۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

جنایت کومله در قائله پاوه

جنایت کومله در قائله پاوه

جنایت کومله در قائله پاوه

جزئیات

نگاهی به اقدامات مخرب حزب کومله در غائله پاوه بهمناسبت سالروز شکست حصر پاوه

27 مرداد 1403
اشاره: ۲۷‌مرداد، سالروز شکست حصر پاوه با فرمان امام خمینی(ره) و بیرون راندن گروهک‌های جنایتکار کومله و دموکرات از این شهر است. اتفاقی غرورآفرین و حماسی که درباره آن مطالب زیادی نوشته و گفته شده است. اما‌ از‌آن‌جا‌که حزب کومله یکی از اصلی‌ترین عناصر غائله پاوه بوده است، ما در مقاله زیر با نگاهی به تاریخچه شکل‌گیری این حزب، جنایات آن در غائله پاوه و وقایع بعد از آن را مورد بررسی قرار داده‌ایم.
***
شکل‌گیری کومله
بعد از کودتای 28‌مرداد‌1332، کشور استکباری آمریکا و رژیم جعلی اسراییل به‌وسیله سازمان‌های اطلاعاتی خود یعنی سیا و موساد، با ایجاد رابطه با برخی از رهبران کردها به‌ویژه در ایران و عراق، شروع به تاثیرگذاری بر کردهای منطقه کردند. آن‌ها با سوءاستفاده از وضعیت معیشتی و کمبود امکانات و فقر مادی مردمان کُرد که در نتیجه سیاست‌های ظالمانه پهلوی‌ها و بعثی‌ها ایجاد شده بود و با پررنگ کردن خواسته خودمختاری، بخشی از کردهای کشورهای منطقه، شروع به حمایت سیاسی و تسلیحاتی از آن‌ها کردند. البته در آن زمان حکومت پهلوی و به‌ویژه ساواک با ماموران موساد در این منطقه، برای خودمختاری کردهای عراق و ضربه‌زدن به صدام، همکاری می‌کرد؛ ولی در همان حال حکومت پهلوی به قلع‌وقمع کردهای ایران هم مشغول بود.
دلایل فوق موجب شکل‌گیری احزاب و گروه‌های مسلحی در کردستان شد که خواسته خودمختاری را مطرح می‌کردند. یکی از این احزاب، حزب کومله است.
بنا‌به ادعای رهبران این حزب، سال تاسیس حزب کومله 1348 است. آن‌ها ادعا می‌کنند یک تشکل دانشجویی با مشی مارکسیستی‌مائوئیستی برای نجات دهقانان کُرد، سازمان انقلابی زحمت‌کشان کُرد (کومله) را پیش‌از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس کرده است؛ اما نداشتن هیچ‌گونه سابقه فعالیت مبارزاتی و سیاسی تا سال1357، ازسوی رهبران کومله، این ادعا را مشکوک جلوه می‌دهد.

موضع کومله درباره انقلاب اسلامی
در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و در اواخر بهمن‌1357 و به‌دنبال کشته‌شدن فردی به نام محمد‌حسین کریمی، که سران حزب کومله او را از اعضای خود می‌دانستند، حزب رسما اعلام موجودیت کرده و فعالیت خود را علیه نظام جمهوری اسلامی آغاز کرد.
رهبران حزب با شعار دفاع از دهقانان در مقابل فئودال‌های منطقه «کرمنو» از توابع سقز، در اندک زمانی توانستند نظر بخشی از جوانان ماجراجوی منطقه مزبور را به خود جلب کنند.
باید توجه داشت که دو تن از رهبران اصلی حزب کومله یعنی «صلاح‌الدین و عبدالله مهتدی» فرزند یکی از خوانین دوره شاه بودند. پدر آن‌ها در ابتدا با قیام «قاضی‌‌محمد» [تاجر چپ‌گرا و از موسسین حزب دموکرات کردستان] همراه بود؛ اما بعد از مدتی به قاضی‌محمد خیانت کرد و همکاری با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در تهران ساکن شد. و فرزندانش هم عمدتا خارج از کشور درس خوانده بودند. پس قاعدتا شعار دفاع از دهقانان برابر ظلم فئودال‌ها (خوانین) با توجه به سوابق خانوادگی صلاح‌الدین و عبدالله جایگاهی نداشته است.
به‌هرحال صلاح‌الدین مهتدی به‌همراه ملاسعید رسولی، عبدالله مهتدی، فاتح شیخ‌الاسلامی و... فعالیت حزب کومله را نه با هدف مبارزه با امپریالیسم (آمریکا) که با هدف مبارزه با جمهوری اسلامی آغاز کردند. البته آن‌ها برای جذب مردم مسلمان کردستان که بسیار متدین و معتقد بوده و هستند از «شیخ‌عزالدین حسینی» که با جمهوری اسلامی مخالف بود، به‌عنوان رهبر مذهبی حزب استفاده تبلیغاتی می‌کردند.

