بحث ما با رژیم صهیونیستی و آمریکا، دیرینه و مفصل است؛ حتی برخی فکر می
کنند که مشکلات ایران با آمریکا تنها مربوط به بعد از انقلاب است حال این
که در صد سال اخیر همواره می
توان جای پای آمریکا را دید که به دنبال تضعیف ایران بوده است این بدان معناست که اختیار ایران باید با آمریکا باشد در غیر این صورت آمریکا ایران مستقل را نمی
خواهد. نمونه آن ملی شدن صنعت نفت است.
ژاندارم آمریکا در منطقه
رژیم صهیونیستی ژاندارم آمریکا در منطقه است و تضاد و باور هم بین ما و این رژیم هم وجود دارد و این وضعیت در دوران نتانیاهو ویژه
تر هم شده است. معتقدم نتانیاهو به
عنوان نخست
وزیر این رژیم، موضوع مخالفت با ایران و ایرانی و باورهایشان را در اولویت دشمنی اول خود و حتی بالاتر از فلسطین می
داند. باورش این است که موضوع فلسطین را حل کرده یا در حال حل آن هست. البته او با دو دولتی در فلسطین مخالف است و می
گوید که دولت دوم را به رسمیت نمی
شناسد و حق دفاع، ارتش و دستگاه
های امنیتی مردم فلسطین را هم به رسمیت نمی
شناسد یعنی شأن یک دولت را به عنوان صاحبان اصلی یک سرزمین قبول ندارد
. همیشه نتانیاهو با همه روسای
جمهور آمریکا اختلاف نظر در این بحث
ها داشت. او بیشتر می
خواست به ایران بپردازد و آن
ها به فلسطین؛ احساس او این است که ایران قوی و یکپارچه با باورها، تمدن و تاریخش در مقابل باورها و زیاده
خواهی آن
ها میایستد. راهبرد و باور رژیم صهیونیستی دنبال کردن موضوع سرزمین نیل تا فرات و سرزمین موعود است و این
ها با استکبار گره خورده و آن
هایی که خود را برتر از کل بشر می
دانند و تصور می
کنند از بقیه جامعه بشری متفاوت
اند
. حمله به ایران با هماهنگی آمریکا
در جنگی که رژیم صهیونیستی آغاز کرد، حتما این آغاز جنگ با آمریکا هماهنگ بوده چون هیچ حرکت نظامی، سیاسی، منطقه
ای و بین
المللی توسط رژیم بدون هماهنگی آمریکا انجام نمی
شود و ریشه اصلی آمریکا است
. نتانیاهو سه هدف را برای این حمله اعلام کرد؛ رژیم صهیونیستی به دنبال تغییر نظام سیاسی در ایران بود، پایه
های قدرت ما را در حوزه هسته
ای بزند و بحث موشکی
را هدف قرار دهد.
امروز بنگاه
های رسانه
ای در دنیا دست صهیونیست
هاست و آنچه را می
خواهند با صدای بلند و حجم و روش
های متفاوت به جامعه القا می
کنند. با نگاهی به تحلیل
های صاحب
نظران در اندیشکده
های آمریکایی، غربی، اروپایی و شرقی این موضوع را می
بینیم. 
شکست رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲
روزه شکست خورد و به هیچ کدام از اهدافش نرسید البته نمی
گویم ما آسیب ندیدیم؛ جنگ، زدوخورد دارد. ما بیش از هزار شهید دادیم که بخش قابل توجهی از آن
ها زنان، کودکان و مردم عادی بودند اما در پایان این نبرد، موفقیت
های بزرگی کسب کردیم؛ یکی از موفقیت
های ما این بود که اجازه ندادیم دشمن به هیچ کدام از سه هدف خود برسد و همچنین فرصت
هایی نیز برای خودمان ایجاد شد
. توجه اسراییل به ایران
درباره این
که چرا ایران تا این حد موضوعیت پیدا کرد و مورد کینه
توزی و ستیزه
جویی قرار
گرفت تا
جایی
که نتانیاهو پروژه و دستاورد سیاسی خود را به
طور مستقیم، ایران
ستیزی می
داند، بر فرض که ایران نیز با رژیم صهیونیستی کاری نداشته باشد اما این رژیم قطعا با ایران کار دارد. فارغ از بحث سیاسی و سیاست ما در جمهوری اسلامی که البته مهم است و باید به آن توجه شود، موقعیت جغرافیایی ایران بسیار مهم و حتی مهم
تر از موضوع حوزه سیاسی ماست. درباره این
که آیا اسراییل با سیاست ایران مشکل داشته باشد، با جغرافیای ایران مشکل دارد، چون این
ها لازم
و
ملزوم یکدیگرند. با بازگشتی به عقب و نگریستن به جنگ جهانی اول و دوم می
بینیم که ایران اعلام بی
طرفی کرد اما قدرت
هایی که آن روز درگیر جنگ بودند هیچ کدام این بی
طرفی را نپذیرفتند
. متفقین و متحدین بنا به اندیشه
ها، باورها، سیاست
ها و خاستگاه
های خودشان، جغرافیای ایران را پل پیروزی می
دانستند. این جغرافیا با این تاریخ تمدن را در کنار مردمی قرار دهید که با این باورها و با نقشی که اسلام در حوزه انسانیت، شرافت، ظلم
ستیزی، استقلال، منزلت، معرفت، قدرت، ثروت و ظرفیت
های مادی و معنوی ایفا می
کند، در آن زندگی می
کنند و باعث حیاتی شدن موقعیت آن شده
اند
. از سوی دیگر این کشور یکدست و یکپارچه بوده و ایران کنونی قابل پذیرش برای رژیم صهیونیستی با چنان باورها و تفکراتی نیست که به دنبال توسعه فضایی و سرزمینی بوده است. آن
ها بر اساس باورهای خود و با حمایت تمام
قد آمریکا و غرب مقابل ایران ایستادند، از
این
رو اگر ما با آن
ها کار نداشته باشیم، آن
ها با ما کار دارند
. تاریخ ایران با این جغرافیا و در کنار این باور، یک کشور مستقل قوی در بُعد مادی و معنوی است، جنگ اخیر نیز آن را نشان داد. حتما اختلاف سلیقه
هایی در داخل کشور وجود داشت و حتی در برخی زمینه
ها بیش از اختلاف سلیقه بود به
طوری
