۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
خاورمیانه زیر سایه جنگ
خاورمیانه زیر سایه جنگ

خاورمیانه زیر سایه جنگ

جزئیات

مروری بر گفت‌وگوی تلویزیونی محمدباقر قالیباف در خصوص جنگ ۱۲روزه

18 آذر 1404
بحث ما با رژیم صهیونیستی و آمریکا، دیرینه و مفصل است؛ حتی برخی فکر میکنند که مشکلات ایران با آمریکا تنها مربوط به بعد از انقلاب است حال اینکه در صد سال اخیر همواره میتوان جای پای آمریکا را دید که به دنبال تضعیف ایران بوده است این بدان معناست که اختیار ایران باید با آمریکا باشد در غیر این صورت آمریکا ایران مستقل را نمیخواهد. نمونه آن ملی شدن صنعت نفت است.

ژاندارم آمریکا در منطقه
رژیم صهیونیستی ژاندارم آمریکا در منطقه است و تضاد و باور هم بین ما و این رژیم هم وجود دارد و این وضعیت در دوران نتانیاهو ویژهتر هم شده است. معتقدم نتانیاهو بهعنوان نخستوزیر این رژیم، موضوع مخالفت با ایران و ایرانی و باورهای‌شان را در اولویت دشمنی اول خود و حتی بالاتر از فلسطین میداند. باورش این است که موضوع فلسطین را حل کرده یا در حال حل آن هست. البته او با دو دولتی در فلسطین مخالف است و میگوید که دولت دوم را به رسمیت نمیشناسد و حق دفاع، ارتش و دستگاههای امنیتی مردم فلسطین را هم به رسمیت نمیشناسد یعنی شأن یک دولت را به عنوان صاحبان اصلی یک سرزمین قبول ندارد.
همیشه نتانیاهو با همه روسایجمهور آمریکا اختلاف نظر در این بحثها داشت. او بیشتر میخواست به ایران بپردازد و آنها به فلسطین؛ احساس او این است که ایران قوی و یکپارچه با باورها، تمدن و تاریخش در مقابل باورها و زیادهخواهی آنها می‌ایستد. راهبرد و باور رژیم صهیونیستی دنبال کردن موضوع سرزمین نیل تا فرات و سرزمین موعود است و اینها با استکبار گره خورده و آنهایی که خود را برتر از کل بشر میدانند و تصور میکنند از بقیه جامعه بشری متفاوت‌‌اند.

حمله به ایران با هماهنگی آمریکا
در جنگی که رژیم صهیونیستی آغاز کرد، حتما این آغاز جنگ با آمریکا هماهنگ بوده چون هیچ حرکت نظامی، سیاسی، منطقهای و بینالمللی توسط رژیم بدون هماهنگی آمریکا انجام نمیشود و ریشه اصلی آمریکا است. نتانیاهو سه هدف را برای این حمله اعلام کرد؛ رژیم صهیونیستی به دنبال تغییر نظام سیاسی در ایران بود، پایههای قدرت ما را در حوزه هستهای بزند و بحث موشکیرا هدف قرار دهد. امروز بنگاههای رسانهای در دنیا دست صهیونیستهاست و آنچه را میخواهند با صدای بلند و حجم و روشهای متفاوت به جامعه القا میکنند. با نگاهی به تحلیلهای صاحبنظران در اندیشکدههای آمریکایی، غربی، اروپایی و شرقی این موضوع را میبینیم.

شکست رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲روزه شکست خورد و به هیچ کدام از اهدافش نرسید البته نمیگویم ما آسیب ندیدیم؛ جنگ، زدوخورد دارد. ما بیش از هزار شهید دادیم که بخش قابل توجهی از آنها زنان، کودکان و مردم عادی بودند اما در پایان این نبرد، موفقیتهای بزرگی کسب کردیم؛ یکی از موفقیتهای ما این بود که اجازه ندادیم دشمن به هیچ کدام از سه هدف خود برسد و همچنین فرصتهایی نیز برای خودمان ایجاد شد.

