۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

حاج‌آقا ابوترابی و مذاکرات هسته‌ای!

حاج‌آقا ابوترابی و مذاکرات هسته‌ای!

حاج‌آقا ابوترابی و مذاکرات هسته‌ای!

جزئیات

به مناسبت ۱۲ خرداد، سالروز وفات آزاده حاج‌آقا علی‌اکبر ابوترابی‌فرد

12 خرداد 1400
این که میان حاج‌آقا ابوترابی و مذاکره با گروه ۱+۵ چه ارتباطی هست، سوال مهمی است که برای پیدا کردن جوابش باید حوصله کرد. حاج‌آقا در آذر ۵۹ در یک مأموریت شناسایی اسیر شد و در شهریور ۶۹ پس از ۱۰ سال اسارت به وطن برگشت و الان تقریباً ۱۵ سال است که از وفاتش می‌گذرد. شاید اصلا به مخیله حاج‌آقا ابوترابی خطور هم نمی‌کرد که یک روز ایران با آمریکا بنشیند بر سرِ یک میز تا مذاکره کند: مذاکره؟! سرِ چی؟!
با این حال، روش حاج‌آقا در اسارت و گفته‌هایش کاملاً قابل تطبیق با اوضاع فعلی هست و شاید این از خصوصیات کلام مردان خداست که هیچ‌گاه رنگ کهنگی نمی‌گیرد، انگار که همین امروز و همین الان گفته شده. از متن سفارش‌ها و نصیحت‌های حاج‌آقا، وظیفه امروز ما به عنوان اسیران آزاده‌ای که در بندهای نامرئیِ بهانه‌گیری‌های بی‌جای آمریکا و اروپا گرفتار شده‌ایم، قابل استنباط است. این قرن، هرچند که امید است قرن آزادی آزادگان جهان از این قیود باشد ولی فعلاً که آزادگان، همه در بند سیاست‌های استکباری و نادرست سازمان‌های دست‌ساز ابرقدرت‌های دنیا گرفتارند. ابرقدرت‌های کوچکی که عملکردشان جز بی‌آبرویی در میان ملت‌ها دستاوردی برای‌شان نداشته.
اولین نکته‌ای که از عقاید ابوترابی به دست می‌آید و دلیلی است بر صحت ورود به مذاکرات، این که او معتقد بود «ما در شرایط استثنایی قرار گرفته‌ایم»*. امروز «به اجرا درآوردن قوانینی از دشمن در محیط اسارت، سازش نبوده و کنار گذاشتن درگیری و ستیز با او، تن‌پروری نیست».
اگر یک ملت، از جانب یک ابرقدرت زورگو لای منگنه قرار گرفت، می‌شود که ترک مخاصمه کند. نه به‌منظور سازش و عقب‌گرد از اصول خود بلکه برای اهدافی بلندتر در افق‌های پیش‌رو. می‌توان به اجرای برخی قوانین جهانی تن داد، به شرط داشتن اهداف برتر و متعالی‌تر تا جایی که «اصول اصلی» پایمال نشود. هرچند مطالبات امروز ملت، به عنوان مطالبات پسندیده، آزادی عملِ بی‌قید و شرط جوانان ما به یافته‌های علمی خودشان و تولیدات هسته‌ای ضروری کشور است، اما اگر حفظ نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک واجب بزرگ، مشروط به ترک این مستحب باشد، «برای حفظ واجب باید از مستحب گذشت».
از این جملۀ ابوترابی که در تحمل فشار اسارت تجربه‌ای طولانی داشت، نیز می‌توان چگونگی و شرایط عملکرد و وظیفۀ تیم هسته‌ای ایران را که به‌ناچار به مذاکرات وارد شده‌اند دریافت: «شما موظفید از نظر روحی و جسمی، خود و دیگران را تا سر حد امکان حفظ کنید و به میهن اسلامی برگردید و این عمل ممکن نیست مگر با حفظ موقعیت‌ها و شناخت آن‌ها. طوری به سوال‌ها جواب دهید که هم آزار بعدی را نبینید و هم راه سوءاستفاده از پاسخ‌ها را ببندید».