که در اصول و مبانی اصلی نظام و کشور شاهد تفاوت رویکرد بودیم اما زمانی که مورد تهاجم خارجی، آن هم تهاجم رژیم صهیونیستی و در ادامه دخالت و حمله مستقیم آمریکا قرار گرفتیم، این تمدن، باور، جغرافیا، عظمت و این ایران همه یکپارچه شده و در کنار و در حلقه مرکزی رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و با یک
صدایی، یک حرف زدند و این همان قدرتی است که رژیم صهیونیستی همواره نگران آن بوده است
. باز هم به تاریخ برگردیم؛ به فلات ایران در گذشته بنگرید که از شمال و جنوب به کجا کشیده شده بود و تقریبا دو برابر مساحت فعلی را داشت اما به دلیل ضعف نظام
های سیاسی و در جریان جنگ
های مختلف طی دویست تا سیصد سال گذشته از دست رفت و آخرین آن، جدایی بحرین در سال
۱۳۵۲ بوده است. همه این اتفاقات در نظام
های سیاسی مختلف رخ داد اما ملت ایران همواره در برابر آن بحث داشتند. آن زمان نظام
های سیاسی بود که در واگذاری
ها نقش داشتند اما بعدتر امام
(ره) در دوران جنگ تحمیلی نشان داد که می
توان در برابر این تهاجمها ایستاد
. رژیم بعث و صدام در جنگ علیه ما تنها نبودند و شرق و غرب با آن
ها و پای کار صدام بودند. طراحی
ها و تانک
ها از سوی اتحادیه جماهیر شوروی صورت می
گرفت، پول از طرف آمریکا و وابستگان آن
ها در منطقه تأمین می
شد، میراژهای فرانسه را می
آوردند و از ارتش
های کشورهای متعدد استفاده می
کردند با این حال ولایت
فقیه و این نظام سیاسی یعنی نظام جمهوری اسلامی توانست از کیان وطن و اسلام دفاع کند
. وحدت ایران و ایرانی
به خاطر دارم مقام معظم رهبری آن زمان و ماه
های ابتدایی جنگ و در جبهه، نماینده امام
(ره) در شورای عالی دفاع بودند و رژیم بعث با حمایت شرق و غرب در میدان حاضر بود. همان
جا در میدان جنگ از رهبر انقلاب سؤال شد که «ما برای اسلام می
جنگیم یا برای ایران و وطن؟» ایشان فرمودند «این سؤال درست نیست و اینجا اسلام و وطن بر هم منطبق بوده و لازم
و
ملزوم و ظرف
ومظروف یکدیگرند.» آن
جا بود که نشان داده شد این باور، نظام سیاسی و جمهوری اسلامی است
در مقابل دشمن خارجی دفاع می
کند و تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی همواره موحد بوده است.
دفاع تا لحظه آخر
حادثه
ای که شب اول رخ داد، حادثه بسیار عظیم و بزرگی بود. ظرف دو ساعت و نیم اول دو اتفاق افتاد. همان شب شهید سلامی در اتاق فرماندهی
و شهید حاجی
زاده سرِ پُست فرماندهی خود در اتاق فرماندهی
اش بود آن
ها می
دانستند که احتمال حمله دشمن در آن شب
ها وجود دارد. مخصوصا هفته
های اخیر معلوم بود که اتفاقاتی در
حال رخ دادن است از
این
رو نسبت به اصل موضوع که این جنگ رخ می
داد و در آستانه آن بودیم، غافلگیر نشدیم.
آنچه غافلگیرانه بود، شیوه عملیاتی بود که رژیم صهیونیستی انجام داد و این صرفا خصلت این رژیم است. ذات رژیم صهیونیستی تروریست است و افرادی که سر راه آن
ها قرار بگیرند اعم از فرد، گروه، سازمان یا کشور را با جنایت برمی
دارند و هیچ محدودیتی هم برای خود قائل نیستند. آن
ها در این مسیر نه مسائل انسانی و نه قوانین بین
المللی را می
شناسند و نه هیچ خط قرمزی دارند. عملیات غافلگیرانه
ما در نحوه عملیات آن
ها غافلگیر شدیم. آن
ها کار خود را اینگونه آغاز کردند. در همان لحظه اول فرماندهان ما را زدند یعنی حدود ساعت سه صبح کار خود را با زدن فرماندهان ما آغاز کردند. رییس ستاد، فرمانده قرارگاه خاتم، فرمانده هوافضا، فرمانده سپاه و رده
های بعدی و دانشمندان کشور را زدند. تعبیر من این است که آن
ها در وهله اول مغزهای ما که طراحی
ها را انجام می
دادند و باید طراحی
های خود را فرماندهی می
کردند، مورد هدف قرار دادند. در وهله بعد چشم (رادارها) ما را نیز زدند. آن
ها این کار را با جنگنده و موشک
های کروز و بالستیکی هواپرتاب انجام دادند به این معنا که هواپیماهای آن
ها بر اساس اطلاعاتی که از شنودها، ماهواره
ها و قطعا از نفوذی
هایی که داشتند، این پرتاب
ها(شلیک) را صورت دادند؛ از
این
رو این نوع عملیات ما را غافلگیر کرد و باید بپذیریم که یک شوک به همه وارد شد
. فرمانده کل قوا در اتاق جنگ
در اینجا فرمانده کل قوا یعنی مقام معظم رهبری، منحصر
به
فردترین کسی بود که توانست نیروهای مسلح را در اولویت اول قرار داده و ظرف چند ساعت آن
ها را با انتصاب افراد جایگزین از شوک بیرون بیاورد. یعنی تمام فرماندهان (جایگزین فرماندهان شهید) در همان سه یا چهار ساعت اول منصوب شدند. تصور نباید این باشد این انتصاب صرفا دادن یک حکم به فردی بود که در رادیو خوانده شود؛ آن فقط برای اطلاع مردم بود. ما مجددا فرمانده کل قوا را مانند سال
۱۳۵۹ در اتاق جنگ دوران دفاع مقدس در اهواز در سمت فرماندهی دیدیم که حکم داد و فرماندهان را آورد و آن
ها را توجیه کرد، به آن
ها فرمان داد و در میدان قرار داد
. علی
رغم ضربه
ای که چه در حوزه راداری و چه در حوزه حذف فرماندهان به عنوان مغز طراحی
ها خوردیم، باز هم فرماندهانی از همان نسل با همان تربیت و با همان سابقه به میدان آمدند که من آن
ها را می
شناسم. در ادامه طی ۱۷ تا ۱۸ ساعت بعد یعنی جمعه
شب قریب به ۱۵۰
موشک و ۳۵۰
پهپاد به سمت دشمن پرتاب کردیم. این قدرت نظامی و حرکت ما بود که توانستیم آن را انجام دهیم.