توجه اسراییل به ایران
درباره اینکه چرا ایران تا این حد موضوعیت پیدا کرد و مورد کینهتوزی و ستیزهجویی قرار گرفت تاجاییکه نتانیاهو پروژه و دستاورد سیاسی خود را بهطور مستقیم، ایرانستیزی میداند، بر فرض که ایران نیز با رژیم صهیونیستی کاری نداشته باشد اما این رژیم قطعا با ایران کار دارد. فارغ از بحث سیاسی و سیاست ما در جمهوری اسلامی که البته مهم است و باید به آن توجه شود، موقعیت جغرافیایی ایران بسیار مهم و حتی مهمتر از موضوع حوزه سیاسی ماست. درباره اینکه آیا اسراییل با سیاست ایران مشکل داشته باشد، با جغرافیای ایران مشکل دارد، چون اینها لازموملزوم یکدیگرند. با بازگشتی به عقب و نگریستن به جنگ جهانی اول و دوم میبینیم که ایران اعلام بیطرفی کرد اما قدرتهایی که آن روز درگیر جنگ بودند هیچ کدام این بیطرفی را نپذیرفتند. متفقین و متحدین بنا به اندیشهها، باورها، سیاستها و خاستگاههای خودشان، جغرافیای ایران را پل پیروزی میدانستند. این جغرافیا با این تاریخ تمدن را در کنار مردمی قرار دهید که با این باورها و با نقشی که اسلام در حوزه انسانیت، شرافت، ظلمستیزی، استقلال، منزلت، معرفت، قدرت، ثروت و ظرفیتهای مادی و معنوی ایفا میکند، در آن زندگی میکنند و باعث حیاتی شدن موقعیت آن شدهاند.
از سوی دیگر این کشور یکدست و یکپارچه بوده و ایران کنونی قابل پذیرش برای رژیم صهیونیستی با چنان باورها و تفکراتی نیست که به دنبال توسعه فضایی و سرزمینی بوده است. آنها بر اساس باورهای خود و با حمایت تمامقد آمریکا و غرب مقابل ایران ایستادند، ازاینرو اگر ما با آنها کار نداشته باشیم، آنها با ما کار دارند.
تاریخ ایران با این جغرافیا و در کنار این باور، یک کشور مستقل قوی در بُعد مادی و معنوی است، جنگ اخیر نیز آن را نشان داد. حتما اختلاف سلیقههایی در داخل کشور وجود داشت و حتی در برخی زمینهها بیش از اختلاف سلیقه بود بهطوریکه در اصول و مبانی اصلی نظام و کشور شاهد تفاوت رویکرد بودیم اما زمانی که مورد تهاجم خارجی، آن هم تهاجم رژیم صهیونیستی و در ادامه دخالت و حمله مستقیم آمریکا قرار گرفتیم، این تمدن، باور، جغرافیا، عظمت و این ایران همه یکپارچه شده و در کنار و در حلقه مرکزی رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و با یکصدایی، یک حرف زدند و این همان قدرتی است که رژیم صهیونیستی همواره نگران آن بوده است.
باز هم به تاریخ برگردیم؛ به فلات ایران در گذشته بنگرید که از شمال و جنوب به کجا کشیده شده بود و تقریبا دو برابر مساحت فعلی را داشت اما به دلیل ضعف نظامهای سیاسی و در جریان جنگهای مختلف طی دویست تا سیصد سال گذشته از دست رفت و آخرین آن، جدایی بحرین در سال۱۳۵۲ بوده است. همه این اتفاقات در نظامهای سیاسی مختلف رخ داد اما ملت ایران همواره در برابر آن بحث داشتند. آن زمان نظامهای سیاسی بود که در واگذاریها نقش داشتند اما بعدتر امام(ره) در دوران جنگ تحمیلی نشان داد که میتوان در برابر این تهاجم‌ها ایستاد.
رژیم بعث و صدام در جنگ علیه ما تنها نبودند و شرق و غرب با آنها و پای کار صدام بودند. طراحیها و تانکها از سوی اتحادیه جماهیر شوروی صورت میگرفت، پول از طرف آمریکا و وابستگان آنها در منطقه تأمین میشد، میراژهای فرانسه را میآوردند و از ارتشهای کشورهای متعدد استفاده میکردند با این حال ولایتفقیه و این نظام سیاسی یعنی نظام جمهوری اسلامی توانست از کیان وطن و اسلام دفاع کند.

وحدت ایران و ایرانی
به خاطر دارم مقام معظم رهبری آن زمان و ماههای ابتدایی جنگ و در جبهه، نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند و رژیم بعث با حمایت شرق و غرب در میدان حاضر بود. همانجا در میدان جنگ از رهبر انقلاب سؤال شد که «ما برای اسلام میجنگیم یا برای ایران و وطن؟» ایشان فرمودند «‌این سؤال درست نیست و این‌جا اسلام و وطن بر هم منطبق بوده و لازموملزوم و ظرفومظروف یکدیگرند.» آنجا بود که نشان داده شد این باور، نظام سیاسی و جمهوری اسلامی است در مقابل دشمن خارجی دفاع میکند و تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی همواره موحد بوده است.

دفاع تا لحظه آخر
حادثهای که شب اول رخ داد، حادثه بسیار عظیم و بزرگی بود. ظرف دو ساعت و نیم اول دو اتفاق افتاد. همان شب شهید سلامی در اتاق فرماندهی و شهید حاجیزاده سرِ پُست فرماندهی خود در اتاق فرماندهیاش بود آنها میدانستند که احتمال حمله دشمن در آن شبها وجود دارد. مخصوصا هفتههای اخیر معلوم بود که اتفاقاتی درحال رخ دادن است ازاینرو نسبت به اصل موضوع که این جنگ رخ میداد و در آستانه آن بودیم، غافلگیر نشدیم. آنچه غافلگیرانه بود، شیوه عملیاتی بود که رژیم صهیونیستی انجام داد و این صرفا خصلت این رژیم است. ذات رژیم صهیونیستی تروریست است و افرادی که سر راه آنها قرار بگیرند اعم از فرد، گروه، سازمان یا کشور را با جنایت برمیدارند و هیچ محدودیتی هم برای خود قائل نیستند. آنها در این مسیر نه مسائل انسانی و نه قوانین بینالمللی را میشناسند و نه هیچ خط قرمزی دارند.

عملیات غافلگیرانه
ما در نحوه عملیات آنها غافلگیر شدیم. آنها کار خود را اینگونه آغاز کردند. در همان لحظه اول فرماندهان ما را زدند یعنی حدود ساعت سه صبح کار خود را با زدن فرماندهان ما آغاز کردند. رییس ستاد، فرمانده قرارگاه خاتم، فرمانده هوافضا، فرمانده سپاه و ردههای بعدی و دانشمندان کشور را زدند. تعبیر من این است که آنها در وهله اول مغزهای ما که طراحیها را انجام میدادند و باید طراحیهای خود را فرماندهی میکردند، مورد هدف قرار دادند. در وهله بعد چشم (رادارها) ما را نیز زدند. آنها این کار را با جنگنده و موشکهای کروز و بالستیکی هواپرتاب انجام دادند به این معنا که هواپیماهای آنها بر اساس اطلاعاتی که از شنودها، ماهوارهها و قطعا از نفوذیهایی که داشتند، این پرتابها(شلیک) را صورت دادند؛ ازاینرو این نوع عملیات ما را غافلگیر کرد و باید بپذیریم که یک شوک به همه وارد شد.

