۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

سربداران پوشالی

سربداران پوشالی

سربداران پوشالی

جزئیات

واقعه بهمن ۶۰ آمل به روایت مطبوعات/ به مناسبت ۶ بهمن، سالروز حماسه مردم آمل

6 بهمن 1400
اشاره: ۳۰ خرداد ۶۰ نقطه عطف تاریخ معاصر ایران بود. یک هفته پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ۲۴ ساعت پس از صدور عدم کفایت وی از تصدی پست ریاست‌جمهوری در مجلس شورای اسلامی، سازمان مجاهدین خلق اعلام قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران کرد. قیامی که در همان روز با قتل‌عام گسترده مردم و پاسداران شروع و تاکنون نیز با ترور چهره‌های سرشناس سیاسی، نظامی و علمی ادامه داشته است. در این میان علاوه بر مجاهدین خلق، گروه‌های سیاسی و ایدئولوژیک دیگر نیز مانند چریک‌های فدایی خلق، مائوییست‌ها و...  فرصت را غنیمت شمرده و در قیام علیه جمهوری اسلامی مشارکت حماسه قیام سال ۱۳۶۰ مردم آمل به روایت مطبوعاتداشتند. این گروه‌های سیاسی که عمدتاً عقاید مارکسیستی داشتند، هم در جنایت به نیروهای نظامی و سیاسی کشور کوتاهی نکردند و هم نسبت به مردم بی‌دفاع بی‌رحم بودند و موجب بی‌نظمی در امور عادی زندگی در شهرها و روستاها ‌شدند. بزرگ‌ترین نمونه این بی‌نظمی‌ها فاجعه بهمن ۶۰ شهرستان آمل است که باعث کشته‌شدن ده‌ها نفر شد و در نهایت با شکست ضد انقلاب به پایان رسید و مردم قهرمان آمل برای همیشه در تاریخ ماندگار شدند. آن‌چه می‌خوانید ماوقع این فاجعه از نگاه مطبوعات است که پیشکش می‌شود.
 