مردم بی
بدیل یران
اسراییل تصور نمی
کرد ایران به این سرعت قدرت خود را بازیابی کند، آن
ها تصور می
کردند مغز (فرماندهان) و چشم (رادارها) ما را زده
اند که حتی ویدئوی ضبط شده
ای هم منتشر کردند که ما کار خود را تمام کرده
ایم و اکنون نوبت مردم ایران است که به خیابان
ها بیایند، این در
حالی است که مقام معظم رهبری بارها فرموده
اند که دستگاه محاسباتی آمریکایی
ها و رژیم صهیونیستی نسبت به ایران، ایرانی، باور و فرهنگ ایرانی هیچ شناختی ندارد
. این
که می
گوییم در برابر این مردم موقعیت
شناس و زمان
شناس که شناخت و تحلیل دقیق دارند و سربزنگاه در میدان هستند و گله
گذاری خود را برای وقت دیگری می
گذارند، سر تعظیم فرود می
آوریم به همین علت است. البته این موضوع، مسئولیت ما مسئولان را سنگین
تر می
کند و مکلف هستیم لطف الهی، معرفت و شناخت مردم را حفظ کنیم و خدای ناکرده نگاه یک
بارمصرف به آن نداشته باشیم
. 
وحدت ملی
آن
ها این نقطه قوت ما را نقطه ضعف ما می
دیدند از
این
رو نه تنها اجازه ندادیم آن
ها به اهداف خود برسند بلکه توانستیم یک مزیت هم پیدا کنیم و آن انسجام ملی است. حتی ایرانی
های داخل و خارج از کشور از خود حرکت
هایی در جنگ شناختی نشان دادند که تأثیر و ارزش آن از موشک
های خیبر و فتاح بیشتر بود
. اسراییل به دنبال از بین بردن عناصر قدرت در ایران بود چرا که ما را دشمن شماره یک خود می
داند. وقتی می
گوییم آن
ها به دنبال براندازی بودند صرفا براندازی نبود بلکه براندازی بود که منجر به تجزیه ایران شود. آن
ها ایران یکپارچه با این جغرافیا را نمی
خواهند چرا که همواره برای آن
ها تهدید است و ملت ایران این موضوع را به خوبی فهمیدند
آن
ها به دنبال براندازی بودند که ثمره آن تجزیه باشد همچون وضعیت کنونی سوریه و چیزی که برای سایر کشورها دنبال می
کنند. موضوع دیگر این است که صنعت موشکی، مهم
ترین قدرت ما محسوب می
شود. در جریان تمامی مذاکراتی که با آمریکا صورت می
گرفت هم سه موضوع هسته
ای، موشکی و مسائل منطقه با هم مطرح می
شد که ما هرگز حاضر نشدیم روی موضوعی جز هسته
ای صحبت کنیم و درباره آن هم می
گفتیم موضوع را در چارچوب آژانس و NPT
دنبال می
کنیم و نباید محدودیتی بیشتر از آن به ما تحمیل شود.
حق مسلم ما
ما همواره به مردم دنیا، سازمان
های بین
المللی، دوستان خود و همه گفته
ایم هرگز به دنبال سلاح هسته
ای نیستیم اما غنی
سازی حق ماست. آن
ها تصور می
کنند با هدف قرار دادن دانشمندان ما می
توانند غنی
سازی را در کشور از بین ببرند در حالی
که غنی
سازی ثمره فعالیت علمی کشور، فرهنگ و توان علمی جامعه ماست و نمی
توان آن را با بمب و حذف افراد از بین برد؛ از قضا هرچه تعداد بیشتری از دانشمندان ما شهید شوند، مسیر آن
ها با افزایش تعداد دانشمندان با قدرت
تر طی می
شود
. پشتیبانی آمریکا از اسراییل
در حوزه موشکی نیز هرگز اجازه مذاکره نداده و نخواهیم داد و این موضوع همچون غنی
سازی در چارچوب
خطوط قرمز ماست. رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در حوزه موشکی انجام داد، می
خواست قدرت موشکی ما را از بین ببرد در
حالی
که در همان شب اول توانستیم ۱۵۰
موشک شلیک کنیم. آن
ها آمریکا را پشت خود دارند و آسمان عراق در اختیار آمریکا و آسمان سوریه در اختیار رژیم صهیونیستی است لذا هیچ محدودیتی در حوزه آسمان ندارند همچنین امکانات و تجهیزات زیادی دارند و هیچ محدودیتی برای حضور تا لب مرز ما ندارند و از هیچ دولتی هم اجازه نمی
گیرند. این
که می
گوییم رژیم صهیونیستی به دنبال گسترش سرزمینی است شامل زمین و هواست و هیچ قانون بین
المللی را نیز بر
نمی
تابد.