فرمانده کل قوا در اتاق جنگ
در این‌جا فرمانده کل قوا یعنی مقام معظم رهبری، منحصربهفردترین کسی بود که توانست نیروهای مسلح را در اولویت اول قرار داده و ظرف چند ساعت آنها را با انتصاب افراد جایگزین از شوک بیرون بیاورد. یعنی تمام فرماندهان (جایگزین فرماندهان شهید) در همان سه یا چهار ساعت اول منصوب شدند. تصور نباید این باشد این انتصاب صرفا دادن یک حکم به فردی بود که در رادیو خوانده شود؛ آن فقط برای اطلاع مردم بود. ما مجددا فرمانده کل قوا را مانند سال۱۳۵۹ در اتاق جنگ دوران دفاع مقدس در اهواز در سمت فرماندهی دیدیم که حکم داد و فرماندهان را آورد و آنها را توجیه کرد، به آنها فرمان داد و در میدان قرار داد. علیرغم ضربهای که چه در حوزه راداری و چه در حوزه حذف فرماندهان به عنوان مغز طراحیها خوردیم، باز هم فرماندهانی از همان نسل با همان تربیت و با همان سابقه به میدان آمدند که من آنها را میشناسم. در ادامه طی ۱۷ تا ۱۸ ساعت بعد یعنی جمعهشب قریب به ۱۵۰موشک و ۳۵۰پهپاد به سمت دشمن پرتاب کردیم. این قدرت نظامی و حرکت ما بود که توانستیم آن را انجام دهیم.

مردم بیبدیل یران
اسراییل تصور نمیکرد ایران به این سرعت قدرت خود را بازیابی کند، آنها تصور میکردند مغز (فرماندهان) و چشم (رادارها) ما را زدهاند که حتی ویدئوی ضبط شده‌‌ای هم منتشر کردند که ما کار خود را تمام کردهایم و اکنون نوبت مردم ایران است که به خیابانها بیایند، این درحالی است که مقام معظم رهبری بارها فرمودهاند که دستگاه محاسباتی آمریکاییها و رژیم صهیونیستی نسبت به ایران، ایرانی، باور و فرهنگ ایرانی هیچ شناختی ندارد.
اینکه میگوییم در برابر این مردم موقعیتشناس و زمانشناس که شناخت و تحلیل دقیق دارند و سربزنگاه در میدان هستند و گلهگذاری خود را برای وقت دیگری میگذارند، سر تعظیم فرود میآوریم به همین علت است. البته این موضوع، مسئولیت ما مسئولان را سنگینتر میکند و مکلف هستیم لطف الهی، معرفت و شناخت مردم را حفظ کنیم و خدای ناکرده نگاه یکبارمصرف به آن نداشته باشیم.

وحدت ملی
آنها این نقطه قوت ما را نقطه ضعف ما میدیدند ازاینرو نه تنها اجازه ندادیم آنها به اهداف خود برسند بلکه توانستیم یک مزیت هم پیدا کنیم و آن انسجام ملی است. حتی ایرانیهای داخل و خارج از کشور از خود حرکتهایی در جنگ شناختی نشان دادند که تأثیر و ارزش آن از موشکهای خیبر و فتاح بیشتر بود.
اسراییل به دنبال از بین بردن عناصر قدرت در ایران بود چرا که ما را دشمن شماره یک خود میداند. وقتی میگوییم آنها به دنبال براندازی بودند صرفا براندازی نبود بلکه براندازی بود که منجر به تجزیه ایران شود. آنها ایران یکپارچه با این جغرافیا را نمیخواهند چرا که همواره برای آنها تهدید است و ملت ایران این موضوع را به خوبی فهمیدند آنها به دنبال براندازی بودند که ثمره آن تجزیه باشد همچون وضعیت کنونی سوریه و چیزی که برای سایر کشورها دنبال میکنند. موضوع دیگر این است که صنعت موشکی، مهمترین قدرت ما محسوب میشود. در جریان تمامی مذاکراتی که با آمریکا صورت میگرفت هم سه موضوع هستهای، موشکی و مسائل منطقه با هم مطرح میشد که ما هرگز حاضر نشدیم روی موضوعی جز هستهای صحبت کنیم و درباره آن هم میگفتیم موضوع را در چارچوب آژانس و NPT دنبال میکنیم و نباید محدودیتی بیشتر از آن به ما تحمیل شود.

حق مسلم ما
ما همواره به مردم دنیا، سازمانهای بینالمللی، دوستان خود و همه گفتهایم هرگز به دنبال سلاح هستهای نیستیم اما غنیسازی حق ماست. آنها تصور میکنند با هدف قرار دادن دانشمندان ما میتوانند غنیسازی را در کشور از بین ببرند در حالیکه غنیسازی ثمره فعالیت علمی کشور، فرهنگ و توان علمی جامعه ماست و نمیتوان آن را با بمب و حذف افراد از بین برد؛ از قضا هرچه تعداد بیشتری از دانشمندان ما شهید شوند، مسیر آنها با افزایش تعداد دانشمندان با قدرتتر طی میشود.

