۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

اینک آتش‌بس

اینک آتش‌بس

اینک آتش‌بس

جزئیات

بررسی روند دیپلماسی ایران در پذیرش قطعنامه ۵۹۸/ به مناسبت ۲۹ مرداد، آغاز آتش‌بس رسمی ایران و عراق

29 مرداد 1401
روند دیپلماسی ایران در بیشتر دوران جنگ از تمایل و اراده آشکاری برای به جریان انداختن فرآیند سیاسی اتمام جنگ مبنی بر کارکردهای مورد انتظار حکایت نداشت. این دیپلماسی تعادل ناپایداری را میان مولفه‌های آرمان‌گرایانه و واقع‌گرایانه سیاست خارجی به دست آورد که در ماهیت ۲ گانه جنگ و فرایند تصمیم‌گیری‌های مربوط با آن ریشه داشت. جنگ از یک سو با منطق گفتمانی انقلاب پیوند داشت و از دیگرسو از منطقی راهبردی تاثیر می‌گرفت. منطق گفتمانی، انقلاب و جنگ را پیوستار می‌دانست و منطق راهبردی سیاست و جنگ را. موازنه بین این ۲ منطق موجب شد تا دیپلماسی کشور در رویارویی با رخدادها از پیگیری فرصت‌هایی که برای پایان بخشیدن سیاسی ـ دیپلماتیک جنگ از موضع برتری نسبی ایجاد شده بود، باز بماند. به دیگر سخن از منظر تدبیر کلی جنگ، فرمان متناقضی وجود داشت. اقدامات جنگی می‌بایست تا جایی پیش می‌رفتند که بهره‌گیری از مذاکره، ایران را از توسل به قوه قهریه بیشتر با توجه به هدف سیاسی جنگ بی‌نیاز کند. اما از سوی دیگر دیپلماسی به صورت تابعی از تحولاتی در نظر گرفته می‌شد که در جنگ روی ‌می‌داد. بنابراین دیپلماسی دنباله قدرت نظامی و فاقد توانایی مستقلی در تبدیل برتری نسبی ایران در جنگ به راهکار مناسبی در مصاف بین‌المللی درباره آن است. به همین منظور طی دوران جنگ، دیپلماسی ایران از فرامین محدودی پیروی می‌کرد که دربرگیرنده تبیین «شرایط عادلانه ایران» برای پایان دادن به جنگ و کاستن هزینه‌های بین‌المللی و دیپلماتیک تداوم جنگ بود.
پس از عملیات کربلای ۵ در شلمچه نشانه‌هایی از «چرخش در جنگ» هویدا شد، ولی بر خلاف انتظار، مشخصات تعیین سرنوشت جنگ را نداشت. اما در حدی بود که ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان‌ملل با تلاش‌های مستمر دبیرکل سازمان ملل، خاویر پرز دکوئیار، برای نخستین بار کوشیدند مطابق فصل ۷ منشور، به مسئله جنگ وارد شوند. اما با توجه به گسترش دشمنی‌ها در خلیج‌فارس و دخالت مستقیم قدرت‌های خارجی ـ آنطور که باید ـ مورد توجه ایران قرار نگرفت.