در نهایت ما در حوزه موشکی پاسخ جدی به آن
ها دادیم. پیش
از این در جریان عملیات «وعده صادق
۱» می
گفتند این موشک
ها دقت ندارند و مثل آبگرمکن هستند اما دیدید که قدرت آتش در همان شب اول نشان داده شد. طی این ۱۲روز، هر روز هم که می
گذشت دقیق
تر شدیم. آن
ها با شلیک هر موشک از پهپادها، جمع
آوری اطلاعات و هواپیماهایی که می
فرستادند، به دنبال زدن تک
تک سکوهای موشکی ما بودند اما ما هم در حوزه دفاع هوایی برای پدافند موشک
ها و هم در نوع مانور به خوبی عمل کردیم
. تسلط کامل بر رژیم صهیونیستی
پیروزی ما این بود که نه تنها دشمن به اهداف خود نرسید بلکه توانستیم هدف
های نظامی
به دشمن تحمیل کنیم و پیروز شدیم. زمین و آسمان رژیم صهیونیستی در دست ما بود؛ ما از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، مراکز تحقیقاتی، مراکز نظامی، فرودگاه ها، مراکز اطلاعات و عملیات، موساد، مراکز مهم اقتصادی و صنایع این رژیم را به صورت نقطه
زنی مورد هدف قرار دادیم و هرروز دقیق
تر شد. قدرت موشکی ایران
تاب
آوری اجتماعی رژیم صهیونیستی زمانی تمام شد
که دقت شلیک
های ما را دیدند. دکترین نظامی آن
ها همواره اعلام می
کرد سرزمین
های اشغالی سرزمین موعود آن
ها بوده و امن
ترین نقطه برای زندگی در دنیاست و می
گفتند گنبد آهنین اجازه فرود هیچ بمب یا موشکی را در این منطقه نمی
دهد، مگر این
که قطعا در مبدأ یعنی محل شلیک و یا در مقصد یعنی در آسمان پیش
از رسیدن به رژیم صهیونیستی منهدم می
شود. با
این
حال نه تنها آن
ها نتوانستند به اهداف خود برسند بلکه آنقدر کار ما دقیق بود و موشک
ها قدرت ما را بالا برد که تاب
آوری آن
ها نیز به پایان رسید. ما تست موشکی در کویر داشتیم.
اینگونه بگویم که گویی یک اتوبان شهید همت از ایران به رژیم صهیونیستی باز کرده بودیم و موشک
ها به صورت مرتب در آن شلیک می
شدند و آن
ها توان انهدام آن را نداشتند. آن
ها می
گفتند ایران به لحاظ راداری ما را گیج کرده است که این هم از طراحی
های ما بود. وی بیان کرد حتی روزی را داشتیم که تنها یک موشک شلیک کردیم اما همان هم به حساس
ترین نقطه در بئرالسبع اصابت کرد و بیشترین تلفات را داد. ما در جریان این جنگ تست موشکی برای طراحی آینده نیز انجام دادیم؛ هدف
ها معلوم، نقشه معلوم، موشک
ها معلوم و نقطه را می
زدیم. به قول ما که سابقه رزمندگی داریم، قلق
گیری خوبی در حوزه کاربرد موشک
ها، شلیک موشک
ها و غیرفعال کردن رادارهای آن
ها داشتیم تا
جایی
که سیستم پدافندی زانو بزند، لاعلاج و ناگزیر شود و آن
ها را به نقطه
ای برساند که تلاش کردند تا جنگ متوقف شود.
آن
ها حمله را آغاز کرده بودند و زمانی
که اعلام کردند، توقف کرده
اند، ما گفتیم آخرین موشک
ها را ما باید بزنیم که زدیم. این قدرت و ظرفیت موشکی ما بود و آن
ها تا روز آخر هر
روز آسیب
پذیرتر شدند و نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه ما با قدرت دفاعی خود تاب
آوری آن
ها را زیر سوال بردیم. نتیجه دولتی که جعلی باشد، سرزمینی که غصبی باشد و مردمی که وارداتی باشند، همین می
شود.
همه دیدیم که آن
ها در تجریش چه کردند و مردم ما را مورد هدف قرار دادند و باعث شدند مردم ما تهران را ترک کنند اما آن
ها به شهرهای خودشان در نواحی دیگر ایران رفتند در
حالی
که صهیونیست
ها ناچار شدند به کشورهایی که از آن آمده بودند، بازگردند. این ضعف تاب
آوری اجتماعی آن
ها به خاطر این است که نه سرزمین دارند، نه دولت و نه ملت.
به
ظاهر جنگ با اسراییل در باطن جنگ با آمریکا
همچنین این جنگ نشان داد اگر رژیم صهیونیستی صرفا خود این رژیم باشد حتی یک هفته هم تاب مقاومت در برابر جمهوری اسلامی ایران در بُعد نظامی را ندارد و این آمریکاست که در همه زمینه
ها از آن
ها حمایت می
کند لذا در واقع ما با یک آمریکا، یک ناتو، یک غرب و رژیم صهیونیستی به نیابت از آن
ها جنگیدیم
. اسراییل یعنی آمریکا، یعنی فرزند ناخلف آمریکا، یعنی ایالت پنجاه
و یکم آمریکا که او را هدایت و فرماندهی می
کند و چیزی جز این نیست
.