پشتیبانی آمریکا از اسراییل
در حوزه موشکی نیز هرگز اجازه مذاکره نداده و نخواهیم داد و این موضوع همچون غنیسازی در چارچوب خطوط قرمز ماست. رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در حوزه موشکی انجام داد، میخواست قدرت موشکی ما را از بین ببرد درحالیکه در همان شب اول توانستیم ۱۵۰موشک شلیک کنیم. آنها آمریکا را پشت خود دارند و آسمان عراق در اختیار آمریکا و آسمان سوریه در اختیار رژیم صهیونیستی است لذا هیچ محدودیتی در حوزه آسمان ندارند همچنین امکانات و تجهیزات زیادی دارند و هیچ محدودیتی برای حضور تا لب مرز ما ندارند و از هیچ دولتی هم اجازه نمیگیرند. اینکه میگوییم رژیم صهیونیستی به دنبال گسترش سرزمینی است شامل زمین و هواست و هیچ قانون بینالمللی را نیز برنمیتابد. در نهایت ما در حوزه موشکی پاسخ جدی به آنها دادیم. پیشاز این در جریان عملیات «وعده صادق۱» میگفتند این موشکها دقت ندارند و مثل آبگرمکن هستند اما دیدید که قدرت آتش در همان شب اول نشان داده شد. طی این ۱۲روز، هر روز هم که میگذشت دقیقتر شدیم. آنها با شلیک هر موشک از پهپادها، جمعآوری اطلاعات و هواپیماهایی که میفرستادند، به دنبال زدن تکتک سکوهای موشکی ما بودند اما ما هم در حوزه دفاع هوایی برای پدافند موشکها و هم در نوع مانور به خوبی عمل کردیم.

تسلط کامل بر رژیم صهیونیستی
پیروزی ما این بود که نه تنها دشمن به اهداف خود نرسید بلکه توانستیم هدفهای نظامی به دشمن تحمیل کنیم و پیروز شدیم. زمین و آسمان رژیم صهیونیستی در دست ما بود؛ ما از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، مراکز تحقیقاتی، مراکز نظامی، فرودگاه ها، مراکز اطلاعات و عملیات، موساد، مراکز مهم اقتصادی و صنایع این رژیم را به صورت نقطهزنی مورد هدف قرار دادیم و هرروز دقیقتر شد.

قدرت موشکی ایران
تابآوری اجتماعی رژیم صهیونیستی زمانی تمام شد که دقت شلیکهای ما را دیدند. دکترین نظامی آنها همواره اعلام میکرد سرزمینهای اشغالی سرزمین موعود آنها بوده و امنترین نقطه برای زندگی در دنیاست و میگفتند گنبد آهنین اجازه فرود هیچ بمب یا موشکی را در این منطقه نمیدهد، مگر اینکه قطعا در مبدأ یعنی محل شلیک و یا در مقصد یعنی در آسمان پیشاز رسیدن به رژیم صهیونیستی منهدم میشود. بااینحال نه تنها آنها نتوانستند به اهداف خود برسند بلکه آن‌قدر کار ما دقیق بود و موشکها قدرت ما را بالا برد که تابآوری آنها نیز به پایان رسید. ما تست موشکی در کویر داشتیم. اینگونه بگویم که گویی یک اتوبان شهید همت از ایران به رژیم صهیونیستی باز کرده بودیم و موشکها به صورت مرتب در آن شلیک میشدند و آنها توان انهدام آن را نداشتند. آنها میگفتند ایران به لحاظ راداری ما را گیج کرده است که این هم از طراحیهای ما بود. وی بیان کرد حتی روزی را داشتیم که تنها یک موشک شلیک کردیم اما همان هم به حساسترین نقطه در بئرالسبع اصابت کرد و بیشترین تلفات را داد.
ما در جریان این جنگ تست موشکی برای طراحی آینده نیز انجام دادیم؛ هدفها معلوم، نقشه معلوم، موشکها معلوم و نقطه را میزدیم. به قول ما که سابقه رزمندگی داریم، قلقگیری خوبی در حوزه کاربرد موشکها، شلیک موشکها و غیرفعال کردن رادارهای آنها داشتیم تاجاییکه سیستم پدافندی زانو بزند، لاعلاج و ناگزیر شود و آنها را به نقطهای برساند که تلاش کردند تا جنگ متوقف شود. آنها حمله را آغاز کرده بودند و زمانیکه اعلام کردند، توقف کردهاند، ما گفتیم آخرین موشکها را ما باید بزنیم که زدیم. این قدرت و ظرفیت موشکی ما بود و آنها تا روز آخر هرروز آسیبپذیرتر شدند و نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه ما با قدرت دفاعی خود تابآوری آنها را زیر سوال بردیم. نتیجه دولتی که جعلی باشد، سرزمینی که غصبی باشد و مردمی که وارداتی باشند، همین میشود.
همه دیدیم که آنها در تجریش چه کردند و مردم ما را مورد هدف قرار دادند و باعث شدند مردم ما تهران را ترک کنند اما آنها به شهرهای خودشان در نواحی دیگر ایران رفتند درحالیکه صهیونیستها ناچار شدند به کشورهایی که از آن آمده بودند، بازگردند. این ضعف تابآوری اجتماعی آنها به خاطر این است که نه سرزمین دارند، نه دولت و نه ملت.

به‌‌ظاهر جنگ با اسراییل در باطن جنگ با آمریکا
همچنین این جنگ نشان داد اگر رژیم صهیونیستی صرفا خود این رژیم باشد حتی یک هفته هم تاب مقاومت در برابر جمهوری اسلامی ایران در بُعد نظامی را ندارد و این آمریکاست که در همه زمینهها از آنها حمایت میکند لذا در واقع ما با یک آمریکا، یک ناتو، یک غرب و رژیم صهیونیستی به نیابت از آنها جنگیدیم.
اسراییل یعنی آمریکا، یعنی فرزند ناخلف آمریکا، یعنی ایالت پنجاه و یکم آمریکا که او را هدایت و فرماندهی میکند و چیزی جز این نیست.