چگونگی شکل‌گیری قطعنامه ۵۹۸
در نیمه دوم ۱۳۶۵ و بهار ۱۳۶۶، در زمانی که فعالیت‌های دیپلماسی آشکار و نهان به ایران برای پذیرش صلح و آتش‌بس فشار می‌آورد، دنیا از پیروزی‌های نظامی ایران احساس خطر می‌کرد. ناظران سیاسی و نظامی که با فتح خرمشهر برخوردی ناباور‌انه داشتند، پس از چندین عملیات، توان برتر نظامی ایران را پذیرفتند. سرانجام با عملیاتی در ۱۳۶۵ این توهم غالب شد که ممکن است پیروزی‌های پی در پی ایران، منافع غرب را در منطقه به خطر اندازد. ادامه جنگ به ویژه به شکلی که در ماه‌های آخر منتهی به صدور قطعنامه ۵۹۸ درآمده، به زیان برخی از قدرت‌های جهان بود. عراق که به زبونی خود پی برده بود، برای پایان جنگ به هر وسیله‌ای تمسک می‌جست از جمله تشدید جنگ شهرها و استفاده بیشتر از سلاح‌های شیمیایی. ایران نیز به دنبال کسب مواضع سیاسی خویش بود که همانا شرایط تعیین و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی متجاوز بود.
در چنین فضایی قدرت‌های بزرگ از اجرای قطعنامه ۵۹۸ مایوس شدند و زمزمه قطعنامه دیگری را آغاز کردند. لذا از پاییز ۱۳۶۵ تا تصویب قطعنامه ۵۹۸، وزارت امور خارجه ایران تلاش همه جانبه‌ای را برای تحقق خواست‌های ایران به عمل آورد. از جمله معاون و مدیرکل امور بین‌المللی وزارت امور خارجه برای انجام هجومی دیپلماتیک و تلاش در تشریح دیدگاه‌ها و مواضع ایران و تأثیر گذاردن بر قطعنامه مذکور، به پایتخت‌های کشورهای مختلف اعزام شدند. این گونه بود که تهیه‌کنندگان پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ مجبور شدند در برابر دیپلماسی و موقعیت نظامی ایران بندهای ۶، ۷ و ۸ را در قطعنامه بگنجانند که تا اندازه‌ای متضمن منویات ایران بود. از آن طرف کشورهای مخالف ایران تلاش می‌کردند لحن قطعنامه را به شکلی تنظیم کنند که بار مسئولیت و لبه تیز حمله متوجه ایران باشد. بنابراین در این دوره تلاش‌ها بیشتر جنبه دیپلماسی دارد تا نظامی. هد‌ف تلاش‌ها نیز، فشار به ایران برای اتمام جنگ است. سکاندار آمریکا است و ایران مصمم است که مقاومت کند.
به دنبال تصویب قطعنامه ۵۹۸، ایران دستور کار «نه رد، نه قبول قطعنامه» را در پیش گرفت و برای ورود به فرایند مذاکرات سیاسی خاتمه جنگ بدون تعهد آشکاری به پذیرش آن تمایل نشان داد، اما روند را طوری مدیریت می‌کرد تا از یکسو مانع از تصویب قطعنامه تحریم شود و از دیگرسو با کسب فرصت‌های بیشتر برای تحرک بخشیدن به صحنه‌های نبرد، بر نتایج آن تأثیر گذارد. بنابراین دیپلماسی کشور توانسته بود بر خلاف گذشته در طریق «عملگرایی دیپلماتیک» با «ملاحظات تاکتیکی» گام بردارد.