فروپاشی رژیم صهیونیستی حدود هشتاد سال از عمر رژیم صهیونیستی می
گذرد و آن
ها از همان زمان آغاز شکل
گیری تاکنون هیچگاه چنین آتشی بر خود ندیده بودند؛ نه در جریان جنگ میان اعراب و اسراییل در دهه شصت و هفتاد میلادی و نه در سایر اتفاقات. آن
ها برای اولین بار بود که جنگ را به معنای واقعی جنگ دیدند و زیر دست
و
پای ما له شدند. آمریکا آمد که هم آن
ها را از زیر دست
وپای ما درآورد و هم آنجا که متوجه شد رسیدن به اهداف هسته
ای در توان این رژیم نیست، ناگزیر شد خودش ورود کند و چهره واقعی خود را نشان داد.
در این میان، صداقت آمریکایی را نیز باید بشناسیم. زمانی
که در شهرداری تهران بودم، تابلوهایی درباره صداقت آمریکایی نصب می
کردیم که به ما خُرده می
گرفتند و می
گفتند این تابلوها باعث می
شود گفت
و
گوها پیش نرود در
حالی
که حضرت
آقا می
فرمودند دست چُدنی آمریکا زیر دستکش مخملی است.
پیش
از جنگ اخیر قرار بود روز یکشنبه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برگزار شود؛ اما جمعه
شب به ما حمله کرد و بعد اعلام کرد اسراییل به ایران حمله کرده است اما در روزهای آخر خودش به
صورت مستقیم وارد شد و به ایران حمله کرد. جمهوری اسلامی ایران هم پاسخ آمریکا را داد و مرکز فرماندهی این کشور در جنوب
غرب آسیا که در بخشی از قطر مستقر بود را با ۱۴موشک مورد هدف قرار داد و همان شب پاسخ رژیم صهیونیستی را نیز مانند روزها و شب
های دیگر دادیم
. شکسته همه
جانبه رژیم صهیونیستی
دستاورد جنگ برای ما به این معناست که دکترین امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شکست خورد و دیگر نمی
تواند آن را برای سرمایه
گذاران خود تبلیغ کند و بگوید سرزمین امنی برای سرمایه
گذاری دارد. اقتصاد آن
ها از محل گردشگری تأمین می
شود اما دیگر نمی
تواند از این محل، بودجه خود را تأمین کند یعنی تمام طراحی
های هشتاد ساله
های آن
ها بر هم خورد؛ همه امنیت سرمایه
گذاری به
ویژه در حوزه گردشگری، اقتصاد و توسعه آن
ها ضربه خورد و در حوزه نظامی آسیب
پذیری پیدا کردند
. رژیم صهیونیستی به صورت ساختاری فروریخت. او از دیگران برای حضور در اسراییل دعوت می
کرد و اقتصاد و فناوری خود را تبلیغ می
کرد اما وقتی جنگ را آغاز کرد، مطمئن بود پیروز میدان است و هیچ اتفاقی برای او نمی
افتد. با
این
حال دیدیم که نه تنها به
اهداف خود نرسید بلکه باعث شد دستاوردهایی نیز برای ما حاصل شود. بعد از این شاهد مهاجرات معکوس در رژیم صهیونیستی خواهیم بود که از اسراییل به کشورهای خود باز می
گردند
. در جریان جنگ دیدیم که وقتی فرودگاه
های آن
ها بسته شد، صهیونیست
ها با کشتی به کشورهای دیگر می
رفتند و این یعنی ضربات اساسی به آن
ها وارد آمده است. آن
ها به مردم مظلوم غزه ظلم کرده و این شهر را ویران کردند اما اکنون تصاویر ویرانه
ها و تخریب
هایی که از اسراییل در جریان جنگ ۱۲روزه نشان داده شد، شرایط را کاملا متفاوت کرد.
هدف
گیری دقیق
درخصوص پیشنهاد طرح آتش
بس از سوی اسراییل باید گفت این موضوع به
خاطر موفقیت
های ما بود که اسراییل به اهداف خود نرسید و از سوی دیگر تسلط ما بر زمین
و
هوای آن
ها تأثیرگذار بود. آن
ها مدعی بودند هفتاد
درصد موشک
ها و پهپادها را پیش
از رسیدن به اسراییل منهدم می
کنند اما دیدید که بعد از ۱۲
روز جنگ چگونه عمل کردیم. ما در جریان عملیات
های «وعده صادق
۱ و ۲» تنها یک مرتبه یا دو مرتبه در یک شب موشک شلیک می
کردیم یعنی جنگ نبود و صرفا یک پاسخ بود در
حالی
که در جریان عملیات «وعده صادق
۳» در میدان واقعی قرار داشتیم و به
صورت متوالی از کشورمان موشک به سمت آن
ها شلیک می
شد و تجربه پیدا کردیم. ما هر روز خود را بهینه و به
روزرسانی می
کردیم و برای عملیات خود طراحی داشتیم و در نهایت در روزهای آخر به جایی رسیدیم که بیش
از نوددرصد موشک
هایمان به هدف خود اصابت می
کرد. ما توانستیم با از کار انداختن پدافندهای مراکز نظامی رژیم صهیونیستی، عملیات نظامی خود را ادامه دهیم. در نهایت مرکز مطالعات
تحقیقاتی این رژیم، تعداد محروحان خود را ۳۵۲۰ نفر اعلام کرد که البته سران آن
ها می
گفتند تعداد کشته
هایشان تنها ۲۸
نفر است که دروغ است. بنابراین آن
ها در همه ابعاد دچار آسیب شدند؛ هم در حوزه توسعه و رشد متوقف هستند و هم در حوزه تاکتیک و تکنیک کم آورده و به اهداف خود هم نرسیدند