فروپاشی رژیم صهیونیستی

حدود هشتاد سال از عمر رژیم صهیونیستی میگذرد و آنها از همان زمان آغاز شکلگیری تاکنون هیچگاه چنین آتشی بر خود ندیده بودند؛ نه در جریان جنگ میان اعراب و اسراییل در دهه شصت و هفتاد میلادی و نه در سایر اتفاقات. آنها برای اولین بار بود که جنگ را به معنای واقعی جنگ دیدند و زیر دستوپای ما له شدند. آمریکا آمد که هم آنها را از زیر دستوپای ما درآورد و هم آن‌جا که متوجه شد رسیدن به اهداف هستهای در توان این رژیم نیست، ناگزیر شد خودش ورود کند و چهره واقعی خود را نشان داد. در این میان، صداقت آمریکایی را نیز باید بشناسیم. زمانیکه در شهرداری تهران بودم، تابلوهایی درباره صداقت آمریکایی نصب میکردیم که به ما خُرده میگرفتند و میگفتند این تابلوها باعث میشود گفتوگوها پیش نرود درحالیکه حضرتآقا میفرمودند دست چُدنی آمریکا زیر دستکش مخملی است.
پیشاز جنگ اخیر قرار بود روز یکشنبه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا برگزار شود؛ اما جمعهشب به ما حمله کرد و بعد اعلام کرد اسراییل به ایران حمله کرده است اما در روزهای آخر خودش بهصورت مستقیم وارد شد و به ایران حمله کرد. جمهوری اسلامی ایران هم پاسخ آمریکا را داد و مرکز فرماندهی این کشور در جنوبغرب آسیا که در بخشی از قطر مستقر بود را با ۱۴موشک مورد هدف قرار داد و همان شب پاسخ رژیم صهیونیستی را نیز مانند روزها و شبهای دیگر دادیم.

شکسته همهجانبه رژیم صهیونیستی
دستاورد جنگ برای ما به این معناست که دکترین امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شکست خورد و دیگر نمیتواند آن را برای سرمایهگذاران خود تبلیغ کند و بگوید سرزمین امنی برای سرمایهگذاری دارد. اقتصاد آنها از محل گردشگری تأمین میشود اما دیگر نمیتواند از این محل، بودجه خود را تأمین کند یعنی تمام طراحیهای هشتاد سالههای آنها بر هم خورد؛ همه امنیت سرمایهگذاری بهویژه در حوزه گردشگری، اقتصاد و توسعه آنها ضربه خورد و در حوزه نظامی آسیبپذیری پیدا کردند.
رژیم صهیونیستی به صورت ساختاری فروریخت. او از دیگران برای حضور در اسراییل دعوت میکرد و اقتصاد و فناوری خود را تبلیغ میکرد اما وقتی جنگ را آغاز کرد، مطمئن بود پیروز میدان است و هیچ اتفاقی برای او نمیافتد. بااینحال دیدیم که نه تنها به اهداف خود نرسید بلکه باعث شد دستاوردهایی نیز برای ما حاصل شود. بعد از این شاهد مهاجرات معکوس در رژیم صهیونیستی خواهیم بود که از اسراییل به کشورهای خود باز میگردند. در جریان جنگ دیدیم که وقتی فرودگاههای آنها بسته شد، صهیونیستها با کشتی به کشورهای دیگر میرفتند و این یعنی ضربات اساسی به آنها وارد آمده است. آنها به مردم مظلوم غزه ظلم کرده و این شهر را ویران کردند اما اکنون تصاویر ویرانهها و تخریبهایی که از اسراییل در جریان جنگ ۱۲روزه نشان داده شد، شرایط را کاملا متفاوت کرد.

هدفگیری دقیق
درخصوص پیشنهاد طرح آتشبس از سوی اسراییل باید گفت این موضوع بهخاطر موفقیتهای ما بود که اسراییل به اهداف خود نرسید و از سوی دیگر تسلط ما بر زمینوهوای آنها تأثیرگذار بود. آنها مدعی بودند هفتاددرصد موشکها و پهپادها را پیشاز رسیدن به اسراییل منهدم میکنند اما دیدید که بعد از ۱۲روز جنگ چگونه عمل کردیم. ما در جریان عملیاتهای «وعده صادق۱ و ۲» تنها یک مرتبه یا دو مرتبه در یک شب موشک شلیک میکردیم یعنی جنگ نبود و صرفا یک پاسخ بود درحالیکه در جریان عملیات «وعده صادق۳» در میدان واقعی قرار داشتیم و بهصورت متوالی از کشورمان موشک به سمت آنها شلیک میشد و تجربه پیدا کردیم. ما هر روز خود را بهینه و بهروزرسانی میکردیم و برای عملیات خود طراحی داشتیم و در نهایت در روزهای آخر به جایی رسیدیم که بیشاز نوددرصد موشکهایمان به هدف خود اصابت میکرد. ما توانستیم با از کار انداختن پدافندهای مراکز نظامی رژیم صهیونیستی، عملیات نظامی خود را ادامه دهیم. در نهایت مرکز مطالعات تحقیقاتی این رژیم، تعداد محروحان خود را ۳۵۲۰ نفر اعلام کرد که البته سران آنها میگفتند تعداد کشتههایشان تنها ۲۸نفر است که دروغ است. بنابراین آنها در همه ابعاد دچار آسیب شدند؛ هم در حوزه توسعه و رشد متوقف هستند و هم در حوزه تاکتیک و تکنیک کم آورده و به اهداف خود هم نرسیدند.
یکی از دستاوردهای مهم داخل کشور انسجام ملی است؛ امروز هسته سخت جمهوری اسلامی ایران نود میلیون نفر هستند و این موضوع برای ما مهم است. یعنی محاسبات غلط دشمن باعث شد که «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد». اخلاص، غیرت و مظلومیت مردم ایران در کنار اقتدار آنها و محبتی که نشان دادند از جمله اتفاقات بزرگ این روزها بود که یکشبه در کشور افتاد. خدا این تحول قلبی را ایجاد کرد و همه ملت با هم منسجم شدند و این سرمایه بزرگی است که صرفا برای جامعه ایرانی نبود بلکه این اتفاق در امت اسلامی نیز افتاد و تنها به امت اسلامی هم خلاصه نشد بلکه به جامعه بشری نیز تسری یافت. دانشگاههای آمریکایی و ایرانیان عزیز در آمریکا، کانادا و کشورهای غربی به میدان آمدند، پرچم ایران را گرفتند و مقابل وطنفروشانی که تعداد محدودی داشتند با غیرت ایستادند و خاک در صورت آنها پاشیدند.