قطعنامه ۵۹۸
قطعنامه ۵۹۸ اگرچه انتظار کامل ایران را برآورده نکرده است. اما در قیاس با قطعنامه‌های پیشین سازمان از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. به ویژه بند ۶ که در مورد تعیین آغازگر جنگ است، با توجه به اهداف نخستین شورای امنیت در جنگ، برای ایران پیروزی بزرگی محسوب می‌شود؛ زیرا در سایه مقاومت رزمندگان و حرکت دیپلماسی فعال توانسته است شورای امنیت را متقاعد کند که صلح بدون تعیین متجاوز بر خلاف عدالت و امنیت و در واقع مصداق ستم است.
ایران در روز صدور قطعنامه طی نامه‌ای که دبیرکل برای وزیر امور خارجه ارسال کرده بود، به طور رسمی از مفاد قطعنامه آگاه شد. ۳۰ تیر ۱۳۶۶ وزارت امور خارجه با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: مواد قطعنامه در تناقض آشکار هستند. در بیانیه ۱۸ بندی دیگری که در ۲۲ مرداد اعلام شد، به قطعنامه اعتراض کرد و از شورا خواست که عراق به عنوان متجاوز معرفی شود.
هاشمی‌رفسنجانی، جانشین فرمانده کل قوا، گفت: ما خواستار آن هستیم که ابتدا متجاوز معرفی و سپس راه برای حل مسائل جدی هموار شود. واضح است که محاکمه، تنبیه متجاوز و بازپرداخت غرامت، از همین اقدام آغاز خواهد شد. دکتر ولایتی، وزیر خارجه وقت، عدم مشورت با ایران در باب تصویب قطعنامه ۵۹۸ و عدم اعلام عراق به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ را از دلایل عدم پذیرش قطعنامه بیان کرد و آن را مبین خطمشی غیرعادلانه و یکطرفه شورای امنیت دانست. میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت، هم ضمن اعلام عدم اعتبار قطعنامه، گفت: ما نسبت به این قطعنامه بدبین ‌هستیم و اگر شورای امنیت در واقع به دنبال تحقق صلح در منطقه است باید اجرای بند ۶ را که متضمن معرفی متجاوز است بر بندهای دیگر مقدم بدارد. رجایی خراسانی، نماینده ایران در سازمان ملل متحد، نیز درخواست کرد که عراق، کشور متجاوز معرفی شود و غرامت جنگی را نیز به ایران بپردازد.
در بررسی موضع ایران ۲ نوع برخورد متمایز با قطعنامه مشهود است. بعضی اعتقاد داشتند که قطعنامه را باید صریح و کلی رد کرد یعنی همان رویه‌ای که در مورد قطعنامه‌های دیگر شورای امنیت اتخاذ کرده بودند. اما برخی به سیاست نه رد، نه قبول، باور داشتند. اینان با توجه به آمریت قطعنامه و صدور آن بر اساس فصل ۷ منشور ملل متحد و لازم‌الاتباع بودن آن و سیاست‌های هماهنگ شرق و غرب در جهت پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق، این موضع را نسبت به قطعنامه اتخاذ کرده بودند، تا از یکسو با تبلیغات وسیعی که بر اثر رد کردن قطعنامه ناشی می‌شد، مواجه نشوند و از دیگر سو با تمسک به اولویت بخشیدن به اجرای بند ۶ قطعنامه بر بندهای دیگرش، مستمسکی بر عدم پذیرش قطعنامه داشته باشند. مهم‌ترین دلیل اتخاذ این سیاست در وهله نخست بدبینی شدیدی بود که ایران به علت سابقه عملکرد شورای امنیت، نسبت به آن داشت؛ به طوری که سکوت معنادار شورا پس از گذشت ۷ سال از جنگ، عامل مهمی در تشدید این بدبینی بود. در وهله دوم نیز به سبب موقعیت برتر نظامی خویش در جبهه‌ها در زمان صدور قطعنامه، سعی داشت امتیازات بیشتری کسب کند.
موضع‌گیری نه رد، نه قبول، حدود یک سال به درازا انجامید و تهران تا مدتی توانست بر فشارهای بین‌المللی برای پذیرش قطعنامه غلبه کند. اما افزایش غیر قابل تحمل این تهدیدهای مستقیم و غیر مستقیم علیه ایران، توافق بی‌سابقه اعضای دائم شورای امنیت برای ختم جنگ که حتی به آمادگی شورا برای تصویب قطعنامه‌ای جهت تحریم کامل تسلیحاتی ایران نیز رسیده بود. همین طور حضور گسترده آمریکا و غرب در خلیج فارس، وضعیت بحرانی بازار نفت و وضع اقتصادی کشور، تهاجم نیروهای نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران و ورود آمریکا به صحنه درگیری در خلیج فارس علیه ایران، حمله به نیروی دریایی ایران و غرق شدن چندین کشتی جنگی توسط نیروهای آمریکایی، و تغییر موضع و موقعیت برتر نظامی در عرصه جنگ زمینی، موجب شد که به لحاظ مصلحت نظام و جلوگیری از تبلیغات جهانی که ایران را جنگ‌طلب معرفی می‌کرد، ایران قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد. به خصوص با توجه به روحیه صلح‌دوستانه دبیرکل سازمان ملل متحد و تلاش وی در جلب نظر تهران و اعمال نظرهای ایران در طرح اجرایی خویش برای اجرای قطعنامه که حتی پیش از پذیرش به تصویب ایران رسیده بود، در پذیرش قطعنامه مؤثر بوده است.
بنابراین با توجه به شرایط فوق‌الذکر برای ایران راهی جز پذیرش قطعنامه باقی نمانده بود. هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس گفت: ما به این نتیجه رسیدیم که مصلحت انقلاب و ملت‌های ایران و عراق و منطقه این است که قطعنامه مذکور پذیرفته شود. ایران تا به حال خواستار آن بود که ابتدا کمیته تعیین تجاوز تشکیل شود، ولی فعلاً با توجه به شرایط جدیدی که پیش آمده از آن شرط خود صرف نظر می‌کنیم. متأسفانه تبلیغات جهانی ما را جنگ‌افروز و جنگ‌طلب معرفی کرده و صدام و حزب بعث متجاوز که تمامی قوانین را نقض کرده، ولی چون شعاری مشخص دارد، یعنی قطعنامه را پذیرفته و حاضر به قضاوت بین‌المللی است، به صورتی عوام‌فریبانه صلح‌طلب معرفی شده است. با این کار، یعنی قبول قطعنامه ۵۹۸ ما نشان دادیم که در این زمینه انعطاف‌پذیر هستیم. ما هرگز قطعنامه را رد نکرده بودیم، بلکه شرطی روی آن گذاشتیم و این اواخر، روشن شد که ممکن است رویدادهای تلخی در منطقه اتفاق افتد که نقطه عطف آن سقوط هواپیمای مسافری ایران توسط آمریکا بود. آن‌ها که می‌خواستند ما را به دلیل نپذیرفتن قطعنامه تحریم تسلیحاتی کنند، منطقی از آن پس(در صورتی که عراق از پذیرش قطعنامه خودداری کند) باید عراق را تحریم کنند.