. یکی از دستاوردهای مهم داخل کشور انسجام ملی است؛ امروز هسته سخت جمهوری اسلامی ایران نود میلیون نفر هستند و این موضوع برای ما مهم است. یعنی محاسبات غلط دشمن باعث شد که «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد». اخلاص، غیرت و مظلومیت مردم ایران در کنار اقتدار آن
ها و محبتی که نشان دادند از جمله اتفاقات بزرگ این روزها بود که یک
شبه در کشور افتاد. خدا این تحول قلبی را ایجاد کرد و همه ملت با هم منسجم شدند و این سرمایه بزرگی است که صرفا برای جامعه ایرانی نبود بلکه این اتفاق در امت اسلامی نیز افتاد و تنها به امت اسلامی هم خلاصه نشد بلکه به جامعه بشری نیز تسری یافت. دانشگاه
های آمریکایی و ایرانیان عزیز در آمریکا، کانادا و کشورهای غربی به میدان آمدند، پرچم ایران را گرفتند و مقابل وطن
فروشانی که تعداد محدودی داشتند با غیرت ایستادند و خاک در صورت آن
ها پاشیدند
. به
روز شدن یک اتفاق قدیمی
در جریان این جنگ، شیخ الازهر و امام جماعت مسجدالحرام از ایران دفاع کردند و اخوان
المسلمین در مصر حمایت کرد، مراجع شیعه در ایران، عراق و سایر کشورها و علمای اهل سنت نیز از ایران حمایت کردند و گویا بار دیگر حکم تنباکو صادر شده بود؛ همه این
ها آورده
های ماست. آهنگ «بوم
بوم؛ تل
آویو» هم یک میلیارد بیننده داشته است. ما هیچگاه در ایران نمی
توانستیم چنین کار رسانه
ای و با چنین دیپلماسی عمومی داشته باشیم. همچنین دیدیم ایرانی
ها چه برخوردی با آن
هایی کردند که دم از آزادی می
زدند. افرادی را دیدیم که برای حمایت از کشور، سرود و موسیقی درست می
کردند. خواننده
ای که شعار «مرگ
بر ارتش اسراییل» سر می
داد و برای رفتن به آمریکا ممنوع
الورود شد. در انگلستان نیز شاهد ممنوع
الورود شدن مخالفان رژیم صهیونیستی بودیم
. ایران تنها نیست
ایران تنها نیست و این سرمایه بزرگی است که ملی، منطقه
ای و جهانی محسوب می
شود. هر انسانی که با وحشی
گری رژیم صهیونیستی مخالف بود، به میدان آمد و این
ها همان سرمایه
هایی است که به
عنوان پیروزی
های بزرگ و ماندگار و سرمایه
های معنوی برای کشورمان محسوب می
شود امروز در جامعه این بحث مطرح می
شود که آیا مذاکره و گفت
وگو با آمریکا صورت می
گیرد یا خیر؟ خواهش می
کنم مردم و جوانان به این موضوع به خوبی دقت کنند؛ زمانی این سؤال مطرح می
شد که چرا با آمریکا گفت
وگو و مذاکره نمی
کنید؟ دیدیم که برجام فارغ از خوب یا بد، ضعیف یا قوی، محاسن یا معایب خود، به تصویب رسید اما سال
۲۰۱۶ و زمانی
که ترامپ روی کار آمد، آن را پاره کرد و از بین برد. با
این
حال ما باز هم امسال با آن
ها پای میز مذاکره غیرمستقیم آمدیم و زمان دور ششم را هم تعیین کرده بودیم. در این میان اسراییل به ما حمله کرد و آمریکا نمی
تواند بگوید آن
ها حمله کردند و به من ارتباطی ندارد چرا که اسراییل بدون اجازه آمریکا کاری نمی
کند و در نهایت خودش هم به صورت مستقیم وارد جنگ شد و بعد خودش هم آن را متوقف کرد
. آمریکا و صداقت؟!
وقتی از صداقت آمریکایی می
گوییم منظورمان همین است. البته این به معنای حرف نزدن نیست. ما معتقدیم خود دیپلماسی هم یک روش مبارزه است همانطور که موشک نیز خود، یک روش مبارزه است چراکه ما با دشمن طرف هستیم و اعتماد به آن
ها ناشی
گری است اما این به معنای صحبت نکردن هم نیست. اما دیدیم که در برجام هم صحبت کردیم و در نهایت آن را پاره کردند
. در حال حاضر نیز اگر موضوع گفت
وگو مطرح می
شود این را بدانید همانطور که ما جنگ تحمیلی را نمی
پذیریم، صلح تحمیلی را نیز نمی
پذیریم. چرا امروز همه ملت ما پای کار آمده
اند و دنیا حمایت می
کند، به
خاطر این
که می
دانند اگر گفت
وگو می
کنیم، حرف حساب داریم. مذاکره برای آمریکایی
ها به این مفهوم است که هرچه آن
ها می
گویند را انجام دهیم و این همان یک
جانبه
گرایی است که آن را قبول نداریم
. مذاکره یا روش برای مبارزه؟
ما مذاکره را نیز یک روش مبارزه می
دانیم تا به دنیا نشان دهیم آمریکا اهل صلح یا مذاکره نیست و هر کجا منافع یک
طرفه آن
ها برقرار شود آن را قبول می
کند؛ آن
ها نه به قوانین بین
المللی معتقدند و نه بویی از انسانیت و شرف برده
اند؛ فقط به خواسته
های یک
طرفه خود با هر کسی معتقد
اند. موضوع مذاکره درصورت ورود ما به آن قطعا باز هم موضوعات هسته
ای است که مواضع ما مشخص است. فناوری هسته
ای حق ما بوده و نه تنها خط قرمز ما بلکه فراتر از خطوط قرمز ماست چرا که بر اساس
NPT بوده و همه کشورها حق دارند غنی
سازی داشته باشند. آن
ها می
خواهند ما غنی
سازی نداشته باشیم که معنا ندارد