بهروز شدن یک اتفاق قدیمی
در جریان این جنگ، شیخ الازهر و امام جماعت مسجدالحرام از ایران دفاع کردند و اخوانالمسلمین در مصر حمایت کرد، مراجع شیعه در ایران، عراق و سایر کشورها و علمای اهل سنت نیز از ایران حمایت کردند و گویا بار دیگر حکم تنباکو صادر شده بود؛ همه اینها آوردههای ماست. آهنگ «بومبوم؛ تلآویو» هم یک میلیارد بیننده داشته است. ما هیچگاه در ایران نمیتوانستیم چنین کار رسانهای و با چنین دیپلماسی عمومی داشته باشیم. همچنین دیدیم ایرانیها چه برخوردی با آنهایی کردند که دم از آزادی میزدند. افرادی را دیدیم که برای حمایت از کشور، سرود و موسیقی درست میکردند. خوانندهای که شعار «مرگبر ارتش اسراییل» سر میداد و برای رفتن به آمریکا ممنوعالورود شد. در انگلستان نیز شاهد ممنوعالورود شدن مخالفان رژیم صهیونیستی بودیم.

ایران تنها نیست
ایران تنها نیست و این سرمایه بزرگی است که ملی، منطقهای و جهانی محسوب میشود. هر انسانی که با وحشیگری رژیم صهیونیستی مخالف بود، به میدان آمد و اینها همان سرمایههایی است که بهعنوان پیروزیهای بزرگ و ماندگار و سرمایههای معنوی برای کشورمان محسوب میشود امروز در جامعه این بحث مطرح میشود که آیا مذاکره و گفتوگو با آمریکا صورت میگیرد یا خیر؟ خواهش میکنم مردم و جوانان به این موضوع به خوبی دقت کنند؛ زمانی این سؤال مطرح میشد که چرا با آمریکا گفتوگو و مذاکره نمیکنید؟ دیدیم که برجام فارغ از خوب یا بد، ضعیف یا قوی، محاسن یا معایب خود، به تصویب رسید اما سال۲۰۱۶ و زمانیکه ترامپ روی کار آمد، آن را پاره کرد و از بین برد. بااینحال ما باز هم امسال با آنها پای میز مذاکره غیرمستقیم آمدیم و زمان دور ششم را هم تعیین کرده بودیم. در این میان اسراییل به ما حمله کرد و آمریکا نمیتواند بگوید آنها حمله کردند و به من ارتباطی ندارد چرا که اسراییل بدون اجازه آمریکا کاری نمیکند و در نهایت خودش هم به صورت مستقیم وارد جنگ شد و بعد خودش هم آن را متوقف کرد.

آمریکا و صداقت؟!
وقتی از صداقت آمریکایی میگوییم منظورمان همین است. البته این به معنای حرف نزدن نیست. ما معتقدیم خود دیپلماسی هم یک روش مبارزه است همان‌طور که موشک نیز خود، یک روش مبارزه است چراکه ما با دشمن طرف هستیم و اعتماد به آنها ناشیگری است اما این به معنای صحبت نکردن هم نیست. اما دیدیم که در برجام هم صحبت کردیم و در نهایت آن را پاره کردند. در حال حاضر نیز اگر موضوع گفتوگو مطرح میشود این را بدانید همان‌طور که ما جنگ تحمیلی را نمیپذیریم، صلح تحمیلی را نیز نمیپذیریم. چرا امروز همه ملت ما پای کار آمدهاند و دنیا حمایت میکند، بهخاطر اینکه میدانند اگر گفتوگو میکنیم، حرف حساب داریم. مذاکره برای آمریکاییها به این مفهوم است که هرچه آنها میگویند را انجام دهیم و این همان یکجانبهگرایی است که آن را قبول نداریم.

مذاکره یا روش برای مبارزه؟
ما مذاکره را نیز یک روش مبارزه میدانیم تا به دنیا نشان دهیم آمریکا اهل صلح یا مذاکره نیست و هر کجا منافع یکطرفه آنها برقرار شود آن را قبول میکند؛ آنها نه به قوانین بینالمللی معتقدند و نه بویی از انسانیت و شرف بردهاند؛ فقط به خواستههای یکطرفه خود با هر کسی معتقداند. موضوع مذاکره درصورت ورود ما به آن قطعا باز هم موضوعات هستهای است که مواضع ما مشخص است. فناوری هستهای حق ما بوده و نه تنها خط قرمز ما بلکه فراتر از خطوط قرمز ماست چرا که بر اساس NPT بوده و همه کشورها حق دارند غنیسازی داشته باشند. آنها میخواهند ما غنیسازی نداشته باشیم که معنا ندارد. اگر بحث مذاکره است، اول آمریکاییها باید بهطور روشن پاسخ دهند وقتی پشت میز مذاکره نشسته بودیم، چرا به ما حمله کردند. آنها اول باید ضمانت بدهند که نمیدهند. اگر صداقت دارند باید خسارت تجاوزات خود که خلاف همه قوانین بینالمللی بود را بدهند. حداقل این است که از مذاکرات باید یک پاسخ منطقی به افکار عمومی دنیا بدهیم و این لازم است.