آذرماه ۱۳۶۰ نشریه‌ای در شهر آمل پخش شد به نام «حقیقت» که چنین عنوانی را در کنار لوگوی خود داشت: اتحادیه کمونیست‌های ایران(سربداران). در این نشریه که از همه مردم آمل دعوت به یک قیام مسلحانه عظیم بدون ذکر تاریخ می‌کرد، موارد زیر به عنوان اهداف این قیام درج شده بود:
سرنگونی جمهوری اسلامی، ایجاد مجلس مؤسسان ملی براساس انتخابات عمومی(در این بیانیه آمده بود که طرفداران سلطنت پهلوی، جیره‌خواران جمهوری اسلامی و وابستگان به امپریالیسم حق رأی در این انتخابات را ندارند)، افشا و لغو همه قراردادهای سران جمهوری اسلامی با قدرت‌های امپریالیستی، تشکیل فوری دادگاه‌های توده‌ای برای محاکمه همه کارگزاران حکومت، به رسمیت شناختن همه آزادی‌ها و حقوق سیاسی و اجتماعی و آزادی‌های مردم، بسیج مردم و همه امکانات برای نجات خوزستان و بیرون ریختن تجاوزکاران بعثی عراق و در نهایت ایجاد جامعه‌ای کمونیستی براساس سکولاریسم.
این نشریه در شمارگان بسیار بالا در شهر آمل پخش شد با این هدف که در دل نیروهای نظامی و سیاسی نظام رعب و وحشت ایجاد کند و از سویی افکار عمومی جلب این وعده‌ها شده و در دومین قیام شهری ضد انقلاب(توده‌ای‌ها) همکاری کنند. این ‌که چرا شهر آمل به عنوان شهر هدف برای دومین قیام ضد انقلاب تعیین شد این بود که قبل از انقلاب، این شهر و جنگل‌های اطراف آن کانون جنگ‌های چریکی- دهقانی علیه رژیم پهلوی بودند و توان مبارزه مارکسیست‌ها در این جنگل‌ها و نیز جنگل‌های سیاهکل گیلان بیشتر بود. علاوه بر این می‌توان به همسایگی استان مازندران با اتحاد جماهیر شوروی به عنوان بزرگ‌ترین حامی این قیام، موقعیت استراتژیکی شهر آمل در مسیر جاده‌ هراز و جاده‌های ساحلی به گیلان و گرگان که اعزام نیروهای کمکی از پایتخت و دیگر نقاط را به آن سخت‌ می‌کرد، اشاره کرد. بنا بر اظهارات حسین تاج‌میر ریاحی از رهبران این قیام، بنا بود به دلیل درگیری نیروهای نظامی کشور در دو جبهه جنگ با عراق و جنگ در کردستان، جبهه جدیدی در جنگل ایجاد شود تا درصد موفقیت برای نابودی نظام بالا برود. از این‌رو مارکسیست‌ها نیروهای‌شان را از اول مهر ۶۰ وارد جنگل کردند تا هم آموزش‌های لازم را دیده و هم بتوانند برای یک قیام برق‌آسا و کسب نتیجه، در کم‌ترین زمان آماده شوند.
سرانجام توده‌ای‌ها بعد از ماه‌ها برنامه‌ریزی، روز ۶ بهمن ۶۰(سالروز انقلاب سفید شاه) را به عنوان روز قیام علیه جمهوری اسلامی انتخاب کردند. ابتدا قرار بود که عملیات در تیرماه ۶۱ انجام شود، اما به دلیل ترس از اضمحلال نیروها و نیز آغاز فصل سرما در جنگل، این حمله به ۵ بهمن موکول شد. سپس به دلیل طولانی‌شدن مرحله پیاده‌روی ۱۱۰ چریک مارکسیست برای رسیدن به شهر، تاریخ عملیات از ۵ بهمن به ۶ بهمن به تأخیر افتاد. ساعت ۸ و نیم شب ۶ بهمن، نیروها در گروه‌های ۲۰ نفره تقسیم شدند و در مناطق مختلف شهر پراکنده شدند تا از طریق بی‌سیم بتوانند حمله برق‌آسا را شروع کنند. اولین هدف، تصرف پایگاه بسیج بود تا با از کار انداختن آن، کار قیام راحت‌تر شود. کادر بسیج، آن شب ۱۷ نفر بود.
حمله ضد انقلاب در ۲۳:۴۵ دقیقه با نام «اسب تروا» با شلیک یک موشک آرپی‌جی به پایگاه بسیج شروع شد و بعد با حمله به مراکز نظامی، اقتصادی و منازل مردم با ۵۰ قبضه تفنگ ژ۳، چهار قبضه کلاشینکف، یک قبضه تفنگ ام‌یک، سه قبضه تفنگ یوزی، شش قبضه آرپی‌جی، یک قبضه تیربار و ۷۰ عدد نارنجک، جوّی از رعب و وحشت را بر دل مردم بی‌دفاع آمل حاکم کرد. علاوه بر این‌ها با استفاده از دیگ‌‌های زودپز و موتور برق، نوعی سلاح  انفجاری دست‌‌ساز نیز تولید شده بود تا مردم را به تخلیه شهر وادار کند.  
حماسه قیام سال ۱۳۶۰ مردم آمل به روایت مطبوعاتاز میان گروه‌های ضد انقلاب، سنگرهای گروه امین اسدی سر کوچه‌های محله اسپه‌‌کلا و گروه بهنام در محله رضوانیه مستقر بودند و گروه وریا در انتهای رضوانیه، کمین جاده هراز را بر عهده داشت. گروه قاسم نیز عهده‌‌دار کمین جاده طالقانی بود. در محلات رضوانیه و اسپه‌‌کلا برخی عناصر فرصت‌طلب که عمدتاً پسران و دختران جوان بودند به نیروهای ضد انقلاب پیوستند و در ساختن سنگر به آن‌ها کمک کردند. ثروتمندان و فئودال‌های شهر نیز خانه‌های‌شان را در اختیار ضد انقلاب قرار دادند تا علاوه بر مواد غذایی و دارویی، از پشت‌بام برای مبارزه علیه نیروهای جمهوری اسلامی استفاده کنند. غلامرضا سپرغمی از اهالی رضوانیه نیز که مأمور دعوت مردم آن محله بود موفق نشد نظر کسی را جلب کند.
شهر تا صبح در دست ضد انقلاب بود و آن‌ها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. صبح ششم بهمن، ستاد عملیات مرکب از نیروهای سپاه، کمیته، بسیج و ژاندارمریِ شهرهای اطراف به همراه صدها نیروی داوطلب مردمی به مبارزه علیه ضد انقلاب آمدند. در این برهه، مردم شهر آمل اقدام به ساخت سنگرهای زیادی برای نیروهای انقلاب کردند و زن و مرد و پیر و جوان همگی تلاش کردند تا شر ضد انقلاب را کم کنند. آن‌ها که توان جنگ مسلحانه داشتند، از نیروهای سپاه و بسیج اسلحه می‌گرفتند و آن‌ها که بلد نبودند یا اسلحه به‌شان نرسید با داس و تیر و کمان و سنگ و تفنگ ساچمه‌ای به مبارزه علیه ضد انقلاب آمدند. در ساعات اول عملیات، همه ۱۱ نفری که پایگاه بسیج را تصرف کرده بودند کشته شدند.
نبرد تا عصر هفتم بهمن، سنگر به سنگر ادامه داشت و مردم آمل حتی ابتدایی‌ترین وسایل درمانی و دارویی را نیز در اختیار نیروهای نظامی انقلاب قرار می‌دادند. در شامگاه ششم بهمن تقریباً تمام مراکز نظامی، دولتی، بانک‌ها و دادسرای انقلاب اسلامی که در اختیار ضد انقلاب قرار گرفته بود آزاد شدند و شهر در کنترل نسبی نیروهای سپاه و کمیته و ژاندارمری قرار گرفت، اما نبردهای پراکنده تا روز بعد نیز ادامه داشت و بسیاری از عناصر ضد انقلاب که توسط برخی اهالی پناه داده شده بودند، همگی  تا غروب روز ۷ بهمن دستگیر یا کشته شدند. جاده هراز نیز که حدود ۴۰ ساعت بسته بود بالاخره از کنترل ضد انقلاب خارج و راه برای خودروهای عبوری گشوده شد.
***
سرانجام، قیام سربداران پوشالی، با کشته شدن ۶۰ نفر از اعضایش، شهادت ۴۰ نفر از مردم بی‌دفاع آمل و شهادت ۳۲ نفر از نیروهای نظامی انقلاب، با شکست‌ ضد انقلاب به پایان رسید. این اتفاق جرقه‌ای شد برای پایان‌دادن به فعالیت توده‌ای‌ها در ایران. با انحلال حزب توده در سال ۱۳۶۱ پرونده بلوک شرق و کمونیست‌ها برای همیشه در ایران بسته شد.

 نویسنده: محمد گرشاسبی

مقاله ها مرتبط