۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

توطئه؛ مقاومت- مقدمه

توطئه؛ مقاومت- مقدمه

توطئه؛ مقاومت- مقدمه

جزئیات

واکاوی و تبیین برخی از چالش‌های ملت و نظام از آغاز تا کنون- مقدمه

24 شهریور 1403
جمهوری اسلامی ایران از بدو شکل‌گیری، شاهد بروز و ظهور رخدادهای کوچک و بزرگی بوده که هرکدام در نوع خود مشکلات شدید و خطرناکی را برای ملت و نظام اسلامی ما به وجود آورده‌اند. روند تهدیدهای اجتماعی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و... که از آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و آشکار شدن راهبردهای اصلی جمهوری اسلامی، از سوی دشمنان و عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی آغاز شد، گرچه در دهه ۶۰ به اوج خود رسید ولی هم‌چنان به شکلی گسترده استمرار دارد. بدون تردید، مشکلات و چالش‌های ملت و نظام اسلامی در سه حوزه «تحریم و ترور و تهاجم» با دهه ۶۰ مشترک است و البته متنوع‌تر و هوشمندانه‌تر از قبل و با بهره‌گیری از امکانات نوین، هم‌چنان از سوی استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی تداوم یافته است. رهبر معظم انقلاب در تاکید بر این واقعیت می‌فرمایند «این‌جور نیست که شما خیال کنید توطئه نسبت به این کشور، یک توهم است، نه! یک واقعیت است. از همه طرف دارد توطئه می‌شود.» به همین دلیل بنا داریم در تداوم مطالب مربوط به تبیین رخدادهای دهه ۶۰ که در سال‌های گذشته در ۱۷ قسمت تدوین و در نشریه به چاپ رسید، رخدادهای پس از این دهه تاکنون را نیز مورد واکاوی قرار داده و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهیم.
***
بدون هیچ ابهامی، هم‌اکنون نیز خط نابودی یا حداقل مهار انقلاب اسلامی از سوی استکبار جهانی ادامه دارد و تمام گزینه‌های مختلف دشمن برای به زانو درآوردن نظام اسلامی و ملت ایران به صورت واضح و آشکار روی میز است و در راستای ایجاد ناامیدی در دل ملت و خلقِ نارضایتی‌های حاد و ظهور چالش‌های ملی، بی‌وقفه دنبال می‌شود.
دشمنان ما بر این نکته اعتراف دارند که حجم و تنوع مشکلات فراروی نظام اسلامی ایران در ۴۰ سال گذشته برای به زانو درآوردن یک نظام سیاسی کافی به نظر می‌رسید، اما ایمان ملت، وحدت ملی و مقاومت مجاهدانه مردم، این تهدیدها را خنثی کرد. به علاوه، هرکدام را به فرصتی برای رشد و ترقی مبدل ساخت و از تقابل هوشمندانه با این چالش‌ها تجربه‌ای گرانسنگ کسب و برای خنثی‌سازی تهدیدهای بعدی از آن‌ها بهره‌برداری کرد.
صهیونیسم بین‌المللی و در راس آن، رژیم‌های آمریکا و اشغالگر قدس که در دهه اول انقلاب از سه اهرم قدرتمند تهدید یعنی تحریم و ترور و تهاجم به شکلی گسترده علیه ملت و نظام اسلامی بهره‌گیری کردند، در دهه‌های بعدی تاکنون، ضمن ترکیب این سه اهرم با تهدیدهای نوین دیگر، در به زانو درآوردن ایران اسلامی هم‌چنان پافشاری می‌کنند.
***
تحریم‌