گفتوگو یا پذیرفتن حرف زور؟
ممکن است بگویند که آنها باز هم کار خود را ادامه میدهند. پاسخ این است که به همین دلیل است که امروز همه دنیا و مردم جز آنهایی که همدست آنها هستند ما را تحسین و آنها را محکوم میکنند. اخیرا صدراعظم آلمان اعتراف کرد که اسراییل در حال انجام دادن همه کارهای کثیف غرب است. پس مشخص است زبالهدان این‌جاست که همه کارهای کثیف را انجام میدهد؛ ما با اینها طرف هستیم. این در حالی است که وجدان بشری تفکر دیگری دارد، همه کشورها تابع آنها نیستند و به تعبیر حوزه بینالملل کشورهای حوزه جهان جنوب یکپارچه پای کار آمدند و از ما حمایت کردند لذا گفتوگو کردن ضرورت دارد اما دلیلی ندارد حرف زور آنها را بپذیریم، باج بدهیم، از حق خود بگذریم یا از خطوط قرمزمان عبور کنیم.
نکته مهم این است که دو چیز باید در مذاکره مشخص شود؛ برقراری امنیت باثبات در منطقه و تأمین انتفاع اقتصادی جمهوری اسلامی به این معنا که هر تحریمی که آمریکا علیه ما و به بهانههای مختلف حقوق بشری، تروریستی و هستهای گذاشته است، باید رفع شود تا ما انتفاع اقتصادی به معنای رشد اقتصادی پیدا کرده و بتوانیم با دنیا تجارت آزاد داشته باشیم؛ بانک مرکزی، نفت و ظرفیتهای اقتصادی ما باید آزاد شود. این موضوعات راهبردی است که در مذاکرات مطرح میشود.
معتقدم ما در شرایطی قرار داریم که دستاوردهای بزرگی را برای کشور رقم زدهایم البته قطعا خسارات مادی و معنوی دیدیم و افراد بزرگ و عزیزی به شهادت رسیدند اما درسهای بزرگی نیز گرفتیم. ما اگر صدها موشک نیز در جریان مانورها تست میکردیم هیچگاه به قابلیتی که امروز در طول ۱۲روز جنگ رسیدیم، نمیرسیدیم. این اندوختهای است که به هیچ قیمتی و با هیچ پولی برای ما به دست نمیآمد. از این پس عناصر قدرتی خود را محکمتر میکنیم.
تردید نکنید اگر آنها توان ادامه داشتند، لحظهای متوقف نمیشدند. آنها نتوانستند که نماندند لذا برای همین پیروزی نصیب ما شد. این جنگ دستاوردهای تکنیکی، نظامی،
اجتماعی و معنوی در حوزه نرم برای ایران به همراه داشت. گاهی که بحث مقابله با رژیم صهیونیستی پیش میآید، برخی میگویند وقتی ما اینها را زدیم، این قدرت را داشتیم و تابآوری آنها تمام شد چرا آنقدر ادامه ندادیم که شکست بخورند. آنها تصور میکنند صرفا با قدرت نظامی میتوانیم رژیم صهیونیستی را نابود و ساقط کنیم و یا آنقدر موشک بزنیم تا تمام شوند. معتقدم قطعا همه قدرت ما قدرت نظامی و قدرت سخت نیست و ظرفیتهای دیگری نیز وجود دارد که میتواند آنها را سر جای خود بنشاند و آنها باید آن روز را ببینند چنانچه دستاوردهای ایران در جریان جنگ ۱۲روزه را دیدند.
امروز آمریکا که دانشجویان طرفدار ایران و طرفدار فلسطین را از دانشگاه کلمبیا اخراج میکند، باید بداند اگر این ظلم ادامه یابد و ماهیت آمریکا همینطور پیش برود و از اسراییل حمایت کند و در همین مسیر بخواهد کار سخت نظامی مانند این جنگ را صورت دهد، پاسخ محکمی میگیرد. همین دستاوردها مهمترین نگاه راهبردی است که امروز همه امت اسلامی و جامعه بشری در مقابل آنها می ایستند و آنها نیز نمیتوانند در مقابل اراده ملتها، جوامع بشری و مردم بایستند و این نگاه، راهبردی است.

بیزاری از جنگ و جنایت
ما به دنبال کشورگشایی، جنگ و جنایت نیستیم. این ظرفیتهایی است که وجود دارد حتی اگر دولتهایی مانند غربیها قصد داشته باشند با آن مقابله کنند. این یک ظرفیت است. این هستههای مردمی با این نگاه راهبردی، از هر دین و مذهبی در مقابل ظلم میایستند و هرکس در مقابل ظلم و رفتارهای شیطانی ایستاد، ما او را مجاهد و انسان شریف و باغیرت میدانیم. این انسان با این نگاه میتواند روی اقتصاد و انرژی نیز اثر بگذارد. ما به عنوان ایران و یک کشور قدرتمند نمیتوانیم بپذیریم ناامنیها برای ما و امنیت برای رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد یا هزینههای تأمین امنیت برای ما و منافع تأمین امنیت برای آمریکا باشد؛ اینها شدنی نیست.