کومله در غائله پاوه
بعد از تحریم همه‌پرسی تعیین نظام حکومتی از‌سوی کومله، در فروردین‌1358، و البته رای قاطع مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی، حملات این حزب به پادگان‌های ارتش، مقرهای استقرار سپاه پاسداران و جهادگران آغاز شد.
کمی بعد و با فرارسیدن تابستان‌1358 اتحادی نانوشته میان گروه‌های مختلف ضدانقلاب از کومله و دموکرات گرفته تا چریک‌های فدایی خلق [اقلیت] در کردستان برای مقابله با حکومت نوپای ایران اسلامی شکل گرفت.
جالب است که از همان ابتدای شروع غائله کردستان، پای سرویس‌های خارجی بیگانه هم وسط کشیده شد و حمایت از آن‌ها در دستور‌ کار بلوک غرب و شرق قرار گرفت. برای اثبات این ادعا می‌توان به‌سراغ اسناد لانه جاسوسی آمریکا رفت. به طور مثال در سندی که در تاریخ 5‌مرداد‌1358 توسط سرهنگ شیفر از وابستگان نظامی آمریکا در ایران تهیه شده، اطلاعاتی درباره کارهای سپهبد پالیزبان، عنصر وابسته به اسراییل در غائله کردستان وجود دارد که مبیّن این مدعاست «اهداف کنونی کردها محدود به یک خودمختاری برای ایرانیان کُرد نمی‌شود، بلکه هدف آن‌ها سرنگونی دولت کنونی و برپایی دولتی مسئول‌تر و مردمی‌تر که شامل روحانیت قم نباشد، است. هیچ منبع دیگری این را که کردها چیزی غیر از خودمختاری بیشتر می‌خواهند، تایید نکرده است.
یک تاجر ایرانی کردی‌الاصل وابسته نظامی گفته است که درگیری کنونی کردها در غرب ایران مسئله ساده‌ای مبنی‌بر به دست آوردن خودمختاری برای کردها و همچنین مزایای بیشتر از دولت موقت ایران نیست؛ بلکه او گفت هدف آن‌ها سرنگونی رژیم کنونی ایران به سرکردگی خمینی می باشد.‌»
اما غائله پاوه به این شکل شروع شد که در تاریخ 18‌مرداد1358 مردم انقلابی و متدین پاوه در تظاهراتی بزرگ مقابل دفتر فرمانداری شهر، از نیروهای انقلابی و فرماندار خواهان استقرار امنیت و مقابله با شرارت‌آفرینی‌های ضدانقلاب شدند. مشاهده این وضعیت از‌سوی ضدانقلاب باعث شد که به‌طور‌موقت از پاوه خارج شوند؛ اما چند روز بعد با لشکری که از اتحاد اعضای حزب دموکرات و کومله و تعدادی از اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق تشکیل شده بود، به‌طرف پاوه حمله کردند. در این نبرد چند‌هزار تن از نیروهای شورشی به اسم دفاع از حقوق کرد، اما درواقع در خدمت نیروهای بیگانه، که سودای تجزیه ایران را در سر داشتند، کوشیدند تا پاوه را تصرف کنند.
در مقابل این حمله، چند‌صد تن از نیروهای ژاندارمری و سپاه پاسداران، از شهر دفاع کردند. برای تقویت دفاع شهر، حدود هشتاد نفر از نیروهای سپاه، تحت فرماندهی علی‌اصغر وصالی (گروه دستمال‌سرخ‌ها)، به مدافعان پیوستند.
مهاجمان ضدانقلاب با بستن راه‌های ورودی شهر، هر‌جا‌ پاسداری را می‌دیدند، دستگیر و با جداکردن سر از بدنش، سر بریده را در خیابان‌های شهر می‌چرخاندند! در 26‌مرداد‌1358 مصادف با آخرین جمعه ماه رمضان، یعنی روز قدس، درگیری و محاصره با قطع آب، برق و کمبود مهمات و اسلحه شدت گرفت و تمام شهر به‌جز ساختمان ژاندارمری، به اشغال نیروهای ضدانقلاب درآمد. اعضای حزب دموکرات و کومله با اشغال شهر، به تنها بیمارستان پاوه یورش بردند و با همراهی ریيس بيمارستان، که از وابستگان حزب دموکرات بود، 25 پاسدار را که اکثرشان مجروح بودند، به شهادت رساندند.
سرانجام در ۲۷‌مرداد‌1358، با صدور فرمان تاریخی امام مبنی‌بر لزوم شکست حصر پاوه، روحیه و مقاومت نیروهای انقلابی مضاعف شد و مردم کرمانشاه و گروهی از نظامیان به فرماندهی سردار سیدعلی‌اکبر مصطفوی، به‌سمت پاوه حرکت کردند و توانستند با ایثار، بر مهاجمان تجزیه‌طلب پیروز شوند.
در این مرحله حزب کومله رو به اضمحلال رفت و با فرار سران و رهبران آن به خاک عراق، عملا گروهک کومله از هم پاشید.