امام خمینی(ره) و تعیین استراتژی دفاع
پذیرش قطعنامه ۵۹۸، مقوله‌ای بود که بایست برای آحاد جامعه تبیین می‌شد. اما به لحاظ شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد شده، تطویل زمان می‌توانست، هر روزش به زیان ما باشد. به همین منظور امام(ره) برآن شد، پس از اعلان پذیرش رسمی قطعنامه از سوی مسئولین، فصل‌الخطاب را نیز، خودشان بازگو کنند: پذیرش قطعنامه برای همگان و من بسیار ناگوار بود، به همین منظور من ابتدا به «همان شیوه دفاع» باور داشتم اما «به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم» و با صلاحدید تمام کارشناسان ارشد سیاسی و نظامی ـ که افرادی متعهد، دلسوز و راستگو هستند ـ قطعنامه و آتش‌بس را می‌پذیرم؛ زیرا اینک «مصلحت انقلاب، نظام و کشور» این را می‌طلبد. اما از تمامی فرزندان ایران عزیز که در جبهه و پشت جبهه تلاش کردند سپاسگزاریم. تمام مردم باید در زمینه این پذیرش با ‌هوشیاری، شکیبایی و مقاومت برخورد کنند.

پی‌نوشت‌ها
۱-بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ از دبیرکل درخواست می‌شود که ضمن مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض کار تحقیق در باب مسئولیت مخاصمه به هیئتی بیطرف را بررسی کند و در حداقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.
۲-بند ۷ قطعنامه ۵۹۸: عظمت خسارات وارده در خلال مخاصمه و نیاز به کوشش در جهت نوسازی، با امدادهای بین‌المللی درخور، زمانی که مخاصمه خاتمه پذیرد، تصدیق می‌شود و در همین خصوص هیئتی از کارشناسان را برای پژوهش در باب مسئله نوسازی تعیین کند و به شورای امنیت گزارش دهد.
۳-بند ۸ قطعنامه ۵۹۸: به علاوه از دبیرکل درخواست می‌شود که با مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، طریق افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
۴-بند ۱ قطعنامه ۵۹۸: مطالبه می‌کند که به عنوان نخستین گام به سوی حل‌وفصلی از طریق مذاکره، ایران و عراق به آتش‌بسی فوری اقدام کنند و تمام عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا متوقف کنند و همچنین تمام نیروها را ‌بیدرنگ تا سرحدات شناخته شده بین‌المللی بازگردانند.

نویسنده: سعیده مرادخانی

مقاله ها مرتبط