یکی از چالش‌ها و مشکلات بزرگ ملت و نظام، تحریم‌های ظالمانه و جهانی است که می‌توان تداوم و اثرات غیرقابل ‌انکار آن را در روند توسعه کشورمان به‌خوبی حس کرد. هم‌اکنون این ظلم بزرگ بین‌المللی علیه ملت ایران کاهش نیافته بلکه هوشمندانه‌تر ادامه دارد. شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا(دولت و کنگره) مهم‌ترین وضع‌کنندگان تحریم ضد ایران هستند. تحریم‌های آمریکا علیه ایران از حیث تنوع و گستردگی، یکی از وسیع‌ترین تحریم‌های یک‌جانبه علیه یک کشور است. تمام کشورهای اروپایی، بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک در جهان، حتی کشورهای عربی و مسلمان و هم‌چنین بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی و بنگاه‌های اقتصادی و مالی جهان به درجات مختلف از این تحریم‌ها تبعیت کرده و هم‌چنان دنباله‌روی از سیاست‌های آمریکا را در این زمینه، برای امنیت خویش ضروری می‌بینند.
گرچه می‌توان تحریم‌های گسترده در طول سال‌های گذشته را فرصتی برای خودکفایی ایران اسلامی در عرصه‌های مختلف قلمداد کرد ولی اثرات منفی این تحریم‌ها در روند توسعۀ متناسب با نیاز و توقع مردم از یک نظام اسلامی، قابل کتمان نیست. به همین دلیل، تحریم‌های هوشمندانه و فراگیر به عنوان یک حربه کارآمد، برای به زانو درآوردن ملت ایران و در نتیجه عقب‌نشینی نظام اسلامی از مواضع اصولی خویش، هم‌چنان در دستور کار جدی آمریکا و هم‌پیمانان او قرار دارد.
***
ترور
یکی از چالش‌های بزرگ و غیرقابل ‌جبران، ترور مردم، دانشمندان و مسئولان کشور است. عوامل استکبار جهانی از بدو پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰ با به شهادت رساندن بیش از ۱۷ هزار نفر از بهترین‌های این مرز و بوم، این چالش را به اوج خود رساندند. تاریخ انقلاب اسلامی گواهی می‌دهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از دهه ۶۰ نیز این خط ترور را هم‌چنان دنبال کرده و مطمئنا تداوم خواهند داد.
عملیات تروریستی در حرم حضرت رضا علیه‌السلام در روز عاشورای ۱۳۷۳، ترور اسدالله لاجوردی در شهریور ۱۳۷۷، ترور علی صیادشیرازی در فروردین ۱۳۷۸ و ترور دانشمندان مجید شهریاری در آذر ۱۳۸۹ و مصطفی احمدی‌روشن در دی‌ ۱۳۹۱ و هم‌چنین حمله داعش به مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۹۶ و حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز و به شهادت رساندن مردم در شهریور ۱۳۹۷ و بالاخره ترور سردار قاسم سلیمانی در دی‌ ۱۳۹۸ و ترور فخری‌زاده در آذر ۱۳۹۹، تنها بخش شاخصی از ترورهای انجام شده در دهه‌های گذشته است که تا همین چند ماه پیش تداوم داشته است.
بدون هیچ ابهامی، تمام این ترورها منشا آمریکایی و صهیونیستی داشته و رییس‌جمهور فعلی آمریکا نیز بدون هیچ شکی از این راهبرد صهیونیستی-آمریکایی دفاع خواهد کرد. او در یادداشت خود در جریان رقابت‌های انتخاباتی نوشت «با استفاده از توافق کمک‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاست‌جمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند که تل‌آویو می‌تواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند.»
گرچه ترور سردار سلیمانی به دستور مستقیم رئیس‌جمهور پیشین آمریکا صورت پذیرفت ولی بایدن که در آن زمان به عنوان نامزد دموکرات انتخابات ۲۰۲۰ ریاست‌جمهوری آمریکا مطرح بود، در شب شهادت سردار سلیمانی گفت «هیچ آمریکایی‌ در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمی‌کند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بی‌گناه منطقه در برابر قانون بایستد.» این نگاه آشکارکنندۀ این واقعیت است که ترور عوامل موثر در نظام جمهوری اسلامی ایران، هم‌چنان یکی از اهداف راهبردی آمریکا است. گویا روسای