۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
دست‌های زبر نورعلی كارگر
دست‌های زبر نورعلی كارگر

دست‌های زبر نورعلی كارگر

جزئیات

به‌مناسبت شهادت شهید نورعلی شوشتری، سال۱۳۸۸

26 مهر 1404
معمولا با شنيدن خبر شهادت كسی‌ كه می‌شناختمش حس عجيبی به من دست می‌دهد كه البته اين حس، ‌حس ناراحتی نيست.
صبح روز يك‌شنبه بود كه يكی از دوستان به صورت تلفنی از من پرسيد، خبر سردار شوشتری را شنيدی؟
چند ماهی می‌شد كه سردار شوشتری را می‌شناختيمش.‌ از وقتی جانشين فرمانده نيروی‌ زمينی سپاه و بعدش قرارگاه قدس شده بود. مأموريت قرارگاه قدس تأمين امنيت در شرق كشورِ كه در سال‌های اخير به خاطر اقدامات تروريستی اشرار تحت حمايت آمريكا و انگليس شهرت زيادی به دست آورده بود.
هرچند در اين چند ماه، خبرهای مربوط به سردار را زياد می‌خواندم ولی تنها چهره‌ای كه از او در ذهن داشتم يك عكس كوچك و بی‌كيفيت با لباس پاسداری بود، ‌تا اين‌كه يك‌مرتبه در يكی از برنامه‌های سپاه او را ديدم وقتی آن هيبت را در قامت يك آدم كت و شلواری ديدم اصلا نشناختم چه برسد به اين‌كه او را به‌جا بياورم.
شايد اگر كسی آن‌روز از من در مورد اين فردی كه ديدم می‌پرسيد،‌ می‌گفتم از كشاورزان يا كارگرانی است كه در سپاه هم مشغول بكار بوده،‌ خصوصا اين‌كه وقتی با او دست دادم دستان بزرگ و زبر او با آن اسم غلط‌اندازش جايی براي شك و شبهه نمی‌گذاشت «نورعلی»
وقتی آن دوست از من پرسيد خبر سردار شوشتری را شنيدی؟ فكر كردم فرمانده نيروی زمينی شده ولي وقتی گفت در يك عمليات انتحاری به شهادت رسيده يك لحظه جاخوردم.
از اون آدم‌هايی بود كه تموم زندگيش را براي انقلاب در سپاه خرج كرد،‌ در اون لحظه نمی‌دانم چرا فقط اسمش در ذهنم آمد،‌«نورعلی»
چندماهی می‌شد كه در جنوب‌شرق كشور مستقر بود و تلاش‌های زندگي با مردم محروم و مظلوم سيستان و بلوچستان از او رستمی ساخت كه ديگر برای اشرار قابل تحمل نبود.
خصوصا اين‌كه نورعلی توانسته بود سران عشاير و قبايل شيعه و سنی را در اين منطقه به هم نزديك و در يك خط براي تأمين جنوب‌شرق كشور قرار دهد.
جنايت اشرار در تاسوكی در سال‌۸۴،‌ حمله آن‌ها به اتوبوس بچه‌های سپاه در سال‌۸۵، ‌انفجار بمب در مسجد امام علی(ع) زاهدان در آستانه انتخابات از جمله اقدامات گروهك ضدانقلاب ديرگی بود كه نورعلی ۶۱ ساله رفته‌بود جلوی تكرار آن‌ها را بگيرد،‌ می‌خواست علاوه‌بر ايجاد اتحاد بين سران شيعه و سنی عشاير و قبايل منطقه،‌ از پاشيده‌شدن بذر نفاق بين آن‌ها جلوگيری كند،‌ اما...
روز دوشنبه صبح وقتی در مراسم معارفه ریيس جديد سازمان بسيج مستضعفين شركت كردم فرمانده كل سپاه كه به وضوح از شهادت نورعلی ناراحت بود و در زمان پخش كليپی از او، اشكی هم ريخت،‌ آمريكا و انگليس و پاكستان را پشت صحنه اين اقدامات دانست و وعده انتقام داد.
از برنامه كه برگشتم روی دكه روزنامه‌فروشی‌ها پر بود از عكس نورعلی. هر روزنامه‌ای از ديد خود تيتری براي شهادت او انتخاب كرده‌بود اما تقريبا همگی آن‌ها بر يك واژه اتفاق نظر داشتند،‌ وحدت. نورعلی به حق شهيد وحدت بود. قرار بود با سران قبايل ديدار كند ولی موعد ديدارش با خدا رسيد.
دوست دارم بروم يك جای خلوت و حسابی گريه كنم. وقتی می‌گويند شهادت كمترين مزد يك فرد است،‌ يعنی آن آدم بايد چه خصوصياتی داشته باشد؟
دوست دارم بدانم از آن قامت رشيد چقدر باقی مانده بود. ‌نورعلی از اون دست شهدايی است كه با ديدن عكسش دل آدم بدجوری می‌شكند،‌ چرا؟ نمی‌دانم.

مقاله ها مرتبط