جنایت‌های کومله
پس از شروع دوباره مذاکرات سران ضدانقلاب در منطقه کردستان با «هیئت حسن نیت» که از طرف دولت
موقت و مهندس بازرگان، مامور به مذاکره با گروه‌های معاند شده بود، بخشی از اعضای فراری حزب دموکرات
و حزب کومله دوباره فرصت پیدا کردند به منطقه کردستان برگردند.
اما با شکست مذاکرات هیئت حسن نیت و وقوع حوادثی، مانند تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و سپس شکست حمله
آمریکا در صحرای طبس، طرح کودتای نقاب به‌رهبری شاپور بختیار مطرح شد. به‌این‌ترتیب سران کودتا به‌نمایندگی
از بختیار با سران حزب دموکرات و حزب کومله تماس برقرار کردند. در مرحله بعد، سران این دو حزب ضدانقلاب برای همکاری با کودتاگران توجیه شدند؛ اما پس از افشای خبر کودتا، دستگیری عوامل و خنثی‌سازی کامل آن در 18‌تیر‌1359، عملا شرایط برای فعالیت و وارد عمل شدن اعضای کومله در ماجرای کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران ناممکن شد.
باتوجه به این‌که گروهک کومله بعد از پیروزی انقلاب نه‌تنها اسلحه بلکه پول زیادی را نیز از حزب بعث دریافت می‌کرد، پس از شروع حمله رسمی ارتش بعث به خاک ایران، فعالیت دوباره کومله علیه ایران اسلامی آغاز شد.
در این مرحله روسای این گروهک پس از فریب و جذب افراد جوان و نوجوان ساده‌دل و البته ماجراجوی روستایی، آن‌ها را در مناطق صعب‌العبور مرزی ایران و عراق و یا در خاک عراق آموزش می‌دادند. این افراد آموزش‌دیده هم در حمله به مناطق مختلف کردستان و در مواجهه با کردهای مدافع نظام و همچنین رزمندگان اسلام و به‌ویژه پاسداران، مرتکب جنایات شنیعی می‌شدند.
یکی از این جنایات شنیع، همکاری با ارتش بعث در بمباران زندان «دوله‌تو» بود. در این جنایت، سران حزب کومله و دموکرات کردستان وقتی متوجه پیشروی رزمندگان اسلام در منطقه تحت سیطریه‌شان (شمال غربی سردشت) شدند، با خالی‌کردن نیروهای‌شان از اطراف زندان دوله‌تو، که در آن بیش از دویست نفر از رزمندگان سپاهی و ارتشی و نیروهای مردمی مدافع نظام زندانیِ ضدانقلاب بودند، اقدام به همکاری با ارتش بعث عراق کرده تا زندان را بمباران کنند. در این جنایت تعدادی از اسرا به شهادت رسیدند و تعداد زیادی از آن‌ها زخمی شدند.
اما یکی دیگر از جنایات حزب کومله به شهادت رساندن پیش‌مرگان کرد مسلمان روستای دولاب از توابع شهر سنندج در اسفند‌1360 بود. در این جنایت وقتی کومله‌ای‌ها برای گرفتن «یارمَه‌تی» (باج‌گرفتن) به روستای دولاب می‌روند و در آن‌جا متوجه همکاری اهالی روستا با نظام جمهوری اسلامی می‌شوند، 18 نفر از اهالی و دو نفر بسیجیِ حاضر در روستا را به شهادت می‌رسانند.

حزب کومله و تداوم دشمنی با نظام جمهوری اسلامی
امام خمینی(ره) در وصیتنامه خود اشاره‌ای به ماهیت حزب کومله می‌کنند و اعضای آن را نصیحت کرده و می‌فرمایند «من به شما احزاب و گروه‌ها، چه آنان که به چپ‌گرایی معروف [هستند]، گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که این‌ها کمونیست آمریکایی هستند، و چه آنان که از غرب ارتزاق می‌کنند و الهام می‌گیرند و چه آن‌ها که با اسم «خودمختاری» و طرفداری از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمت‌های فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استان‌ها می‌شوند، مثل حزب‌ دموکرات و کومله وصیت می‌کنم که به ملت بپیوندند. و تاکنون تجربه کرده‌اند که کاری جز بدبخت کردن اهالی آن مناطق نکرده‌اند و نمی‌توانند بکنند. پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت تشریک‌مساعی نموده و از یاغی‌گری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام برای آنان هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام می‌دهد.»
دقیقا حزب کومله براساس تحلیلی که امام خمینی(ره) از ماهیت ایشان ارائه کرد، بعد از پایان جنگ و فرار سران آن به کشورهای غربی، مشی مارکسیستی خود را کنار گذاشته و این بار با مشی لیبرالی به‌عنوان نیروی اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی به دشمنی خود با مردم ایران ادامه دادند. به‌ویژه اقدامات این گروهک تروریستی در اغتشاشات 1401 در مناطق غربی کشور، نشانگر تداوم مزدوری و پادویی آن برای آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل بوده و هست.

منابع:
در دفتر ماهنامه موجود است.

نویسنده: انوشه میرمرعشی

مقاله ها مرتبط