اشاره: «اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم تقدیم میکنم.» این سطور بخشی از وصیتنامه سرلشکر خلبان شهید حسین خلعتبری از شهدای تیزپرواز نیروی هوایی ارتش است که در سالهای حضورش در دفاعمقدس با شجاعت و مهارتی بینظیر و مثالزدنی به دفاع از مرزهای ایران اسلامی اهتمام ورزید. به مناسبت ۳۷اُمین سالروز شهادت شهید خلعتبری به روایت اجمالی دوران زندگیش پرداختیم. با ما همراه باشید.» دانشجوی ممتاز شپارد سیزدهم مهرماه سال ۱۳۲۸ در روستای بصلکوه رامسر به دنیا آمد. پس از پایان دوران تحصیل و گرفتن دیپلم در سال ۱۳۴۹ عازم خدمت سربازی شد. بعد از اتمام دوره سربازی به دلیل علاقهاش به خلبانی بلافاصله وارد دانشگاه خلبانی نیرویهوایی شد و بعد از طی کردن دوره مقدماتی پرواز برای گذراندن دوره پیشرفته به آمریکا اعزام شد. حسین خلعتبری قبل از اعزام به آمریکا به دیدن خانوادهاش رفت و از مادرش خواست تا تمام حقوق ماهیانهاش را برای رفع مشکلات نیازمندانی که میشناسد هزینه کند. شهید خلعتبری بعد از ورود به آمریکا، دورهاش را ابتدا در دانشگاه شپارد شروع کرد و پس از آن به دانشگاه تگزاس منتقل شد. نبوغ و استعداد حسین خلعتبری در گذراندن دوره آموزشی و هدایت هواپیما خیرهکننده بود و بر همین اساس از سوی تمامی اساتیدش به عنوان دانشجوی ممتاز معرفی شد. حسین خلعتبری بعد از پایان دوره خلبانی و دوره شلیک موشک ماوریک را با موفقیت طی کرد و با گرفتن گواهینامه خلبانی اف۴ فانتوم به ایران برگشت و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجه ستوان دومی مشغول خدمت شد
. اولین ضربه به دشمن با آغاز رسمی جنگ در۳۱ شهریورسال ۵۹ و تجاوز همهجانبه رژیم بعثی از مرزهای زمینی و هوایی بلافاصله نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دست به کار شد و در اولین اقدام چندین فروند فانتوم به خلبانی تعدادی از بهترین خلبانان نیرو هوایی چون حسین خلعتبری، سیدعلیرضا یاسینی، داوود اکرادی و ... به پرواز درآمدند. هدف پایگاه شعیبیه در بصره بود. با رسیدن به هدف حسین خلعتبری با مهارت خاصی که در شیرجه زدن با هواپیما داشت تمام هدفهای از قبل تعیینشده را چون دیگر همرزمانش هدف قرار داده و به سلامت به پایگاه بازگشت. روز اول مهر عملیات گسترده دیگری از سوی نیروی هوایی ارتش با نام کمان۹۹ انجام شد. شهید خلعتبری در این عملیات هم نقش بسیاری داشت. یک هفته بعد از این عملیات حسین خلعتبری در مصاحبهای با روزنامه کیهان گفت «خلبانان نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران عملا ثابت کردند از هیچ صدامی ترس ندارند و روحیهشان بسیار عالی است. از مدتی قبل هواپیماهای عراقی به خاک ما تجاوز میکردند و ما فقط آنها را تعقیب میکردیم ولی بعد از آن به ما ماموریتهایی دادند که پایگاههای نظامی عراق را بمباران کنیم. این پایگاهها درست در قلب عراق بودند و ما ماموریت خود را با موفقیت و بدون کوچکترین ضربه به خودمان در عراق انجام دادیم. در حمله روز یکم مهرماه مواضع حساس و مهم عراق در چند منطقه بغداد ،بصره، امالقصر و... منهدم شد و این ضربه محکمی بود که ما به ارتش عراق وارد کردیم
.»