وطندوست و وطنفروش
بزرگترین دستاورد جنگ ۱۲روزه، ایفای نقش مردم و به میدان آمدن آنها بود. صریح و شفاف خطاب به آن‌هایی که در این تجاوز با هدف براندازی ایران، فروپاشی و تجزیه اقدام کردند، میگویم که بدانند هسته سخت این نظام، نود میلیون نفر هستند که همه یکپارچهاند. آنها باید بدانند امروز ایرانیان تنها به دو دسته تقسیم شده اند؛ وطندوست و وطنفروش. ما وطن و اسلام را با هم منطبق میدانیم و این مهمترین دستاورد ما بود که ملت ایران با سلایق مختلف اینگونه به میدان آمدند؛ از آقای چاوشی تا آقای محمود کریمی، از مراجع شیعه تا علمای اهل سنت، چه در داخل و چه در خارج و اینها ظرفیت کشورماست. امروز مبنای قضاوت مردم ما همانطور که معروف شده، «ایران چک» است که چه کسی با ایران است و چه کسی با ایران نیست. ایرانیان خارج از کشور را ببینید که ممکن است با هم، همعقیده نباشیم و اختلافاتی داشته باشیم و بعضا این اختلافات مبنایی باشد، اما دیدیم که کار به جایی رسید که کسی که ایراناینترنشنال مصاحبه میکرد میگفت که کسی نباید با ایراناینترنشنال مصاحبه کند و خود این بزرگترین دستاورد است.
تا پیشاز این افرادی را میدیدید که هیچگاه به رسانه ملی نمیآمدند که نمونه آن آقای شمسالواعظین است. برخی ورزشکاران نیز بودند. سحرگاه همان جمعه که والیبالیستهای ما مسابقه جهانی داشتند با «سلام نظامی» وارد میدان شدند. چه کسی به آنها گفته بود؟ کسی به آنها نگفته بود بلکه در درون آنها بود. همان چیزی که عنصر اصلی امتیاز راهبردی ما در مقابل دشمنان است. همه پای کار آمدند. اخیرا بیش از ۴۵۰نفر در داخل و خارج نیز نامهای برای دفاع از ایران امضا کردند.

با هر ظاهر و تفکری یکدل برای ایران
رپرهای ایرانی را ببینید، ممکن است خیلی حرف باشد اما ببینید که امروز رپرهای ایرانی ایستادند و همه رپرهای آن طرف را در دفاع از ایران از میدان خارج کردند. اینها همه ظرفیتهایی بود که بهوجود آمد. حتی افراد بیحجاب هم در حمایت از ایران ایستادند. مصداق کلام شهید سلیمانی که گفته بود «این دختر بیحجاب نیز دختر من است» را این روزها دیدیم که یک دختر بیحجاب نیز با گذاشتن استوری از پرچم ایران، از وطن خود دفاع کرد. از بیست سال پیش و با دوستانی که اخیرا به شهادت رسیدند همچون شهید باقری، شهید محرابی، شهید رشید، شهید کاظمی، شهید ربانی و همه شهدا بهویژه شهید سلیمانی و شهید احمد کاظمی صحبت میکردم که اگر تجاوزی رخ دهد و سال۵۹ تکرار شود، جوانان امروز مانند همان سال باز هم به میدان میآیند؟ در پاسخ به این سؤال تردید داشتیم. طی حوادثی که در دفاع از حرم پیش آمد به حاجقاسم گفتم این جوانان پای کار آمدند، پس جوانان ما میآیند اما تصور میکردیم همه جوانان نمیآیند بلکه
عدهای از آنها میآیند و محدود هستند. البته همان روز هم که دور از وطن بودیم، باور داشتیم برای امنیت ملی و وطن تلاش میکردیم.

درود به مردم کشورم
امروز خطاب به دوستان شهیدم، شهید کاظمی و شهید باقری میگویم که ای کاش بودید و میدیدید که همه ایران محکمتر از سال۵۹ به پاخواستند که همه شرق و غرب به سردمداری حزب بعث به ما حمله کرد. جوانان دهه هشتادی ما به مراتب محکمتر از جوانان دهه چهلی که ما نیز جزئی از آنها و در دوران دفاع مقدس بودیم، مردانهتر و صمیمانهتر پای کار آمدند. ایران زنده است، بندگی و مردانگی نیز تاریخ، فرهنگ و باور این کشور است. من به شرف، گذشت، مردانگی، غیرت و محبت این مردم درود میفرستم. در این مدت دیدیم نانوایی را که علیرغم اینکه برادرش شهید شده بود، پای تنور ایستاد و نمیرفت چون مردم نان میخواستند. کودکی را دیدیم که به مردمی که در صف بنزین بودند، شربت و آب خنک میداد. افرادی که برق و آب را کمتر مصرف میکردند. این برادری، اخوت و متانت مهم است و سلیقه و مذهب افراد مهم نیست. چیزی که مهم است این است که وطن و اسلام منطبق بر هم هستند. مهم، بشریتی هستند که به مقابله با زور، ظلم و جور میپردازند. مهم، غیرت و همت ایرانی و اسلامی است که در مقابل دشمن ایستاده است و هیچ پیروزی بزرگتر از این نیست. با افتخار، فدای چنین ملتی میشویم.
امروز همه مردم از منتقدان و مخالفان گِرد ولیفقیه جمع شدند که ایشان حکیمانه، مدبرانه، شجاعانه و شهادتطلبانه در میدان فرماندهی کردند ما باید قدر این ملت و ارزش آنها را بدانیم و در برابر آنها سر تعظیم فرود آوریم. با همه وجود به مردم میگوییم راه شهدا و مردم را حفظ میکنیم و با افتخار، فدای چنین ملتی میشویم، جان خود را برای این وطن، ملت و فرهنگ میدهیم و از خداوند طلب عاقبتبهخیری داریم. امیدوارم بتوانیم به ملت و ایران عزیزمان وفادار باشیم.

نویسنده: فهیمه فرجادی‌کیا

مقاله ها مرتبط