جمهوری این کشور موظف به تعقیب این راهبرد شیطانی هستند و در عملی ساختن این سیاست اوباما، ترامپ و بایدن تفاوتی ندارند. آغاز دوران ریاست‌جمهوری بایدن به معنای پایان دوران خشونت و ترور نیست بلکه فارغ از جناح‌بندی‌های دموکرات یا جمهوری‌خواه، این خط به صورت جدی و مستمر تداوم خواهد یافت. لذا تبیین و آشکارسازی خط ترور، وظیفه همه کسانی است که تداوم دشمنی آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل را باور دارند و در دل، هوای عزت و سربلندی ایران اسلامی را داشته و خود را خادمان مجاهد این ملت می‌دانند.
***
تهاجم
گرچه تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای مردم‌محور در طول ۴۰ سال گذشته از سوی استکبار جهانی لحظه‌ای متوقف نشده و می‌تواند به عنوان یکی از تهدیدهای بزرگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد ولی تهاجم نظامی و ظهور جنگ‌های نیابتی در منطقه و تولد داعش و تهدید جدی منطقه و کشور از سوی این گروه، بی‌شک یکی از چالش‌های شدید جمهوری اسلامی در دهه گذشته بود. گروهی که حضورش در منطقه دارای پیامدهای خطرناکی هم‌چون ارایه چهره‌ای مخدوش از اسلام، راه‌اندازی برادرکشی بین مسلمانان از طریق ایجاد جنگ مذهبی و شکاف در امت اسلامی، به انحراف کشیدن بیداری اسلامی در منطقه، ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی، رواج خوداجتهادی و تسهیل فرقه‌گرایی در اسلام با رد مبانی فقهی مذاهب چهارگانه اهل سنت و شیعه، ترویج اسلام‌هراسی، تضعیف و محدودسازی خط مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، به تحلیل بردن انرژی جهان اسلام با راهبرد جنگ مذهبی و قومی و... را به دنبال داشت و تهدیدی جدی برای امنیت کشورهای منطقه، از جمله جمهوری اسلامی ایران بود.
مسئولان نظام و در راس آن‌ها رهبر فرزانه انقلاب همواره تاکید کرده‌اند که حضور ایران در سوریه از اهداف راهبردی است. ایشان در تبیین دلایل این حضور می‌فرمایند «یکی از مولفه‌های قدرت، عمق راهبردی ما است. حضور در کشورهای منطقه و طرف‌داری ملت‌های منطقه از جمهوری اسلامی، عمق راهبردی جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی از این نمی‌تواند صرف‌نظر کند، هیچ دولت عاقلی صرف‌نظر نمی‌کند.» این سخن بر مبنای بررسی اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی در طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه کشورهای این منطقه بیان شد. دشمنان امیدوار بودند تا با ایجاد آشوب، ضمن تجزیه سوریه و سقوط دولت این کشور، زمینه تجزیه عراق را فراهم کرده و با همین هدف به مرزهای ایران دسترسی یابند و در این شرایط، احتمال نفوذ عوامل تروریستی به داخل کشور بسیار بالا به نظر می‌رسد.
رهبر معظم انقلاب در بیانی، ضمن احترام به شهدای مدافع حرم، دلیل حضور رزمندگان ایرانی را در آن منطقه به زیبایی بیان داشته و فرمودند «این شهدا رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر این‌ها مبارزه نمی‌کردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمی‌شد، ما باید این‌جا در کرمانشاه و همدان و بقیه‌ استان‌ها با این‌ها می‌جنگیدیم و جلوی این‌ها را می‌گرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین و انقلاب اسلامی فدا کردند.»

نویسنده: فتح‌الله نادعلی

مقاله ها مرتبط