیادی از سربازان نیروهای متجاوز را به اسارت درآورند.
در جبهه قرارگاه قدس كه در برگیرنده غرب اهواز و كرخه‌كور بود، در روز یازدهم اردیبهشت ماه حملات نیروهای اسلامی ادامه یافت، لیكن با مقاومت‌های سرسختانه‌ای برخورد و عملیات متوقف گردید و بر اثر خستگی و فرسودگی بیش از حد نیروهای عمل كننده، تنها به تبادل آتش سنگین توپخانه اكتفا گردید.
در این روز دشمن دست به سه پاتك علیه قرارگاه قدس نمود و مواضع از دست رفته را باز پس گرفت و به تثیبت موقعیت‌های جنگی خود پرداخت و نیز در روز دوازدهم فعالیت دشمن ادامه یافت و با حملاتی از سوی رزمندگان قرارگاه قدس مواجه و ناگریز دست به عقب‌نشینی زد. در این روز لشكر ۹ زرهی عراق مستقر در جفیر به سوی اهواز و غرب خرمشهر تغییر موضع داد.
در روز سیزدهم اردیبهشت ماه قرارگاه قدس در جبهه دست به تك زد كه با عكس‌العمل دشمن برخورد و نیروهای عمل كننده كه از تیپ «بیت‌المقدس سپاه» تشكیل شده بودند، ناگریز عقب‌نشینی كردند.
جنگ از روز سیزدهم تا هجدهم ادامه یافت و براثر نفوذ نیروهای قرارگاه‌های نصر و فتح به مرزهای بین‌المللی، نیروهای مستقر در غرب نورد، غرب اهواز، كرخه‌كور، طرّاح و نیسان و هویزه مناطق اشغالی را تخلیه و به سوی عراق دست به عقب‌نشینی و فرار زدند.»
برادر حمید عیاشی از نیروهای مردمی كرخه‌كور می‌گوید:
«... نیروهای ما در عباسیه، فرسیه و طرّاح عملیات انجام داد و توانست حتی مواضع از دست داده را بازپس گیرد و عملیات تا روز هجدهم ادامه یافت. در این روز صدای اسلحه دشمن خاموش گردید. بعضی از نیروهای اطلاعاتی كه من جزء آن‌ها بودم، شبانه به خاكریزهای دشمن نزدیك شده ولی اثری از نیروهای عراقی نبود.»
برادرسید رحیم بن سید سعد موسوی از رزمندگان گروه شهید علم‌الهدی هویزه می‌گوید:
«از شب هجدهم اردیبهشت ماه شصت و یك، آتش بازی دشمن در جبهه كرخه‌كور هویزه قطع گردید. نیروهای ما با توپخانه شلیك می‌كردند، ولی از سوی دشمن بعثی پاسخی داده نمی‌شد. از سوی فرماندهان به من دستور داده شده تا به همراهی یكی از رزمندگان به نام حكیم‌زاده به سوی جنوب كرخه‌كور و هویزه رفته و بررسی كنم عراقی‌های به قصد فریب نیروهای ایرانی از عكس‌العمل و آتش‌بازی دست برداشته یا عقب‌نشینی كرده بودند. من هم به همراه برادر رزمنده حكیم‌زاده با موتور گازی به حركت درآمدیم، ولی هر چه به جلو می‌رفتیم، اثری از نیروهای دشمن نبود، تا این‌كه تصمیم گرفتیم از راه جاده‌ای كه در كنار كرخه‌كور توسط دشمن احداث شده بود، به سوی هویزه حركت كرده و از آن محور كسب خبر كنیم.
با سرعت به سوی شهر به راه خود ادامه داده و وقتی به آن‌جا رسیدیم؛ نیروهای عراقی حدود یك ساعت پیش، هویزه را تخلیه كرده بودند و آخرین نیروهایشان در حال تخلیه‌ی شهر بودند اما اثری از بناها و ساختمان‌های شهر نبود و چرا كه با مواد منفجره آن‌ها را منهدم كرده بودند.
هر چند شهر نابود شده بود و آثار تاریخی و مذهبی آن از بین رفته بود و هویزه تبدیل به شهری دیگر شده بود. اما از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدیم.
عراقی‌ها شكست خورده بودند و شهر را تخلیه كردند.
با سرعت به سوی نیروهای خودی آمدم و آنان را از عقب‌نشینی دشمن باخبر كردم.
همه نیروها با شادمانی به سوی هویزه به حركت درآمدند در ده كیلومتری جنوب شهر با قوای دشمن در حال عقب‌نشینی درگیرشدیم و تانك‌های دشمن دست به یك‌تك سنگین زدند تا بتوانند از منطقه فرار كنند.»
شهر از آغاز اشغال به تدریج منهدم و از بین‌رفته بود و تنها دو ساختمان كه به عنوان دیده‌بان مورد استفاده نیروهای عراقی بود، ویران نشده بود و عراقی‌ها فرصت انهدام این دو بنا كه یكی مسجد و دیگری ساختمان بانك بود، را پیدا نكرده بودند.
بدین‌سان بعد از شانزده ماه اشغال شهر هویزه و مناطق روستایی آن در تاریخ هجدهم اردیبهشت ماه سال شصت و یك شهر هویزه آزاد و دشمن از آن متواری گردید.

مقاله ها مرتبط