. اگر بحث مذاکره است، اول آمریکایی
ها باید به
طور روشن پاسخ دهند وقتی پشت میز مذاکره نشسته بودیم، چرا به ما حمله کردند. آن
ها اول باید ضمانت بدهند که نمی
دهند. اگر صداقت دارند باید خسارت تجاوزات خود که خلاف همه قوانین بین
المللی بود را بدهند. حداقل این است که از مذاکرات باید یک پاسخ منطقی به افکار عمومی دنیا بدهیم و این لازم است
. گفت
وگو یا پذیرفتن حرف زور؟
ممکن است بگویند که آن
ها باز هم کار خود را ادامه می
دهند. پاسخ این است که به همین دلیل است که امروز همه دنیا و مردم
جز آن
هایی که همدست آن
ها هستند ما را تحسین و آن
ها را محکوم می
کنند. اخیرا صدراعظم آلمان اعتراف کرد که اسراییل در حال انجام دادن همه کارهای کثیف غرب است. پس مشخص است زباله
دان اینجاست که همه کارهای کثیف را انجام می
دهد؛ ما با این
ها طرف هستیم. این در حالی است که وجدان بشری تفکر دیگری دارد، همه کشورها تابع آن
ها نیستند و به تعبیر حوزه بین
الملل کشورهای حوزه جهان جنوب یکپارچه پای کار آمدند و از ما حمایت کردند لذا گفت
وگو کردن ضرورت دارد اما دلیلی ندارد حرف زور آن
ها را بپذیریم، باج بدهیم، از حق خود بگذریم یا از خطوط قرمزمان عبور کنیم. نکته مهم این است که دو چیز باید در مذاکره مشخص شود؛ برقراری امنیت باثبات در منطقه و تأمین انتفاع اقتصادی جمهوری اسلامی به این معنا که هر تحریمی که آمریکا علیه ما و به بهانه
های مختلف حقوق بشری، تروریستی و هسته
ای گذاشته است، باید رفع شود تا ما انتفاع اقتصادی به معنای رشد اقتصادی پیدا کرده و بتوانیم با دنیا تجارت آزاد داشته باشیم؛ بانک مرکزی، نفت و ظرفیت
های اقتصادی ما باید آزاد شود. این موضوعات راهبردی است که در مذاکرات مطرح می
شود
. معتقدم ما در شرایطی قرار داریم که دستاوردهای بزرگی را برای کشور رقم زده
ایم البته قطعا خسارات مادی و معنوی دیدیم و افراد بزرگ و عزیزی به شهادت رسیدند اما درس
های بزرگی نیز گرفتیم. ما اگر صدها موشک نیز در جریان مانورها تست می
کردیم هیچگاه به قابلیتی که امروز در طول ۱۲
روز جنگ رسیدیم، نمی
رسیدیم. این اندوخته
ای است که به هیچ قیمتی و با هیچ پولی برای ما به دست نمی
آمد. از این پس عناصر قدرتی خود را محکم
تر می
کنیم
. تردید نکنید اگر آن
ها توان ادامه داشتند، لحظه
ای متوقف نمی
شدند. آن
ها نتوانستند که نماندند لذا برای همین پیروزی نصیب ما شد. این جنگ دستاوردهای تکنیکی، نظامی،
اجتماعی و معنوی در حوزه نرم برای ایران به همراه داشت. گاهی که بحث مقابله با رژیم صهیونیستی پیش می
آید، برخی می
گویند وقتی ما این
ها را زدیم، این قدرت را داشتیم و تاب
آوری آن
ها تمام شد چرا آن
قدر ادامه ندادیم که شکست بخورند. آن
ها تصور می
کنند صرفا با قدرت نظامی می
توانیم رژیم صهیونیستی را نابود و ساقط کنیم و یا آن
قدر موشک بزنیم تا تمام شوند. معتقدم قطعا همه قدرت ما قدرت نظامی و قدرت سخت نیست و ظرفیت
های دیگری نیز وجود دارد که می
تواند آن
ها را سر جای خود بنشاند و آن
ها باید آن روز را ببینند چنانچه دستاوردهای ایران در جریان جنگ ۱۲روزه را دیدند
. امروز آمریکا که دانشجویان طرفدار ایران و طرفدار فلسطین را از دانشگاه کلمبیا اخراج می
کند، باید بداند اگر این ظلم ادامه یابد و ماهیت آمریکا همین
طور پیش برود و از اسراییل حمایت کند و در همین مسیر بخواهد کار سخت نظامی مانند این جنگ را صورت دهد، پاسخ محکمی می
گیرد. همین دستاوردها مهم
ترین نگاه راهبردی است که امروز همه امت اسلامی و جامعه بشری در مقابل آن
ها می ایستند و آن
ها نیز نمی
توانند در مقابل اراده ملت
ها، جوامع بشری و مردم بایستند و این نگاه، راهبردی است
. بیزاری از جنگ و جنایت
ما به دنبال کشورگشایی، جنگ و جنایت نیستیم. این ظرفیت
هایی است که وجود دارد حتی اگر دولت
هایی مانند غربی
ها قصد داشته باشند با آن مقابله کنند. این یک ظرفیت است. این هسته
های مردمی با این نگاه راهبردی، از هر دین و مذهبی در مقابل ظلم می
ایستند و هرکس در مقابل ظلم و رفتارهای شیطانی ایستاد، ما او را مجاهد و انسان شریف و باغیرت می
دانیم. این انسان با این نگاه می
تواند روی اقتصاد و انرژی نیز اثر بگذارد
. ما به عنوان ایران و یک کشور قدرتمند نمی
توانیم بپذیریم ناامنی
ها برای ما و امنیت برای رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد یا هزینه
های تأمین امنیت برای ما و منافع تأمین امنیت برای آمریکا باشد؛ این
ها شدنی نیست.