عملیات مروارید در روزهای اول آذر سال ۱۳۵۹ طبق هماهنگی بین نیروی هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قرار شد هفتم آذر نیروهای دریایی و هوایی به بندر امالقصر و دو اسکله البکر و الامیه حمله کنند. حسین خلعتبری و عباس دوران و... برای این ماموریت انتخاب شدند که حسین خلبان اف۴ فانتوم، نقش بیبدیلی در نابود کردن نیروی دریایی ارتش عراق و غرق کردن ناوچههای دشمن داشت. پس از این عملیات بود که حسین خلعتبری لقب شکارچی اوزا را گرفت. اوزا قایقهای موشکاندازی بودند که به علت برد بلند موشک و قابلیت مانورشان به راحتی ناوهای ما را در خلیج فارس هدف قرار میداد.
حمله به اچ۳ 
حمله به پایگاه اچ۳ نقطه اوج حضور حسین خلعتبری در نبرد هوایی با دشمن بود. در اواخر سال ۱۳۵۹، با توجه به این که عراق همه هواپیماهای ذخیره خود را برای سالم ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی، به مجموعه پایگاههای الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم گرفت هرطور شده این پایگاهها را هدف قرار دهد. طرح اولیه آماده شد و تعدادی از برجستهترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات انتخاب شدند. دلیل این کار، آن بود که اگر فرمانده دسته پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند که خودشان هدف را پیدا و آن را نابود کنند. سرانجام در تاریخ ۱۵ فروردین ۶۰ هشت فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و بعد از چهار بار سوختگیری هوایی و پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاههای الولید را بمباران کرده و همگی سالم برگشتند. نقش حسین خلعتبری در این عملیات هم خیرهکننده بود. به گفته دوستانش او هنگام رسیدن به یکی از پایگاهها، ارتفاع را زیاد کرد و با شیرجهای زیبا و مانورهای پیدرپی، همه اهداف را با موفقیت هدف قرار داد. این عملیات هنوز هم در بزرگترین مدرسههای هوایی آمریکا و... تدریس و بررسی میشود
. هدف: پل العماره زدن پل العماره ماموریتی بود که از طرف فرمانده نیروی هوایی به پایگاه ششم شکاری محول شد. این پل درست وسط شهر قرار داشت. وقتی که حسین خلعتبری به روی پل رسید، اتومبیلهای شخصی روی پل در حال حرکت بودند. حملههای ضدهوایی دشمن اوج گرفت، با این حال حسین خلعتبری با قبول خطر، قدری تامل کرد و پس از عبور ماشینها، پل را منهدم کرد. بعدها درباره این اقدام گفت «فرزند یک سالهای دارم. یک لحظه احساس کردم ممکن است توی یکی از این ماشینها بچهای مثل آرش من باشد. چطور قبول کنم پدری بچه سوختهاش را در آغوش بگیرد؟»
شهادت در تعطیلات سال ۱۳۶۴ حسین خلعتبری به زادگاهش نرفت و در پایگاه ماند. وقتی دوستانش پرسیدند«چرا به دیدن خانوادهات نمیروی؟» گفت «در این شرایط بحرانی مردم هر لحظه به کمک ما نیاز دارند. وجدانم اجازه نمیدهد که این مردم را تنها بگذارم
.»
روز اول فروردین سال ۱۳۶۴، خلعتبری و ستوان محمدزاده شیفت پایگاه سوم شکاری همدان بودند که ناگهان صدای آژیر بلند شد و در پایگاه حالت آمادهباش اعلام شد. خلبان خلعتبری به همراه کمک خود ستوان عیسی محمدزاده با یک فروند هواپیمای فانتوم با نام رمز سلیمان۳۱ برای مقابله با هواپیماهای دشمن به پرواز درآمد و در منطقه سنقر کرمانشاه با دو فروند میگ۲۳ و یک فروند میگ۲۵ عراقی درگیر شد. سریعاً به سمت یکی از هواپیما گردش کرده و به پرواز ادامه داد و در ارتفاع ۳۵۰۰۰ پایی یکی از میگهای ۲۳ را هدف قرار داد. در همین حین از ایستگاه رادار زمینی مرزی به خلعتبری اطلاع دادند که یک فروند میگ ۲۵ در تعقیب آنهاست. میگ ۲۵ اقدام به شلیک کرد. موشک با فانتوم حسین خلعتبری برخورد کرد. ستوان محمدزاده موفق شد اجکت کند اما سرلشکر خلبان حسین خلعتبری این فرصت را پیدا نکرد و به شهادت رسید.
نویسنده: مصطفی عیدی