مسلماً تشخیص درست و صحیح خطوط قرمزها و پرهیز از عبور سهل‌انگارانه از آن‌ها وظیفۀ امروز گروه مذاکره‌کننده است تا موقعیت‌های استراتژیک و حساس، در زمان و مکان خود و به‌موقع حفظ شوند. از این سخن، این‌طور بر‌می‌آید که اعضای تیم مذاکره‌کننده باید طوری به سوال‌های طرف مقابل پاسخ دهند که هم موجب تصمیم‌های آسیب‌رسان بعدی نشود و هم راه دبه کردن‌ طرف مقابل را مسدود کند. بنابراین به صلاح نیست طوری قرار و مدار گذاشت و حرف زد و قول داد که پای «مأموران دستمال به‌ دستِ» آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حتی به ساختمان‌های مجاور مراکز نظامی باز شود چه برسد به خود این مکان‌ها.  
شاید امروز اسرائیل بدش نیاید که ما بالاخره با دست خودمان زمینه یک درگیری فیزیکی را فراهم کنیم و البته حتماً جوانان شهادت‌طلب ما هم بدشان نمی‌آید که دل به دریا بزنند و با جهان مستکبر درگیر شوند، اما توصیه ابوترابی برای لحظات حساس این‌چنینی این است: «اگر مرا به حیاط اردوگاه کشاندند و شکنجه‌ام کردند، شما صبر کنید و عکس‌العمل از خود نشان ندهید».
مسلماً در روند طولانی و حساس مذاکرات، همراهی و همدلی مردم با تیم مذاکره‌کنندۀ دولت از ضروریات است زیرا که باخت یکی از دو طرف، باخت دیگری هم هست. مردم به عنوان بزرگ‌تر و صاحب اختیار دولت نباید تیم مذاکره‌کنندۀ خود را بلند کنند و بگذارند زیر مشت گوریل، بعد خودشان بی‌خیال، به زندگی روزمره مشغول شوند. این را می‌شود از این گفته حاج‌آقا برداشت کرد: «همه ما مثل دونده‌هایی هستیم که باید همه با هم به آخر خط برسیم. اگر کسی عقب بیفتد و نفسش کم بیاید، شما نمی‌توانید بگویید من می‌خواهم بروم. اگر او جا بماند، شما مقصرید که او نفس کم آورده».
در کارزار مذاکرات هسته‌ای، هرکس وظیفه‌ای دارد و اگر همه با نیت خالص به آن وظیفه عمل کردند، همه مأجورند. چه آن که با آمریکایی‌ها سر میز می‌نشیند و با او دست می‌دهد، چه مطبوعات‌چی‌ها که گاه قلم‌شان از نیش مار گزنده‌تر است و چه آن نماینده مجلس که بر اساس چرتکه‌هایی که انداخته، بخشی از عملکرد تیم را صحیح نمی‌داند. حتی مردم عادی کوچه و بازار که در مقابل اخبار هسته‌ای موضع موافق و مخالف می‌گیرند. در این صورت حتی اگر مردم ایران به همه نتایج دلخواه و آن‌چه حق‌شان به عنوان یک ملت آزاده است نرسند به قول ابوترابی :«شما به وظیفه عمل کرده‌اید و نزد خداوند اجر و پاداش شما محفوظ است».
و صد البته قرار نیست این روزهای تنگنا و اسارت ملت آزاده ایران در تار عنکبوتیِ ادعاهای پوچ و قوانین بی‌خاصیت جهانی تا ابد طول بکشد و غروب نکند. انتظار فرج، امید به گره‌گشایی آسمانی در زندگیِ همین امروز است. حاج‌آقا ابوترابی یک روز در اسارتگاه عراقی‌ها گفت: « تحمل داشته باشید، اسارت می‌گذرد و آزاد می‌شوید» و این همان امید ما مردم ایران است که به امید گشایش و آزادی از قید و بند سازمان‌های معطل جهانی، این روزهای دشوار را تحمل می‌کنیم. شاید این عملکرد ملت ایران، دشمنان را به حیرت انداخته که با تمام فشارها و کمبودها چرا مردم ایران هم‌چنان سر پا و استوار پشت دستاوردهای هسته‌ای کشور ایستاده‌اند؟!
ابوترابی گفت: «باید هم تعجب کنید، چون شما هنوز ملت ما را نشناخته‌اید و درک نکرده‌اید و هم‌چنین انقلاب را. این فقط مکتب و اعتقاد ماست که این‌چنین ما را سرزنده و مقاوم نگه‌داشته».
و: «مهم آن است که وظیفۀ خود را تشخیص داده، بر طبق آن عمل کنیم و از تردید و دودلی در مورد وظیفه، رهایی یابیم».

نویسنده: زهره علی‌عسگری

* عبارات داخل گیومه از حاج‌آقا ابوترابی است.

مقاله ها مرتبط