وطن
دوست و وطن
فروش
بزرگ
ترین دستاورد جنگ ۱۲
روزه، ایفای نقش مردم و به میدان آمدن آن
ها بود. صریح و شفاف خطاب به آنها
یی که در این تجاوز با هدف براندازی ایران، فروپاشی و تجزیه اقدام کردند، می
گویم که بدانند هسته سخت این نظام، نود میلیون نفر هستند که همه یکپارچه
اند. آن
ها باید بدانند امروز ایرانیان تنها به دو دسته تقسیم شده اند؛ وطن
دوست و وطن
فروش. ما وطن و اسلام را با هم منطبق می
دانیم و این مهم
ترین دستاورد ما بود که ملت ایران با سلایق مختلف اینگونه به میدان آمدند؛ از آقای چاوشی تا آقای محمود کریمی، از مراجع شیعه تا علمای اهل سنت، چه در داخل و چه در خارج و این
ها ظرفیت کشورماست
. امروز مبنای قضاوت مردم ما همان
طور که معروف شده، «ایران چک» است که چه کسی با ایران است و چه کسی با ایران نیست. ایرانیان خارج از کشور را ببینید که ممکن است با هم، هم
عقیده نباشیم و اختلافاتی داشته باشیم و بعضا این اختلافات مبنایی باشد، اما دیدیم که کار به جایی رسید که کسی که ایران
اینترنشنال مصاحبه می
کرد می
گفت که کسی نباید با ایران
اینترنشنال مصاحبه کند و خود این بزرگ
ترین دستاورد است
. تا پیش
از این افرادی را می
دیدید که هیچگاه به رسانه ملی نمی
آمدند که نمونه آن آقای شمس
الواعظین است. برخی ورزشکاران نیز بودند. سحرگاه همان جمعه که والیبالیست
های ما مسابقه جهانی داشتند با «سلام نظامی» وارد میدان شدند. چه کسی به آن
ها گفته بود؟ کسی به آن
ها نگفته بود بلکه در درون آن
ها بود. همان چیزی که عنصر اصلی امتیاز راهبردی ما در مقابل دشمنان است. همه پای کار آمدند. اخیرا بیش از ۴۵۰
نفر در داخل و خارج نیز نامه
ای برای دفاع از ایران امضا کردند
. با هر ظاهر و تفکری یک
دل برای ایران
رپرهای ایرانی را ببینید، ممکن است خیلی حرف باشد اما ببینید که امروز رپرهای ایرانی ایستادند و همه رپرهای آن طرف را در دفاع از ایران از میدان خارج کردند. این
ها همه ظرفیت
هایی بود که به
وجود آمد. حتی افراد بی
حجاب هم در حمایت از ایران ایستادند. مصداق کلام شهید سلیمانی که گفته بود «این دختر بی
حجاب نیز دختر من است» را این روزها دیدیم که یک دختر بی
حجاب نیز با گذاشتن استوری از پرچم ایران، از وطن خود دفاع کرد
. از بیست سال پیش و با دوستانی که اخیرا به شهادت رسیدند همچون شهید باقری، شهید محرابی، شهید رشید، شهید کاظمی، شهید ربانی و همه شهدا به
ویژه شهید سلیمانی و شهید احمد کاظمی صحبت می
کردم که اگر تجاوزی رخ دهد و سال
۵۹ تکرار شود، جوانان امروز مانند همان سال باز هم به میدان می
آیند؟ در پاسخ به این سؤال تردید داشتیم. طی حوادثی که در دفاع از حرم پیش آمد به حاج
قاسم گفتم این جوانان پای کار آمدند، پس جوانان ما می
آیند اما تصور می
کردیم همه جوانان نمی
آیند بلکه
عده
ای از آن
ها می
آیند و محدود هستند. البته همان روز هم که دور از وطن بودیم، باور داشتیم برای امنیت ملی و وطن تلاش می
کردیم.
درود به مردم کشورم
امروز خطاب به دوستان شهیدم، شهید کاظمی و شهید باقری می
گویم که ای کاش بودید و می
دیدید که همه ایران محکم
تر از سال
۵۹ به پاخواستند که همه شرق و غرب به سردمداری حزب بعث به ما حمله کرد. جوانان دهه هشتادی ما به مراتب محکم
تر از جوانان دهه چهلی که ما نیز جزئی از آن
ها و در دوران دفاع مقدس بودیم، مردانه
تر و صمیمانه
تر پای کار آمدند. ایران زنده است، بندگی و مردانگی نیز تاریخ، فرهنگ و باور این کشور است. من به شرف، گذشت، مردانگی، غیرت و محبت این مردم درود می
فرستم. در این مدت دیدیم نانوایی را که علی
رغم این
که برادرش شهید شده بود، پای تنور ایستاد و نمی
رفت چون مردم نان می
خواستند. کودکی را دیدیم که به مردمی که در صف بنزین بودند، شربت و آب خنک می
داد. افرادی که برق و آب را کمتر مصرف می
کردند. این برادری، اخوت و متانت مهم است و سلیقه و مذهب افراد مهم نیست. چیزی که مهم است این است که وطن و اسلام منطبق بر هم هستند. مهم، بشریتی هستند که به مقابله با زور، ظلم و جور می
پردازند. مهم، غیرت و همت ایرانی و اسلامی است که در مقابل دشمن ایستاده است و هیچ پیروزی بزرگ
تر از این نیست. با افتخار، فدای چنین ملتی می
شویم.
امروز همه مردم از منتقدان و مخالفان گِرد ولی
فقیه جمع شدند که ایشان حکیمانه، مدبرانه، شجاعانه و شهادت
طلبانه در میدان فرماندهی کردند ما باید قدر این ملت و ارزش آن
ها را بدانیم و در برابر آن
ها سر تعظیم فرود آوریم. با همه وجود به مردم می
گوییم راه شهدا و مردم را حفظ می
کنیم و با افتخار، فدای چنین ملتی می
شویم، جان خود را برای این وطن، ملت و فرهنگ می
دهیم و از خداوند طلب عاقبت
به
خیری داریم. امیدوارم بتوانیم به ملت و ایران عزیزمان وفادار باشیم.
نویسنده: فهیمه فرجادیکیا